• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مصیبت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منبع: مصیبت
مقالات مرتبط: مصیبت (مقالات مرتبط).


مصیبت به عنوان یک رویداد دردناک، به‌ویژه از دست دادن عزیزان، می‌پردازد.
احکام شرعی مربوط به آن به سه دسته تقسیم می‌شوند:
مستحبات: مانند صبر، حمد خدا و تسلی دادن،
مکروهات: مانند زدن دست بر ران و خوردن نزد مصیبت‌دیدگان
و محرمات: مانند بی‌تابی، سیلی زدن و پاره کردن لباس.
همچنین گریه در نماز از روی غم را موجب بطلان نماز دانسته و به فضیلت عزاداری برای اهل بیت اشاره می‌کند.
از احکام مرتبط با آن در باب‌های طهارت و صلات سخن گفته‌اند.



مصیبت به معنای رویداد دردناک و غم انگیز؛ به ویژه از دست دادن عزیزی است.


احکام مرتبط با مصیبت به سه بخش مستحب، مکروه و حرام تقسیم می‌شود.

۲.۱ - مستحبات

خدای تعالی می‌فرماید:

(... وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ الَّذِینَ اذا اَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ رَاجِعُونَ اولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتُ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةً وَ اولئِکَ هُمُ المُهْتَدُونَ)

؛ «بشارت ده صابران را؛ همان کسانی که چون بلا و مصیبتی به آنان رسد، گویند ما مملوک خداییم و به یقین به سوی او باز می‌گردیم. آنان‌اند که درودها و رحمتی از سوی پروردگارشان بر آنان است و آنان‌اند که هدایت یافته‌اند».
هنگام رویداد مصیبتی حـمـد خـدا کردن و گفتن

(اِنَّا للهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ رَاجِعُونَ)

مستحب است؛
چنان‌که صبر و شکیبایی بلا و مصیبت مستحب می‌باشد.
پنهان کردن و کتمان مصیبت و عدم شکایت از آن نزد مردم، مستحب است. در روایتی آمده است: هر کس درد و بیماری‌ای را که دامنگیرش شده است تا سه روز از مردم کتمان کند و از آن (تنها) نزد خدا شکایت برد، حق است بر خدا اینکه او را از آن درد عافیت بخشد.
مستحب است صاحب مصیبت کـه عزیزی را از دست داده است، هیئت خود را به گونه‌ای تغییر دهد که از دیگران متمایز و بازشناخته شود، مانند آنکه اگر به طور معمول عبا بر دوش می‌گذارده، آن را بردارد و بدون عبا باشد یا پابرهنه باشد.
بر مصیبت دیده مستحب است با یاد آوری مصیبت فقدان رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به عنوان بزرگترین مصیبت وارد بر امت، رنج و سنگینی مصیبت را بر خود سبک و تحمل پذیر کند.
تسلّی دادن صاحبان مصیبت قبل از دفن و بعد از دفن عزیزشان مستحب است؛ چنان‌که مستحب است تا سه روز برای مصیبت دیدگان طعام فرستاده شود.

۲.۲ - مکروهات

بر مصیبت دیده، زدن دست بر ران خود مکروه است. در روایتی آمده است: چنین کاری موجب از بین رفتن اجر و پاداش شخص می‌گردد.
بر غیر صاحبان مصیبت، تغییر دادن هیئت خود، مانند برداشتن عبا از دوش یا پا برهنه شدن، مکروه است.
خوردن نزد مصیبت دیدگان کراهت دارد
مکروه است مصیبت دیده یا غیر او، هنگام تشییع جنازه، به مردم توصیه کند با میت مدارا کنند و برای او طلب رحمت و آمرزش نمایند.

۲.۳ - محرمات

جزع و بی تابی کردن در مصیبت فقدان عزیزان از روی ناخشنودی به قضای الهی جایز نیست؛ چنان‌که سیلی زدن بر صورت، خراشیدن آن و چیدن یا کندن مو؛ همچنین نوحه به باطل و فریاد کشیدن نیز حرام می‌باشد. برخی فریاد زدن را مکروه دانسته‌اند.
پاره کردن لباس در مصیبت فقدان پدر و برادر بنابر مشهور، جایز و در فقدان دیگر نزدیکان حرام است. برخی حکم یاد شده را اختصاص به مرد داده و برای زن، پاره کردن لباس در مصیبت عزیزانش را مطلقا حرام ندانسته‌اند.
برخی پاره کردن لباس در مرگ پدر، مادر، برادر و دیگر نزدیکان را برای زن و مردِ مصیبت دیده و نیز زن در مرگ همسر را جایز دانسته‌اند؛ لیکن آن را برای پدر در مرگ فرزند و شوهر در مرگ همسرش جایز ندانسته‌اند.
بنابر قول مشهور، چیدن موها در مصیبت برای زن موجب ثبوت کفاره افطار عمدی روزه ماه رمضان (آزاد کردن برده، دو ماه روزه گرفتن یا شصت فقیر را اطعام کردن)، و کندن موها و خراشیدن صورت برای زن و نیز پاره کردن لباس برای مرد در مصیبت فقدان همسر یا فرزند موجب ثبوت کفاره یمین (اطعام ده فقیر، پوشاندن لباس بر آنان یا آزاد کردن یک بنده) است.


به قول مشهور، گریه کردن در نماز از روی‌ اندوه از دست دادن عزیزی یا تلف شدن مالی، موجب بطلان نماز است.
عزاداری در مصیبت اهل بیت (علیهم‌السّلام): بر پا کردن مجالس عزا برای مصائب اهل بیت (علیهم‌السّلام)، به‌ویژه حضرت سیدالشهداء (علیه‌السّلام) و شرکت در آن و گریستن و گریاندن مستحب مؤکد و دارای پاداش بی‌شمار است.
[۴۲] آل عصفور بحرانی، حسن بن محمد، الانوار اللوامع، ج۱۱، ص۷۹.
[۴۴] تبریزی، میرزاجواد، صراط النجاة، ج۹، ص۴۶.



۱. بقره/سوره۲، آیه۱۵۵ – ۱۵۷.    
۲. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۳، ص۲۴۶.    
۳. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۳، ص۲۵۵.    
۴. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۲، ص۴۰۵.    
۵. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۲، ص۴۰۷.    
۶. یزدی طباطبایی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۸۷.    
۷. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۳، ص۲۶۷.    
۸. یزدی طباطبایی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۲۵.    
۹. بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة، ج۴، ص۱۶۰.    
۱۰. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۳، ص۲۷۰.    
۱۱. یزدی طباطبایی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۸۷.    
۱۲. بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة، ج۴، ص۱۶۱.    
۱۳. یزدی طباطبایی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۸۷.    
۱۴. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۳، ص۲۶۹.    
۱۵. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۱۸۹.    
۱۶. ابن ادریس حلی، محمد بن احمد، کتاب السرائر، ج۱، ص۱۷۳.    
۱۷. علامه حلی، حسن بن یوسف، تحریر الاحکام، ج۱، ص۱۳۶.    
۱۸. شهید اول، محمد بن مکی، ذکری الشیعة، ج۲، ص۵۶.    
۱۹. شهید اول، محمد بن مکی، البیان، ص۳۱.    
۲۰. بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة، ج۴، ص۱۶۵.    
۲۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۶۵.    
۲۲. یزدی طباطبایی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۳۱.    
۲۳. شیخ بهایی، الحبل المتین، ص۶۹.    
۲۴. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۳، ص۲۷۱.    
۲۵. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۱۸۹.    
۲۶. ابن حمزه طوسی، محمد بن علی، الوسیلة، ص۶۹.    
۲۷. علامه حلی، حسن بن یوسف، ارشاد الاذهان، ج۱، ص۲۶۴.    
۲۸. شهید اول، محمد بن مکی، البیان، ص۳۲.    
۲۹. شهید ثانی، زین الدین بن علی، روض الجنان، ج۲، ص۳۹۴.    
۳۰. فیض کاشانی، محسن، مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۱۷۵ - ۱۷۶.    
۳۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۶۷– ۳۶۸.    
۳۲. شیخ مفید، المقنعة، ص۵۷۳.    
۳۳. شیخ طوسی، النهایة، ص۵۷۳.    
۳۴. علامه حلی، حسن بن یوسف، نهایة الاحکام، ج۲، ص۲۸۹ - ۲۹۰.    
۳۵. شهید اول، محمد بن مکی، ذکری الشیعة، ج۲، ص۵۶-۵۷.    
۳۶. حلی، یحیی بن سعید، الجامع للشرائع، ص۴۱۸ - ۴۱۹.    
۳۷. گلپایگانی، سیدمحمدرضا، هدایة العباد، ج۱، ص۸۹.    
۳۸. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۱۸۶.    
۳۹. یزدی طباطبایی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۳۱ - ۱۳۲.    
۴۰. سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذب الاحکام، ج۴، ص۲۴۶ – ۲۴۹.    
۴۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۶۹.    
۴۲. آل عصفور بحرانی، حسن بن محمد، الانوار اللوامع، ج۱۱، ص۷۹.
۴۳. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵۹۳- ۵۹۴.    
۴۴. تبریزی، میرزاجواد، صراط النجاة، ج۹، ص۴۶.



• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السّلام)، ج۸، ص۷۷-۸۰.


رده‌های این صفحه : اصطلاحات فقهی | صلاة | طهارت | مصیبت




جعبه ابزار