فخر (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فَخْر (به فتح فاء و سکون خاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای باليدن به
مال و
جاه است.
فَخور چهار بار در
قرآن مجید آمده، سه بار توأم با «مختال» و يکبار با
فَرِح است.
مشتقات
فَخْر که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
كَالْفَخَّارِ (به فتح فاء و خاء) به معنای سفال،
فَخُورٍ (به فتح فاء و ضم خاء) به معنای فخرفروشى و متكبّرِ است.
فَخْر به معنای باليدن به
مال و
جاه است.
«الْفَخْرُ الْمُباهاةُ فِى الأشْياءِ الْخارِجَةِ عَنِ الإنْسانِ كَالْمالِ وَ الْجاهِ.»
به مواردی از
فَخْر که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ) (
انسان را از گلِ خشكيدهاى همچون سفال آفريد.)
(إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ) «خدا هيچ متكبّرِ نازنده را دوست ندارد.»
مختال به معنى متكبّر و فخور به معنى بالنده و نازنده است.
تکبّر در
نفس آدمى و فخر اظهار و شمردن
اسباب تکبّر و باليدن بر آنها است و هر دو صيغه مبالغهاند.
(إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ) (غرق
شادی و
غفلت و
فخرفروشی مىشود.)
فَرِح نيز شادى از روى تكبّر است.
آیات به نظر میدهند كه باليدن از لوازم تكبير است.
فَخور چهار بار در قرآن مجيد آمده، سه بار توأم با «مختال» و يکبار با فَرِح است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «فخر»، ج۵، ص۱۵۵.