گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ)
ناصر مکارم شیرازی:
به نام خداوند بخشنده مهربان
حسین انصاریان:
به نام خداوند رحمتگر مهربان
محمدمهدی فولادوند:
به نام خداوند رحمتگر مهربان
(عَبَسَ وَ تَوَلَّی)
۱ناصر مکارم شیرازی:
چهره در هم كشيد و روى بر تافت،
حسین انصاریان:
چهره در هم کشید و روی گردانید،
محمدمهدی فولادوند:
چهره در هم كشيد و روى گردانيد،
(أَن جَاءهُ الْأَعْمَی)
۲ناصر مکارم شیرازی:
از اينكه نابينايى به سراغ او آمد.
حسین انصاریان:
از اینکه آن مرد نابینا نزد او آمد!
محمدمهدی فولادوند:
كه آن مرد نابينا پيش او آمد.
(وَ مَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّی)
۳ناصر مکارم شیرازی:
تو چه مىدانى شايد او تقوا پيشه كند،
حسین انصاریان:
تو چه میدانی شاید او (در پرتو تعالیم اسلام از آلودگی) پاک و پاکیزه شود،
محمدمهدی فولادوند:
و تو چه دانى شايد او به پاكى گرايد،
(أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّکْرَی)
۴ناصر مکارم شیرازی:
يا متذكّر گردد و اين تذكّر به حال او مفيد باشد.
حسین انصاریان:
یا متذکّر (حقایق) گردد و آن تذکر او را سود دهد؛
محمدمهدی فولادوند:
يا پند پذيرد و اندرز سودش دهد.
(أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَی)
۵ناصر مکارم شیرازی:
امّا آن كس كه خود را توانگر مىبيند،
حسین انصاریان:
اما کسی که خود را ثروتمند نشان میدهد،
محمدمهدی فولادوند:
اما آن كس كه خود را بىنياز مىپندارد،
(فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّی)
۶ناصر مکارم شیرازی:
تو به او روى مىآورى،
حسین انصاریان:
تو به او روی میآوری (و نسبت به وی اهتمام میورزی)،
محمدمهدی فولادوند:
تو بدو مىپردازى،
(وَ مَا عَلَیْکَ أَلَّا یَزَّکَّی)
۷ناصر مکارم شیرازی:
در حالى كه اگر او تقوا پيشه نكند چيزى بر تو نيست.
حسین انصاریان:
در حالی که اگر او نخواهد خود را (از آلودگیهای باطنی و عملی) پاک کند تکلیفی بر عهده تو (نسبت به او) نیست؛
محمدمهدی فولادوند:
با آنكه اگر پاک نگردد بر تو (مسؤوليتى) نيست.
(وَ أَمَّا مَن جَاءکَ یَسْعَی)
۸ناصر مکارم شیرازی:
اما كسى كه به سراغ تو مىآيد و كوشش مىكند،
حسین انصاریان:
و اما آنکه شتابان نزد تو آمد،
محمدمهدی فولادوند:
و اما آن كس كه شتابان پيش تو آمد،
(وَ هُوَ یَخْشَی)
۹ناصر مکارم شیرازی:
و از خدا ترسان است،
حسین انصاریان:
در حالی که (از پروردگارش) میترسد،
محمدمهدی فولادوند:
در حالى كه (از خدا) مىترسيد،
(فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّی)
۱۰ناصر مکارم شیرازی:
تو از او غافل مىشوى!
حسین انصاریان:
تو (با روی گردانی) از او به دیگران میپردازی.
محمدمهدی فولادوند:
تو از او به ديگران مىپردازى.
(کَلَّا إِنَّهَا تَذْکِرَةٌ)
۱۱ناصر مکارم شیرازی:
هرگز چنين نيست (كه آنها مىپندارند)؛ اين قرآن براى همه تذكر و يادآورى است
حسین انصاریان:
این چنین (برخوردی شایسته) نیست، بی تردید این آیات قرآن مایه پند است.
محمدمهدی فولادوند:
زنهار (چنين مكن) اين (آيات) پندى است.
(فَمَن شَاء ذَکَرَهُ)
۱۲ناصر مکارم شیرازی:
و هر كس بخواهد از آن پند مىگيرد.
حسین انصاریان:
پس هرکه خواست از آن پند گیرد،
محمدمهدی فولادوند:
تا هر كه خواهد از آن پند گيرد،
(فِی صُحُفٍ مُّکَرَّمَةٍ)
۱۳ناصر مکارم شیرازی:
در الواح پر ارزشى
حسین انصاریان:
در صحیفههایی است ارزشمند
محمدمهدی فولادوند:
در صحيفه هايى ارجمند،
(مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ)
۱۴ناصر مکارم شیرازی:
والا قدر و پاكيزه،
حسین انصاریان:
بلند مرتبه و پاکیزه،
محمدمهدی فولادوند:
والا و پاکشده،
(بِأَیْدِی سَفَرَةٍ)
۱۵ناصر مکارم شیرازی:
به دست سفيرانى
حسین انصاریان:
در دست سفیرانی
محمدمهدی فولادوند:
به دست فرشتگانى
(کِرَامٍ بَرَرَةٍ)
۱۶ناصر مکارم شیرازی:
والا مقام و فرمانبردار و نيكوكار!
حسین انصاریان:
بزرگوار و نیکوکار.
محمدمهدی فولادوند:
ارجمند و نيكوكار.
(قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَکْفَرَهُ)
۱۷ناصر مکارم شیرازی:
مرگ بر اين انسان، چقدر ناسپاس است!
حسین انصاریان:
مرگ بر انسان، چه کافر و ناسپاس است!
محمدمهدی فولادوند:
كشته باد انسان، چه ناسپاس است!
(مِنْ أَیِّ شَیْءٍ خَلَقَهُ)
۱۸ناصر مکارم شیرازی:
مگر خداوند او را از چه چيز آفريده است؟!
حسین انصاریان:
(خدا) او را از چه چیز آفریده؟
محمدمهدی فولادوند:
او را از چه چيز آفريده است؟
(مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ)
۱۹ناصر مکارم شیرازی:
او را از نطفه ناچيزى آفريد، سپس اندازهگيرى كرد و موزون ساخت،
حسین انصاریان:
از نطفهای (ناچیز و بی مقدار) آفریده است، پس او را (در ذات، صفات و اندام) اندازه لازم عطا کرد.
محمدمهدی فولادوند:
از نطفهاى خلقش كرد و اندازه مقررش بخشيد.
(ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ)
۲۰ناصر مکارم شیرازی:
سپس راه سعادت را براى او آسان كرد.
حسین انصاریان:
آن گاه راه (هدایت، سعادت، خیر و طاعت) را برایش آسان ساخت.
محمدمهدی فولادوند:
سپس راه را بر او آسان گردانيد.
(ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ)
۲۱ناصر مکارم شیرازی:
بعد او را ميراند و در قبر نهاد،
حسین انصاریان:
سپس او را میراند و در گور نهاد،
محمدمهدی فولادوند:
آنگاه به مرگش رسانيد و در قبرش نهاد،
(ثُمَّ إِذَا شَاء أَنشَرَهُ)
۲۲ناصر مکارم شیرازی:
پس هرگاه بخواهد او را زنده مىكند.
حسین انصاریان:
و سپس چون بخواهد او را زنده میکند.
محمدمهدی فولادوند:
سپس چون بخواهد او را برانگيزد.
(کَلَّا لَمَّا یَقْضِ مَا أَمَرَهُ)
۲۳ناصر مکارم شیرازی:
هرگز (چنين نيست كه او مىپندارد)؛ او هنوز آنچه را خدا فرمان داده، اطاعت نكرده است.
حسین انصاریان:
این چنین نیست (که وظیفهاش را انجام داده باشد) هنوز آنچه را به او دستور داده به جا نیاورده است.
محمدمهدی فولادوند:
ولى نه هنوز آنچه را به او دستور داده به جاى نياورده است.
(فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَی طَعَامِهِ)
۲۴ناصر مکارم شیرازی:
انسان بايد به غذاى خويش و آفرينش آن بنگرد!
حسین انصاریان:
پس انسان باید به خوراکش با تأمل بنگرد!
محمدمهدی فولادوند:
پس انسان بايد به خوراک خود بنگرد!
(أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاء صَبًّا)
۲۵ناصر مکارم شیرازی:
ما آب فراوان از آسمان فرو ريختيم،
حسین انصاریان:
که ما (از آسمان) آب فراوانی فرو ریختیم.
محمدمهدی فولادوند:
كه ما آب را به صورت بارشى فرو ريختيم.
(ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا)
۲۶ناصر مکارم شیرازی:
سپس زمين را از هم شكافتيم،
حسین انصاریان:
سپس زمین را (به صورتی سودمند) از هم شکافتیم.
محمدمهدی فولادوند:
آنگاه زمين را با شكافتنى (لازم) شكافتيم.
(فَأَنبَتْنَا فِیهَا حَبًّا)
۲۷ناصر مکارم شیرازی:
و در آن دانههاى فراوانى رويانديم،
حسین انصاریان:
پس در آن دانههای فراوانی رویاندیم،
محمدمهدی فولادوند:
پس در آن دانه رويانيديم،
(وَ عِنَبًا وَ قَضْبًا)
۲۸ناصر مکارم شیرازی:
و انگور و سبزى بسيار،
حسین انصاریان:
و انگور و سبزیجات،
محمدمهدی فولادوند:
و انگور و سبزى،
(وَ زَیْتُونًا وَ نَخْلًا)
۲۹ناصر مکارم شیرازی:
و زيتون و نخل فراوان،
حسین انصاریان:
و زیتون و درخت خرما،
محمدمهدی فولادوند:
و زيتون و درخت خرما،
(وَ حَدَائِقَ غُلْبًا)
۳۰ناصر مکارم شیرازی:
و باغهاى پر درخت،
حسین انصاریان:
و بوستانهای پر از درخت تناور و بزرگ،
محمدمهدی فولادوند:
و باغهاى انبوه،
(وَ فَاکِهَةً وَ أَبًّا)
۳۱ناصر مکارم شیرازی:
و ميوه و چراگاه
حسین انصاریان:
و میوه و چراگاه،
محمدمهدی فولادوند:
و ميوه و چراگاه،
(مَّتَاعًا لَّکُمْ وَ لِأَنْعَامِکُمْ)
۳۲ناصر مکارم شیرازی:
تا وسيلهاى براى بهرهگيرى شما و چهارپايانتان باشد.
حسین انصاریان:
تا مایه برخورداری شما و دامهایتان باشد.
محمدمهدی فولادوند:
(تا وسيله) استفاده شما و دامهايتان باشد.
(فَإِذَا جَاءتِ الصَّاخَّةُ)
۳۳ناصر مکارم شیرازی:
هنگامى كه صيحه رستاخيز بيايد،
حسین انصاریان:
پس زمانی که آن بانگ هولناک و مهیب در رسد،
محمدمهدی فولادوند:
پس چون فرياد گوشخراش در رسد،
(یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ)
۳۴ناصر مکارم شیرازی:
در آن روز انسان از برادر خود مىگريزد،
حسین انصاریان:
روزی که آدمی فرار میکند، از برادرش،
محمدمهدی فولادوند:
روزى كه آدمى از برادرش،
(وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ)
۳۵ناصر مکارم شیرازی:
و از مادر و پدرش،
حسین انصاریان:
و از مادر و پدرش،
محمدمهدی فولادوند:
و از مادرش و پدرش،
(وَ صَاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ)
۳۶ناصر مکارم شیرازی:
و همسر و فرزندانش؛
حسین انصاریان:
و از همسر و فرزندانش.
محمدمهدی فولادوند:
و از همسرش و پسرانش مىگريزد.
(لِکُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ)
۳۷ناصر مکارم شیرازی:
آن روز هر كدام از آنها وضعى دارد كه او را كاملًا به خود مشغول مىسازد.
حسین انصاریان:
در آن روز هر کسی از آنان را کاری است که او را به خود مشغول میکند (تا جایی که نمیگذارد به چیز دیگری بپردازد.)
محمدمهدی فولادوند:
در آن روز هر كسى از آنان را كارى است كه او را به خود مشغول مىدارد.
(وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ)
۳۸ناصر مکارم شیرازی:
چهرههايى در آن روز گشاده و نورانى است.
حسین انصاریان:
در آن روز چهرههایی درخشان و نورانی است.
محمدمهدی فولادوند:
در آن روز چهرههايى درخشانند.
(ضَاحِکَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ)
۳۹ناصر مکارم شیرازی:
خندان و مسرور است؛
حسین انصاریان:
خندان و خوشحال.
محمدمهدی فولادوند:
خندان (و) شادانند.
(وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ)
۴۰ناصر مکارم شیرازی:
و صورتهايى در آن روز غبارآلود است،
حسین انصاریان:
و در آن روز چهرههایی است که بر آنان غبار نشسته،
محمدمهدی فولادوند:
و در آن روز چهرههايى است كه بر آنها غبار نشسته،
(تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ)
۴۱ناصر مکارم شیرازی:
و دود تاريكى آنها را پوشانده است،
حسین انصاریان:
(و) سیاهی و تاریکی آنان را فرا گرفته است؛
محمدمهدی فولادوند:
(و) آنها را تاريكى پوشانده است،
(أُوْلَئِکَ هُمُ الْکَفَرَةُ الْفَجَرَةُ)
۴۲ناصر مکارم شیرازی:
آنان همان كافران و فاجرانند.
حسین انصاریان:
آنان همان کافران بدکارند.
محمدمهدی فولادوند:
آنان همان كافران بدكارند.