• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

واکنش‌ها در مقابل ممنوعیت عزاداری در عصر رضاشاه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





واکنش‌ها در مقابل ممنوعیت عزاداری در عصر رضاشاه، از مباحث مرتبط با تاریخچه عزاداری برای امام حسین (علیه‌السّلام) است. در دوره رضاشاه مراسم عزاداری و سوگواری امام حسین (علیه‌السّلام) با دستور رضاشاه در ابتدا با محدودیت‌هایی مواجه شد و سپس حکومت رضاشاه طرح ممنوعیت کامل عزاداری برای امام حسین (علیه‌السّلام) در همه اشکال و ابعاد را در تمام ایران به اجرا درآورد. در مقابل اقدامات ضددینی رضاشاه مردم و علما واکنش‌های متفاوتی از خود نشان دادند: بعضی از آنها تسلیم جریان شدند، اما بسیاری از آنها با خود برپایی مجالس زیرزمینی روضه‌خوانی و دعا و توسل به امام حسین (علیه‌السّلام) یا ارسال کمک‌های مالی در جهت برپایی مراسمات روضه‌خوانی، به مبارزه با سیاست‌های ضدعزاداری رژیـم رضاشاه پرداختند.



مردم ایران در مقابل اقدامات ضددینی رضاشاه واکنش‌های متفاوتی از خود نشان دادند. بعضی از آنها تسلیم جریان شدند و عزاداری را ترک کردند؛ اما بسیاری از آنها دست از امام حسین (علیه‌السّلام) برنداشتند. آنها به صورت مخفیانه، دست کم در جمع اعضای خانواده‌شان، به عزاداری پرداختند و بعضی دیگر که قدرت بیشتری داشتند، به مبارزه با رضاشـاه خاستند که در ادامه به شرح جزئیات آن می‌پردازیم.


از سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۰ شمسی که عزاداری رسماً ممنوع بود، مجالس روضه در خانه‌ها و پنهانی و گاهی پیش از روشن شدن هوا و دمیدن خورشید برپا می‌شد و عزاداری‌ها به دور از چشم ماموران رضاخان انجام می‌گرفت. ماموران اگر به کسی مظنون می‌شدند، دستگیرش می‌کردند یا با گرفتن رشوه، رهایش می‌کردند. مردم برای شرکت در مجالس روضه‌ای که پنهانی در خانه‌ها برگزار می‌شد، از پشت بام‌ها به منزل یکدیگر رفت و آمـد می‌کردند و روضه‌خوان هم برای آنکه به چنگ ماموران گرفتار نشود، با لباس مبدل به خانه‌ها می‌رفت و در آنجا لباس خود را می‌پوشید.
[۱] ر. ک: عباسی، مهدی، تاریخ تکایا و عزاداری قم، ص۲۲۲.

آیت الله ابوالقاسم خزعلی در خاطراتش از آن روزها می‌گوید: «پدرم در ایام بحرانی و خفقان حکومت رضاخان که روضه‌ها تعطیل بود، دست مرا می‌گرفت و به روضه‌های مخفی شبانه می‌برد».
[۲] کرمی پور، حمید، خاطرات آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی، ص٢٦.


۲.۱ - خاظرات سعید امانی

حاج آقا سعید امانی فرزند مرحوم شیخ احمد همدانی نیز درباره برگزاری عزاداری مخفیانه می‌گفت: «مبارزه با عزاداری در حدی بود که کسی جرئت اظهـار بـه اقامـه عـزاداری نداشت. یک آقاشیخ محمود نامی بود که مجلس عزاداری داشت و چند حیـاط را که باهم ارتباط داشتند در یک جا آماده کرد، و روضه‌خوان که می‌خواست بیاید برای روضه‌خوانی، بیرون با لباس مبدل و شخصی مـی‌آمـد؛ وقتی وارد مجلس می‌شد آنجا لباسش را عوض می‌کرد.... من یادم هست شب عاشورا تمام مغازه‌ها پرچم سه‌رنگ زده بودند و این میدان توپخانه چه چـراغ‌هـایی گذاشته بودند و فیلم‌های شادی هم پخش می‌شد؛ و ما برای روز عاشورا که می‌خواستیم عزاداری کنیم پیاده از راه علی‌آباد می‌رفتــم بـه طـرف امامزاده ابوالحسن و آنجا که کاملاً خارج از شهر بود می‌نشستیم و با نهایت ترس و لرز یک زیارت عاشورا می‌خواندیم و این خیلی کار مهمی بود».
[۳] مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، حکایت کشف حجاب، ج۲، ص۲۸.


۲.۲ - خاطرات آیت الله بدلا

آیت الله حسین بدلا نیز در خاطراتش نوشته است: «در عصر اختناق رضاخانی روضه‌خوانی‌ها هم در خفا انجام می‌شد.... بسیاری از مــردم مـشتاق... ناچـار بودنـد مراسـم عـزاداری را در ساعات غیر عـادی که توجه مامورین را جلب نکند برگزار نمایند. آنهـا درواقـع مـی خواستند به هـر وسـیله ممکـن نـام سیدالشهدا را زنده نگه دارند. بنابراین در بسیاری از مواقع، وقت سحر و ما بین الطلوعین را برای عزاداری انتخاب می‌کردند. هر گاه می‌خواستیم در مدرسه فیضیه یا دارالشفا مراسم روضه برپا کنیم با مشکل مواجـه بودیم و به ما اجازه نمی‌دادند. به ناچار در خانه‌ای که در حال حاضـر بـه مسجد آقای بروجردی (مسجد اعظم) ملحق شده است، برنامه‌هایمان را اجرا می‌کردیم».
[۴] بدلا، حسین، هفتاد سال خاطره از آیت‌الله حسین بدلا، ص۹۵-۹۶.


۲.۳ - خاطرات علی دوانی

مرحوم حجت الاسلام آقای علی دوانی، مورخ معاصر، که در آن ایام، دوران کودکی خود را در آبادان می‌گذراند، در خاطراتش آورده است: «در آبادان آن روز ایام دهه اول محرم فقط یک مجلس بود، آنهم در حسینیه هندی‌ها که مرحوم حاج کریم بای هندی از تجار آبادان آن را برپا می‌کرد. مـن و برادرم همراه مادرم و دایی‌ها و بعضی از بستگانم و یکی دو نفر دیگر آهسته می‌رفتیم در حسینیه را می‌زدیم و تا در باز می‌شـد مـی رفـتـیـم تـوی شبستان حسینیه و خوب که جمعیت آن هم در حدود سی چهل نفر مرد و زن، جمع می‌شدند، روضه‌خوانی که در بیرون بدون عمامه بود و پنهان از چشم مامورین و آژانهای شهربانی به حسینیه می‌آمد، شال خود را از کمر باز می‌کرد و به سر می‌بست و آهسته روضه می‌خواند. ما حاضران هم که دل پری از تضییقات عمال رضاخان داشتیم با شروع روضه زارزار می‌گریستیم؛ آنهم طوری که مامورین متوجه نشوند، و نیایند مجلس را به هم بزنند یا بانی مجلس را بـه شهربانی ببرند و نگاه دارند یا التزام بگیرند».
[۵] دوانی، علی، نقد عمر: زندگانی و خاطرات علی دوانی، ص٥٤.

به این ترتیب در سیاه‌ترین سالهای سلطنت رضاشاه که طرح‌های استعمارگران بـه طـور کامل در حال اجرا بود، مردم مسلمان و حسینی ایران که از عزاداری در ملا عـام منـع شده بودند، در بدترین شرایط در سرداب‌هـا و زیرزمین‌ها و یا نیمـه‌هـای شـب و سحرگاهان، برای سرور شهیدان اقامه عزا می‌کردند.


وقتی حکومت پهلوی چهره خشن خود را نشان داد و با توسل به زور مراسم عزاداری را به تعطیلی کشاند، مردم عادی در خود توان اقدام عملی در برابر حکومت نمی‌دیدند؛ اما بعضی از روحانیان و علمای بزرگ و مبارز، که از چیزی هراس نداشتند، مقاومت می‌کردند.

۳.۱ - مبارزات آیت‌الله شاه آبادی

برای نمونه می‌توان از مرحوم آیت‌الله میرزا محمدعلی شاه آبادی نام برد. در خاطرات مربوط به ایشان بدون ذکر تاریخ آمده است: «ایشان در سـال‌هـای ممنوعیت عزاداری، در روز تاسوعا یا عاشورا در مسجد جامع بـازار بـه رغـم ممانعـت مـاموران، مراسم زیارت عاشورا برپا کردند».
[۶] معاونت پژوهشی بنیاد فرهنگی شهید شاه آبادی، عارف کامل، ص۹۷.
او در تهران باقاطعیت در برابر رضاشاه ایستاد، و در شرایطی که رضاشاه تمام مساجد و منابر را تعطیل کرده بود، هیچ گاه دست از مسجد و منبر و سخن گفتن برنداشت.

۳.۲ - ارسال کمک‌های مالی

بعضی عالمان نیز از طریق مالی با سیاست‌های ضدعزاداری رژیـم شـاه مبارزه می‌کردند؛ مانند میرزاصادق تبریزی که در جریان مبارزات ضددینی رضاشاه از تبریز تبعید شـده بـود. وی پس از پایان دوره تبعید، به تبریز بازنگشت و در قم اقامـت کـرد و در مدت اقامت در این شهر به طور پنهانی به مبارزه خود ادامه داد. گفتـه‌انـد در سـال هـای اقامت ایشان در قـم پول‌های زیادی به دستش می‌رسید و ایشان به روستاهای اطراف قم پول قنـد و چـای، بـرای برگزاری مجالس عزاداری که ماموران دولت از آن جلوگیری می‌کردند می‌فرستاد.
[۷] بصیرت منش، حمید، علما و رژیم رضاشاه، ص۳۹۸.


۳.۳ - مبارزات آیت‌الله حائری

یکی دیگر از علمای طراز اولی که با سیاسـت هـای ضددینی رضاشاه مخالفت می‌کرد، و بلکه در راس آنان قرار داشت، مرحوم آیت‌الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم بود. وی در مقابله با سیاست هـای ضداسلامی رژیم رضاشاه، هیچ گاه توسل به ائمه و برپایی سنت عزاداری سیدالشهدا و روضه‌خوانی را تعطیل نکرد. علاوه بر روضه‌هایی که هر شب جمعه و دهه محرم در منزل ایشان برقرار بود، هر روز قبل از شروع درس نیز یکی از شاگردان (حاج آقا جواد قمی یا شیخ ابراهیم صاحب الزمانی) ذکر توسل مختصری به امام حسین (علیه‌السّلام) داشت. آیت‌الله حائری در هنگام درس نیز شاگردان را توصیه به توسل می‌کرد. از جمله سوگواری‌هایی که ایشان در ایران رایج کرد، عزاداری ایام فاطمیه بود.
[۸] بصیرت منش، حمید، علما و رژیم رضاشاه، ص٢٥٤.



۱. ر. ک: عباسی، مهدی، تاریخ تکایا و عزاداری قم، ص۲۲۲.
۲. کرمی پور، حمید، خاطرات آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی، ص٢٦.
۳. مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، حکایت کشف حجاب، ج۲، ص۲۸.
۴. بدلا، حسین، هفتاد سال خاطره از آیت‌الله حسین بدلا، ص۹۵-۹۶.
۵. دوانی، علی، نقد عمر: زندگانی و خاطرات علی دوانی، ص٥٤.
۶. معاونت پژوهشی بنیاد فرهنگی شهید شاه آبادی، عارف کامل، ص۹۷.
۷. بصیرت منش، حمید، علما و رژیم رضاشاه، ص۳۹۸.
۸. بصیرت منش، حمید، علما و رژیم رضاشاه، ص٢٥٤.



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۴۵۴-۴۵۸.






جعبه ابزار