أَسْتَکْبَرْت (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
أَسْتَکْبَرْت:(خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ) «أَسْتَکْبَرْت» از «
استکبار» به معنى «
تکبّر ورزيدن و خود را بزرگ پنداشتن» است.
به موردی از کاربرد «أَسْتَکْبَرْت» در
قرآن، اشاره میشود:
(قالَ يا إِبْليسُ ما مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعالينَ) «فرمود: «اى
ابلیس! چه چيز مانع تو شد كه بر مخلوقى كه با
قدرت خود او را آفريدم
سجده كنى؟! آيا تكبّر كردى يا از برترينها بودى؟! برتر از اينكه فرمان سجود به تو داده شود!.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(قالَ يا إِبْليسُ ما مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعالينَ) اينكه در اين
آیه خلقت
بشر را بدست خود نسبت داده، و فرموده: چه مانعت شد از اينكه براى چيزى سجده كنى كه من آن را با دستهاى خود آفريدم به اين منظور بوده كه براى آن شرافتى
اثبات نموده، بفرمايد:
هر چيز را به خاطر چيز ديگر آفريدم، ولى آدم را به خاطر خودم. هم چنان كه جمله
(وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ روحي) و از
روح خود در او دميدم نيز اين اختصاص را مىرساند و اگر كلمه
ید را تثنيه آورد، و فرمود:
يدى- دو دستم با اينكه مىتوانست مفرد بياورد براى اين است كه به
کنایه بفهماند: در خلقت او اهتمام تام داشتم، چون ما انسانها هم در عملى هر دو دست خود را به كار مىبنديم كه نسبت به آن اهتمام بيشترى داشته باشيم، پس جمله خلقت بيدى نظير جمله
(مِمّا عَمِلَتْ أَيْدينا) است.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
آيۀ مورد بحث دربارۀ استكبار
ابلیس است. هنگامى كه
روح خدا و گل تيره به هم آميختند و موجودى عجيب و بىسابقه و بااستعداد آفريده شد كه مىتوانست شايستۀ مقام خليفة اللهى باشد فرمان رسيد كه فرشتگان او را
سجده كنند.
همه بدون
استثناء او را سجده كردند، امّا تنها كسى كه سجده نكرد ابليس بود،
تکبر ورزيد و
تمرد و
طغیان كرد و در صف كافران قرار گرفت.
آرى، بدترين بلاى جان انسان، همين
کبر و
غرور است كه پردههاى تاريک
جهل بر
چشم بيناى او مىافكند و او را از
درک حقايق محروم مىسازد.
بههرحال اينجا بود كه ابليس از سوى خداوند مورد مؤاخذه و بازپرسى قرار گرفت «فرمود: اى ابليس! چهچيز مانع تو از سجده كردن بر مخلوقى كه با دو دست خود آفريدم، گرديد؟»
(در اين آيه، تعبير به «يدىّ» (دو دست) شده كه البته به معنى دستهاى حسّى نيست، زيرا خداوند از هرگونه جسم و جسمانيت پاک و منزه است، بلكه در اينجا
کنایه از
قدرت است، چرا كه انسان معمولا قدرت خود را با دست اعمال مىكند، لذا در تعبيرات روزمره اين كلمه در معنى قدرت و سلطه به كار مىرود).
بههرحال در آخر آيه مىافزايد:
«آيا تكبر ورزيدى، يا بالاتر از آن بودى كه فرمان سجود به تو داده شود؟»
(أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ اَلْعالينَ)بدون
شک احدى نمىتواند ادعا كند كه قدر و منزلتش مافوق اين است كه براى خدا سجده كند (يا براى آدم به فرمان خدا) بنابراين تنها راهى كه باقى مىماند همان احتمال دوم، يعنى تكبر است.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «استکبرت»، ج۴، ص ۱۱.