آثار استهزا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
استهزای
مؤمنان آثاری (مانند
ارتداد ، از زمره ظالمان و فاسقان بودن،
اندوه ،
تهدید خدا ،
حسرت در قیامت ،
خسران ،
غفلت و ...) را دربر میگیرد که به آنها میپردازیم.
استهزا از هزء، به معنای
مسخره کردن است.
در این مدخل از واژههای «سخر»، «ضحک»، «غمز»، «لمز»، «همز» و... استفاده شده است.
استهزا آثاری دارد که در ذیل میآید:
استهزای خدا،
آیات و رسول او، سبب
ارتداد میشود:
•• «ولئن سألتهم لیقولنّ إنّما کنّا نخوض ونلعب قل أباللّه وءایته ورسوله کنتم تستهزءون» • «لاتعتذروا قد کفرتم بعد إیمنکم إن نّعف عن طآئِفة مّنکم نعذّب طآئِفة بأنّهم کانوا مجرمین»؛ و اگر از آنها بپرسى (: «چرا اين
اعمال خلاف را انجام داديد؟!»)، مىگويند: «ما بازى و شوخى مىکرديم!» بگو: «آيا خدا و آيات او و پيامبرش را مسخره مىکرديد؟!» • «(بگو:) عذرخواهى نکنيد (که بيهوده است؛ چرا که) شما پس از
ایمان آوردن، کافر شديد! اگر گروهى از شما را (بهخاطر توبه) مورد عفو قرار دهيم، گروه ديگرى را
عذاب خواهيم کرد؛ زيرا مجرم بودند»!
••• این تعبیر (قد کفرتم بعد ایمانکم) نشان مىدهد که گروه بالا از آغاز در صف
منافقان نبودند؛ بلکه در صف
مؤمنان ضعیف الایمان بودند و پس از ماجراى فوق راه
کفر پیش گرفتند.
این احتمال نیز در
تفسیر جمله فوق وجود دارد که این گروه پیش از این هم در صف منافقان بودند؛ ولى چون ظاهرا مرتکب خلافى نشده بودند،
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و
مسلمانان وظیفه داشتند با آنها معامله افراد
مؤمن کنند.
استهزای
مؤمنان، سبب قرار گرفتن در شمار ستمگران میشود:
•• «یأیّها الّذین ءامنوا لایسخر قوم مّن قوم عسی أن یکونوا خیرا مّنهم ولا نساء مّن نّساء عسی أن یکنّ خیرا مّنهنّ ولاتلمزوا أنفسکم ولاتنابزوا بالألقب بئس الاسم الفسوق بعد الإیمن ومن لّم یتب فأولئک هم الظّلمون؛ اى کسانى که ايمان آوردهايد! نبايد گروهى از مردان شما گروه ديگر را مسخره کنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند؛ و نه زنانى
زنان ديگر را، شايد آنان بهتر از اينان باشند؛ و يکديگر را مورد طعن و عيبجويى قرار ندهيد و با
القاب زشت و ناپسند يکديگر را ياد نکنيد، بسيار بد است که بر کسى پس از ايمان نام کفرآميز بگذاريد؛ و آنها که توبه نکنند،
ظالم و ستمگرند»!
استهزای مؤمنان، سبب قرار گرفتن در زمره فاسقان میشود:
•• «الّذین یلمزون المطّوّعین من المؤمنین فی الصّدقت والّذین لایجدون إلاّ جهدهم فیسخرون منهم سخر اللّه منهم...» • «استغفر لهم أو لاتستغفر لهم... واللّه لایهدی القوم الفسقین»؛ «آنهايى که از مؤمنان
اطاعت کار، در صدقاتشان عيبجويى مىکنند، و کسانى را که (براى
انفاق در راه خدا) جز به مقدار (ناچيز) توانائى خود دسترسى ندارند، مسخره مىنمايند، خدا آنها را مسخره مىکند؛ (و کيفر استهزاکنندگان را به آنها مىدهد؛) و براى آنها عذاب دردناکى است!» • « چه براى آنها استغفار کنى، و چه نکنى، (حتى) اگر هفتاد بار براى آنها
استغفار کنى، هرگز
خدا آنها را نمىآمرزد! چرا که خدا و پيامبرش را
انکار کردند؛ و خداوند جمعيت فاسقان را
هدایت نمىکند»!
بر اثر استهزای مخالفان، سبب نگرانی و دلتنگی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میشود:
•• «إنّا کفینک المستهزءین • ولقد نعلم أنّک یضیق صدرک بما یقولون»؛ «ما شر استهزاکنندگان را از تو دفع خواهيم کرد» • «ما مىدانيم سينهات از آنچه آنها مىگويند تنگ مىشود (و تو را سخت ناراحت مىکنند).».
در این جمله براى بار دوم اندوه و تنگ حوصلگى آن جناب را از استهزاى آنان پیش مىکشد تا مزید عنایت خود را نسبت به
تسلیت و دلخوش کردن آن جناب و تقویت روحش برساند؛ و خداى سبحان در
کلام خود و مخصوصا در سورههاى مکى بسیار آن جناب را تسلیت داده، و این به خاطر آن صدمات زیادى است که ایشان در مکه با آن مواجه مىشده.
استهزاگران از سوی خداوند
تهدید میشوند:
•• «ویل لّکلّ همزة لّمزة؛ واى بر هر عيبجوى مسخرهکنندهاى!».
• افسوس خوردن در
قیامت، ثمره کوتاهی در
دین و
تمسخر وعده های الهی است:
•• «أن تقول نفس یحسرتی علی ما فرّطت فی جنب اللّه وإن کنت لمن السّخرین؛ (اين دستورها براى آن است که) مبادا کسى روز
قیامت بگويد: «افسوس بر من از کوتاهيهايى که در اطاعت فرمان
خدا کردم و از مسخرهکنندگان (آيات او) بودم!».
••• در مجمع البیان گفته: کلمه ((تفریط)) به معناى اهمالکارى در عملى است که باید فورا به آن اقدام نمود، تا جایى که وقتش فوت شود. و نیز در معناى کلمه ((یا حسرتا)) گفته: ((تحسر)) به معناى غم خوردن از چیزى است که وقتش فوت شده باشد، به خاطر انحسار (متضرر شدن) آدمى به صورتى که دیگر تدارکش ممکن نباشد.
• استهزای
پیامبران، موجب حسرت در قیامت میشود:
•• «یحسرة علی العباد ما یأتیهم مّن رّسول إلاّ کانوا به یستهزءون؛ افسوس بر اين بندگان که هيچ پيامبرى براى هدايت آنان نيامد؛ مگر اينکه او را استهزا مىکردند!».
استهزای آیات خدا و
انبیا، سبب قرار گرفتن در شمار زیانکارترین افراد میشود:
•• «قل هل ننبّئکم بالأخسرین أعملاً؛ بگو: «آيا به شما خبر دهيم که زيانکارترين (مردم) در کارها، چه کسانى هستند؟».
•• «ذلک جزاؤهم جهنّم بما کفروا واتّخذوا ءایتی ورسلی هزوا؛ (آرى،) اين گونه است! کيفرشان دوزخ است، بخاطر آنکه
کافر شدند، و
آیات من و پيامبرانم را به سخريه گرفتند!».
• استهزاگران از سوی
خداوند مورد
سرزنش قرار میگیرند:
•• «یحسرة علی العباد ما یأتیهم مّن رّسول إلاّ کانوا به یستهزءون؛ افسوس بر اين بندگان که هيچ پيامبرى براى هدايت آنان نيامد؛ مگر اينکه او را استهزا مىکردند!».
•• «ویل لّکلّ همزة لّمزة؛ واى بر هر عيبجوى مسخرهکنندهاى!».
واى بر عیبجویان و غیبت کنندگان!
سوره همزه با تهدیدى کوبنده آغاز مىشود و مىفرماید: واى بر هر عیبجوى مسخرهکنندهاى!
(یعنی) آنها که با نیش زبان و حرکات، دست و چشم و ابرو در پشت سر و پیش رو، دیگران را استهزاء کرده، یا
عیبجویی و
غیبت مىکنند، یا آنها را هدف تیرهاى طعن و تهم قرار مىدهند.
• سرزنش
دوزخیان از سوی خدا، به انتقام استهزای مؤمنان به وسیله آنان مینجامد:
•• «تلفح وجوههم النّار وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ؛ شعلههاى سوزان
آتش همچون شمشير به صورتهايشان نواخته مىشود؛ و در
دوزخ چهرهاى عبوس دارند».
•• «قال اخسوا فیها ولاتکلّمون؛ (خداوند) مىگويد: «دور شويد در دوزخ، و با من سخن مگوييد!».
•• «فاتّخذتموهم سخریّا حتّی أنسوکم ذکری و کنتم مّنهم تضحکون؛ اما شما آنها را به باد مسخره گرفتيد تا شما را از ياد من غافل کردند؛ و شما به آنان مىخنديديد!».
• توبیخ
منافقان از سوی خدا، به
کیفر استهزای ارزشهای دینی از سوی آنان منجر میشود:
•• «یحذر المنفقون أن تنزّل علیهم سورة تنبّئهم بما فی قلوبهم قل استهزءوا إنّ اللّه مخرج مّا تحذرون • ولئن سألتهم لیقولنّ إنّما کنّا نخوض ونلعب قل أباللّه وءایته ورسوله کنتم تستهزءون»؛ «منافقان از آن بيم دارند که سورهاى بر ضدّ آنان نازل گردد، و به آنها از
اسرار درون قلبشان خبر دهد. بگو: «
استهزا کنيد! خداوند، آنچه را از آن بيم داريد،
آشکار مىسازد!» • «و اگر از آنها بپرسى (: «چرا اين
اعمال خلاف را انجام داديد؟!»)، مىگويند: «ما بازى و شوخى مىکرديم!» بگو: «آيا خدا و
آیات او و پيامبرش را مسخره مىکرديد؟!».
استهزاکنندگان خدا، آیات و
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، سبب ردّ عذر میشود:
•• «ولئن سألتهم لیقولنّ إنّما کنّا نخوض ونلعب قل أباللّه وءایته ورسوله کنتم تستهزءون» • «لاتعتذروا قد کفرتم بعد إیمنکم إن نّعف عن طآئِفة مّنکم نعذّب طآئِفة بأنّهم کانوا مجرمین»؛ و اگر از آنها بپرسى (: «چرا اين
اعمال خلاف را انجام داديد؟!»)، مىگويند: «ما بازى و شوخى مىکرديم!» بگو: «آيا خدا و آيات او و پيامبرش را مسخره مىکرديد؟!» • «(بگو:) عذرخواهى نکنيد (که بيهوده است؛ چراکه) شما پس از
ایمان آوردن، کافر شديد! اگر گروهى از شما را (بهخاطر
توبه) مورد عفو قرار دهيم، گروه ديگرى را
عذاب خواهيم کرد؛ زيرا مجرم بودند»!
.
تداوم استهزای مؤمنان، باعث
غفلت از
یاد خدا میشود:
•• «فاتّخذتموهم سخریّا حتّی أنسوکم ذکری و کنتم مّنهم تضحکون؛ اما شما آنها را به باد مسخره گرفتيد تا شما را از ياد من غافل کردند؛ و شما به آنان مىخنديديد!».
••• مراد از ((ذکرى)) همان کلام مؤمنین است که در
دنیا مىگفتند ((ربّنا آمنا فاغفرلنا و ارحمنا...)) که مضمون کلام خود
کفار هم در آتش دوزخ همین است.
((حتى انسوکم ذکرى)) معنایش این است که همین اشتغالتان به مسخره کردن
مؤمنین، و خندیدن به ایشان ،
ذکر مرا از یادتان برده، و اگر اینطور نفرمود، بلکه فرمود: مؤمنین ذکر مرا از یادتان بردند، خواست تا بفهماند مؤمنین در نظر آنان احترام و شأنى نداشتند، مگر همین که مسخره شوند.
استهزاگران مؤمنان، از
آمرزش خدا محروم میشوند:
•• «الّذین یلمزون المطّوّعین من المؤمنین فی الصّدقت والّذین لایجدون إلاّ جهدهم فیسخرون منهم سخر اللّه منهم... • استغفر لهم أو لاتستغفر لهم... واللّه لایهدی القوم الفسقین»؛ «آنهايى که از مؤمنان
اطاعت کار، در صدقاتشان
عیبجویی مىکنند، و کسانى را که (براى
انفاق در راه خدا) جز به مقدار (ناچيز) توانایى خود دسترسى ندارند، مسخره مىنمايند، خدا آنها را مسخره مىکند؛ (و کيفر استهزاکنندگان را به آنها مىدهد؛) و براى آنها عذاب دردناکى است!» • « چه براى آنها استغفار کنى، و چه نکنى، (حتى) اگر هفتاد بار براى آنها استغفار کنى، هرگز
خدا آنها را نمىآمرزد! چرا که خدا و پيامبرش را انکار کردند؛ و خداوند جمعيت فاسقان را هدايت نمىکند»!
استهزاگران مؤمنان، از
هدایت الهی محروم میشوند:
•• «الّذین یلمزون المطّوّعین من المؤمنین فی الصّدقت والّذین لایجدون إلاّ جهدهم فیسخرون منهم سخر اللّه منهم... • استغفر لهم أو لاتستغفر لهم... واللّه لایهدی القوم الفسقین»؛ «آنهايى که از مؤمنان اطاعت کار، در صدقاتشان عيبجويى مىکنند، و کسانى را که (براى انفاق در راه خدا) جز به مقدار (ناچيز) توانائى خود دسترسى ندارند، مسخره مىنمايند، خدا آنها را مسخره مىکند؛ (و کيفر استهزاکنندگان را به آنها مىدهد؛) و براى آنها
عذاب دردناکى است!» • « چه براى آنها استغفار کنى، و چه نکنى، (حتى) اگر هفتاد بار براى آنها
استغفار کنى، هرگز خدا آنها را نمىآمرزد! چرا که خدا و پيامبرش را انکار کردند؛ و خداوند
جمعیت فاسقان را هدايت نمىکند»!
استهزاگران؛
روشهای استهزا؛
عوامل استهزا.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۲۲۵، برگرفته از مقاله «آثار استهزا».