گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
(کَلَّا إِنَّ کِتَابَ الفُجَّارِ لَفِی سِجِّینٍ)
۷ناصر مکارم شیرازی:
هرگز چنين نيست كه آنها درباره قيامت مىپندارند)، به يقين نامه اعمال بدكاران در «سجّين» است.
حسین انصاریان:
این چنین نیست که میپندارند (در آن روز) یقیناً پرونده بدکاران در سجّین است.
محمدمهدی فولادوند:
نه چنين است (كه مىپندارند) كه كارنامه بدكاران در سجين است.
(وَ مَا أَدْرَاکَ مَا سِجِّینٌ)
۸ناصر مکارم شیرازی:
تو چه مىدانى «سجّين» چيست؟!
حسین انصاریان:
و تو چه میدانی که سجّین چیست؟
محمدمهدی فولادوند:
و تو چه دانى كه سجين چيست؟
(کِتَابٌ مَّرْقُومٌ)
۹ناصر مکارم شیرازی:
نامهاى است رقم زده شده (و حكمى است حتمى).
حسین انصاریان:
قضا و سرنوشتی حتمی (برای خائنان) است.
محمدمهدی فولادوند:
كتابى است نوشته شده.
(وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ)
۱۰ناصر مکارم شیرازی:
واى در آن روز بر تكذيبكنندگان!
حسین انصاریان:
وای در آن روز بر تکذیبکنندگان.
محمدمهدی فولادوند:
واى بر تكذيبكنندگان در آن هنگام!
(الَّذِینَ یُکَذِّبُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ)
۱۱ناصر مکارم شیرازی:
همان كسانى كه روز جزا را انكار مىكنند.
حسین انصاریان:
آنان که همواره روز جزا را تکذیب میکنند.
محمدمهدی فولادوند:
آنان كه روز جزا را دروغ مىپندارند.
(وَ مَا یُکَذِّبُ بِهِ إِلَّا کُلُّ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ)
۱۲ناصر مکارم شیرازی:
و تنها كسى آن را انكار مىكند كه متجاوز و گنهكار است.
حسین انصاریان:
و آن را جز هر متجاوز گناه پیشه تکذیب نکند،
محمدمهدی فولادوند:
و جز هر تجاوزپيشه گناهكارى آن را به دروغ نمىگيرد،
(إِذَا تُتْلَی عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ)
۱۳ناصر مکارم شیرازی:
همان كسانى كه وقتى آيات ما بر آنها خوانده مىشود مىگويند «اين افسانههاى پيشينيان است.»
حسین انصاریان:
(که) هرگاه آیات ما را بر او خوانند می گوید افسانههای پیشینیان است.
محمدمهدی فولادوند:
(همان كه) چون آيات ما بر او خوانده شود گويد (اينها) افسانههاى پيشينيان است.
(کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَی قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ)
۱۴ناصر مکارم شیرازی:
چنين نيست (كه آنها مىپندارند)، بلكه اعمالشان چون زنگارى بر دلهايشان نشسته است.
حسین انصاریان:
این چنین نیست که میگویند، بلکه گناهانی که همواره مرتکب شدهاند بر دلهایشان چرک و زنگار بسته است (که حقایق را افسانه میپندارند.)
محمدمهدی فولادوند:
نه چنين است بلكه آنچه مرتكب مىشدند زنگار بر دلهايشان بسته است.
(کَلَّا إِنَّهُمْ عَن رَّبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَّمَحْجُوبُونَ)
۱۵ناصر مکارم شیرازی:
چنين نيست (كه مىپندارند)، بلكه آنها در آن روز از لقاى پروردگارشان محجوبند.
حسین انصاریان:
این چنین نیست که آنان میپندارند، بلکه اینان در آن روز از پروردگارشان محجوباند.
محمدمهدی فولادوند:
زهى پندار كه آنان در آن روز از پروردگارشان سخت محجوبند.
(ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصَالُوا الْجَحِیمِ)
۱۶ناصر مکارم شیرازی:
سپس آنها به يقين وارد دوزخ مىشوند.
حسین انصاریان:
سپس آنان بی تردید وارد دوزخ میشوند.
محمدمهدی فولادوند:
آنگاه به يقين آنان به جهنم درآيند.
(ثُمَّ یُقَالُ هَذَا الَّذِی کُنتُم بِهِ تُکَذِّبُونَ)
۱۷ناصر مکارم شیرازی:
بعد به آنها گفته مىشود «اين همان چيزى است كه آن را انكار مىكرديد!»
حسین انصاریان:
(به آنان) گویند این است آن دوزخی که همواره تکذیبش میکردید.
محمدمهدی فولادوند:
سپس (به ايشان) گفته خواهد شد اين همان است كه آن را به دروغ مىگرفتيد.
(کَلَّا إِنَّ کِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِی عِلِّیِّینَ)
۱۸ناصر مکارم شیرازی:
چنان نيست كه آنها درباره معاد مىپندارند بلكه نامه اعمال نيكان در «عليّين» است.
حسین انصاریان:
این چنین نیست (که این سبک مغزان درباره نیکان میپندارند) بلکه پرونده نیکان در علیّین است.
محمدمهدی فولادوند:
نه چنين است در حقيقت كتاب نيكان در عليون است.
(و َ مَا أَدْرَاکَ مَا عِلِّیُّونَ)
۱۹ناصر مکارم شیرازی:
و تو چه مىدانى «عليّين» چيست؟!
حسین انصاریان:
تو چه میدانی علیّین چیست؟
محمدمهدی فولادوند:
و تو چه دانى كه عليون چيست؟
(کِتَابٌ مَّرْقُومٌ)
۲۰ناصر مکارم شیرازی:
نامهاى است رقم خورده (و حكمى است قطعى)،
حسین انصاریان:
قضا و سرنوشتی حتمی (برای نیکان) است.
محمدمهدی فولادوند:
كتابى است نوشته شده.
(یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ)
۲۱ناصر مکارم شیرازی:
كه مقرّبان شاهد آنند.
حسین انصاریان:
مقربان آن را مشاهده میکنند.
محمدمهدی فولادوند:
مقربان آن را مشاهده خواهند كرد.
(إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ)
۲۲ناصر مکارم شیرازی:
مسلّماً نيكان در بهشت پرنعمتند.
حسین انصاریان:
بی تردید نیکان در نعمتی فراوانند.
محمدمهدی فولادوند:
به راستى نيكوكاران در نعيم (الهى) خواهند بود.
(عَلَی الْأَرَائِکِ یَنظُرُونَ)
۲۳ناصر مکارم شیرازی:
بر تختهاى زيباى بهشتى تكيه كرده و به زيبايیهاى بهشت مىنگرند.
حسین انصاریان:
بر تختها(ی آراسته و پرارزش تکیه زده و مناظر زیبای بهشت را با چشم سر و جمال محبوب را با چشم دل) مینگرند.
محمدمهدی فولادوند:
بر تختها (نشسته) مىنگرند.
(تَعْرِفُ فِی وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِیمِ)
۲۴ناصر مکارم شیرازی:
طراوت و نشاط فزونى نعمت را در چهرههايشان مىبينى.
حسین انصاریان:
در چهرههایشان شادابی و طراوت نعمت را مییابی.
محمدمهدی فولادوند:
از چهرههايشان طراوت نعمت (بهشت) را در مىيابى.
(یُسْقَوْنَ مِن رَّحِیقٍ مَّخْتُومٍ)
۲۵ناصر مکارم شیرازی:
آنها از شراب طهور دست نخورده و مهر شدهاى سيراب مىشوند.
حسین انصاریان:
آنان را از باده ناب و طهوری که سربسته و مُهر و موم شده است، مینوشانند.
محمدمهدی فولادوند:
از بادهاى مهر شده نوشانيده شوند.
(خِتَامُهُ مِسْکٌ وَ فِی ذَلِکَ فَلْیَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ)
۲۶ناصر مکارم شیرازی:
مُهرى كه بر آن نهاده شده از مشک است؛ و مشتاقان بايد براى اين نعمتهاى بهشتى بر يكديگر پيشى گيرند.
حسین انصاریان:
مُهر و مومش مشک است، و رقابتکنندگان و مسابقهگران باید به سوی این نعمتها بر یکدیگر پیشی گیرند،
محمدمهدی فولادوند:
(بادهاى كه) مهر آن مشک است و در اين (نعمتها) مشتاقان بايد بر يكديگر پيشى گيرند،
(وَ مِزَاجُهُ مِن تَسْنِیمٍ)
۲۷ناصر مکارم شیرازی:
اين شراب طهور آميخته با «تسنيم» است،
حسین انصاریان:
و (این باده ناب مُهر و موم شده،) آمیختهای از «تسنیم» است،
محمدمهدی فولادوند:
و تركيبش از (چشمه) تسنيم است،
(عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ)
۲۸ناصر مکارم شیرازی:
همان چشمهاى كه مقرّبان از آن مىنوشند.
حسین انصاریان:
(آن) چشمهای که همواره مقربان از آن مینوشند.
محمدمهدی فولادوند:
چشمهاى كه مقربان (خدا) از آن نوشند.
(إِنَّ الَّذِینَ أَجْرَمُوا کَانُواْ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ)
۲۹ناصر مکارم شیرازی:
آرى بدكاران در دنيا پيوسته به مؤمنان مىخنديدند،
حسین انصاریان:
بدکاران همواره (در دنیا از روی ریشخند و استهزاء) به مؤمنان میخندیدند،
محمدمهدی فولادوند:
(آرى در دنيا) كسانى كه گناه میکردند آنان را كه ايمان آورده بودند به ريشخند مىگرفتند،
(وَ إِذَا مَرُّواْ بِهِمْ یَتَغَامَزُونَ)
۳۰ناصر مکارم شیرازی:
و هنگامى كه از كنارشان مىگذشتند آنان را با اشاره تمسخر مىكردند،
حسین انصاریان:
و هنگامی که بر آنان میگذشتند آنان را با اشاره چشم و ابرو به مسخره میگرفتند،
محمدمهدی فولادوند:
و چون بر ايشان مىگذشتند اشاره چشم و ابرو با هم رد و بدل میکردند،
(وَ إِذَا انقَلَبُواْ إِلَی أَهْلِهِمُ انقَلَبُواْ فَکِهِینَ)
۳۱ناصر مکارم شیرازی:
و چون به سوى خانواده خود باز مىگشتند مسرور و خندان بودند،
حسین انصاریان:
و چون به خانواده خود باز میگشتند (به سبب تمسخر مؤمنان) خوشحال و شادمان باز میگشتند،
محمدمهدی فولادوند:
و هنگامى كه نزد خانواده(هاى) خود باز مىگشتند به شوخ طبعى مىپرداختند،
(وَ إِذَا رَأَوْهُمْ قَالُوا إِنَّ هَؤُلَاء لَضَالُّونَ)
۳۲ناصر مکارم شیرازی:
و هنگامى كه آنها را مىديدند مىگفتند «به يقين اينها گمراهانند.»
حسین انصاریان:
و هنگامی که مؤمنان را میدیدند، میگفتند بی تردید اینان گمراهاند؛
محمدمهدی فولادوند:
و چون مؤمنان را مىديدند مىگفتند اينها (جماعتى) گمراهند،
(وَ مَا أُرْسِلُوا عَلَیْهِمْ حَافِظِینَ)
۳۳ناصر مکارم شیرازی:
در حالى كه آنها مأموريت مراقبت مؤمنان را نداشتند.
حسین انصاریان:
و حال آنکه کافران را بر مؤمنان نگهبان و مراقب نفرستاده بودند (که مراقب هدایت و گمراهی آنان باشند.)
محمدمهدی فولادوند:
و حال آنكه آنان براى بازرسى (كار)شان فرستاده نشده بودند.
(فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُواْ مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ)
۳۴ناصر مکارم شیرازی:
ولى امروز مؤمنان به كافران مىخندند،
حسین انصاریان:
پس امروز همواره مؤمنان به کافران میخندند.
محمدمهدی فولادوند:
و(لى) امروز مؤمنانند كه بر كافران خنده مىزنند.