گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
(یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی)
۲۴ناصر مکارم شیرازی:
مىگويد «اى كاش براى اين زندگيم چيزى از پيش فرستاده بودم!»
حسین انصاریان:
میگوید ای کاش برای این زندگیام (عبادت خالصانه و کار نیک) پیش فرستاده بودم.
محمدمهدی فولادوند:
گويد كاش براى زندگانى خود (چيزى) پيش فرستاده بودم.
(فَیَوْمَئِذٍ لَّا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ)
۲۵ناصر مکارم شیرازی:
در آن روز هيچ كس مانند او عذاب نمىكند،
حسین انصاریان:
پس در آن روز هیچ کس چون عذاب کردن او عذاب نکند،
محمدمهدی فولادوند:
پس در آن روز هيچ كس چون عذاب كردن او عذاب نكند،
(وَ لَا یُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ)
۲۶ناصر مکارم شیرازی:
و هيچ كس همچون او كسى را به بند نمىكشد.
حسین انصاریان:
و هیچ کس چون به بند کشیدن او به بند نکشد.
محمدمهدی فولادوند:
و هيچ كس چون در بند كشيدن او در بند نكشد.
(یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ)
۲۷ناصر مکارم شیرازی:
تو اى نفس مطمئن!
حسین انصاریان:
ای جان آرام گرفته و اطمینان یافته!
محمدمهدی فولادوند:
اى نفس مطمئنه!
(ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً)
۲۸ناصر مکارم شیرازی:
به سوى پروردگارت بازگرد در حالى كه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است،
حسین انصاریان:
به سوی پروردگارت در حالی که از او خشنودی و او هم از تو خشنود است، باز گرد.
محمدمهدی فولادوند:
خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد.
(فَادْخُلِی فِی عِبَادِی)
۲۹ناصر مکارم شیرازی:
پس در سلک بندگان خاص من در آى،
حسین انصاریان:
پس در میان بندگانم درآی،
محمدمهدی فولادوند:
و در ميان بندگان من درآى.
(وَ ادْخُلِی جَنَّتِی)
۳۰ناصر مکارم شیرازی:
و در بهشتم وارد شو!
حسین انصاریان:
و در بهشتم وارد شو!
محمدمهدی فولادوند:
و در بهشت من داخل شو!
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ)
ناصر مکارم شیرازی:
به نام خداوند بخشنده مهربان
حسین انصاریان:
به نام خداوند رحمتگر مهربان
محمدمهدی فولادوند:
به نام خداوند رحمتگر مهربان
(لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ)
۱ناصر مکارم شیرازی:
قسم به اين شهر (مقدس مكّه)،
حسین انصاریان:
قسم میخورم به این شهر،
محمدمهدی فولادوند:
سوگند به اين شهر،
(وَ أَنتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ)
۲ناصر مکارم شیرازی:
شهرى كه تو در آن ساكنى،
حسین انصاریان:
در حالی که تو در آن جای داری.
محمدمهدی فولادوند:
و حال آنكه تو در اين شهر جاى دارى،
(وَ وَالِدٍ وَ مَا وَلَدَ)
۳ناصر مکارم شیرازی:
و سوگند به پدر و فرزندش (ابراهيم خليل و فرزندش اسماعيل ذبيح)،
حسین انصاریان:
و سوگند به پدر و آنچه زاده است؛
محمدمهدی فولادوند:
سوگند به پدرى (چنان) و آن كسى را كه به وجود آورد.
(لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ)
۴ناصر مکارم شیرازی:
كه ما انسان را در رنج آفريديم (و زندگى او پر از سختى است).
حسین انصاریان:
همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفریدیم.
محمدمهدی فولادوند:
به راستى كه انسان را در رنج آفريدهايم.
(أَیَحْسَبُ أَن لَّن یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ)
۵ناصر مکارم شیرازی:
آيا او مىپندارد هيچ كس نمىتواند بر او دست يابد؟!
حسین انصاریان:
آیا گمان میکند که هرگز کسی بر او دست نیابد؟!
محمدمهدی فولادوند:
آيا پندارد كه هيچ كس هرگز بر او دست نتواند يافت؟!
(یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُّبَدًا)
۶ناصر مکارم شیرازی:
به دروغ مىگويد «مال زيادى را در كارهاى خير نابود كردهام!»
حسین انصاریان:
میگوید ثروت فراوانی را (برای مبارزه با پیامبر و اسلام) تباه کردهام!
محمدمهدی فولادوند:
گويد مال فراوانى تباه كردم،
(أَیَحْسَبُ أَن لَّمْ یَرَهُ أَحَدٌ)
۷ناصر مکارم شیرازی:
آيا گمان مىكند هيچ كس او را نديده كه عمل خيرى انجام نداده است؟!
حسین انصاریان:
آیا گمان میکند که هیچ کس او را ندیده است (که همه اعمال و کردارش را ثبت کند؟)
محمدمهدی فولادوند:
آيا پندارد كه هيچ كس او را نديده است؟
(أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَیْنَیْنِ)
۸ناصر مکارم شیرازی:
آيا براى او دو چشم قرار نداديم،
حسین انصاریان:
آیا برای او دو چشم قرار ندادیم؟
محمدمهدی فولادوند:
آيا دو چشمش ندادهايم،
(وَ لِسَانًا وَ شَفَتَیْنِ)
۹ناصر مکارم شیرازی:
و يک زبان و دو لب؟!
حسین انصاریان:
و یک زبان و دو لب؟
محمدمهدی فولادوند:
و زبانى و دو لب؟
(وَ هَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ)
۱۰ناصر مکارم شیرازی:
و او را به راه خير و شر هدايت كرديم.
حسین انصاریان:
و او را به راه خیر و شر هدایت نکردیم (تا راه خیر را بگزیند و راه شر را واگذارد؟)
محمدمهدی فولادوند:
و هر دو راه (خير و شر) را بدو نموديم.
(فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ)
۱۱ناصر مکارم شیرازی:
ولى او از آن گردنه مهم نگذشت.
حسین انصاریان:
پس شتابان و با شدت به آن گردنه سخت وارد نشد؛
محمدمهدی فولادوند:
و(لى) نخواست از گردنه (عاقبتنگرى) بالا رود.
(وَ مَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ)
۱۲ناصر مکارم شیرازی:
و تو چه مىدانى آن گردنه چيست؟!
حسین انصاریان:
و تو چه میدانی آن گردنه سخت چیست؟
محمدمهدی فولادوند:
و تو چه دانى كه آن گردنه (سخت) چيست؟
(فَکُّ رَقَبَةٍ)
۱۳ناصر مکارم شیرازی:
آزاد كردن بردهاى،
حسین انصاریان:
آزاد کردن برده،
محمدمهدی فولادوند:
بندهاى را آزاد كردن،
(أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ)
۱۴ناصر مکارم شیرازی:
يا غذا دادن در روز گرسنگى،
حسین انصاریان:
یا طعام دادن در روز گرسنگی و قحطی،
محمدمهدی فولادوند:
يا در روز گرسنگى طعام دادن،
(یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ)
۱۵ناصر مکارم شیرازی:
تيمى از خويشاوندان،
حسین انصاریان:
به یتیمی خویشاوند،
محمدمهدی فولادوند:
به يتيمى خويشاوند،
(أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ)
۱۶ناصر مکارم شیرازی:
يا مستمندى خاکنشين را،
حسین انصاریان:
یا مستمندی خاکنشین؛
محمدمهدی فولادوند:
يا بينوايى خاکنشين،
(ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ)
۱۷ناصر مکارم شیرازی:
سپس از كسانى باشد كه ايمان آوردهاند و يكديگر را به شكيبايى و مهربانى توصيه مىكنند.
حسین انصاریان:
علاوه بر (انجام) این (تکالیف)، از کسانی باشد که ایمان آوردهاند و یکدیگر را به صبر و مهربانی سفارش کردهاند؛
محمدمهدی فولادوند:
علاوه بر اين از زمره كسانى باشد كه گرويده و يكديگر را به شكيبايى و مهربانى سفارش كردهاند.
(أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ)
۱۸ناصر مکارم شیرازی:
آنها اصحاب يمين و سعادتمندانند.
حسین انصاریان:
اینان سعادتمنداناند؛
محمدمهدی فولادوند:
اينانند خجستگان،
(وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ)
۱۹ناصر مکارم شیرازی:
و كسانى كه آيات ما را انكار كردهاند افرادى شومند.
حسین انصاریان:
و کسانی که به آیات ما کفر ورزیدند، آنان شقاوتمنداناند.
محمدمهدی فولادوند:
و كسانى كه به انكار نشانههاى ما پرداختهاند آنانند ناخجستگان شوم.
(عَلَیْهِمْ نَارٌ مُّؤْصَدَةٌ)
۲۰ناصر مکارم شیرازی:
بر آنها آتشى است فرو بسته (كه راه فرارى از آن نيست)!
حسین انصاریان:
بر آنان آتشی سرپوشیده احاطه دارد (که هیچ راه گریزی از آن ندارند.)
محمدمهدی فولادوند:
بر آنان آتشى سرپوشيده احاطه دارد.