• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مَسّ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مَسّ (به فتح میم) از واژگان قرآن کریم به معنای دست زدن، رسیدن و یافتن است.
تَماسّ‌ (به فتح تاء) به معنای مسّ كردن يكديگر است.
لا مِساس (به کسر میم) یعنی كسى را مسّ نمی‌كنم و كسى من را مسّ نمی‌كند.
مشتقات مَسّ که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
يَمْسَسْكُمْ‌ (به فتح یاء، سین و سکون میم) به معنای به شما رسيد؛
تَمَسُّوا (به فتح تاء، میم) به معنای تماس بگيريد؛
لَمْ‌ يَمْسَسْنِي‌ (به فتح یاء، سین و سکون میم) به معنای با من تماس نداشته است؛
يَتَمَاسَّا (به فتح یاء و تاء) به معنای با هم نزديكى كنند؛
مَسَ‌ (به فتح میم) به معنای می‌رسد؛
لامِساسَ‌ (به کسر میم) به معنای با من تماس نگيريد، است.


مَس‌ّ به معنای دست زدن، رسيدن و يافتن است.
در مجمع گفته مسّ نظير لمس است.
فرق‌شان آن است كه در لمس احساس هست، اصل مس چسبيدن و شدت جمع است.
تماسّ‌ به معنای مسّ كردن يكديگر است‌.



به مواردی از مَسّ که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - يَمْسَسْكُمْ‌ (آیه ۱۴۰ سوره آل عمران)

(إِنْ‌ يَمْسَسْكُمْ‌ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ‌)


«اگر به شما شكستى رسيد به قوم كفّار هم شكستى مثل آن رسيده بود.»


۲.۲ - تَمَسُّوهُنَ‌ (آیه ۲۳۷ سوره بقره)

(وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ‌ تَمَسُّوهُنَ‌ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ‌)


(و اگر زنان را پيش از آن‌كه با آن‌ها تماس بگيريد و آمیزش كنيد طلاق دهيد، در حالى‌كه مَهرى براى آن‌ها تعيين كرده‌ايد، بايد نصف آن‌چه را تعيين كرده‌ايد به آن‌ها بدهيد.)

(تَمَسُّوهُنَّ)

مقاربت است كه نوعى دست زدن و لصوق است.


۲.۳ - يَمْسَسْنِي‌ (آیه ۴۷ سوره آل عمران)

(وَ لَمْ‌ يَمْسَسْنِي‌ بَشَرٌ)


(در حالى‌كه انسانى با من تماس نداشته است.)
مراد در این آیه نكاح است يعنى كسى به وسيله نکاح با من نزديكى نكرده است.


۲.۴ - يَتَمَاسَّا (آیه ۳ سوره مجادله)

(فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ‌ يَتَمَاسَّا)


«بايد عبدى آزاد كند پيش از آن‌كه با هم نزديكى كنند.»
تماسّ‌ به معنای مسّ كردن يكديگر است‌.


۲.۵ - مَسَ‌ (آیه ۴۸ سوره قمر)

(يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى‌ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَ‌ سَقَرَ)


«به رو در آتش كشيده می‌شوند بچشيد آن‌چه را كه از سقر به شما می‌رسد.»

(مَسَ‌ سَقَرَ)

عذاب جهنّم است كه به انسان می‌رسد و لاصق می‌شود.


۲.۶ - مِساسَ‌ (آیه ۹۷ سوره طه)

(قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ‌)


(موسی گفت: برو، كه مجازات تو در زندگى دنيا اين است كه به مردم بگويى با من تماس نگيريد.)
در اقرب الموارد گويد: مساس به فتح اول اسم فعل است يعنى «من را مسّ كن.» «

لا مَساسَ

» يعنى «مرا مسّ نكن - به من دست نزن.»
ولى قرائت مشهور در قرآن به كسر ميم است؛ در قاموس گويد: معنى‌

(لا مِساسَ‌)

در قرآن آن است كه كسى را مسّ نمی‌كنم و كسى من را مسّ نمی‌كند.
آيه درباره سامری است كه موسی (علیه‌السّلام) به وى گفت: وظيفه تو اين است كه با كسى خلطه نداشته و كسى با تو خلطه نداشته باشد و اين بزرگترين عذاب است كه كسى در اجتماع زندگى كند ولى با كسى حق افت و خيز، گفت و شنود و مراوده نداشته باشد. يعنى: بايد مادام العمر تنها زندگى كنى، به قولى: اين نفرينى است از حضرت موسى به سامرى كه در اثر آن به درد عقام مبتلى شد هر كه به او نزديک می‌شد تب می‌گرفت و هر كه پيش او می‌آمد می‌گفت: لا مساس لا مساس.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۲۵۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۶۶.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۱۰۷.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۸۲.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۴۲.    
۶. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۴۰.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۳۹.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۲۷.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۲۶۶.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۴۳.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۲۳۷.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۸.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۶۸.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۴۵.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۵۰.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۹۷.    
۱۷. آل‌عمران/سوره۳، آیه۴۷.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۶.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۳۰۷.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۹۶.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۷۵.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۵۰.    
۲۳. مجادله/سوره۵۸، آیه۳.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۱۳.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۷۹.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۲۶۷.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۷۲.    
۲۸. قمر/سوره۵۴، آیه۴۸.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۳۹.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۸۵.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۴۹.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۹۴.    
۳۳. طه/سوره۲۰، آیه۹۷.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۱۸.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۷۵.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۹۷.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۶۸.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۷.    
۳۹. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۵، ص۲۰۸.    
۴۰. فیروز‌آبادی، مجدالدین، القاموس المحیط، ص۵۷۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «مس»، ج۶، ص۲۵۷.    






جعبه ابزار