گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
(سَنَسِمُهُ عَلَی الْخُرْطُومِ)
۱۶ناصر مکارم شیرازی:
ولى ما به زودى بر بینى او داغ (ننگ) مى نهیم.
حسین انصاریان:
به زودی بر بینیِ (پر باد و خرطوم مانند)ش داغ رسوایی و خواری می نهیم.
محمدمهدی فولادوند:
زودا كه بر بينى اش داغ نهيم (و رسوايش كنيم).
(إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ)
۱۷ناصر مکارم شیرازی:
ما آنها را آزمودیم، همان گونه که «صاحبان باغ» را آزمایش کردیم، هنگامى که سوگند خوردند که میوه هاى باغ را صبحگاهان (دور از چشم مستمندان) بچینند.
حسین انصاریان:
بی تردید ما آنان را (که در مکه بودند) آزمودیم همان گونه که صاحبان آن باغ را (در منطقه یمن) آزمودیم، هنگامی که سوگند خوردند که صبحگاهان حتماً میوه های باغ را بچینند،
محمدمهدی فولادوند:
ما آنان را همان گونه كه باغداران را آزموديم مورد آزمايش قرار داديم آنگاه كه سوگند خوردند كه صبح برخيزند و (ميوه) آن (باغ) را حتما بچينند.
(وَ لَا یَسْتَثْنُونَ)
۱۸ناصر مکارم شیرازی:
و هیچ (کس را) از آن استثنا نکنند;
حسین انصاریان:
و چیزی از آن را (برای تهیدستان و نیازمندان) استثنا نکردند.
محمدمهدی فولادوند:
و(لى) ان شاء الله نگفتند.
(فَطَافَ عَلَیْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّکَ وَ هُمْ نَائِمُونَ)
۱۹ناصر مکارم شیرازی:
امّا عذابى فراگیر از سوى پروردگارت (شب هنگام) بر باغ آنها فرود آمد در حالى که آنان در خواب بودند،
حسین انصاریان:
پس در حالی که صاحبان باغ در خواب بودند، بلایی فراگیر از سوی پروردگارت آن باغ را فرا گرفت.
محمدمهدی فولادوند:
پس در حالى كه آنان غنوده بودند بلايى از جانب پروردگارت بر آن (باغ) به گردش در آمد.
(فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ)
۲۰ناصر مکارم شیرازی:
و آن باغ (سرسبز) همچون شب سیاه و ظلمانى شد.
حسین انصاریان:
پس (آن باغ) به صورت شبی تاریک درآمد (و جز خاکستر چیزی در آن دیده نمی شد!)
محمدمهدی فولادوند:
و (باغ) آفت زده (و زمين باير) گرديد.
(فَتَنَادَوْا مُصْبِحِینَ)
۲۱ناصر مکارم شیرازی:
صبحگاهان یکدیگر را صدا زدند،
حسین انصاریان:
و هنگام صبح یکدیگر را آواز دادند،
محمدمهدی فولادوند:
پس (باغداران) بامدادان يكديگر را صدا زدند،
(أَنِ اغْدُوا عَلَیٰ حَرْثِکُمْ إِن کُنتُمْ صَارِمِینَ)
۲۲ناصر مکارم شیرازی:
که اکنون به سوى کشتزار و باغ خود حرکت کنید اگر قصد چیدن میوه ها را دارید.
حسین انصاریان:
که اگر قصد چیدن میوه دارید بامدادان به سوی کشتزار و باغتان حرکت کنید؛
محمدمهدی فولادوند:
كه اگر ميوه مىچينيد بامدادان به سوى كشت خويش رويد.
(فَانطَلَقُوا وَ هُمْ یَتَخَافَتُونَ)
۲۳ناصر مکارم شیرازی:
آنها حرکت کردند در حالى که آهسته با هم مى گفتند
حسین انصاریان:
پس به راه افتادند در حالی که آهسته به هم می گفتند
محمدمهدی فولادوند:
پس به راه افتادند و آهسته به هم مى گفتند
(أَن لَّا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُم مِّسْکِینٌ)
۲۴ناصر مکارم شیرازی:
«مواظب باشید امروز حتى یک فقیر در آن باغ بر شما وارد نشود.»
حسین انصاریان:
امروز نباید نیازمندی در این باغ بر شما وارد شود.
محمدمهدی فولادوند:
كه امروز نبايد در باغ بينوايى بر شما در آيد.
(وَ غَدَوْا عَلَیٰ حَرْدٍ قَادِرِینَ)
۲۵ناصر مکارم شیرازی:
(آرى) آنها صبحگاهان تصمیم داشتند که با قدرت از مستمندان جلوگیرى کنند.
حسین انصاریان:
و بامدادان به قصد اینکه تهیدستان را محروم گذارند به سوی باغ روان شدند.
محمدمهدی فولادوند:
و صبحگاهان در حالى كه خود را بر منع (بينوايان) توانا مى ديدند رفتند.
(فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ)
۲۶ناصر مکارم شیرازی:
هنگامى که (وارد باغ شدند و) آن را دیدند گفتند «حقاً ما گمراهیم.
حسین انصاریان:
پس چون (به باغ رسیدند و آن را نابود) دیدند، گفتند یقیناً ما گمراه بوده ایم (که چنان تصمیم خلاف حقّی درباره مستمندان و تهیدستان گرفتیم.)
محمدمهدی فولادوند:
و چون (باغ) را ديدند گفتند قطعا ما راه گم كرده ايم.
(بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ)
۲۷ناصر مکارم شیرازی:
بلکه ما محرومیم (و همه چیز از دست ما رفته).
حسین انصاریان:
بلکه ما (از لطف خدا هم) محرومیم.
محمدمهدی فولادوند:
(نه) بلكه ما محروميم.
(قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ لَوْ لَا تُسَبِّحُونَ)
۲۸ناصر مکارم شیرازی:
آنکه از همه آنها عاقلتر بود گفت «آیا به شما نگفتم چرا تسبیح خدا نمى گویید؟!»
حسین انصاریان:
عاقل ترینشان گفت آیا به شما نگفتم که چرا خدا را (به پاک بودن از هر عیب و نقصی) یاد نمی کنید (و چرا او را از انتقام گرفتن درمانده می دانید؟!)
محمدمهدی فولادوند:
خردمندترينشان گفت آيا به شما نگفتم چرا خدا را به پاكى نمى ستاييد؟
(قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ)
۲۹ناصر مکارم شیرازی:
گفتند «منزّه است پروردگار ما، به یقین ما ستمکار بودیم.»
حسین انصاریان:
گفتند پروردگارا! تو را به پاکی می ستاییم، مسلماً ما ستمکار بوده ایم.
محمدمهدی فولادوند:
گفتند پروردگارا تو را به پاكى مى ستاييم ما واقعا ستمگر بوديم.
(فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَیٰ بَعْضٍ یَتَلَاوَمُونَ)
۳۰ناصر مکارم شیرازی:
سپس رو به یکدیگر کرده به سرزنش هم پرداختند،
حسین انصاریان:
پس به یکدیگر رو کرده به سرزنش و ملامت هم پرداختند.
محمدمهدی فولادوند:
پس بعضيشان رو به بعضى ديگر آوردند و همديگر را به نكوهش گرفتند.
(قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا طَاغِینَ)
۳۱ناصر مکارم شیرازی:
(و فریادشان بلند شد) گفتند «واى بر ما که طغیانگر بودیم!
حسین انصاریان:
گفتند وای بر ما که طغیان گر بوده ایم.
محمدمهدی فولادوند:
گفتند اى واى بر ما كه سركش بوده ايم.
(عَسَیٰ رَبُّنَا أَن یُبْدِلَنَا خَیْرًا مِّنْهَا إِنَّا إِلَیٰ رَبِّنَا رَاغِبُونَ)
۳۲ناصر مکارم شیرازی:
امیدواریم پروردگارمان (ما را ببخشد و) بهتر ازآن به جاى آن به ما بدهد، چرا که ما به سوى پروردگارمان روى آوردیم.»
حسین انصاریان:
امید است پروردگارمان بهتر از آن را به ما عوض دهد چون ما (از هر چیزی دل بریدیم و) به پروردگارمان راغب و علاقه مندیم.
محمدمهدی فولادوند:
اميد است كه پروردگار ما بهتر از آن را به ما عوض دهد زيرا ما به پروردگارمان مشتاقيم.
(کَذَٰلِکَ الْعَذَابُ ۖ وَ لَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ ۚ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ)
۳۳ناصر مکارم شیرازی:
این گونه است عذاب (خداوند در دنیا)، و عذاب آخرت از آن بزرگتر است اگر مى دانستند.
حسین انصاریان:
چنین است عذاب (دنیا) و عذاب آخرت اگر معرفت و آگاهی داشتند، بزرگ تر است.
محمدمهدی فولادوند:
عذاب (دنيا) چنين است و عذاب آخرت اگر مى دانستند قطعا بزرگتر خواهد بود.
(إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ)
۳۴ناصر مکارم شیرازی:
به یقین براى پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغهاى پرنعمت بهشتى است.
حسین انصاریان:
بی تردید برای پرهیزکاران نزد پروردگارشان بهشت های پرنعمت است.
محمدمهدی فولادوند:
براى پرهيزگاران نزد پروردگارشان باغستانهاى پر ناز و نعمت است.
(أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ)
۳۵ناصر مکارم شیرازی:
آیا مؤمنان را همچون مجرمان قرار دهیم؟!
حسین انصاریان:
آیا ما تسلیم شدگان (به فرمان ها و احکام خود) را چون مجرمان قرار می دهیم؟
محمدمهدی فولادوند:
پس آيا فرمانبرداران را چون بدكاران قرار خواهيم داد؟
(مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ)
۳۶ناصر مکارم شیرازی:
شما را چه مى شود؟! چگونه داورى مى کنید؟!
حسین انصاریان:
شما را چه شده؟ چگونه داوری می کنید؟!
محمدمهدی فولادوند:
شما را چه شده؟ چگونه داورى مى كنيد؟
(أَمْ لَکُمْ کِتَابٌ فِیهِ تَدْرُسُونَ)
۳۷ناصر مکارم شیرازی:
آیا کتابى دارید که از آن درس مى گیرید،
حسین انصاریان:
آیا شما را کتابی (آسمانی از نزد خدا) ست که در آن می خوانید،
محمدمهدی فولادوند:
يا شما را كتابى هست كه در آن فرا مى گيريد،
(إِنَّ لَکُمْ فِیهِ لَمَا تَخَیَّرُونَ)
۳۸ناصر مکارم شیرازی:
که در آن آمده است هر چه را بخواهید مى توانید انتخاب کنید؟!
حسین انصاریان:
که در آن جهان هر چه را شما بخواهید و انتخاب کنید برای شما خواهد بود؟!
محمدمهدی فولادوند:
كه هر چه را برمى گزينيد براى شما در آن خواهد بود؟
(أَمْ لَکُمْ أَیْمَانٌ عَلَیْنَا بَالِغَةٌ إِلَیٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ ۙ إِنَّ لَکُمْ لَمَا تَحْکُمُونَ)
۳۹ناصر مکارم شیرازی:
یا این که عهد مستمرى تا روز قیامت بر ما دارید که هرچه را حکم کنید براى شما باشد؟!
حسین انصاریان:
یا شما را بر ما تا روز قیامت پیمان و سوگند استواری است که هر چه را به سود خود حکم کنید ویژه شماست؟!
محمدمهدی فولادوند:
يا اينكه شما تا روز قيامت (از ما) سوگندهايى رسا گرفته ايد كه هر چه دلتان خواست حكم كنيد؟!
(سَلْهُمْ أَیُّهُم بِذَٰلِکَ زَعِیمٌ)
۴۰ناصر مکارم شیرازی:
از آنها بپرس کدامشان چنین چیزى را تضمین مى کند؟!
حسین انصاریان:
از آنان بپرس کدامشان ضامن آن ادعاست (که مسلمان و مجرم یکسانند؟!!)
محمدمهدی فولادوند:
از آنان بپرس كدامشان ضامن اين (ادعا)يند؟!
(أَمْ لَهُم شُرَکَاءُ فَلْیَأْتُوا بِشُرَکَائِهِمْ إِن کَانُوا صَادِقِینَ)
۴۱ناصر مکارم شیرازی:
یا این که معبودانى دارند که آنها را همتاى خدا قرار داده اند (و براى آنان شفاعت مى کنند)؟! اگر راست مى گویند همتایان خود را بیاورند!
حسین انصاریان:
یا شریکانی (در ربوبیت خدا) دارند (که از آنان نزد خدا شفاعت کنند که در اجر و ثواب با مسلمانان یکسان شوند؟) پس اگر راستگویند، شریکانشان را (به میدان) آورند.
محمدمهدی فولادوند:
يا شريكانى دارند پس اگر راست مى گويند شريكانشان را بياورند.
(یَوْمَ یُکْشَفُ عَن سَاقٍ وَ یُدْعَوْنَ إِلَی السُّجُودِ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ)
۴۲ناصر مکارم شیرازی:
(به خاطر بیاورید) روزى را که هول و وحشت به نهایت مى رسد و دعوت به سجود مى شوند، امّا نمى توانند (سجده کنند).
حسین انصاریان:
(یاد کن) روزی را که کار بر آنان به شدت سخت و دشوار شود، (و آن روز که جای هیچ تکلیف و عبادتی نیست به عنوان سرزنش و ملامت) به سجده کردن دعوت شوند، ولی در خود قدرت و استطاعت (سجده کردن) نیابند!
محمدمهدی فولادوند:
روزى كه كار زار (و رهايى دشوار) شود و به سجده فرا خوانده شوند و در خود توانايى نيابند.