فحش (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فُحْش (به ضم فاء و سکون حاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای كار بسيار زشت است.
فَواحِش چهار بار در
قرآن مجید آمده است.
مشتقات
فُحْش که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
الْفَواحِشَ (به فتح فاء و کسر حاء) به معنای اعمال زشت،
بِفاحِشَةٍ (به کسر حاء و فتح شین) به معنای كار زشت،
فاحِشَةً (به کسر حاء و فتح سین) به معنای عمل زشتى،
الْفَحْشاءِ (به فتح فاء و سکون حاء) به معنای كار زشت،
الْفاحِشَةَ (به کسر حاء و فتح سین) به معنای زنا است.
فُحْش به معنای كار بسيار زشت است.
دقّت در گفتار بزرگان نشان میدهد كه فُحْش، فَاحِشَة و فَحْشَاء به معناى بسيار زشت است.
گرچه بعضى
قبح مطلق گفتهاند.
در
قاموس گويد: فاحشه هر گناهى است كه قبح آن زياد باشد.
همچنين است قول
ابن اثیر در
نهایه.
در
مفردات گفته: فُحْش، فَاحِشَة و فَحْشَاء هر قول و فعلى است كه قبح آن بزرگ باشد.
به مواردی از
فُحْش که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشَاء وَ أَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ) (او شما را فقط به بدى و كار زشت فرمان مىدهد و نيز دستور مىدهد آنچه را كه نمىدانيد، به خدا نسبت دهيد.)
در
مجمع ذيل این آيه فرموده: فَحْشَاء، فَاحِشَة، قبيحه و
سیئه نظير هماند، و فحشاء
مصدر است، مثل: سرّاء و ضرّاء،
و در ذيل آيه ۱۳۵
آل عمران فرموده: فحش، اقدام به قبح بزرگ است.
زمخشری ذيل آيه ۱۶۹ بقره،
فحشاء را قبيح خارج از حدّ گفته است.
(وَ الَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللّهَ) (و كسانى كه هرگاه مرتكب عمل زشتى شوند، يا به خود ستم كنند، خدا را ياد كرده.)
(وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِيلًا) «به
زنا نزديک نشويد آن كار بسيار زشت و راه و رسم بدى است.»
اين مطلب را میشود از این آيات نيز استفاده كرد: ظهور آيه در آن است كه فاحشه به معنى بسيار زشت است.
(وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ ...) (و كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا شوند، چهار نفر از شما
مسلمانان را به عنوان
شاهد بر آنها بطلبيد.)
فحشاء و فاحشه در قرآن به زنا و
لواط و تزويج نامادرى و هر كار بسيار زشت گفته شده است. كه درباره زنا است، به قول بعضى
مساحقه است
(وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ) (و
لوط را به ياد آور هنگامى كه به قومش گفت: «آيا شما به سراغ كار بسيار زشتى مىرويد در حالى كه نتايج شوم آن را مىبينيد؟!)
(وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ ...) (و به كارهاى زشت نزديک نشويد، چه آشكار باشد چه پنهان.)
درباره لواط است و ظهورش در عموم است.
(إِنَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ ...) (او شما را فقط به بدى و كار زشت فرمان مىدهد.)
(كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ) (اين چنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم؛ چرا كه او از بندگان خالص شده ما بود.)
مراد از
سوء در مقابل فحشاء چيست؟ ايضا در آيه: اهل تحقيق گفتهاند
گناه را از آن سوء و سيئه گفتهاند كه براى گناهكار بدى پيش میآورد، در اين صورت احتمال قوى آن است كه مراد از «سوء» بدنامى باشد.
یوسف (علیهالسّلام) اگر به
زن عزیز تعدّى میكرد دو كار كرده بود يكى بدنامى خودش و ديگرى زنا كه مورد
عقاب خدا است، يعنى: «خواستيم بدنامى و زنا را از وى برگردانيم» همين طور در آيه اول.
ممكن است مراد از سوء در آيه دوم
خیانت باشد كه عمل يوسف (عليهالسّلام) در صورت وقوع هم زنا بود و هم خيانت به شوهر آن زن.
در اينصورت شايد مراد از سوء در هر دو آيه گناهانى باشد كه در قباحت مثل فحشاء نيستند؛
و يا ذكر خاصّ بعد از عام باشد.
(وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ) (و از فحشا و
منکر و
ستم، نهى مىكند.)
(وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ) (و كسانى كه هرگاه مرتكب عمل زشتى شوند، يا به خود ستم كنند.)
در آيه اول شايد مراد از فاحشه زنا يا كار زشتى است كه از منكر و بغى زشتتر است. و در آيه دوم شايد مراد از فحشاء كار بدى است كه نسبت به ديگرى انجام دادهاند.
(لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَ لا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ) ( نه شما آنها را از خانههايشان بيرون كنيد و نه آنها در دوران
عدّه بيرون روند، مگر آنكه كار زشت آشكارى انجام دهند.)
آيه درباره زنان مطلقه است كه بايد مدّت عدّه را در خانه شوهر بمانند. مراد از «فاحشه» چنانكه گفتهاند اذيّت اهل خانه است، كه اهل خانه را اذيّت كنند و بد دهن باشند. ايضا آيه ۱۹
سوره نساء.
طبرسی در ذيل آيه اول از
امام رضا (علیهالسّلام) نقل كرده، فاحشه آن است كه اهل شوهرش را اذيّت كند و دشنام دهد.
(إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَ عَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ) (مگر اينكه آنها عمل زشت آشكارى انجام دهند. و با آنان، به طور شايسته رفتار كنيد.)
فَواحِش:
(قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ ...) (بگو: «
خداوند، تنها اعمال زشت را،
حرام كرده است؛ چه آشكار باشد و چه پنهان.)
فَواحِش جمع فاحِشه است.
فَحشاء چنانكه از طبرسى نقل شد مصدر است ولى در
آیات به معنى
اسم به كار رفته است.
فَواحِش چهار بار در
قرآن مجید آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «فحش»، ج۵، ص۱۵۳-۱۵۵.