• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کعبه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منبع: کعبه

کعبه
کعبه یا خانه خدا، بنایی مکعب‌شکل در میان مسجدالحرام در شهر مکه، در کشور عربستان است. این بنا قبله مسلمانان جهان در نماز و مرکز مناسک حج است.
در قرآن کریم از کعبه با نام‌های بیت الحرام و بیت العتیق و بیت المعمور و از محبوب‌ترین و شریف‌ترین مکان‌ها نزد خدای تعالی تعبیر شده است.
بر اساس روایات، بنای کعبه در زمان حضرت آدم (علیه‌السّلام) و بازسازی آن توسط حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) و فرزندش حضرت اسماعیل (علیه‌السّلام) انجام شده است.
از احکام آن در باب‌های، صلات، حج و حدود سخن گفته‌اند.



کعبه که در قرآن کریم با همین نام و نیز با نام «بیت الحرام» و «بیت العتیق» از آن تعبیر شده، از محبوب‌ترین و شریف‌ترین مکان‌ها نزد خدای تعالی است.
قرآن کریم در توصیف این خانه می‌فرماید: «نخستین خانه‌ای که برای مردم نهاده شده همان است که در بکّه (مکه یا مکانی که خانه خدا در آن بنا شده) است که پر برکت و مایه هدایت جهانیان است. در آن، نشانه‌های روشنی (از جمله) مقام ابراهیم است و هر کس داخل آن شود ایمن خواهد بود.»


علت نام‌گذاری آن به کعبه، بر پایه برخی روایات، مربع بودن آن است که محاذی بیت المعمور در آسمان قرار دارد که آن نیز مربع است.
بیت المعمور نیز محاذی عرش خدا است که آن هم مربع و بر چهار پایه و رکن قرار داده شده است.
علت نامیدن آن به «بیت الحرام» معظم و محترم بودن آن و نیز حرام بودن دخول مشرکان در آن است.
علت نام‌گذاری آن به «بیت العتیق» بر اساس برخی روایات، آزاد بودن این خانه از هر نوع تملکی است و اینکه هیچ کس نمی‌تواند آن را تملک کند؛ همان‌گونه که انسان آزاد تملک ناپذیر است. در روایتی، علت دیگری نیز برای نام‌گذاری این خانه به بیت عتیق بیان شده است و آن محفوظ ماندن این خانه از غرق شدن و زیر آب رفتن هنگام بروز طوفان در زمان حضرت نوح (علیه‌السّلام) است.


مکانی که کعبه در آن بنا شده بر حسب روایات، نخستین نقطه از زمین است که آفریده و زمین از آن نقطه پهن شده است. روز رخداد چنین پدیده‌ای معروف به روز «دحو الارض» است.


بر اساس برخی روایات بنای کعبه، هم‌زمان است با ورود بشر؛ یعنی حضرت آدم (علیه‌السّلام) به کره خاکی.
در قرآن کریم به بازسازی کعبه به دست حضرت ابراهیم و فرزندش حضرت اسماعیل (علیهما‌السّلام) اشاره شده است؛ چنان‌که مناسک حج و طواف بر گرد کعبه نیز نخستین‌ بار توسط حضرت آدم (علیه‌السّلام) با تعلیم جبرئیل (علیه‌السّلام) بوده است.


برای کعبه احکامی در فقه مطرح شده است که برخی از آنها بیان می‌شود.

۵.۱ - قبله بودن کعبه

کعبه قبله است و هنگام نماز، استقبال و رو کردن به آن بر همه واجب است.

۵.۲ - حرمت و عظمت کعبه

احترام و تعظیم کعبه واجب و هتک حرمت آن حرام، بلکه موجب کفر و ارتداد است.

۵.۳ - ورود به کعبه

داخل شدن حاجی به کعبه پس از بازگشت از منی به مکه؛ بویژه برای کسی که نخستین‌ بار حج می‌گزارد مستحب مؤکد است.

۵.۴ - آداب ورود به کعبه

رعایت این امور برای داخل شونده به کعبه مستحب است:
غسل کردن؛ گرفتن حلقه‌های در کعبه قبل از داخل شدن و خواندن دعای وارد شده؛ پابرهنه بودن همراه با طمانینه، وقار و خضوع هنگام ورود؛ خواندن دعای وارد شده هنگام داخل شدن؛ خواندن دو رکعت نماز میان دو استوانه بر سنگ سرخ، در رکعت نخست، سوره حمد و فصلت و در رکعت دوم، حمد و پنجاه آیه از آیات قرآن؛ خواندن نماز در چهار گوشۀ کعبه، همراه دعای وارد شده پس از آن؛ استلام ارکان، بویژه رکن یمانی و گریه بر تقصیرها و گناهان.
مستحب است پس از خروج از کعبه و پیش از پایین آمدن از پله‌های آن، سه بار تکبیر بگوید و دعای وارد شده را بخواند و پس از پایین آمدن از پله‌ها، رو به کعبه کند و پله‌ها را سمت چپ خود قرار دهد و دو رکعت نماز بخواند.
ورود به کعبه برای زنان مستحب مؤکد نیست؛ هر چند افضل است.

۵.۵ - نماز گزاردن در کعبه

خواندن نماز واجب در داخل کعبه بنابر قول مشهور، جایز است، لیکن کراهت دارد. بر این قول ادعای اجماع نیز شده است.
برخی خواندن نماز واجب در داخل کعبه را در حال اختیار جایز ندانسته‌اند.
خواندن نماز واجب بر بام کعبه بنابر قول مشهور، مکروه است و کسی که می‌خواهد نماز بگزارد، بخشی از فضای بام را به عنوان قبله پیش روی خود قرار می‌دهد. قول مقابل مشهور به پشت خوابیدن نمازگزار و رو کردن به آسمان (به سمت بیت المعمور) است. برای رکوع و سجود نیز اشاره می‌کند. البته این‌گونه نماز گزاردن در حال اختیار جایز نیست و تنها در حال ضرورت جایز است.
آیا خواندن نماز جماعت دورانی، گرد کعبه با یک امام جماعت جایز است؛ هر چند مستلزم تقدم ماموم بر امام جماعت باشد یا در صورتی که ماموم نزدیک‌تر از امام به کعبه نباشد جایز است و یا آنکه مطلقا جایز نیست؟ مسئله محل اختلاف است.

۵.۶ - دیگر احکام

بوییدن هر نوع عطر، بنابر قول مشهور، بر محرم حرام است؛ لیکن خلوق کعبه -که کعبه را با آن خوش بو می‌کنند ـ از این حکم استثنا شده است.
بنابر قولی، زمان قطع تلبیه برای محرم به احرام عمره مفرده، و نیز بنابر قول مشهور برای کسی که جهت احرام عمره مفرده از مکه خارج شده، هنگام مشاهده کعبه است.
طواف کعبه به خودی خود مستحب است؛ لیکن در حج و عمره از واجبات بلکه از ارکان آن دو است.
طواف کننده باید هنگام طواف، کعبه را سمت چپ خود قرار دهد و همه بدن او نیز خارج از کعبه و آنچه که از کعبه به شمار می‌رود، باشد. شاذروان نیز جزء کعبه است و طواف بر آن صحیح نیست.
نگاه کردن، بلکه بسیار نگاه کردن به کعبه مستحب است. التزام (در آغوش گرفتن) ارکان کعبه و استلام آن، بویژه رکن حجر الاسود و یمانی مستحب است.
نوشیدن آب ناودان کعبه و شفا جستن از آن مستحب است. دعا کردن، نماز گزاردن و گرفتن پرده کعبه و چسبانیدن صورت و شکم به آن در محدوده حطیم مستحب است.
مستحب است سعی کننده پس از رسیدن به صفا بر فراز کوه رود و به کعبه نظر کند و دعای وارد شده را بخواند.
مستحب است حج‌گزار هنگام وداع کعبه دستش را بر در کعبه بگذارد و بگوید: «المسکینُ علی بابکَ فَتَصدَّق عَلیه بالجَنَّةِ.»
آویختن پرده بر کعبه مستحب است.
آیا اگر کسی پرده کعبه را بدزدد، حد سارق (قطع انگشتان دست) بر او جاری می‌شود یا نه؟ مسئله محل اختلاف است.
بلندتر ساختن بنا از کعبه در مکه مکرمه، بنابر قول مشهور، مکروه است. ظاهر کلام برخی قدما حرمت آن است.
در صورت ویران شدن کعبه ساختن آن واجب است. برداشتن خاک کعبه حرام است و اگر کسی چیزی از آن را بردارد، واجب است آن را به کعبه بازگرداند.


۱. مائده/سوره۵، آیه۹۵.    
۲. مائده/سوره۵، آیه۹۷.    
۳. مائده/سوره۵، آیه۲.    
۴. حج/سوره۲۲، آیه۲۹.    
۵. حج/سوره۲۲، آیه۳۳.    
۶. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۲۴۲.    
۷. آل عمران/سوره۳، آیه۹۶- ۹۷.    
۸. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۹۰ - ۱۹۱.    
۹. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۹۰ – ۱۹۱.    
۱۰. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۲۴۰.    
۱۱. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۲۴۱.    
۱۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۱۸۸-۱۹۰.    
۱۳. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۲۰۹.    
۱۴. بقره/سوره۲، آیه۱۲۷.    
۱۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۱۹۱.    
۱۶. شیخ حر عاملی، هدایة الامة، ج۵ ص۱۹۳.    
۱۷. کاشف الغطاء، جعفر، کشف الغطاء، ج۲، ص۱۴۶.    
۱۸. گلپایگانی، سیدمحمدرضا، الدر المنضود، ج۳، ص۳۳۹.    
۱۹. سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذب الاحکام، ج۲۸، ص۱۳۴.    
۲۰. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۶۰ - ۶۴.    
۲۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۶۰ - ۶۴.    
۲۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۶۳ - ۶۴.    
۲۳. موسوی عاملی، سیدمحمد، مدارک الاحکام، ج۳، ص۱۲۳.    
۲۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۷، ص۳۴۹ - ۳۵۰.    
۲۵. شیخ طوسی، الخلاف، ج۱، ص۴۳۹.    
۲۶. قاضی ابن براج، عبدالعزیز بن برّاج، المهذب، ج۱، ص۷۶.    
۲۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۷، ص۳۵۳.    
۲۸. شیخ طوسی، النهایة، ص۱۰۱.    
۲۹. قاضی ابن براج، عبدالعزیز بن برّاج، المهذب، ج۱، ص۸۵.    
۳۰. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۱، ص۱۱۸.    
۳۱. حسینی عاملی، سیدجواد، مفتاح الکرامة، ج۳، ص۴۱۸.    
۳۲. نراقی، احمد، مستند الشیعة، ج۸، ص۷۳ - ۷۴.    
۳۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۱۷ – ۳۲۲.    
۳۴. ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم‌الدین، الکافی فی الفقه، ص۱۹۳.    
۳۵. ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم‌الدین، الکافی فی الفقه، ص۲۲۱.    
۳۶. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۱۷.    
۳۷. قاضی ابن براج، عبدالعزیز بن برّاج، المهذب، ج١، ص۲۱۱.    
۳۸. ابن ادریس حلی، کتاب السرائر، ج۱، ص۵۳۷.    
۳۹. علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۷۱.    
۴۰. فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۵، ص۲۸۵.    
۴۱. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۴، ص۵۹۱.    
۴۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۷۰.    
۴۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۹۱ - ۲۹۹.    
۴۴. حلی، یحیی بن سیعد، الجامع للشرائع، ص۳۹۶.    
۴۵. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۲۶۲.    
۴۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۴۰ - ۳۴۱.    
۴۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۵۳ - ۳۵۹.    
۴۸. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۲۵، ص۲۶۲.    
۴۹. فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۶، ص۲۶۸ - ۲۶۹.    
۵۰. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۶۶.    
۵۱. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۶، ص۲۶۰.    
۵۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۵۵.    
۵۳. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۲۹۰.    
۵۴. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۲۰۷.    
۵۵. شیخ طوسی، الخلاف، ج۵، ص۴۲۹.    
۵۶. ابن ادریس حلی، کتاب السرائر، ج۳، ص۴۹۹.    
۵۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۵۰۴.    
۵۸. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۳۷۲.    
۵۹. موسوی عاملی، سیدمحمد، مدارک الاحکام، ج۸، ص۲۵۷.    
۶۰. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۵۰ - ۵۱.    
۶۱. حلی، یحیی بن سیعد، الجامع للشرائع، ص۲۲۹.    
۶۲. قاضی ابن براج، عبدالعزیز بن برّاج، المهذب، ج۱، ص۲۷۳.    
۶۳. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۲۰۸.    
۶۴. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۲۱۸.    
۶۵. شیخ مفید، المقنعة، ص۴۴۴.    



• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۷، ص۱۲۷.






جعبه ابزار