• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

گسترش عزاداری در عصر قاجار

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





گسترش عزاداری در عصر قاجار، از مباحث مرتبط با تاریخچه عزاداری برای امام حسین (علیه‌السّلام) است. در دوره قاجار مراسم عزاداری و سوگواری امام حسین (علیه‌السّلام) وارد مرحله جدیدی شد و هم از لحاظ شکلی و هم از لحاظ محتوایی دگرگونی‌هایی یافت. در این دوره انواع عزاداری‌ها رشد و توسعه یافت و بنابر نقل منابع تکایا، هیئت‌های عزاداری و مراسمات تعزیه‌خوانی رونق و گستزش خاصی پیدا کردند.



دوره قاجار زمان رشد انواع عزاداری‌ها بود. حضور فوج فوج مردم در جهاد بـر ضـد نیروهای متجاوز روسی، پس از شرکت در مجالس عزاداری سیدالشهدا (علیه‌السّلام)، حاکی از گستردگی و رونق این مجالس در آن زمان است.
[۱] میرزا، جهانگیر، تاریخ نو، ص۲۹-۳۰.
در دوره محمدشاه قاجار نیز، با تشویق‌هـای صـدراعظم روحـانی مسلک او، « حاج میرزا آقاسی» مراسم عزاداری رونق بیشتری گرفت.
علاوه بر رواج هیئت‌ها و دسته‌های معمولی، که در دوره صفویه هم مرسوم بود، در این دوره دسته‌های متشکل از مردان و کودکان نیز بسیار توسعه یافتند؛ به طوری که در عهد ناصری جمعیت یک دسته به دوهزار نفر می‌رسید.
[۲] اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ص۵۱۸.

عزاداری در دوره ناصری، رونق و جلوه خاصی یافت. با نگاهی به منابع این عصر، همانند خاطرات اعتمادالسلطنه و آثار سفرنامه‌نویسان خارجی، شکوه و عظمت این مراسم روشن‌تر می‌شود. اشاره به اهتمام مردم به برگزاری عزاداری و مجالس روضه هماننـد برگزاری مجالس روضه در مدرسه خان مروی به سرپرستی آیت الله ملاعلی کنی، شرکت شخص شاه در مراسم روضه و تعزیه، برنامه‌های خاص تکیه دولت و... در خلال‌ ایـن کتابها به وفور به چشم می‌خورد.


در دوره قاجار تکیه‌ها که در ابتدا محلی برای اجتماع دراویش و فقرا بود، رفته‌رفته تبدیل به محلی برای عزاداری شد و از زمان ناصرالدین شاه به بعد، تکیه‌ها به طور رسمی محـل اجرای برنامه‌های عزاداری و نمایش‌های مذهبی شدند.

۲.۱ - پیشینه تکایا

«تکیه» در لغت به معنای «پشت به چیزی گذاشتن» است و مجازاً پشت و پناه را گویند و به همین لحاظ، به جایی که فقرا را پناه دهند تکیه گفته می‌شود. امروزه در اصطلاح عبارت است از حسینیه‌هایی که در آن روضـه می‌خوانند، یا در آن تعزیـه‌خـوانی و روضه‌خوانی برگزار می‌کنند، و جمع آن «تکایا» است.
[۳] دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، ج۱۵، ص۸۸۵-۸۸۶.
این گونه اماکن، علاوه بر آنکه حرمت و قداست ویژه‌شان، احکام مخصوص مساجد را ندارند. بنابراین محدودیت حضور در آن مثل مسجد نیست.
[۴] محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۱۱۷.

تاریخ دقیق شکل‌گیری تکیه معلوم نیست؛ ولی درباره چگونگی شکل‌گیری آن گفته‌اند تکیه‌ها در آغاز محل اجتماع دراویش و فقرایی بود که رایگان و به طور موقت
در آنجا اقامت داشتند. محافظان و نگهبانان آن (تکیه‌داران) از جوانمردان بودند و آداب و رسومی خاص داشتند که در فتوت‌نامه‌ها آمده است. رفته رفته تکیـه تبدیل به محلی برای عزاداری شد و از زمان ناصرالدین شاه به بعد، تکیه‌ها به طور رسمی محـل اجرای برنامه‌های عزاداری و نمایش‌های مذهبی شدند.
[۵] ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۱۱۷-۱۱۸.


۲.۲ - توسعه تکایا

تکیه‌ها نقش مهمی در نهادینه کردن عزاداری در دوره قاجار ایفا کردند؛ به طوری که از فقیرترین افراد جامعه تا شخص شاه و صدراعظم در کمک به برگزاری مراسم آن مشارکت شخصی می‌کردند و عزاداری بر امام حسین (علیه‌السّلام) جلـوه بـارز همکاری نزدیک دربار قاجاری با مردم عادی بود. در اینجا بود که تجمع‌های مذهبی گسترش یافت و بر شکوه عزاداری و تعزیه افزوده شد. کم‌کم تکیه‌های ثابت برپا شد و ساختن تکایـا نیـز گسترش یافت.
[۶] بیگی، م. حسن، تهران قدیم، ص۳۱۶.
این تکیه‌ها را جماعتی از افراد خیراندیش و نیکوکار می‌ساختند و معمولاً هم چندین دکان و مغازه را برای نگهداری و مرمت تکیه‌ها و برقراری تعزیه وقف آنجا می‌کردند؛ ولی بیشتر تکیه‌ها بی‌موقوفه بودند و اهل هر محل و گذر به همت و کوشش خودشان، در روزهای عزاداری تکیه را به راه می‌انداختند
[۷] نجمی، ناصر، دارالخلافه تهران، ص۱۱۳.
[۸] ر. ک: م. حسن بیگی، تهران قدیم، ص۳۱۶.
و دسـت کـم در ماه‌های محرم و صفر مراسم روضه‌خوانی را در آن برپا می‌کردند.
[۹] نجمی، ناصر، دارالخلافه تهران، ص٣٤٨.

در دوره محمدشاه قاجار معتبرترین و بزرگترین تکیـه تهران، که بیشتر عزاداری‌هـای دولتی در آن برپا می‌شد، «تکیه حاج میرزا آقاسی» یا «تکیه عباس آباد» بود که چون فضای وسیع‌تری داشت، بسیاری ترجیح می‌دادند روزهای عزاداری در آنجا باشـند.
[۱۰] بیگی، م. حسن، تهران قدیم، ص۳۱۷.

در عین حال در تهران، هر محله و کویی، تکیه‌ای داشت که در روزهای عزاداری مردم محل را در خود گرد هم می‌آورد.
[۱۱] نجمی، ناصر، دارالخلافه تهران، ص۱۱۳.

بعضی از تکیه‌ها مانند «تکیه سادات اخوی» به روشن کردن شمع اختصاص داشـت که هرکس یک شمع از چهل منبر خود را در این تکیه روشن می‌کرد.
[۱۲] مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ج۱، ص۳۰۲.

طبـق نـقـل مهدی قلی خان هدایت، زنهـا بیش از مردهـا در‌ایـن تـکـیـه‌هـا شرکت می‌کردند.
[۱۳] هدایت، مهدی قلی خان، خاطرات و خطرات، ص۸۸.

برای آنکه به تصویر روشنتری از فضای تکیـه و مراسـم خـاص آن دست یابیم، به بررسی چگونگی ساخت و برگزاری مراسم در یکی از تکیـه‌هـای مـهـم
دوران قاجار می‌پردازیم. در سال ۱۲۸۳ قمری به دلیل اقبال چشمگیر مردم به برنامه‌های مذهبی تکایا،
[۱۴] نجمی، ناصر، دارالخلافه تهران، ص۱۱۵.
ناصرالدین شاه دستور ساخت تکیه‌ای بزرگتر را صادر کرد. این تکیه که بعدها به «تکیه دولت» معروف شد، در دوره قاجـار تبـدیل به محلی برای برگزاری معروف‌ترین و مفصل‌ترین مجالس روضه‌خوانی و عزاداری در تهران شد و تمام کشور شهرت یافت.
[۱۵] نجمی، ناصر، دارالخلافه تهران، ص١١٥-١١٧.

کارلا سرنا در توصیف این تکیه می‌نویسد: «این بنا ازلحاظ وسعت قابل توجه است. نمای خارجی آن آجری است. داخل آن شکل سیرکی بزرگ دارد و از لژهای بزرگ و کوچکی که روبه روی هم و در یک سطح قرار ندارند احاطه گردیده است.... دالانهایی که کاخ شاهی را به تکیه متصل می‌کند پیچ در پیچ و تاریک‌اند. سردر اصـلی نـوعی معمـاری جدید ایرانی است، مرکب از چند گنبد و طاقها و برج‌های کوچک که با آجرهای رنگارنگ و شیشه‌هایی با قطع کوچک مزین گردیده است. سبک بنا سنتی و ظریف است».
[۱۶] سرنا، کارلا، سفرنامه کارلا سرنا، ص۸۳.
[۱۷] سرنا، کارلا، سفرنامه کارلا سرنا، ص١٨٤.

عبدالله مستوفی نیز در توصیف این تکیه می‌نویسد: «طبقه اول متعلق به وزرا و حکـام مـی‌باشـد... و اعیان شهر به مناسبت خصوصیت با پیشکار حاکم یا رفاقت با وزیر به این طاق نماهـا بـا دعـوت و بی‌دعوت می‌آمدند و اکثراً نهار هم به آنها داده می‌شد. پله‌هـای منبر... را با جار (چراغ‌های بلورین چندشاخه‌ای که معمولاً به سقف آویزان می‌کنند) و لاله و آیینه و گلدان... زینت می‌کردند.... غرفه‌هایی که متعلق به زنان خاصه دربار بود جداگانه و جلـو‌ایـن غـرفـه‌هـای فوقانی پرده زنبـوری می‌کشیدند، و هر غرفه متعلق به یکی از زنهـای شـاه بود که آنها هم مهمان‌های خود را که از خانواده‌های اعیان بودند... دعـوت کـرده... و عصر برای تماشای تعزیه به غرفه مخصوص می‌آمدند.... بعـدازظهر... تمـام روضه‌خوانهای شهر یکی بعد از دیگری آمده، روضه می‌خواندند...
[۱۸] مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ج۱، ص٢٩۳-٢٩٤.

در این تکیه ده روز تمام عصرها روضه‌خوانی، و شب هـا تعـزیـه‌خـوانی برپا بود و بسیاری از روضه‌خوانهای شهر در آنجا منبر می‌رفتند. بعد از خاتمـه روضـه‌خـوانی دسته‌های سینه‌زنی با علم و بیرق عزا وارد می‌شدند و روبه‌روی‌اتـاق شـاه تـوقفی کرده، سینه زده و از در خارج می‌شدند. بعد از همه دسته‌ها، دسته فراش‌هـای شـاهی که حدود هزار نفر می‌شدند، با لبـاس هـای مشکی وارد می‌شدند و سینه‌زنی و نوحه‌خوانی می‌کردند. بعد از آن هم تعزیه‌خوانها و شبیه‌خوانها وارد می‌شدند».
[۱۹] مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ج۱، ص٢٩٤-٢٩٨.



یکی از مهم‌ترین شاخصه عزاداری در عصر قاجار توسعه هیئت‌های عزاداری است. این هیئت‌های مذهبی را می‌توان مردمی‌ترین تشکلهای موجود در جهان خواند که بدون کمک دولتها، و حتی گاهی با وجود مخالفت و خشونت حکومتها، به وجود آمده و به حیات خود ادامه داده‌اند. برخی از همان هیئت‌های تاسیس شده در دوره قاجار، حتی علی رغم فشار دولت پهلوی تا به الان به کار خود ادامه دادند. برای مثال: «هیئت جان نثاران حسینی» صنف بزازان بازار تهران که از سال ۱۳۰۰ قمـری بـه صـورت رسمی تاسیس شده است؛ «مجمع هیئت ثارات الحسین» که در سال ۱۳۳۰ قمری فعالیت خود را آغاز کرد؛ «هیئت متحده تهرانیان ارض اقدس» که تهرانی‌های مقیم مشهد آن را در سال ۱۳۲۸ قمری تاسیس کردند. این هیئت‌ها هنوز هم به کار خود ادامه می‌دهند.
[۲۰] فقیه حقانی، موسی، «هیئتهای مذهبی به روایت تصویر»، فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر، ش٢٨، ص٢٨٤-٣٠٤.

کارکردهای هیئت‌های مذهبی را می‌توان اقامه عزا، تعظیم شعایر دینی، تعمیق دانش دینی و تقویت حافظه تاریخی در جامعه شیعه ایران دانست. جلسات هیئت‌های مذهبی در منازل، مساجد، حسینیه‌ها، تکایا و محلات تشکیل می‌شود و به جز ایام خاص نظیـر ماه محرم معمولاً در طول سال جلسات خود را به صورت هفتگی و بعضی هـم ماهانه تشکیل می‌دهند. در انتخاب روز برپایی جلسه نیز هیئت‌ها با توجه به میل و سلیقه اعضا و با تکیه بر مستندات دینی و تاریخی، روز خاصی را انتخاب می‌کنند. تعلیم قرآن، آموزش احکام، وعظ و سخنرانی، خواندن روضه و دعاهای مختلف و... ‌امـوری است که در هیئت‌ها رواج دارد.
[۲۱] فقیه حقانی، موسی، «هیئتهای مذهبی به روایت تصویر»، فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر، ش ۲۸، ص۲۸۱-۲۸۲.

رشد هیئت‌های مذهبی و عزاداری در دوره ناصرالدین شاه به اوج رسید.
[۲۲] نجمی، ناصر، دارالخلافه تهران، ص١١٣-١١٤.
رونق هئیت‌های مذهبی تنها مختص تهران نبود؛ در شهرهای دیگر نیز، بـه ویژه در مراکز استانها، هیئتهایی فعال بودند. برای نمونه در یزد هر یک از هفده محله، یک هیئت عزاداری و دسته سینه‌زنی مخصوص به خود داشتند.
[۲۳] سایکس، سرپرسی، شکوه عالم تشیع، سفرنامه و سرگذشت زندگی نورالله خلف مرحوم محمدحسین خـان اصفهانی، ص۱۹۹.



در این دوره به دلیل حمایت دولت و تشویق‌های صدراعظم محمدشاه قاجار، حاج میرزا آقاسی، مراسم عزاداری و تعزیه رشد کمی و کیفی خاصی گرفت. بـه دنبـال فـتـوای آیت الله محمدعلی کرمانشاهی در دوره زندیه، مبنی بر جواز هر نوع عزاداری بر امام حسین (علیه‌السّلام)،
[۲۴] کرمانشاهی، محمدعلی، مقامع الفضل، ج۱، ص۳۲۸-۳۲۹.
همچنین به علت تشویق‌های صدراعظم محمدشاه قاجار، حاج میرزا آقاسی، مراسم عزاداری و تعزیه در دوره قاجار رونق خاصی گرفت؛ اما بی گمان در میان انواع عزاداری هـا، تعزیـه جـلـوه خاصی داشت که رواج آن را می‌توان از ابعاد مختلفی مورد بررسی و کاوش قرار داد.

۴.۱ - رشد کمی تعزیه

نخستین تحول که تقریباً از زمان فتحعلی شاه آغـاز شـد، افـزایش شمار مجالس تعزیه بود. «تعداد تعزیه‌ها که در دوره زندیان بیش از ده تا دوازده مجلس نبود به چهل تا پنجاه مجلس رسید. همچنین از اواخر سلطنت فتحعلـی شـاه و زمان محمدشاه، علاوه بر وقایع کربلا و مصائب مربوط به خاندان پیامبر، از داستانها و وقایع دیگر مذهبی و تاریخی نیز تعزیه‌هایی ساخته شد».
[۲۵] شهیدی، عنایت‌الله، پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی از آغاز تا پایان دوره قاجاریه در تهران، ص۱۰۶.

عین السلطنه می‌نویسد: « شنبه دهم محرم ۱۳۰۹؛ عاشوری گرفته از صبح جمعیت بود. روز هفتم که اهل تعزیه را شماره کردند، سه هزاروپانصد نفر زن آمـده بود.... دسته جات زیاد آمدند. سه ساعت به غروب مانده شروع به تعزیه می‌شود».
[۲۶] عین السلطنه، قهرمان میرزا، روزنامه خاطرات عین السلطنه، ج۱، ص۳۸۵.


۴.۲ - رشد کیفی تعزیه

تعزیه در دوره قاجاریه از نظر هنری پیشرفت‌های چشمگیری داشت؛ به ویژه در سه زمینه ادبی، موسیقیایی و نمایشی به شکوفایی رسید. برای مثال درباره پیشرفت‌های نمایشی تعزیه در این دوره گفته‌اند: «».
در تعزیه‌های قدیم، اشقیا و مخالف‌خوانـان نقش و تاثیر‌اندکی در تعزیه داشتند. لیکن از دوره ناصری به بعد مکالمه‌ها در تعزیه کوتاه‌تر، و حرکت و عمل بیشتر شد. اشقیا و مخالف‌خوانها به خصوص در تعزیه‌هـای شـهادت و حماسی، مقام و موقع نمایشی بیشتر و بهتری یافتند. این‌امـر، یعنی تقابـل و توازی نسبی نقش متضاد، یا خوب و بد تعزیه سبب شد که بر جنبه‌های درامی و نمایشی تعزیه افزوده شود و تعزیه تا‌اندازه‌ای از حالت ساده و تراژدیک محض بیرون آید.
[۲۷] شهیدی، عنایت‌الله، پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی از آغاز تا پایان دوره قاجاریه در تهران، ص۱۰۶.


۴.۳ - حمایت دولت از تعزیه

در این دوره حکومت و دربار و به دنبال آن اعیان و اشراف، نه تنها تعزیه خوانی‌های عمومی را تشویق، و از آن حمایت می‌کردند، بلکه خود نیز به برگزاری این مراسم همت می‌گماشتند و تکایا و محل‌های معین و حتی خانـه‌هـای شخصی خود را به این کار اختصاص می‌دادند؛
[۲۸] شهیدی، عنایت‌الله، پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی از آغاز تا پایان دوره قاجاریه در تهران، ص۱۰۶.
چنان که عین السلطنه می‌نویسد: «در دیوان خانه حکومتی تعزیه است».
[۲۹] عین السلطنه، قهرمان میرزا، روزنامه خاطرات عین السلطنه، ج۱، ص۳۸۵.
مقامات قاجار حتی سفرای خارجی را نیز به تماشای تعزیه می‌خواندند. حضور بنجامین در تکیه دولت نمونه‌ای از حضور‌ایـن سـفیران در این مراسم است.
[۳۰] بنجامین، س. ج. و.، سفرنامه بنجامین، ص٢٨٦.

انیس الدوله، ملکه ایران در دوره ناصری، همسران سفرای کشورهای خارجی یا فرستادگان زن از کشورهای اروپایی را با خود به مراسم تکیه می‌برد و خود داستان تعزیه را برایشان شرح می‌داد. در نظر آنان چنین می‌نمود که او برای آنکه شـدت وابستگی خود را به مذهب تشیع نشان دهد در حضور آنها برای مصائب امام حسین (علیه‌السّلام) گریه و ناله سر می‌دهد. مادام کارلا سرنا، جهانگرد ایتالیایی که در سال ۱۳۰۱ قمری در ایران به سر می‌برد، در این باره می‌گوید: «سوگلی با دقت به اجرای نمایشنامه (تعزیه) دقت می‌کرد.... او و همه اطرافیانش‌اندوهگین بودند، ناله و ضجه می‌کردند و به یاد مصائب شخصیت‌های مقدس مذهبی خویش اشک می‌ریختند».
[۳۱] سرنا، کارلا، سفرنامه کارلا سرنا، ص٢٠٥.


۴.۴ - تعزیه‌های زنانه

نفوذ تعزیه در خانه‌ها در دوره قاجار به جایی رسید که برخی از زنان اعیان و اشراف در خانه‌های خود تعزیه‌هایی برپا کردند که اجراکنندگان آن از زنان بودند. با اینکه در تکایای عمومی و دولتی بیشتر تماشاگران تعزیه زنان بودند و جای ویژه و معینی برای نشستن در مجالس تعزیه داشتند، بعضی از زنان اعیان و اشراف، هم
برای ابراز اخلاص و اعتقاد مذهبی و هم برای تفاخر، به برپایی مجالس تعزیه در خانه‌های خود برانگیخته شدند.
تعزیه‌های زنانه ظاهراً از زمان فتحعلی شاه در میان زنان و دختران او رواج یافت و این وضع تا اواخر دوره قاجار ادامه داشت. تماشاگران‌ایـن تعزیـه‌هـا زنـان دربـار و خواجه سرایان و پسران نابالغ بودند. در این مجالس زنان روبسته را راه نمی‌دادند تا مبادا مردی با پوشش زنانه میان زنان بنشیند. نام شماری از زنان درباری و اعیان و اشراف که تعزیه می‌خواندند و به نام «ملاباجی» معروف بودند، در منابع دوره قاجار آمده است. از مکان‌های معروف تعزیـه‌خـوانـی هـای مفصل، یکی کاخ گلستان و دیگری منـزل میرزامحمدحسین خان سپهسالار بود.
[۳۲] شهیدی، عنایت‌الله، پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی از آغاز تا پایان دوره قاجاریه در تهران، ص۱۰۹-۱۱۰.



۱. میرزا، جهانگیر، تاریخ نو، ص۲۹-۳۰.
۲. اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ص۵۱۸.
۳. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، ج۱۵، ص۸۸۵-۸۸۶.
۴. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۱۱۷.
۵. ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۱۱۷-۱۱۸.
۶. بیگی، م. حسن، تهران قدیم، ص۳۱۶.
۷. نجمی، ناصر، دارالخلافه تهران، ص۱۱۳.
۸. ر. ک: م. حسن بیگی، تهران قدیم، ص۳۱۶.
۹. نجمی، ناصر، دارالخلافه تهران، ص٣٤٨.
۱۰. بیگی، م. حسن، تهران قدیم، ص۳۱۷.
۱۱. نجمی، ناصر، دارالخلافه تهران، ص۱۱۳.
۱۲. مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ج۱، ص۳۰۲.
۱۳. هدایت، مهدی قلی خان، خاطرات و خطرات، ص۸۸.
۱۴. نجمی، ناصر، دارالخلافه تهران، ص۱۱۵.
۱۵. نجمی، ناصر، دارالخلافه تهران، ص١١٥-١١٧.
۱۶. سرنا، کارلا، سفرنامه کارلا سرنا، ص۸۳.
۱۷. سرنا، کارلا، سفرنامه کارلا سرنا، ص١٨٤.
۱۸. مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ج۱، ص٢٩۳-٢٩٤.
۱۹. مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ج۱، ص٢٩٤-٢٩٨.
۲۰. فقیه حقانی، موسی، «هیئتهای مذهبی به روایت تصویر»، فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر، ش٢٨، ص٢٨٤-٣٠٤.
۲۱. فقیه حقانی، موسی، «هیئتهای مذهبی به روایت تصویر»، فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر، ش ۲۸، ص۲۸۱-۲۸۲.
۲۲. نجمی، ناصر، دارالخلافه تهران، ص١١٣-١١٤.
۲۳. سایکس، سرپرسی، شکوه عالم تشیع، سفرنامه و سرگذشت زندگی نورالله خلف مرحوم محمدحسین خـان اصفهانی، ص۱۹۹.
۲۴. کرمانشاهی، محمدعلی، مقامع الفضل، ج۱، ص۳۲۸-۳۲۹.
۲۵. شهیدی، عنایت‌الله، پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی از آغاز تا پایان دوره قاجاریه در تهران، ص۱۰۶.
۲۶. عین السلطنه، قهرمان میرزا، روزنامه خاطرات عین السلطنه، ج۱، ص۳۸۵.
۲۷. شهیدی، عنایت‌الله، پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی از آغاز تا پایان دوره قاجاریه در تهران، ص۱۰۶.
۲۸. شهیدی، عنایت‌الله، پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی از آغاز تا پایان دوره قاجاریه در تهران، ص۱۰۶.
۲۹. عین السلطنه، قهرمان میرزا، روزنامه خاطرات عین السلطنه، ج۱، ص۳۸۵.
۳۰. بنجامین، س. ج. و.، سفرنامه بنجامین، ص٢٨٦.
۳۱. سرنا، کارلا، سفرنامه کارلا سرنا، ص٢٠٥.
۳۲. شهیدی، عنایت‌الله، پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی از آغاز تا پایان دوره قاجاریه در تهران، ص۱۰۹-۱۱۰.



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۴۱۷-۴۲۹.






جعبه ابزار