بنابر پارهای روایات، هنگامی که جعفر در غزوه (سریه) موته به شهادت رسید (سال ۹) و پیامبر اکرم صلوات الله علیه، فرزندان او را مورد نوازش قرار داد، عبداللّه خردسال بود.
چون امام حسن علیه السلام به شهادت رسید، مروان از دفن وی در کنار مرقد پیامبر صلوات الله علیه، جلوگیری کرد و عبداللّه، امام حسین را سوگند داد که از مشاجره با مروان بپرهیزد.
در دوره خلافت یزید، عبداللّه همچنان ارتباط خود را با دربار شام حفظ کرد و یزید سالیانه چهار هزار هزار درهم به وی عطا نمود. عبداللّه نیز این عطایا را در بین اهالی مدینه توزیع میکرد.
در جریان حرکت امام حسین از مکه به سوی کوفه، عبداللّه از جمله کسانی بود که توسط پسرانش، عُون و محمد، برای امام علیه السلام نامه نوشت و آن حضرت را پرچمهدایت و امیدمؤمنان خواند و او را از حرکت به سوی کوفیان بر حذر داشت و گفت که پس از این نامه، به امام خواهد پیوست. وی حتی از عامل مکه، عمرو بن سعید، نیز برای امام حسین علیه السلام امان نامه گرفت.
[۵۴]تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک) ج۵، ص۳۸۷ـ۳۸۸.
در سال ۶۳ در واقعه حَرّه، عبداللّه بن جعفر درباره مردم مدینه با یزید مذاکره کرد و کوشید یزید را از خشونت با مردم مدینه بازدارد. یزید خواست وی را، در صورت اطاعت اهالی مدینه، پذیرفت. عبداللّه برای عدهای از سران مدینه نامه نوشت و از آنان خواست که متعرض سپاه یزید نشوند.
الف) اَبان بن عثمان، که در آن زمان، امیر مدینه بود، بر پیکر عبدالله، نماز خواند و او را در کنار عمویشعقیلدفن کردند. خانه عقیل که خود نیز در آن دفن شده بود، به تدریج جزو بقیع شد و اکنون قبر این دو بزرگوار کنار یکدیگر، مشخص است.
ب) به روایتی، عبداللّه بن جعفر در اَبواء (درهای میان مدینه و مکه) درگذشت و سلیمان بن عبد الملک، خلیفهاموی، بر او نماز خواند و او را در آنجا به خاک سپردند.
پس از پیامبر صلوات الله علیه، عبدالله همچنان شخص محترمی بود و حضرت زینب صلوات الله علیها، دخترعلی بن ابی طالب و نور دیده فاطمه زهرا صلوات الله علیها، از زوجات عبداللّه بن جعفر شد.