• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

گسترش سوگواری امام حسین در عصر صفوی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





گسترش سوگواری امام حسین در عصر صفوی، از مباحث مرتبط با تاریخچه عزاداری برای امام حسین (علیه‌السّلام) است. در این دوره مراسم عزاداری و سوگواری برای امام حسین (علیه‌السّلام) وارد مرحله جدیدی شد و گرامیداشت شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، به شکوفایی چشمگیری رسید. در این عصر، سوگواری امام حسین (علیه‌السّلام) علاوه بر ماه محرم در ماه صفر و ماه رمضان نیز رواج یافت و بازتاب این عزاداری‌های گسترده در سفرنامه‌های گردشگران خارجی انعکاس یافت.



در عصر صفویه، سوگواری امام حسین (علیه‌السّلام) علاوه بر ماه محرم در ماه صفر و ماه رمضان نیز رواج یافت؛ در حالی که گزارشی از سوگواری شیعیان ایران تا پیش از آن در سایر روزها، غیر از روز عاشورا در دست نیست. نصرالله فلسفی در این باره می‌نویسد: «در ده روز اول ماه محرم از طرف شـاه و بزرگان و اعیان کشور، در پایتخت و شهرهای دیگر، مجالس روضه‌خوانی دایر می‌شـد و در شب و روز عاشورا و روز بیست و یکم رمضان دسته‌های سینه‌زن و سنگ‌زن و امثال آنها، با مراسم و تشریفاتی که هنوز هـم در بسیاری از شهرهای ایران متـداول است، به راه می‌افتاد».
[۱] فلسفی، نصرالله، زندگانی شاه عباس اول، ج۳، ص۶.

شاه عباس حتی در سفرهای جنگی نیز سوگواری امام حسین (علیه‌السّلام) را فرونمی گذاشت؛ از جمله در محرم سال ۱۰۱۳ قمری که قلعه ایروان را در محاصره داشت و با ترکان عثمانی می‌جنگید، مراسم عزاداری برپا کرد و در شب عاشورا از اردوی او چنان فریاد فغان برخاست که مردم قلعه وحشت کردند و به گمان اینکه شـاه عبـاس فرمان حمله شبانه و ناگهانی صادر کرده است تسلیم شدند، و قلعه به دست ایرانیان افتاد.
[۲] فلسفی، نصرالله، زندگانی شاه عباس اول، ج۳، ص۱۰.



بازتاب این عزاداری‌های گسترده را می‌توان در سفرنامه‌های گردشگران خارجی دید؛ هر چند بسیاری از آنها خالی از اشتباه و سوءتفاهم و بدبینی نیستند. تاورنیه که از مسافران خارجی عصر صفوی است، با بدبینی و طعن می‌نویسد: «اکنون از مراسم بزرگ ایرانیان که عزاداری مشهور امام حسین فرزند علی است سخن می‌گوییم. مـدت هـشت یا ده روز قبل از مراسم عاشـورا، متعصب‌ترین شیعیان، سراسر بدن و چهره را سیاه می‌کنند و کاملاً لخت وعور، فقط با پارچه‌ای کوچک در برابر قسمتهایی از بدن که باید پوشیده بماند، به کوچه‌ها می‌روند. قلوه سنگی در هر دست دارند که به هـم می‌کوبند؛ در حالی که هزاران پیچ و تاب به تن و چهره می‌دهند و مدام فریاد می‌زنند: حسین، حسین، حسین، با چنان قوتی که کف از دهانشان خارج می‌شـود. شب هنگام مردان مؤمنی هستند که در خانه خود از آنها پذیرایی می‌کنند و طعامشان می‌دهند. در این روزها همین که خورشید غروب می‌کند در گوشـه میدان‌ها و بعضی چهارراه‌ها منبرهایی برای واعظان برپا می‌کنند و همه برای گوش دادن به سخنان آنها می‌آیند و مردم آماده مراسم عزاداری می‌شوند».
[۳] تاورنیه، ژان باتیست، سفرنامه تاورنیه، ص۸۸.

همچنین کارری سفرنامه‌نویس دیگری از دوره صفوی می‌نویسد: «روز دوشنبه ۲۳ ماه اوت با طلوع ماه نو برگزاری مراسم بسیار غم‌انگیـز آغـاز گردید. ایرانیان به یاد درگذشت دو تن از امامان خود، حسن و حسین فرزندان علی این مراسم را همه ساله برگزار می‌کنند. این دو تن در نزدیکی‌های بغداد به دست عمر بن سعد به قتل رسیده‌اند. این مراسم ده روز طول می‌کشد و در تمام این مدت میدان‌ها و گذرگاه‌ها چراغانی و روشن، و علـم‌هـای سیاه در همه جا برافراشته است. در سر گذرها صندلی‌هایی گذاشته‌اند که هرچندگاه ملایی بر روی آن می‌نشیند و سخنانی در منقبت و مصیبت کشته‌شدگان می‌گوید. همه ساکنان محلات در حالی که به عنوان سوگواری جامه کبود یا سرخ بر تن کرده‌اند، در پای کرسی وعظ و مرثیه آنان می‌نشینند. بعضی از‌ایـن اشخاص در بین وعظ دو ملا از میوه فصل نیز استفاده می‌کنند».
[۴] کارری، جووانی فرانچسکو، سفرنامه کارری، ص١٤٩.

در یکی دیگر از سفرنامه‌های عصر صفوی، یاد و خاطره عاشورا و مظلومیت‌ امـام حسین (علیه‌السّلام)، منشا خیرات و برکات و آثار خیریه معرفی شده و چنین آمده است: «یکی از علل اساسی خیرات و مبرات ایرانیان برای ساختن آب انبارها و نجات مردم از تشنگی، توجه به همین امر، یعنی تشنگی حسین و یارانش در همین واقعه است».
[۵] د سیلوا فیگوئروا، دن گارسیا، سفرنامه دن گارسیا د سیلوا فیگوئروا، ص۳۱۰.

کم‌کم با رشد نفوذ عالمان دین و حوزه‌های فقهی، جلوه‌های تصوف کمرنگ شد و شریعت جای طریقت صوفیانه را گرفت. درنتیجه اشکال و قالب‌های صوفیانه عزاداری امام حسین (علیه‌السّلام) تعدیل یافت و در صورتهای معقول و شرع پسند جلوه‌گر شد. در عصر صفوی چون دولت مغولان هند متاثر از دولت صفویه بود و بابر، مؤسـس سلسله گورکانیان هند، به یاری صفویان به حکومت رسیده بود، مراسم عزاداری حسینی میان شیعیان و سنیان به طور مشترک برگزار می‌شد.
[۶] هالیستر، جان نورمن، تشیع در هند، ص١٤٣.
[۷] هالیستر، جان نورمن، تشیع در هند، ص۲۰۲.



۱. فلسفی، نصرالله، زندگانی شاه عباس اول، ج۳، ص۶.
۲. فلسفی، نصرالله، زندگانی شاه عباس اول، ج۳، ص۱۰.
۳. تاورنیه، ژان باتیست، سفرنامه تاورنیه، ص۸۸.
۴. کارری، جووانی فرانچسکو، سفرنامه کارری، ص١٤٩.
۵. د سیلوا فیگوئروا، دن گارسیا، سفرنامه دن گارسیا د سیلوا فیگوئروا، ص۳۱۰.
۶. هالیستر، جان نورمن، تشیع در هند، ص١٤٣.
۷. هالیستر، جان نورمن، تشیع در هند، ص۲۰۲.



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۳۹۲-۳۹۴.






جعبه ابزار