آیات قرب الهی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیاتی از
قرآن کریم به نزدیکی و
قرب خداوند به
انسان اشاره دارند.
قریب یکی از
اسمای حسنای الهی است که در قرآن به چند معنا آمده است:
مانند: ((ولا
تقربا هذه الشجرة))
(اما) نزدیک این
درخت نشوید؛
مانند: ((
اقترب للناس حسابهم))
حساب
مردم به آنان نزدیک شده، در حالی که در غفلتند و روی گردانند!
مانند: ((وذی
القربی والیتامی))
و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید؛ و به مردم نیک بگویید؛ نماز را برپا دارید؛ و زکات بدهید
مانند: (والسابقون السابقون اولئک المقربون)
و (سومین گروه) پیشگامان پیشگامند، آنها مقربانند!
مانند: ((ان رحمت الله
قریب من المحسنین))
رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است!
آیاتی از قرآن مجید نیز مسئله
قرب وجود الهی به انسان را مطرح کرده است؛ این آیات را آیات
صفت قرب نامیدهاند که عبارتند از:
۱. آیه ۸۵
سوره واقعه : (ونحن
اقرب الیه منکم ولکن لا تبصرون)؛ ) و ما به آن
محتضر از شما نزدیکتریم ولی نمیبینید.
۲. آیه ۱۶
سوره ق : (ولقد خلقنا الانسان ونعلم ما توسوس به نفسه ونحن
اقرب الیه من حبل الورید)؛ و ما انسان را آفریدهایم و میدانیم که
نفس او چه وسوسهای به او میکند و ما از
شاهرگ [۷] به او نزدیکتریم. (سوره ق: ۱۶)
۳. آیه ۱۸۶
سوره بقره : (واذا سالک عبادی عنی فانی
قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان)؛ و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند
[۸] من نزدیکم و دعای دعاکننده را به هنگامی که مرا بخواند
اجابت میکنم. (سوره بقره: ۱۸۶)
۴. آیه ۶۱
سوره هود : (فاستغفروه ثم توبوا الیه ان ربی
قریب مجیب)؛ پس از او
آمرزش بخواهید آنگاه به درگاه او
توبه کنید که پروردگارم نزدیک
[۹] اجابت کننده است. (سوره هود: ۶۱)
۵. آیه ۵۰
سوره سبا : (انه سمیع
قریب)؛ همانا اوست شنوای نزدیک.
رویکرد
امام خمینی در این بحث، توجه دادن مخاطب به معارفی است که جز از راه سلوک الی الله و مبارزه با
نفس به دست نمیآید، ایشان بر این نکته تاکید دارند که افرادی که گرفتار هوای نفس و حجابهای ظلمانیاند، از آن معارف محروماند. امام درباره لقاءالله سعی دارد بر اساس مبانی اهل معرفت و استناد به آیات و روایات اهلبیت تشریح و توضیح دهد.
ایشان حمل آیات و روایات دال بر لقاءالله را بر لقای آخرت و ثواب و عذاب، بسیار ناپسند میشمارد و مقصود از لقاءالله را تجلی اسما و
صفات الهی بر
قلب بنده سالکی میداند که اقبال کامل به حق، و اعراض کلی از همه عوالم دارد.
امام خمینی حضور تجلی ذاتی را برای بعضی از
اهل سلوک ممکن میداند و چنین امری را با ممکن نبودن شناخت ذات خداوند منافی ندانسته و آن را موجب محدود کردن ذات مطلق نمیداند.
ایشان در این بحث از جاهلانی که از روی حب نفس، خودبینی و گرفتار بودن به حجب حجابهای ظلمانی طبیعت، به لعن و تکفیر اهل معرفت و قائلان به لقاءالله مانند
فیض کاشانی و
ملاصدرا اقدام میکنند بهشدت انتقاد کرده است.
بحث از لقاءالله در کتابهای دیگر امام خمینی مانند
آداب الصلاة و
شرح حدیث جنود عقل و جهل و تفسیر سوره حمد
به صورت پراکنده آمده است. رساله لقاءالله در سال ۱۴۰۵ قمری به کوشش
فهری زنجانی به چاپ رسید. وی رساله لقاءالله
ملکی تبریزی را بهضمیمه رساله لقاءالله امام خمینی، منتشر کرد و بعدها رساله لقاءالله امام خمینی به طور مستقل چاپ شد.
فرقههای
مشبهه و
مجسمه با استناد به ظواهر این آیات قائل به تجسیم شده میگویند: خداوند دارای
قرب مکانی است. ولی تفسیر صحیح این است که این آیات کنایه از نهایت نزدیکی خداوند به
بشر هستند، و منظور از نزدیکی، احاطه وجودی خداوند به بشر و دیگر موجودات است و این آیات به ویژه آیه ۱۶ سوره ق، مسئله لامکان بودن
خداوند را به عالیترین وجه ترسیم کرده است؛ زیرا میگوید: خداوند به هر انسانی از رگ گردنش نزدیک تر است؛ پس او همه جا حتی درون جان و
قلب حضور دارد. مسلما چنین کسی مافوق
مکان است؛ زیرا شیء واحد نمیتواند با تمام وجودش در مکانهای متعدد باشد. این لامکان بودن، با آیاتی دیگر همانند (لیس کمثله شیء)،(لا تدرکه الابصار)،(فاینما تولوا فثم وجه الله) و… نیز تایید شده است. پس خداوند همه جا حاضر و ناظر است و در عین حال مکانی ندارد و وجودش برتر از
زمان و مکان است و از آن جا که همه چیز وابسته به وجود او است و هرگز از او جدا نیست، احاطه او بر موجودات، احاطه وجودی (احاطه قیومی و ربوبی) است.
•
فرهنگ نامه علوم قرآنی، ص۱۲۳،برگرفته از مقاله «آیات قرب الهی». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.