قوّة (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قُوَّة (به ضم قاف و فتح میم مشدده) از
واژگان قرآن کریم به معنای نیرومندی است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند:
قَویّ (به فتح قاف و کسر واو) به معنای نیرومند و از
اسماء حسنی و
مُقْوین (به ضم میم و سکون قاف) به معنای اغنیاء و فقراء هر دو.
[ویرایش]
قُوَّة به معنای نیرو و نیرومندی است: «قوی یقوی قوّة: ضدّ ضعف».
[ویرایش]
(قالُوا نَحْنُ اُولُوا قُوَّةٍ) «گفتند: ما نیرومندیم.»
(خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّةٍ) «آنچه دادهایم محکم بگیرید.»
و آن کنایه از اعتنا و عمل است، [[|عیاشی]] از
اسحق بن عمار نقل کرده از
امام صادق (علیهالسّلام) پرسیدم از
(خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّةٍ) آیا قوّه ابدان مراد است یا قوّه قلوب؟ فرمود: هر دو.
«اَ قُوَّةٌ فِی الْاَبْدَانِ اَمْ فِی الْقُلُوبِ؟ قَالَ: فِیهِمَا جَمِیعاً.»قُوی (به ضم قاف و فتح واو) جمع قوّه است. در قرآن چنین آمده مثل:
(عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوی) «
فرشته پر قدرت باو تعلیم داده است.» مراد از آن
جبرئیل است در
اقرب گفته: رجل شدید القوی مردی است که ترکیب خلقتش محکم باشد.
در
مجمع فرموده: قوی در نفس و خلقت و شاید «قوی» اشاره به جهات تصرّف جبرئیل باشد.
قَویّ (به فتح قاف و کسر واو) به معنای نیرومند و از
اسماء حسنی است:
(اِنَّ اللَّهَ قَوِیٌ شَدِیدُ الْعِقابِ) (
خداوند قویّ، و کیفرش شدید است.)،
، آن در غیر خدا نیز بکار رفته است:
(اِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَاْجَرْتَ الْقَوِیُ الْاَمِینُ) (بهترین کسی را که میتوانی استخدام کنی آن کسی است که قویّ و امین باشد (و او همین مرد است)!»)
مُقْوین (به ضم میم و سکون قاف) به معنای اغنیاء و فقراء هر دو است.
نَحْنُ جَعَلْناها تَذْکِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِینَ «ما
آتش را تذکاری برای آتش
آخرت و متاعی برای فقراء و اغنیا کردیم.»
در
مصباح گفته: قواء به فتح اول بیابان خالی است: «اقوت الدّار» یعنی خانه خالی شد.
در
اقرب آمده: «اقوی فلان» به سه معنی است یعنی فلانی به بیابان نازل شد، فقیر گردید، غنی شد و در هر دو ضد بکار رود. پس مقوی به معنای نازل در بیابان و فقیر و غنی است.
به نظرم مراد از آن در قرآن اغنیاء و فقراء هر دو است چنانکه در
مجمع آمده است.
[ویرایش]
[ویرایش]
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «قوّة»، ج۶، ص۶۸.