گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
(خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۖ وَ قَدْ کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَی السُّجُودِ وَ هُمْ سَالِمُونَ)
۴۳ناصر مکارم شیرازی:
این در حالى است که چشمهایشان (از شدّت شرمسارى) به زیر افتاده، و ذلّت خوارى وجودشان را فرا مى گیرد; آنها پیش از این دعوت به سجود مى شدند در حالى که سالم بودند. (ولى امروز دیگر توانایى آن راندارند.)
حسین انصاریان:
دیدگانشان از شرم و حیا، فرو افتاده، خواری و ذلت آنان را فرا گیرد و اینان (در دنیا) به سجده (بر خدا) دعوت می شدند در حالی که تندرست بودند (ولی از فرمان خدا متکبرانه روی می گرداندند.)
محمدمهدی فولادوند:
ديدگانشان به زير افتاده خوارى آنان را فرو مى گيرد در حالى كه (پيش از اين) به سجده دعوت مى شدند و تندرست بودند.
(فَذَرْنِی وَ مَن یُکَذِّبُ بِهَٰذَا الْحَدِیثِ ۖ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ)
۴۴ناصر مکارم شیرازی:
اکنون مرا با آنها که این سخن را تکذیب مى کنند واگذار! ما آنان را از آن جا که نمى دانند بتدریج به سوى عذاب پیش مى بریم.
حسین انصاریان:
پس مرا با کسانی که این قرآن را انکار می کنند واگذار، به زودی ما آنان را به تدریج از آن جا که نمی دانند (به سوی عذاب) می کشانیم؛
محمدمهدی فولادوند:
پس مرا با كسى كه اين گفتار را تكذيب مى كند واگذار به تدريج آنان را به گونه اى كه در نيابند (گريبان) خواهيم گرفت.
(وَ أُمْلِی لَهُم ۚ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ)
۴۵ناصر مکارم شیرازی:
و به آنها مهلت مى دهم; چرا که نقشه و تدبیر من محکم و متین است.
حسین انصاریان:
و (البته) آنان را مهلت می دهیم (تا گناهشان را در حال بی خبری به نهایت برسانند)، بی تردید نقشه و تدبیر من استوار است.
محمدمهدی فولادوند:
و مهلتشان مى دهم زيرا تدبير من (سخت) استوار است.
(أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ)
۴۶ناصر مکارم شیرازی:
آیا تو از آنها مزدى مى طلبى که پرداختش براى آنها سنگین است؟!
حسین انصاریان:
(اینکه دعوتت را نمی پذیرند) مگر از آنان در برابر ابلاغ رسالت پاداشی می طلبی که از خسارت و زیانش سنگین بارند؟
محمدمهدی فولادوند:
آيا از آنان مزدى درخواست مى كنى و آنان خود را زير بار تاوان گرانبار مى يابند؟
(أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ)
۴۷ناصر مکارم شیرازی:
آیا اسرار غیب نزد آنهاست و آن را مى نویسند (و به یکدیگر مى دهند)؟!
حسین انصاریان:
یا غیب نزد آنان است و (آنان از روی آن) می نویسند (و خود با تکیه بر آن به ادعاهای خود یقین می کنند و به دیگران هم خبر می دهند؟)
محمدمهدی فولادوند:
يا (علم) غيب پيش آنهاست و آنها مى نويسند؟
(فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لَا تَکُن کَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَیٰ وَ هُوَ مَکْظُومٌ)
۴۸ناصر مکارم شیرازی:
پس در ابلاغ حکم پروردگارت شکیبا باش، و مانند صاحب ماهى (یونس) مَباش (که در ابلاغ حکم خدا شتاب کرد و گرفتار کیفر ترک اولى شد) در آن زمان که با نهایت اندوه خدا را خواند.
حسین انصاریان:
پس در برابر حکم و قضای پروردگارت (که هلاک کردن تدریجی این طاغیان است) شکیبا باش و مانند صاحب ماهی (یونس) مباش (که شتاب در آمدن عذاب را برای قومش خواست و به این علت در شکم ماهی محبوس شد) و در آن حال با دلی مالامال از اندوه، خدا را ندا داد.
محمدمهدی فولادوند:
پس در (امتثال) حكم پروردگارت شكيبايى ورز و مانند همدم ماهى (يونس) مباش آنگاه كه اندوه زده ندا در داد.
(لَّوْلَا أَن تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ)
۴۹ناصر مکارم شیرازی:
و اگر رحمت پروردگارش به یاریش نیامده بود، (از شکم ماهى) بیرون افکنده مى شد در حالى که نکوهیده بود.
حسین انصاریان:
اگر رحمت و لطفی از سوی پروردگارش او را در نیافته بود، یقیناً نکوهش شده به صحرایی بی آب و گیاه افکنده می شد.
محمدمهدی فولادوند:
اگر لطفى از جانب پروردگارش تدارک (حال) او نمیکرد قطعا نكوهش شده بر زمين خشک انداخته مى شد.
(فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ)
۵۰ناصر مکارم شیرازی:
ولى پروردگارش او را برگزید و از صالحان قرار داد.
حسین انصاریان:
پس پروردگارش او را برگزید و از شایستگان قرار داد.
محمدمهدی فولادوند:
پس پروردگارش وى را برگزيد و از شايستگانش گردانيد.
(وَ إِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ)
۵۱ناصر مکارم شیرازی:
نزدیک است کافران هنگامى که آیات قرآن را مى شنوند با چشم زخم خود تو را نابود سازند، و مى گویند «او به یقین دیوانه است.
حسین انصاریان:
و کافران چون قرآن را شنیدند، نزدیک بود تو را با چشمانشان بلغزانند (و از پای درآورند) و می گویند بی تردید او دیوانه است!
محمدمهدی فولادوند:
و آنان كه كافر شدند چون قرآن را شنيدند چيزى نمانده بود كه تو را چشم بزنند و مى گفتند او واقعا ديوانه اى است.
(وَ مَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ)
۵۲ناصر مکارم شیرازی:
در حالى که این (قرآن) جز تذکر (و مایه بیدارى) براى جهانیان نیست.
حسین انصاریان:
در حالی که قرآن جز مایه تذکر و پند برای جهانیان نیست.
محمدمهدی فولادوند:
و حال آنكه (قرآن) جز تذكارى براى جهانيان نيست.
۞ (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ)
ناصر مکارم شیرازی:
به نام خداوند بخشنده مهربان
حسین انصاریان:
به نام خداوند رحمتگر مهربان
محمدمهدی فولادوند:
به نام خداوند رحمتگر مهربان
(الْحَاقَّةُ)
۱ناصر مکارم شیرازی:
(روز رستاخیز) روزى است که به یقین واقع مى شود.
حسین انصاریان:
آن روز ثابت و حق (که وقوعش حتمی و تردیدناپذیر است،)
محمدمهدی فولادوند:
آن رخ دهنده،
(مَا الْحَاقَّةُ)
۲ناصر مکارم شیرازی:
چه روز واقع شدنى!
حسین انصاریان:
آن روز ثابت و حق چیست؟
محمدمهدی فولادوند:
چيست آن رخ دهنده؟
(وَ مَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ)
۳ناصر مکارم شیرازی:
تو چه مى دانى آن روز واقع شدنى چیست؟!
حسین انصاریان:
و تو چه می دانی که آن روز ثابت و حق چیست؟
محمدمهدی فولادوند:
و چه دانى كه آن رخ دهنده چيست؟
(کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عَادٌ بِالْقَارِعَةِ)
۴ناصر مکارم شیرازی:
قوم «ثمود» و «عاد» عذاب کوبنده الهى را انکار کردند (و نتیجه شومش را دیدند).
حسین انصاریان:
(قوم) ثمود و عاد آن روز کوبنده را انکار کردند؛
محمدمهدی فولادوند:
ثمود و عاد آن حادثه كوبنده را تكذيب كردند.
(فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ)
۵ناصر مکارم شیرازی:
امّا قوم «ثمود» با عذابى سرکش هلاک شدند.
حسین انصاریان:
اما قوم ثمود با عذابی سرکش هلاک شدند،
محمدمهدی فولادوند:
اما ثمود به (سزاى) سركشى (خود) به هلاكت رسيدند.
(وَ أَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ)
۶ناصر مکارم شیرازی:
و قوم «عاد» با تندبادى طغیانگر و سرد و پرصدا به هلاکت رسیدند،
حسین انصاریان:
و اما قوم عاد با تندبادی بسیار سرد و طغیان گر نابود شدند،
محمدمهدی فولادوند:
و اما عاد به (وسيله) تندبادى توفنده سركش هلاك شدند،
(سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَ ثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَی الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَیٰ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ)
۷ناصر مکارم شیرازی:
(خداوند) این تند باد (بنیان کن) را هفت شب و هشت روز پى در پى بر آنها مسلّط ساخت، و (اگر آن جا بودى) مى دیدى که آن قوم مانند تنه هاى پوسیده نخل در میان این تندباد روى زمین افتاده اند.
حسین انصاریان:
که خدا آن را هفت شب و هشت روز پی در پی بر آنان مسلط کرد و (اگر آنجا بودی) می دیدی که آنان مانند تنه های پوسیده و پوک درختان خرما روی زمین افتاده (و هلاک شده اند.)
محمدمهدی فولادوند:
(كه خدا) آن را هفت شب و هشت روز پياپى بر آنان بگماشت در آن (مدت) مردم را فرو افتاده مى ديدى گويى آنها تنه هاى نخلهاى ميان تهى اند.
(فَهَلْ تَرَیٰ لَهُم مِّن بَاقِیَةٍ)
۸ناصر مکارم شیرازی:
آیا کسى از آنها را باقى مى بینى؟
حسین انصاریان:
آیا از آنان هیچ باقی مانده ای می بینی؟
محمدمهدی فولادوند:
آيا از آنان كسى را بر جاى مى بينى؟