ده عنوانی که به تازگی ثبت شده اند :

محمد ابن سعد[ویرایش]

[ادامه]


محمد ابن سعد (حیات ۵۱۶ هـ.ق) پزشک و دانشمند اندلسی، اهل شهر دانیه بود.
اطلاعات چندانی از زندگی او در دست نیست.
به گزارش ابن ابّار، وی در دانیه اقامت داشت و در طب و برخی دیگر از علوم زمانه تبحر داشت.
از آثار او کتاب التذکره است که به سعدیّه نیز شهرت دارد.
تا سال ۵۱۶ (هجری قمری) در قید حیات بوده است.

 


محمد ابن ترکان[ویرایش]

[ادامه]


محمد ابن ترکان۵۵۳ هـ.ق) قاری و مدرس فن قرائت در سده ششم (هجری قمری) بود.
اطلاعات اندکی درباره زندگی ایشان در منابع موجود است، اما از گفته‌های ابن دبیثی و ابن جزری برمی‌آید که در آموزش قرائت قرآن جایگاه برجسته‌ای داشته است.
از جمله شاگردان او می‌توان به نوه‌اش یحیی بن ربیع واسطی (م ۶۰۶ هـ.ق)، یوسف بن مظفر بن فاخر (م ۵۸۱ هـ ق) و محمد بن احمد بن بختیار واسطی (م. ۶۰۵هـ. ق) اشاره کرد.
ایشان اثری در حوزه قرائت از خود به‌جا گذاشت.
وی در جمادی‌الاولی

 


محسن بن احمد حمصی[ویرایش]

[ادامه]


محسن بن احمد حمصی (۵۴۳ هـ.ق ) شاعر عرب‌زبان سده ششم (هجری قمری)، از اهالی حمص در شام بود.
تنها منبع شناخته‌شده درباره او، عمادالدین کاتب اصفهانی است که با نقل از وحیش، از وفات او در سال ۵۴۳ (هجری قمری) یاد کرده است.
ایشان دارای دیوان شعری بود که پس از مرگش، فرزندانش آن را میان خود تقسیم کرده و در حفظ آن کوتاهی کردند؛ از این‌رو دیوان از میان رفت.
دیوان یادشده تنها اثر شناخته‌شده از وی بوده است.

 


اِعراب حکمت ۱۸۸[ویرایش]

[ادامه]
گزارش خطا



ضَرُورَةُ الْحُكُومَةِ لِلْمُجْتَمَعِ الْبَشَرِيِّ؛
«ضرورت حکومت برای جامعه بشری»

وَ قَالَ (عَلَيْهِ‌اَلسَّلَامُ‌) لَمَّا سَمِعَ قَوْلَ الْخَوَارِجِ‌ «لاَ حُكْمَ إِلاَّ لِلَّهِ»:
«و امام (علیه‌السلام) هنگامی که سخن خوارج «لاَ حُكْمَ إِلاَّ لِلَّهِ» را شنید، فرمود:»

«كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ‌.»۱
«كَلِمَةُ‌»: {{تورفتگی:a:

 


اِعراب حکمت ۱۸۷[ویرایش]

[ادامه]
گزارش خطا



اَلطَّرِيقُ إِلَى شِفَاءِ اَلنَّفْسِ؛
«راه شفای نفس»

وَ قَالَ (عَلَيْهِ‌اَلسَّلَامُ‌):
«و امام (علیه‌السلام) فرمود:»

«إِنَّ هَذِهِ اَلْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ اَلْأَبْدَانُ،»۱
«إِنَّ‌»:
حَرْفٌ مُشَبَّهٌ بِالْفِعْلِ مَبْنِيٌّ عَلَى الْفَتْحِ لاَ مَحَلَّ لَهُ مِنَ الْإِعْرَابِ؛
«حرف مشبه بالفعل مبنی بر فتح است و محلی از اعراب ندارد.»


 


اِعراب حکمت ۱۸۶[ویرایش]

[ادامه]
گزارش خطا



اَلْعِبْرَةُ مِنْ إِتْلاَفِ اَلْمَالِ؛
«عبرت از تلف کردن مال»

وَ قَالَ (عَلَيْهِ‌اَلسَّلَامُ‌):
«و امام (علیه‌السلام) فرمود:»

«لَمْ يَذْهَبْ مِنْ مَالِكَ مَا وَعَظَكَ‌.»۱
«لَمْ‌»:
حَرْفُ نَفْيٍ وَ جَزْمٍ وَ قَلْبٍ مَبْنِيٌّ عَلَى السُّكُونِ لاَ مَحَلَّ لَهُ مِنَ الْإِعْرَابِ؛
«حرف نفی و جزم و قلب، مبنی بر سکون است و محلی از اعراب ندارد.»


 


اِعراب حکمت ۱۸۵[ویرایش]

[ادامه]
گزارش خطا



ضَرُورَةُ الْحُكُومَةِ لِلْمُجْتَمَعِ الْبَشَرِيِّ؛
«ضرورت حکومت برای جامعه بشری»

وَ قَالَ (عَلَيْهِ‌اَلسَّلاَمُ‌) وَ قَدْ مَرَّ بِقَذَرٍ عَلَى مَزْبَلَةٍ:
«و امام (علیه‌السلام) در حالی که از کنار زباله‌دانی که در آن کثافاتی بود می‌گذشت، فرمود:»

«هَذَا مَا بَخِلَ بِهِ اَلْبَاخِلُونَ.»۱
«هذَا»:
الْهَاءُ: لِلتَّنْبِيهِ؛
{{تورفتگی:a:«هاء:

 


اِعراب حکمت ۱۸۴[ویرایش]

[ادامه]
گزارش خطا



الطَّرِيقُ إِلَىٰ شِفَاءِ النَّفْسِ؛
«راه درمان نفس (روان)»

وَ كَانَ (عَلَيْهِ‌السَّلَامُ) يَقُولُ:
«و امام (علیه‌السلام) می‌فرمود:»

«مَتَى أَشْفِي غَيْظِي إِذَا غَضِبْتُ؟»۱
«مَتَى»:
اسْمُ اسْتِفْهَامٍ مَبْنِيٌّ عَلَى السُّكُونِ وَاقِعٌ فِي مَحَلِّ نَصْبٍ مَفْعُولٌ فِيهِ؛
«اسم استفهام مبنی بر سکون، در محل نصب، مفعول‌فیه است،»

{{تورفتگی:a:

 


ماه خاتون گنجوی[ویرایش]

[ادامه]


ماه خاتون گنجوی (قرن ششم هجری قمری) از زنان شاعر و سخنور بود که به زبان فارسی شعر می‌سرود.
او همسر امیراحمد گنجوی، شاعر هم‌دوره‌اش، و دبیر دربار سلطان سنجر سلجوقی بود.
مهارتی ویژه در بداهه‌گویی داشت و بیشتر اشعارش در قالب رباعی و با مضامین اجتماعی و هزل‌آمیز بوده است.
از خانواده‌ای اصیل در گنجه بود و محبوبیت ویژه‌ای نزد سلطان داشت.
دیوانش در سال ۱۳۷۶ (هجری شمسی) در تهران چاپ شده و رباعیات او در کتابی به نام داستان امیراحمد و مهستی نیز گردآوری شده است.

 


اِعراب حکمت ۱۸۳[ویرایش]

[ادامه]
گزارش خطا



اَلتَّحْذِيرُ مِنَ الْغَضَبِ؛
«هشدار از خشم»

وَ قَالَ (عَلَيْهِ‌السَّلَامُ‌)؛
«و امام (علیه‌السلام) فرمود:»

«إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَارًا،»۱
«إِنَّ‌»:
حَرْفٌ مُشَبَّهٌ بِالْفِعْلِ مَبْنِيٌّ عَلَى الْفَتْحِ لَا مَحَلَّ لَهُ مِنَ الْإِعْرَابِ؛
«حرف مشبه بالفعل مبنی بر فتح است و محلی از اعراب ندارد»

{{نهج:

 






جعبه ابزار