• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عزاداری امام حسین در عصر ائمه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





عزاداری برای امام حسین و شهیدان کربلا در عصر حضور ائمه، بیشتر در قالب شعر جلوه‌گر می‌شد. عزاداریهای اولیه تا عصر امامت امام باقر (علیه‌السّلام)، درواقع بازتاب عاطفی و پرالتهاب حادثه، و گونه‌ای واکنش طبیعی در برابر آن مصائب جانگداز بود. از این رو هنوز حالت بزرگداشت و یادمان، و شکل تجمع و محفل و مجلس نداشت؛ بلکه ساده و خودجوش و بی هیچ حاشیه‌پردازی بود. این وضع تقريباً تا آخـر حـيـات امام زین‌العابدین (علیه‌السّلام)، یعنی دهه آخر قرن اول هجری، ادامه یافت. از دوران امام باقر عزاداری با حفظ قالب شعری، به تدریج از نظر شکلی نیز توسعه یافت و اندک اندک جنبه مراسم و حالت یادبود پیدا کرد. به نظر می‌رسد دو عامل مهم در رواج و گسترش عزاداری در عصر ائمه (علیه‌السّلام) مؤثر بوده است که منشا هر دو نیز، خود آن بزرگواران بوده‌اند. در این میان مرثیه‌خوانان، با سرودن اشعار رثایی، مجالس سوگواری را رونق می‌بخشیدند.



امامان معصوم شیعه (علیهم‌السّلام) پیوسته بر جد بزرگوارشان می‌گریستند و در ایام محرم، محزون و غمگین بودند و می‌کوشیدند خودشان برای امام حسین عزاداری برپا کنند. ‌امام رضا درباره سیره پدرش در گرامی داشتن سالگرد شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «... وقتی ماه محرم فرامی رسید، دیگر کسی پدرم را شاد نمی‌دید؛ پیوسته غمگین بود، تا اینکه ده روز می‌گذشت و روز دهم محرم می‌رسید. این روز، روز مصیبت و غم و‌ اندوه او بود و می‌فرمود: این روز، روزی است که حسین (علیه‌السّلام) در آن شهید شد».
ابن شهر آشوب نیز از امام رضا نقل کرده است: «محرم ماهی است که در عهد جاهلیت، جنگ را در آن ماه حرام می‌دانستند؛ ولی در عصر اسلام در این ماه خون ما را حلال شمردند و حرمـت مـا را شکستند. در این ماه فرزندان و زنان ما را اسیر کردند و خیمه‌هایمان را آتش زده، هرچه در آنها بود، به غارت بردند و حرمت رسول خدا را درباره ما رعایت نکردند. روزی که حسین به شهادت رسید، چشم‌های ما مجروح شد و اشک‌های ما سرازیر گشت.»
در عصر امام باقر و امام صادق (علیهما‌السّلام)، به دلیل فرصت مناسبی که پیش آمده بود، مجالس عزا در، بیت شریف و در حضور آن دو امام برگزار می‌شد و شاعران و مداحان، اشعاری را در رثای امام حسین (علیه‌السّلام) می‌خواندند.

۱.۱ - اقامه مجلس عزا در منزل امام باقر

وقتی کمیت اسدی، شاعر بزرگ شیعی، به مدینه آمـد، خـدمت امام باقر رسید و گفت: درباره خاندان شما چنـد بیـت شـعر گفته‌ام. حـضـرت فـرمـود: بخوان. آنگاه کمیت شروع به خواندن مرثیه‌هایش برای امام حسین کرد و چنین گفت:
اضحکنی الدهر وابکانیوالدهر ذو صرف و الوان

«روزگار گاهی مرا به خنده آورده، و گاهی گریانده است؛ چراکه روزگار پیوسته در حال دگرگونی است».
لتسعة بالطف قد غودرواصاروا جمیعا رهن اکفان

«برای نه نفر در طف (ساحل فرات) که پس از کشته شدن، در بیابان رها شدند و همه در کفنها به ودیعه گذاشته شدند گریه می‌کنم».
در این هنگام امام باقر و فرزندش امام صادق (علیه‌السّلام) گریستند و صدای گریه یکی از کنیزان نیز، از پشت پرده بلند شد. کمیت ادامه داد تا اینکه به ابیات زیر رسید:
و سنة لا یتجاری بهم بنو عقیل خَیْرِ فُرْسَانِثُمَّ عَلَی الْخَیْرِ مَوْلاهُمُ ذکْرُهُمُ هَیَّجَ اَحْزَاانِی

«و بر شش نفر فرزندان عقیل که بهترین سواران بودند و همسانی نداشتند. یکی از آنها علی نیکو بود که مولایشان است. یاد آنها غم و‌اندوه مرا برانگیخت».
در این هنگام امام باقر گریست و فرمود: اگر کسی خاندان ما را یاد کند، یا نـزد او خاندان ما را ذکر کنند و از چشم او اشک خارج شود، اگر چه به‌اندازه بال مگسی باشد، خدای متعالی در بهشت خانه‌ای برای او بنا می‌کند و این اشک را میان او و آتش حایل قرار می‌دهد.
کمیت ادامه داد تا به این ابیات رسید:
مَنْ کَانَ مَسْرُوراً بِمَا مَتَکُمْ اوْ شَامِتاً یوماً من الآنفقد ذلکتُم بَعْدَ عِزُّ فَمَا ادفعُ ضَیْماً حینَ یَغْشَانِی

«هرکس از آن ظلمهایی که بر شما وارد شد شاد شود، و یا شماتت کند، باید بداند به واسطه ظلمی که بر شما رفت عزتتان پایمال شد؛ پس اگر ظلم و ستمی به من نیـز برسد، آن را از خود دفع نمی‌کنم».
در اینجا بود که امام دست کمیت را گرفت و فرمود: خداوندا، گناه گذشته و آینده کمیت را بیامرز... .

۱.۲ - روضه‌خوانی شعرا در منزل امام صادق

در عصر امام صادق عزاداری امام حسین (علیه‌السّلام) بیش از هر زمانی رونق گرفت. خانه امام صادق (علیه‌السّلام) پیوسـته شـاهد رفت و آمد شاعران بزرگی بود که در عزای امام حسین (علیه‌السّلام) مرثیه سرایی می‌کردند. ابوالفرج اصفهانی از قول اسماعیل تمیمی نقل می‌کند: خـدمـت‌امـام صـادق بودم که سید حمیری اجازه ورود خواست و وارد شد. امام به زنان اهـل بیـت فرمـود پشت پرده بنشینند؛ آنگاه از سید حمیری خواست که در رثای امام حسین (علیه‌السّلام) شعری بخواند، سید این اشعار را خواند:
اُمرُر عَلی جَدَثِ الحُسَینِ و قُل لِاَعظُمِهِ الزَّکِیَّهیا اعظُما لا زِلتِ مِن وَطفاءَ ساکِببَةٍ رَوِیَّه

«بر قبر حسین (علیه‌السّلام) بگذر و به استخوانهای پاکش بگو: ای استخوانها! پیوسته از ابر پرباری سیراب باشید».
فَاِذا مَرَرتَ بِقَبرِهِ فَاَطِل بِهِ وَقفَ المَطِیَّهوَابکِ المُطَهَّرَ لِلمُطَهَّرِ وَ المُطَهَّرَةِ الزَّکِیَّه

«وقتی که بر قبرش می‌گذری، در آنجا درنگ کن و بر آن پاک، فرزند آن مرد و زن پاک و پاکیزه، گریه کن همچون مادری که تنها فرزندش مرده باشد».
زید شحام نقل می‌کند که گفت: ما و گروهی از کوفی‌ها در حضور امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) نشسته بودیم که جعفر بن عفان به حضور امام صادق مشرف شد. حضرت صادق وی را نزدیک خود جای داد و به او فرمود: ‌ای جعفر! گفت: لبیک! خدا مرا فدای تو کند. فرمود: به من این‌طور رسیده که تو خیلی خوب درباره امام حسین (علیه‌السّلام) شعر می‌گوئی؟ گفت: آری فدای تو شوم. فرمود: پس شعر بگو! وقتی وی شعر گفت: امام صادق (علیه‌السّلام) به‌قدری گریه کرد که اشک‌های آن حضرت به گونه‌های صورت و ریش مبارکش فرو ریخت و افرادی هم که حضور داشتند گریان شدند. سپس حضرت صادق (علیه‌السّلام) فرمود: ‌ای جعفر! بخدا قسم ملائکه مقرب خدا شعر تو را که در اینجا برای امام حسین گفتی شنیدند و بیشتر از ما گریه کردند. ‌ای جعفر! خدا الساعه بهشت را بر تو واجب نمود و تو را آمرزید. آنگاه فرمود: ‌ای جعفر! آیا زیادتر از این برای تو بگویم؟ گفت: آری‌ ای مولای من. فرمود: احدی نیست که درباره مصیبت امام‌ حسین شعر بگوید و گریه کند و دیگران را گریان نماید مگر اینکه خدا بهشت را بر او واجب می‌کند و او را می‌آمرزد.

«عن زید الشحّام: کُنّا عِندَ ابی عَبدِ اللّه ِ (علیه‌السّلام) ونَحنُ جَماعَةٌ مِنَ الکوفِیّینَ، فَدَخَلَ جَعفَرُ بنُ عَفّانَ عَلی ابی عَبدِ اللّه ِ (علیه‌السّلام) فَقَرَّبَهُ وادناهُ، ثُمَّ قالَ: یا جَعفَرُ! قالَ: لَبَّیکَ جَعَلَنِیَ اللّه ُ فِداکَ، قالَ: بَلَغَنی انَّکَ تَقولُ الشِّعرَ فِی الحُسَینِ (علیه‌السّلام) وتُجیدُ، فَقالَ لَهُ: نَعَم، جَعَلَنِیَ اللّه ُ فِداکَ! فَقالَ: قُل، فَاَنشَدَهُ فَبَکی (علیه‌السّلام) ومَن حَولَهُ حَتّی صارَت لَهُ الدُّموعُ عَلی وَجهِهِ ولِحیَتِهِ. ثُمَّ قالَ: یا جَعفَرُ! وَاللّه ِ، لَقَد شَهِدَکَ مَلائِکَةُ اللّه ِ المُقَرَّبونَ،‌هاهُنا یَسمَعونَ قَولَکَ فِی الحُسَینِ علیه السلام، ولَقَد بَکَوا کَما بَکَینا او اکثَرَ، ولَقَد اوجَبَ اللّه ُ تَعالی لَکَ ـ یا جَعفَرُ ـ فی ساعَتِهِ الجَنَّةَ بِاَسرِها، وغَفَرَ اللّه ُ لَکَ. فَقالَ: یا جَعفَرُ! الا ازیدُکَ؟ قالَ: نَعَم یا سَیِّدی. قالَ: ما مِن احَدٍ قالَ فِی الحُسَینِ (علیه‌السّلام) شِعرا فَبَکی وابکی بِهِ، الّا اوجَبَ اللّه ُ لَهُ الجَنَّةَ وغَفَرَ لَهُ.»


در حدیث دیگری راوی می‌گوید: محضر امام صادق (علیه‌السّلام) بودیم؛ یادی از امام حسین بن علی کردیم، حضرت گریه کرد ما هم گریه کردیم، سپس حضرت سرش را بلند کرد و فرمود: امام حسین (علیه‌السّلام) فرمود: «من کشته اشک هایم؛ هیچ مؤمنی مرا یاد نمی‌کند مگر آنکه می‌گرید». شاعران بزرگ دیگری نیز چون کمیت اسدی، سفیان بن مصعب عبدی، و منشدانی مانند ابوهارون مکفوف و فضیل الرستان و ابوعماره، در محضر و خانه‌ امـام صـادق (علیه‌السّلام) برای امام حسین (علیه‌السّلام) مرثیه‌سرایی کرده‌اند.

۱.۳ - اقامه مجلس عزا توسط امام رضا

امام رضا (علیه‌السّلام) در تمام دهه محرم محزون و غمگین بود و خود مجلـس عـزاداری و مرثیه‌سرایی برپا می‌کرد. در این مجالس اگر شاعر یا مرثیـه‌سـرایی حضور داشت، امام به او می‌فرمود اشعاری در رثای‌ امـام حسین (علیه‌السّلام) بسراید، و اگر کسی نبود، خـودش مصائب جدش را ذکر می‌کرد و مردم را می‌گریاند؛ چنـان کـه دعبل خزاعی می‌گوید: خـدمت سـرورم‌ امـام رضـا رسیدم؛ دیدم آن حضرت همـراه اصحابش محزون و‌ اندوهگین نشسته است. وقتی که دیـد مـن بـه سـوی ایشان می‌روم، فرمود: «مرحبا به دعبل! مرحبا به کسی که با دست و زبانش ما را یاری می‌کند». آن گاه مرا نزد خود نشاند و فرمود: «ای دعبـل، مـی خـواهـم شـعری بگویی؛ زیرا این روزها، ایام حزن و‌اندوه مـا اهـل بیـت، و‌ ایـام سـرور دشمنان مـا بـه ویـژه بنی امیه است. ‌ای دعبل، هرکس بر مصیبت ما بگرید یا حتی یک نفر را بگریاند، اجرش با خداست. ‌ای دعبل، هرکس بر مصیبت ما اشک بریزد و بگرید، همـراه ما و در زمره ما محشور می‌شود. ‌ای دعبل، هرکس بر مصیبت جـدم حسین (علیه‌السّلام) بگرید البته خدا گناهان او را می‌آمرزد».
آن گاه دستور داد پرده‌ای میان ما و اهل حرم زدند و به زنان فرمود که در پس پرده بنشینند و در مصیبت جد خود بگریند. در این هنگام بـه مـن فـرمـود: «ای دعبـل، بـر حسین (علیه‌السّلام) مرثیه بخـوان. تا زمانی که زنده‌ای، یاور و مدح کننده مایی؛ پس تا جایی که می‌توانی از یاری ما کوتاهی نکن». من گریستم و اشعار زیر را خواندم:
افاطِمُ لَو خِلتِ الحُسَینَ مُجَدَّلاً وقَد ماتَ عَطشانا بِشَطِّ فُراتِاذَن لَلَطَمتِ الخَدَّ فاطِمُ عِندَهُ واَجرَیتِ دَمعَ العَینِ فِی الوَجَناتِ

«ای فاطمه (علیهاالسّلام) اگر می‌دیدی حسین چگونه بر روی زمین افتاده و در کنار رود فرات تشنه جان داده است، در آن صورت نزد جنازه او به گونه خود می‌زدی و اشک چشمت را بر گونه‌هایت روانه می‌کردی».
افاطِمُ قومی یَابنَةَ الخَیرِ وَاندُبی نُجومَ سَماواتٍ بِاَرضِ فَلاةِقُبورٌ بِکوفانٍ، واُخری بِطَیبَةٍ واُخری بِفَخٍّ نالَها صَلَواتِ

«ای فاطمه؛ ‌ای دختر بهترین مردم، برخیز و بر ستارگان آسمان که در بیابان افتاده‌اند مویه کن، قبرهایی در کوفه، قبری در طیبه (مدینه)، و قبر دیگری در فخ است که درود من بر آنها باد.».
قُبورٌ بِبَطنِ النَّهرِ مِن ارضِ کَربَلا مُعَرَّسُهُم مِنها بِشَطِّ فُراتِتُوُفّوا عُطاشی بِالفُراتِ فَلَیتَنی تُوُفّیتُ فیهِم قَبلَ حینَ وَفاتی

«قبرهایی نیز در حاشیه رودخانه در کنار کربلاست، که خرگاه‌های آنها در کنار فرات بوده است. آنها در کنار فرات تشنه لب از دنیا رفتند. ‌ای کاش قبل از آنکه مرگم دررسد، در میان آنها مرده بودم».
وآلُ رَسولِ اللّه ِ تُسبی حَریمُهُم وآلُ زِیادٍ آمِنُوا السَّرَباتِوآلُ زِیادٍ فِی القُصورِ مَصونَةٌ وآلُ رَسولِ اللّه ِ فِی الفَلَواتِ

«دختران زیاد بن ابیه، در قصرها مصون باشند، و دختران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هتک حرمت شوند؟! خاندان زیاد در قلعه‌ها ایمن از بلایا، و خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در بیابانها اسیر باشند؟!».
دعبل خزاعی در یک مرثیـه نـغـز دیگـر شـهادت‌ امـام حـسین (علیه‌السّلام) را چنـان سوزناک معرفی کرده که نه تنهـا مسلمانان، بلکـه کـل اسـلام بـرای آن عزادارنـد، و از این رو در پی آن، ارکان اسلام در تزلزل است. در اینجـا ابیاتی از آن شـعر را نقل می‌کنیم:
ان کُنتَ مَحزونا فَما لَکَ تَرقُدُ هَلّا بَکَیتَ لِمَن بَکاهُ مُحَمَّدُهَلّا بَکَیتَ عَلَی الحُسَینِ وَقَتلِهِ انَّ البُکاءَ عَلَی الحُسَینِ لَیُحمَدُ

«اگر‌ اندوهباری، چرا می‌آرامی؟ آیا بر کسی که پیامبر گریست، گریستی؟ آیا بر حسین (علیه‌السّلام) و کشته شدنش گریستی؟ گریستن بر حسین، کاری است ستودنی».
فَلَقَد بَکَتهُ مِنَ السَّماءِ مَلائِکٌ زُهرٌ کِرامٌ راکِعونَ وسُجَّدُلَم یَحفَظوا حَقَّ النَّبِیِّ مُحَمَّدٍ اذ جَرَّعوهُ حَرارَةً ما تَبرُدُ

«در آسمان، ملائکه فراوانی گریسته‌اند؛ فرشتگان که تابنده و گرامی و رکوع کننده و سجده کننده‌اند. دشمنان، حقّ پیامبر، محمّد، را پاس نداشتند؛ زیرا به او داغی نهادند که هرگز به سردی نمی‌گراید».
انسَیتَ اذ سارَت الَیهِ کَتائِبٌ فیهَا ابنُ سَعدٍ وَالطُّغاةُ الجُحَّدُفَسَقَوهُ مِن جُرَعِ الحُتوفِ بِمَشهَدٍ کَثُرَ العَدُوُّ بِهِ وقَلَّ المُسعِدُ

«آیا فراموش کرده‌ای، آن گاه را که سپاهیان، به سوی او تاختند و در میان آنها ابن سعد و طغیانگرانِ منکِر بودند؟ در قتلگاهی، از جرعه‌های مرگ به وی نوشاندند و در آن، دشمنْ بسیار بود و یاری رسان،‌ اندک».
ثُمَّ استَباحوا الطّاهِراتِ حَواسِرا فَالشَّملُ مِن بَعدِ الحُسَینِ مُبَدَّدُوتَضَعضَعَ الاِسلامُ یَومَ مُصابِهِ فَالدّینُ یَبکی فَقدَهُ وَالسُّؤدَدُ

«آنگاه، بانوانِ پاک را آشفته موی و شکسته دل هِشتند؛ و پس از حسین (علیه‌السّلام) یک پارچگی، از هم گسست و در روز شهادتش، اسلامْ ناتوان شد. پس هم دین، بر فقدانِ او می‌گرید و هم رادمردی».
بعد از عصر امام رضا، امامان دیگر غالباً در تقیه به سر می‌بردند و امکان برپا کردن مجالس عزاداری امام حسین، برای آنان مهیا نبود؛ ولی با گذشت زمان، این مراسم در میان شیعیان رونق و گسترش یافت و عده‌ای از آنان در امر مرثیه سرایی مهارت یافتند و برخی در این زمینه زبانزد شدند.


امامان معصوم (علیه‌السّلام) به شیوه‌های مختلف، شیعیان را به برپا داشتن عـزاداری بر‌امـام حسین (علیه‌السّلام) تشویق و توصیه می‌کردند؛ گاهی درباره ثواب گریستن و اشک ریختن بر حسین (علیه‌السّلام) سخن می‌گفتند، و گاهی فضیلت شعر گفتن و گریاندن مردم در مصیبت آن حضرت را بیان می‌کردند. علاوه بر این، به شیعیان توصیه می‌کردند که در منازلشان مجلس عزای امام حسین را برپا کنند.

۲.۱ - توصیه امام باقر به اقامه مجلس عزا

مالک جهنی از امام باقر درباره وظیفه شیعیانی که در روز عاشورا نمی‌توانند به کربلا بروند و مرقد مبارک امام حسین را از نزدیک زیارت کرده، در آنجا برای حضرت عزاداری نمایند، پرسید. امام باقر (علیه‌السّلام) فرمودند: ... چنین شخصی باید بر آن حضرت بگرید و به خانواده اش نیز دستور دهد که بر آن حضرت گریه کنند و در خانه اش با شیون و ناله، برنامه ذکر مصیبت برای آن جناب برپا کند. در این روز شیعیان باید با گریه یکدیگر را ملاقات کنند و برای مصیبت حسین (علیه‌السّلام) به هم تعزیت و تسلیت گویند.... اگر توانستی، در این روز دنبال کارهایت نرو... و چیزی برای خانه‌ات ذخیره نکن.
امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند: کسی در روز عاشوراء یعنی روز دهم محرم حضرت امام حسین (علیه‌السّلام) را زیارت کند و روز را تا شب با حالتی گریان نزد آن حضرت بماند روز قیامت خدا را ملاقات کند در حالی که خداوند متعال ثواب دو میلیون حج و دو میلیون عمره و دو میلیون مرتبه جهاد را به وی بدهد. علقمه می‌گوید: محضر مبارک امام پنجم (علیه‌السّلام) عرضه داشتم: فدایت شوم، اجر و ثواب کسی که در شهرهای دوردست و بلاد غریب و بعید بوده به‌طوری که برایش امکان ندارد در چنین روزی (روز عاشوراء) به زیارت حضرت بشتابد؟ امام (علیه‌السّلام) فرمودند: وی در چنین روزی به صحراء رفته یا به پشت بام بلندی در خانه‌اش برآید و با سلام به حضرت اشاره کرده سپس در نفرین بر قاتلان آن حضرت سعی و کوشش نموده و پس از آن دو رکعت نماز بخواند. البتّه توجه داشته باشد که این زیارت را در روز قبل از ظهر انجام دهد، سپس برای امام حسین (علیه‌السّلام) ندبه و گریه نموده و به کسانی که در خانه می‌باشند نیز امر نماید که برای آن حضرت بگریند و با اظهار جزع و فزع بر آن جناب در خانه‌اش اقامه مصیبت نماید و مواظب باشند هرگاه اهل خانه یک‌دیگر را ملاقات کردند با گریه باشند و لازم است برخی از آنها بعضی دیگر را نسبت به مصیبت حضرت اباعبداللَّه الحسین (علیه‌السّلام) تسلیت دهند و در صورتی که به این دستورهائی که داده شد عمل کنند من ضامن می‌شوم که حق تعالی تمام ثواب‌هائی که ذکر شد را به ایشان اعطاء فرماید. محضر مبارکش عرض کردم: فدایت شوم شما برای ایشان ضامن این ثواب‌ها می‌شوید؟ حضرت فرمودند: در صورتی که به دستورهای داده شده عمل کنند البته من ضامن آن می‌باشم. علقمه می‌گوید: محضر مبارک امام (علیه‌السّلام) عرض کردم: اگر بعضی خواهند برخی دیگر را تسلیت بدهند چگونه و چه بگویند: حضرت فرمودند: بگویند:

«عَظَّمَ اللّه ُ اُجورَنا بِمُصابِنا بِالحُسَینِ علیه السلام، و جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثَارِهِ مَعَ وَلِیِّهِ الاِمامِ المَهدِیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ (صلوات‌اللَّه‌علیهم و جعلنا و ایّاکم من الطالبین بثاره مع ولیّه الامام المهدی من آل محمّد)»


« خداوند متعال اجرها و ثواب‌های عزادار بودن ما را برای امام حسین (علیه‌السّلام) زیاد گردانده و ما و شما را در رکاب ظفر قرین ولیّ آن حضرت، حضرت امام مهدی قائم آل محمّد (صلوات‌اللَّه‌علیهم‌اجمعین) از طلب‌کنندگان خون آن جناب قرار دهد».
و اگر قدرت و توانائی این را داشتی که آن روز (روز عاشوراء) را به‌دنبال نیازمندی‌هایت نروی البته مرو چه آنکه این روز، روز نحسی بوده و حاجت در آن روا نمی‌گردد و اگر هم حاجت برآورده شود برای شخص حاجت‌مند مبارک نبوده و وی خیر نخواهد دید. توجّه داشته باشد در آن روز در منزلت آذوقه‌ای را ذخیره نکنی چه آنکه اگر کسی در آن روز در منزلش چیزی را ذخیره کند برایش میمون و مبارک نبوده و برای اهلش نیز برکت نخواهد داشت. بنابراین کسی که به این دستورها عمل کند ثواب هزار هزار حج و هزار هزار عمره و هزار هزار جهاد که تمامی را در رکاب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) انجام داده باشد برایش نوشته می‌شود و همچنین خداوند متعال ثواب هر مصیبتی که به انبیاء و رسل و صدّیقین و شهدائی که فوت کرده یا کشته شده‌اند رسیده است را از بدو خلقت دنیا تا انقراض عالم و قیام قیامت به او اعطاء می‌فرماید.

۲.۲ - توصیه امام صادق به عزاداری امام حسین

بر اثر تشویق‌های امام صادق، عزاداری امام حسین (علیه‌السّلام) در مناطق شیعه‌نشین رواج یافت؛ چنان که وقتی ابوهارون مکفوف در حضور امام صادق (علیه‌السّلام) شروع به مرثیه‌سرایی کرد، امام به او فرمود: «ای اباهارون، همان گونه که در میان خود با حزن و‌ اندوه می‌خوانید اینجا نیز بخوان». همچنین بر اساس روایت زید شحام، «جعفر بن عفان» که از اهالی کوفه بود، در مرثیه‌خوانی تبحر یافته بود؛ به طوری که امام صادق به او فرمود: «شنیده‌ام که تو در مصیبت‌ امـام حـسین خـوب شـعر می‌گویی». همچنین بنـا بـر روایـت عبدالله بن حماد بصری، شیعیان مناطق گوناگون در روز نیمه شعبان در کربلا و کنار قبر امام حسین عزاداری می‌کرده‌اند.
بنابر نقل منابع پیرمردی کمرخمیده به حضور آن حضرت مشرف شد. امام صادق به او فرمودند: ای پیرمرد نزدیک من بیا. وقتی نزد آن حضرت آمد دست آن بزرگوار را بوسید و گریان شد حضرت صادق به او فرمود: ‌ای پیرمرد چه چیزی تو را گریان کرد؟ گفت: یا ابن رسول اللَّه! من مدت صد سال است که به امید شما هستم می‌گویم: در این سال، در این ماه، در این روز (شما خروج خواهید کرد) ولی اثری از آن معلوم نیست. شما مرا ملامت می‌کنید که چرا گریه می‌کنم! امام جعفر صادق گریان شد و فرمود: ‌ای پیرمرد! اگر آرزوی تو به‌ تاخیر بیفتد با ما خواهی بود و اگر درباره آن تعجیل شود روز قیامت با عترت رسول خدا خواهی بود. پیرمرد گفت: هرچه بعد از این از من فوت شود باکی نخواهم داشت. حضرت صادق (علیه‌السّلام) فرمود: ‌ای پیرمرد پیغمبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: من دو چیز پر بهاء را در میان شما می‌گذارم که اگر به آنها متمسک و متوسل شوید هرگز گمراه نخواهید شد! آن دو چیز عبارتند از: قرآن خدا که نازل شده و عترت من که اهل بیت من می‌باشند. ‌ای پیرمرد تو میائی و در روز قیامت با ما خواهی بود. سپس امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: ‌ای پیرمرد گمان می‌کنم که اهل کوفه باشی؟ گفت: نه. فرمود: پس اهل کجائی؟ گفت: فدایت شوم از اطراف کوفه می‌باشم. فرمود: تا قبر جد مظلومم امام حسین چقدر فاصله داری، گفت: نزدیک هستم‌. فرمود: چقدر به زیارت قبر امام حسین می‌روی؟ گفت: من زیاد آن حضرت را زیارت می‌کنم. حضرت صادق (علیه‌السّلام) فرمود: خون امام حسین یک خونی است که خدا آن را مطالبه خواهد کرد. هیچ مصیبتی مثل مصیبت حسین دچار فرزندان فاطمه نشده و نخواهد شد. امام حسین با هفده نفر از اهل بیت خود در حالی شهید شدند که برای خدا نصیحت و صبر کردند. خدا هم بهترین جزاء صابرین را به آنان عطا کرد. هنگامی که روز قیامت فرا رسد پیامبر خدا با امام حسین در حالی می‌آیند که دستش بالای سرش خواهد بود و خون می‌چکد. آن حضرت می‌فرماید: پروردگارا از امت من جویا شو: برای چه پسر مرا کشته‌اند؟ حضرت صادق (علیه‌السّلام) فرمود: هر جزع و گریه‌ای مکروه است غیر از جزع و گریه از برای امام حسین.
امام صادق (علیه‌السّلام) در گفت و گو با مسمع بن عبدالملک بصری که گفته بود از بیم جاسوسان بنی امیه نمی‌تواند در کربلا حاضر شود، اما در خانه اش برای امام حسین (علیه‌السّلام) غمگین و محزون به سوگ می‌نشیند، او را تشویق کرد و فرمود: «... رحمـت خـدا بـر اشک چشم تو! آگاه باش که تو از کسانی هستی که در شادی مـا شـاد، در حـزن مـا محزون، در هنگام ترس ما بیمناک، و در زمان ایمنی ما ایمن هستند...» .
ابن‌سدیر نقل می‌کند که از امام صادق (علیه‌السّلام) در مورد مردی سؤال کردم که لباسش را برای پدر یا مادرش یا برادرش و یا یکی از نزدیکانش پاره کرده است. آیا این عمل او جایز است؟ امام (علیه‌السّلام) فرمودند: پاره کردن لباس اشکالی ندارد. موسی (علیه‌السّلام) برای‌ هارون (علیه‌السّلام) پیراهن پاره کرد. البته پدر برای فرزند و مرد برای زنش نمی‌تواند پیراهن پاره کند. اما زن می‌تواند در عزای شوهرش لباسش را پاره کند و اگر پدر در مرگ فرزندش و مرد در مرگ همسرش چنین کرد کفاره آن همانند شکستن قسم است و نماز این دو مادامی که کفّاره نداده‌اند و از عمل خود توبه نکنند، پذیرفته نیست. زمانی که زن به صورت خود چنگ بزند و یا موهایش را ببرد و یا بکند، برای بریدن مو باید برده‌ای را آزاد کند، یا دو ماه پشت سر هم روزه بگیرد یا شصت فقیر را غذا دهد. چنانچه صورتش را بخراشد و خون خارج شود و یا موی خود را بکند، کفاره شکستن قسم بر عهده او است. در لطمه به صورت، کفاره‌ای غیر از استغفار و توبه نیست و به تحقیق زنان بنی‌هاشم بر حسین بن علی (علیه‌السّلام) گریبان چاک کردند و بر گونه‌ها نواختند و بر مانند او باید بر گونه‌ها نواخته شود و گریبان‌ها چاک گردد.»

۲.۳ - توصیه امام رضا به عزاداری امام حسین

ریان بن شبیب گوید روز اول ماه محرم خدمت حضرت رضا (علیه‌السّلام) رسیدم به من فرمود‌ ای پسر شبیب روزه‌ای؟ گفتم نه فرمود این روزیست که زکریا به‌درگاه پروردگارش دعا کرد و گفت پروردگارا به من ببخش از پیش خود نژاد پاکی زیرا تو شنوای دعائی خدا برایش اجابت کرد و به فرشتگان دستور داد ندا کردند زکریا را که در محراب ایستاده بود که خدا تو را به یحیی بشارت می‌دهد هر که این روز را روزه بدارد و سپس دعا بدرگاه خدا کند خدا مستجاب کند چنان‌که برای زکریا مستجاب کرد سپس گفت‌ ای پسر شبیب به راستی محرم همان ماهی است که اهل جاهلیت در زمان گذشته ظلم و قتال را بخاطر احترامش در آن حرام می‌دانستند و این امت حرمت این ماه را نگه نداشتند و نه حرمت پیغمبرش را در این ماه ذریه او را کشتند و زنانش را اسیر کردند و بنه‌اش را غارت کردند خدا هرگز این گناه آنها را نیامرزد‌.
ای پسر شبیب اگر برای چیزی گریه خواهی کرد برای حسین (علیه‌السّلام) گریه کن که چون گوسفند سرش را بریدند و هجده کس از خاندانش با او کشته شد که روی زمین مانندی نداشتند و آسمان‌های هفت‌گانه و زمین برای کشتن او گریستند و چهار هزار فرشته برای یاریش به زمین آمدند و دیدند کشته شده و بر سر قبرش ژولیده و خاک‌آلود باشند تا قائم (علیه‌السّلام) ظهور کند و یاریش کند و شعار آنها یا لثارات الحسین است‌.
ای پسر شبیب پدرم از پدرش از جدش برایم باز گفت که چون جدم حسین (علیه‌السّلام) کشته شد آسمان خون و خاک سرخ بارید‌.
ای پسر شبیب اگر بر حسین گریه کنی تا اشکت بر گونه‌هایت روان شود خدا هر گناهی کردی از خرد و درشت و کم و بیش بیامرزد.
‌ای پسر شبیب اگر خواهی خدا را بر خوری و گناهی نداشته باشی حسین را زیارت کن‌.
ای پسر شبیب اگر خواهی در غرفه‌های ساخته بهشت با پیغمبر ساکن شوی بر قاتلان حسین لعن کن‌.
ای پسر شبیب اگر خواهی ثواب شهیدان با حسین را دریابی هر وقت بیادش افتادی بگو کاش با آنها بودم و به فوز عظیمی می‌رسیدم‌.
ای پسر شبیب اگر خواهی با ما در درجات بلند بهشت باشی برای حزن ما محزون باش و و برای شادی ما شاد باش و ملازم ولایت ما باش و اگر مردی سنگی را دوست دارد با آن‌ خدا روز قیامت محشورش کند.
به طور کلی امامان شیعه به شیعیان سفارش می‌کردند که در روز عاشورا از کسب و کار دست بکشند و حالت غم و عـزا بـه خـود بگیرند؛ چنـان کـه‌امـام رضـا فرموده است: هرکس در روز عاشورا در برآوردن نیازهای خود نکوشـد، خـدا در دنیا و آخرت حاجت هـای او را برآورده می‌کند و هرکس روز عاشورا را روز مصیبت و‌اندوه و گریه خود قرار دهـد، خـدای متعالی روز قیامت را روز شادی و سرور او قرار می‌دهد و در بهشت چشم او را روشـن مـی کـنـد؛ ‌امـا هرکه روز عاشورا را روز برکت و کسب و کار بداند و در این روز برای منزلش چیزی ذخیره کند، خدا برکت را از او برمی‌گیرد.


۱. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۳۹۴.    
۲. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۸۶.    
۳. خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر، ص۲۴۸.    
۴. امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۲، ص۲۰۲.    
۵. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۲۶۲.    
۶. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۷، ص۱۷۵.    
۷. حلی، ابن نما، مثیر الاحزان، ص۸۳.    
۸. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفته الرجال (رجال الکشی)، ص۲۸۹.    
۹. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۴۶۴، ح۱.    
۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۲.    
۱۱. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۵۰.    
۱۲. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۵۱.    
۱۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۸۴.    
۱۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۲۵۷.    
۱۵. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین ج۲، ص۱۴۷.    
۱۶. ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۲۸۴.    
۱۷. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص۱۵۱.    
۱۸. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۲۴۳.    
۱۹. ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۲۹۰.    
۲۰. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۱۹۳.    
۲۱. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۱۱۲.    
۲۲. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، ص۲۸۹.    
۲۳. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۳۳۹.    
۲۴. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ج۱، ص۱۶۱.    
۲۵. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۱۰۸.    
۲۶. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۸، ص۳۲۵.    
۲۷. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ج۱، ص۱۹۲.    
۲۸. صدوق،محمد بن علی، الامالی، ج۱، ص۱۹۱.    



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۳۵۳-۳۶۱.






جعبه ابزار