گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
(إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًی)
۱۶ناصر مکارم شیرازی:
در آن هنگام كه پروردگارش او را در سرزمين مقدس «طوى» ندا داد (و گفت)
حسین انصاریان:
هنگامی که پروردگارش او را در وادی مقدس طوی ندا داد
محمدمهدی فولادوند:
آنگاه كه پروردگارش او را در وادى مقدس طوى ندا در داد
(اذْهَبْ إِلَی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَی)
۱۷ناصر مکارم شیرازی:
به سوى فرعون برو كه طغيان كرده است.
حسین انصاریان:
که به سوی فرعون برو؛ زیرا که طغیان کرده است.
محمدمهدی فولادوند:
به سوى فرعون برو كه وى سر برداشته است.
(فَقُلْ هَل لَّکَ إِلَی أَن تَزَکَّی)
۱۸ناصر مکارم شیرازی:
و به او بگو «آيا مىخواهى پاكيزه شوى؟!
حسین انصاریان:
پس به او بگو میخواهی (از آلودگی شرک و طغیان) پاک و پاکیزه شوی؟
محمدمهدی فولادوند:
و بگو آيا سر آن دارى كه به پاكيزگى گرايى؟
(وَ أَهْدِیَکَ إِلَی رَبِّکَ فَتَخْشَی)
۱۹ناصر مکارم شیرازی:
و من تو را به سوى پروردگارت هدايت كنم تا از نافرمانى او بترسى؟!
حسین انصاریان:
من تو را به سوی پروردگارت راهنمایی میکنم تا از او بترسی (و از طغیان دست برداری.)
محمدمهدی فولادوند:
و تو را به سوى پروردگارت راه نمايم تا پروا بدارى،
(فَأَرَاهُ الْآیَةَ الْکُبْرَی)
۲۰ناصر مکارم شیرازی:
سپس موسى بزرگترين معجزه را به او نشان داد.
حسین انصاریان:
پس آن معجزه بزرگتر را به او نشان داد.
محمدمهدی فولادوند:
پس معجزه بزرگ (خود) را بدو نمود.
(فَکَذَّبَ وَ عَصَی)
۲۱ناصر مکارم شیرازی:
امّا او تكذيب و عصيان كرد.
حسین انصاریان:
ولی (او آن را) تکذیب کرد و سرپیچی نمود.
محمدمهدی فولادوند:
و(لى فرعون) تكذيب نمود و عصيان كرد.
(ثُمَّ أَدْبَرَ یَسْعَی)
۲۲ناصر مکارم شیرازی:
سپس روى گردان شد و براى محو آيين حق تلاش نمود!
حسین انصاریان:
سپس (به حق) پشت کرد (و برای نابودی موسی) به تلاش برخاست!
محمدمهدی فولادوند:
سپس پشت كرد (و) به كوشش برخاست!
(فَحَشَرَ فَنَادَی)
۲۳ناصر مکارم شیرازی:
و ساحران را جمع كرد و مردم را دعوت نمود.
حسین انصاریان:
پس (قومش را) گرد آورد، و ندا داد،
محمدمهدی فولادوند:
و گروهى را فراهم آورد (و) ندا در داد،
(فَقَالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَی)
۲۴ناصر مکارم شیرازی:
و گفت «من پروردگار برتر شما هستم.»
حسین انصاریان:
و گفت من پروردگار بزرگتر شما هستم.
محمدمهدی فولادوند:
و گفت پروردگار بزرگتر شما منم.
(فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَکَالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَی)
۲۵ناصر مکارم شیرازی:
از اين رو خداوند او را به عذاب آخرت و دنيا گرفتار ساخت.
حسین انصاریان:
پس خدا هم (به کیفر این ادعای نابجا) او را به عذاب آخرت و دنیا دچار ساخت.
محمدمهدی فولادوند:
و خدا (هم) او را به كيفر دنيا و آخرت گرفتار كرد.
(إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِّمَن یَخْشَی)
۲۶ناصر مکارم شیرازی:
به يقين در اين عبرتى است براى كسى كه از نافرمانى خدا بترسد.
حسین انصاریان:
بیتردید در این سرگذشت برای کسی که (از عذاب خدا) بترسد عبرتی است.
محمدمهدی فولادوند:
در حقيقت براى هر كس كه (از خدا) بترسد در اين (ماجرا) عبرتى است.
(أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا)
۲۷ناصر مکارم شیرازی:
آيا آفرينش شما بعد از مرگ مشكلتر است يا آفرينش آسمان كه خداوند آن را بنا نهاد؟!
حسین انصاریان:
آیا آفریدن شما (پس از مرگ) دشوارتر است یا آسمان که او آن را بنا کرد؟
محمدمهدی فولادوند:
آيا آفرينش شما دشوارتر است يا آسمانى كه (او) آن را برپا كرده است؟
(رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا)
۲۸ناصر مکارم شیرازی:
سقف آن رابرافراشت و آن را نظام بخشيد،
حسین انصاریان:
سقفش را برافراشت، پس آن را درست و نیکو قرار داد،
محمدمهدی فولادوند:
سقفش را برافراشت و آن را (به اندازه معين) درست كرد،
(وَ أَغْطَشَ لَیْلَهَا وَ أَخْرَجَ ضُحَاهَا)
۲۹ناصر مکارم شیرازی:
و شبش را تاريک و روزش را آشكار نمود.
حسین انصاریان:
و شبش را تاریک و روزش را روشن ساخت،
محمدمهدی فولادوند:
و شبش را تيره و روزش را آشكار گردانيد،
(وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا)
۳۰ناصر مکارم شیرازی:
و زمين را بعد از آن گسترش داد،
حسین انصاریان:
و زمین را پس از آن گسترانید،
محمدمهدی فولادوند:
و پس از آن زمين را با غلتانيدن گسترد،
(أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَ مَرْعَاهَا)
۳۱ناصر مکارم شیرازی:
و از آن آب و گياهش را بيرون آورد،
حسین انصاریان:
و از آن آب و چراگاهش را بیرون آورد،
محمدمهدی فولادوند:
آبش و چراگاهش را از آن بيرون آورد،
(وَ الْجِبَالَ أَرْسَاهَا)
۳۲ناصر مکارم شیرازی:
و كوهها را استوار ساخت.
حسین انصاریان:
و کوهها را محکم و استوار نمود.
محمدمهدی فولادوند:
و كوهها را لنگر آن گردانيد.
(مَتَاعًا لَّکُمْ وَ لِأَنْعَامِکُمْ)
۳۳ناصر مکارم شیرازی:
همه اينها براى بهرهگيرى شما و چهارپايانتان است.
حسین انصاریان:
تا مایه بهرهوری شما و دامهایتان باشد.
محمدمهدی فولادوند:
(تا وسيله) استفاده براى شما و دامهايتان باشد.
(فَإِذَا جَاءتِ الطَّامَّةُ الْکُبْرَی)
۳۴ناصر مکارم شیرازی:
هنگامى كه آن حادثه وحشتناک بزرگ رخ دهد،
حسین انصاریان:
پس زمانی که آن حادثه بزرگتر (و غیر قابل دفع) در رسد،
محمدمهدی فولادوند:
پس آنگاه كه آن هنگامه بزرگ در رسد،
(یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنسَانُ مَا سَعَی)
۳۵ناصر مکارم شیرازی:
در آن روز انسان به ياد كوششهايش مىافتد،
حسین انصاریان:
در آن روز انسان آنچه تلاش و کوشش کرده به یاد آورد،
محمدمهدی فولادوند:
(آن) روز است كه انسان آنچه را كه در پى آن كوشيده است به ياد آورد،
(وَ بُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَن یَرَی)
۳۶ناصر مکارم شیرازی:
و دوزخ براى هر بينندهاى آشكار مىگردد.
حسین انصاریان:
و دوزخ رابرای هر بینندهای آشکار سازند،
محمدمهدی فولادوند:
و جهنم براى هر كه بيند آشكار گردد،
(فَأَمَّا مَن طَغَی)
۳۷ناصر مکارم شیرازی:
امّا آن كسى كه طغيان كرده،
حسین انصاریان:
و اما کسی که طغیان و سرکشی کرده،
محمدمهدی فولادوند:
اما هر كه طغيان كرد،
(وَ آثَرَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا)
۳۸ناصر مکارم شیرازی:
و زندگى دنيا را بر آخرت مقدّم داشته،
حسین انصاریان:
و زندگی دنیا را (بر زندگی ابد و جاوید آخرت) ترجیح داده،
محمدمهدی فولادوند:
و زندگى پست دنيا را برگزيد،
(فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَی)
۳۹ناصر مکارم شیرازی:
به يقين دوزخ جايگاه اوست.
حسین انصاریان:
پس بیتردید جایگاهش دوزخ است؛
محمدمهدی فولادوند:
پس جايگاه او همان آتش است.
(وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی)
۴۰ناصر مکارم شیرازی:
و آن كس كه از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوا باز دارد،
حسین انصاریان:
و اما کسی که از مقام و منزلت پروردگارش ترسیده و نفس را از هوا و هوس بازداشته است؛
محمدمهدی فولادوند:
و اما كسى كه از ايستادن در برابر پروردگارش هراسيد و نفس خود را از هوس باز داشت،
(فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَی)
۴۱ناصر مکارم شیرازی:
به يقين بهشت جايگاه اوست.
حسین انصاریان:
پس بیتردید جایگاهش بهشت است.
محمدمهدی فولادوند:
پس جايگاه او همان بهشت است.
(یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا)
۴۲ناصر مکارم شیرازی:
و از تو درباره قيامت مىپرسند كه در چه زمانى واقع مىشود؟
حسین انصاریان:
همواره از تو درباره قیامت میپرسند که در چه زمانی واقع میشود؟
محمدمهدی فولادوند:
درباره رستاخيز از تو مى پرسند كه فرارسيدنش چه وقت است؟
(فِیمَ أَنتَ مِن ذِکْرَاهَا)
۴۳ناصر مکارم شیرازی:
تو را با يادآورى زمان آن چه كار؟!
حسین انصاریان:
تو از بسیار یاد کردنش (و سخن گفتن درباره آن) چه به دست میآوری؟
محمدمهدی فولادوند:
تو را چه به گفتگو در آن؟
(إِلَی رَبِّکَ مُنتَهَاهَا)
۴۴ناصر مکارم شیرازی:
نهايت آن به سوى پروردگار تو است. (و هيچ كس جز خدا از زمانش آگاه نيست.)
حسین انصاریان:
نهایتش به سوی پروردگار توست (کیفیت برپا شدن و زمان وقوع و اوصافش را کسی جز خدا نمیداند.)
محمدمهدی فولادوند:
علم آن با پروردگار تو است.
(إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرُ مَن یَخْشَاهَا)
۴۵ناصر مکارم شیرازی:
تو فقط بيم دهنده كسانى هستى كه از آن مىترسند و آمادگى پذيرش دارند.
حسین انصاریان:
وظیفه تو فقط بیم دادن کسانی است که همواره از آن میترسند.
محمدمهدی فولادوند:
تو فقط كسى را كه از آن مىترسد هشدار مى دهى.
(کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحَاهَا)
۴۶ناصر مکارم شیرازی:
در آن روز كه قيامت را مىبينند احساس مىكنند كه گويا توقّفشان در دنيا و برزخ جز شامگاهى يا صبحگاهى بيشتر نبوده است.
حسین انصاریان:
گویی آنان روزی که قیامت را میبینند چنین میپندارند که در برزخ جز شامگاهی یا صبح گاه آن درنگ نکردهاند!
محمدمهدی فولادوند:
روزى كه آن را مىبينند گويى كه آنان جز شبى يا روزى درنگ نكردهاند!