گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
۱۳۸ناصر مکارم شیرازی:
و بنى اسرائیل را (سالم) از دریا عبور دادیم; (ناگاه) در راه خود به گروهى رسیدند که اطراف بتهایشان، براى عبادت، گرد آمده بودند. (در این هنگام، بنى اسرائیل) به موسى گفتند «تو هم براى ما معبودى قرار ده، همان گونه که آنها معبودان (و خدایانى) دارند.» گفت «شما جمعیّتى جاهل و نادان هستید.
حسین انصاریان:
و بنی اسرائیل را از دریا(یی که فرعونیان را در آن غرق کردیم) عبور دادیم؛ پس به گروهی گذر کردند که همواره بر پرستش بت های خود ملازمت داشتند، گفتند ای موسی! همان گونه که برای آنان معبودانی است، تو هم برای ما معبودی قرار بده!! موسی گفت قطعاً شما گروهی هستید که جهالت و نادانی می ورزید.
محمدمهدی فولادوند:
و فرزندان اسرائيل را از دريا گذرانديم تا به قومى رسيدند كه بر (پرستش) بتهاى خويش همت مى گماشتند گفتند اى موسى همان گونه كه براى آنان خدايانى است براى ما (نيز) خدايى قرار ده گفت راستى شما نادانى مى كنيد.
۱۳۹ناصر مکارم شیرازی:
اینها (را که مى بینید)، سرانجام کارشان نابودى است; و آنچه انجام مى دهند، باطل و بى اساس است.»
حسین انصاریان:
بی تردید آنچه اینان در آن قرار دارند (و آن عقاید شرک آلود و آیین بت پرستی است) نابود شده و فاسد است، و آنچه همواره انجام می دهند، باطل و بیهوده است.
محمدمهدی فولادوند:
در حقيقت آنچه ايشان در آنند نابود (و زايل) و آنچه انجام مى دادند باطل است.
۱۴۰ناصر مکارم شیرازی:
(سپس) گفت «آیا غیر از خداوند، معبودى براى شما بطلبم؟! در حالى که او شما را بر جهانیان (هم عصرتان) برترى داد.»
حسین انصاریان:
(موسی با یک دنیا شگفتی و تعجب) گفت آیا غیر خدا را (که هیچ گونه شایستگی پرستش ندارد) به عنوان معبود برایتان طلب کنم؟ در حالی که اوست که شما را بر جهانیان (روزگارتان) برتری داد.
محمدمهدی فولادوند:
گفت آيا غير از خدا معبودى براى شما بجويم با اينكه او شما را بر جهانيان برترى داده است.
۱۴۱ناصر مکارم شیرازی:
(به خاطر بیاورید) زمانى را که از (چنگال) فرعونیان نجاتتان بخشیدیم. در حالى که پیوسته شما را به بدترین صورت شکنجه مى دادند، پسرانتان را مى کشتند، و زنانتان را (براى خدمت کارى) زنده مى گذاشتند; و در این، آزمایش بزرگى براى شما از سوى پروردگارتان بود.
حسین انصاریان:
و (یاد کنید) هنگامی را که شما را از (چنگال ظالمانه) فرعونیان نجات دادیم، هم آنان که شما را به سخت ترین صورت شکنجه می کردند، (و به شکلی گسترده) پسرانتان را می کشتند، و زنانتان را (برای به عزا نشستن در مرگ پسران و بیگاری) زنده می گذاشتند، و برای شما در این (امور) آزمایشی بزرگ از سوی پروردگارتان بود.
محمدمهدی فولادوند:
و (ياد كن) هنگامى را كه شما را از فرعونيان نجات داديم كه شما را سخت شكنجه میکردند پسرانتان را مى كشتند و زنانتان را زنده باقى مى گذاشتند و در اين براى شما آزمايش بزرگى از جانب پروردگارتان بود.
۞
۱۴۲ناصر مکارم شیرازی:
و ما با موسى، سى شب وعده گذاشتیم; سپس آن را با ده شب (دیگر) تکمیل نمودیم; به این ترتیب، میعاد پروردگارش (با او)، چهل شبِ تمام شد. و موسى به برادرش هارون گفته بود «در میان قومم جانشین من باش. و (امور آنها را) اصلاح کن. و از روش مفسدان، پیروى منما.»
حسین انصاریان:
و با موسی (برای عبادتی ویژه و دریافت تورات) سی شب وعده گذاشتیم و آن را با (افزودن) ده شب کامل کردیم، پس میعادگاه پروردگارش به چهل شب پایان گرفت، و موسی (هنگامی که به میعادگاه می رفت) به برادرش هارون گفت در میان قومم جانشین من باش و به اصلاح برخیز و از راه و روش مفسدان پیروی مکن.
محمدمهدی فولادوند:
و با موسى سى شب وعده گذاشتيم و آن را با ده شب ديگر تمام كرديم تا آنكه وقت معين پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسى (هنگام رفتن به كوه طور) به برادرش هارون گفت در ميان قوم من جانشينم باش و (كار آنان را) اصلاح كن و راه فسادگران را پيروى مكن.
۱۴۳ناصر مکارم شیرازی:
و هنگامى که موسى به میعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد «پروردگارا! خودت را به من نشان ده، تا تو را ببینم.» گفت «هرگز مرا نخواهى دید. ولى به کوه بنگر، اگر (تاب بیاورد که) در جاى خود ثابت بماند، مرا خواهى دید.» امّا هنگامى که پروردگارش بر کوه تجلى نمود، آن را همسان خاک قرار داد; و موسى مدهوش به زمین افتاد. چون به هوش آمد، عرض کرد «خداوندا! منزّهى تو (از این که با چشم تو را ببینم)! من به سوى تو بازگشتم. و من نخستین مؤمنانم.»
حسین انصاریان:
زمانی که موسی به میعادگاه ما آمد، و پروردگارش با وی سخن گفت، عرض کرد پروردگارا! جمال با کمال ذات بی نهایتت را (به قلب من) بنمای تا تو را (به رؤیت ویژه باطنی) بنگرم. خدا فرمود هرگز مرا نخواهی دید، ولی به این کوه بنگر اگر (پس از جلوه من) بر جای خود ثابت و برقرار ماند، تو هم مرا خواهی دید. چون پروردگارش بر کوه جلوه کرد، آن را متلاشی نمود و موسی بی هوش شد، پس هنگامی که به هوش آمد گفت تو منزّهی (از اینکه مشاهده شوی،) به سویت بازگشتم، و من (در میان مردم این روزگار) نخستین باور کننده (این حقیقت که هرگز دیده نمی شوی) هستم.
محمدمهدی فولادوند:
و چون موسى به ميعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت عرض كرد پروردگارا خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم فرمود هرگز مرا نخواهى ديد ليكن به كوه بنگر پس اگر بر جاى خود قرار گرفت به زودى مرا خواهى ديد پس چون پروردگارش به كوه جلوه نمود آن را ريز ريز ساخت و موسى بيهوش بر زمين افتاد و چون به خود آمد گفت تو منزهى به درگاهت توبه كردم و من نخستين مؤمنانم.