گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
(یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ)
۱۷ناصر مکارم شیرازی:
نوجوانانى جاودان (در شکوه و طراوت) پیوسته برگرد آنان مى گردند،
حسین انصاریان:
نوجوانانی همیشه نو جوان همواره (برای خدمت) پیرامونشان می گردند،
محمدمهدی فولادوند:
بر گردشان پسرانى جاودان (به خدمت) مى گردند،
(بِأَکْوَابٍ وَ أَبَارِیقَ وَ کَأْسٍ مِّن مَّعِینٍ)
۱۸ناصر مکارم شیرازی:
با قدحها و کوزه ها و جامهایى لبریز از شراب طهور.
حسین انصاریان:
با قدح ها و کوزه ها و جام هایی از باده ناب و پاک،
محمدمهدی فولادوند:
با جامها و آبريزها و پياله(ها)يى از باده ناب روان،
(لَّا یُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَ لَا یُنزِفُونَ)
۱۹ناصر مکارم شیرازی:
شرابى که نه از آن دردسر مى گیرند و نه مست مى شوند.
حسین انصاریان:
که از نوشیدنش نه سردرد گیرند، و نه مست و بی خرد شوند،
محمدمهدی فولادوند:
(كه) نه از آن دردسر گيرند و نه بى خرد گردند،
(وَ فَاکِهَةٍ مِّمَّا یَتَخَیَّرُونَ)
۲۰ناصر مکارم شیرازی:
و میوه هایى از هر نوع که انتخاب کنند،
حسین انصاریان:
و میوه ها از هر نوعی که اختیار کنند،
محمدمهدی فولادوند:
و ميوه از هر چه اختيار كنند،
(وَ لَحْمِ طَیْرٍ مِّمَّا یَشْتَهُونَ)
۲۱ناصر مکارم شیرازی:
و گوشت پرنده از هرگونه که مایل باشند.
حسین انصاریان:
و گوشت پرنده از هر گونه ای که بخواهند،
محمدمهدی فولادوند:
و از گوشت پرنده هر چه بخواهند،
(وَ حُورٌ عِینٌ)
۲۲ناصر مکارم شیرازی:
و همسرانى از حورالعین دارند،
حسین انصاریان:
و حوریانی چشم درشت،
محمدمهدی فولادوند:
و حوران چشم درشت،
(کَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ)
۲۳ناصر مکارم شیرازی:
همچون مروارید (در صدف) پنهان.
حسین انصاریان:
هم چون مروارید پنهان شده در صدف؛
محمدمهدی فولادوند:
مثل لؤلؤ نهان ميان صدف،
(جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ)
۲۴ناصر مکارم شیرازی:
اینها پاداشى است مطابق اعمالى که انجام مى دادند.
حسین انصاریان:
پاداشی است در برابر اعمالی که همواره انجام می دادند.
محمدمهدی فولادوند:
(اينها) پاداشى است براى آنچه میکردند.
لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَ لَا تَأْثِیمًا۲۵ناصر مکارم شیرازی:
در آنجا نه لغو و بیهوده اى مى شنوند نه سخنان گناه آلود;
حسین انصاریان:
در آنجا نه سخن بیهوده ای می شنوند، نه کلام گناه آلودی،
محمدمهدی فولادوند:
در آنجا نه بيهوده اى مى شنوند و نه (سخنى) گناه آلود،
إِلَّا قِیلًا سَلَامًا سَلَامًا۲۶ناصر مکارم شیرازی:
تنها سخنى که مى شنوند «سلام» است «سلام».
حسین انصاریان:
مگر سخنی که سلام است و سلام،
محمدمهدی فولادوند:
سخنى جز سلام و درود نيست.
(وَ أَصْحَابُ الْیَمِینِ مَا أَصْحَابُ الْیَمِینِ)
۲۷ناصر مکارم شیرازی:
و اصحاب یمین و خجستگان، چه اصحاب یمین و خجستگانى!
حسین انصاریان:
و سعادتمندان چه بلند مرتبه اند سعادتمندان!
محمدمهدی فولادوند:
و ياران راست ياران راست كدامند؟
(فِی سِدْرٍ مَّخْضُودٍ)
۲۸ناصر مکارم شیرازی:
آنها در سایه درختان «سدرِ» بى خار قرار دارند،
حسین انصاریان:
در سایه درخت سدر بی خارند،
محمدمهدی فولادوند:
در (زير) درختان كنار بى خار،
(وَ طَلْحٍ مَّنضُودٍ)
۲۹ناصر مکارم شیرازی:
و در سایه درخت (خوش رنگ و پر برگ) «طلح»،
حسین انصاریان:
و درختان موزی که میوه هایش خوشه خوشه روی هم چیده شده است،
محمدمهدی فولادوند:
و درختهاى موز كه ميوه اش خوشه خوشه روى هم چيده است،
(وَ ظِلٍّ مَّمْدُودٍ)
۳۰ناصر مکارم شیرازی:
و سایه اى گسترده،
حسین انصاریان:
و سایه ای گسترده و پایدار،
محمدمهدی فولادوند:
و سايه اى پايدار،
(وَ مَاءٍ مَّسْکُوبٍ)
۳۱ناصر مکارم شیرازی:
و در کنار آبشارها،
حسین انصاریان:
و آبی ریزان،
محمدمهدی فولادوند:
و آبى ريزان،
(وَ فَاکِهَةٍ کَثِیرَةٍ)
۳۲ناصر مکارم شیرازی:
و میوه هاى فراوان،
حسین انصاریان:
و میوه ای فراوان،
محمدمهدی فولادوند:
و ميوه اى فراوان،
(لَّا مَقْطُوعَةٍ وَ لَا مَمْنُوعَةٍ)
۳۳ناصر مکارم شیرازی:
که هرگز پایان نمى گیرد و ممنوع نمى شود،
حسین انصاریان:
که پایان نپذیرد و ممنوع نشود،
محمدمهدی فولادوند:
نه بريده و نه ممنوع،
(وَ فُرُشٍ مَّرْفُوعَةٍ)
۳۴ناصر مکارم شیرازی:
و همسرانى والا مقام.
حسین انصاریان:
و همسرانی بلند مرتبه،
محمدمهدی فولادوند:
و همخوابگانى بالا بلند،
(إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاءً)
۳۵ناصر مکارم شیرازی:
ما آنها را آفرینش نوینى بخشیدیم،
حسین انصاریان:
که ما آنان را با آفرینشی ویژه آفریدیم؛
محمدمهدی فولادوند:
ما آنان را پديد آورده ايم پديد آوردنى،
(فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْکَارًا)
۳۶ناصر مکارم شیرازی:
و همه را دوشیزه قراردادیم،
حسین انصاریان:
پس آنان را همواره دوشیزه قرار داده ایم،
محمدمهدی فولادوند:
و ايشان را دوشيزه گردانيده ايم،
(عُرُبًا أَتْرَابًا)
۳۷ناصر مکارم شیرازی:
زنانى که تنها به همسرشان عشق مىورزند (و خوش زبان و فصیح) و همسن و سالند.
حسین انصاریان:
عشقورز به شوهران، و هم سن و سال با همسران.
محمدمهدی فولادوند:
شوىدوست همسال.
(لِّأَصْحَابِ الْیَمِینِ)
۳۸ناصر مکارم شیرازی:
اینها همه براى اصحاب یمین است،
حسین انصاریان:
(همه این نعمت ها) برای سعادتمندان (است.)
محمدمهدی فولادوند:
براى ياران راست.
(ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ)
۳۹ناصر مکارم شیرازی:
که گروهى از امّتهاى نخستینند،
حسین انصاریان:
گروهی بسیار از پیشینیان،
محمدمهدی فولادوند:
كه گروهى از پيشينيانند،
(وَ ثُلَّةٌ مِّنَ الْآخِرِینَ)
۴۰ناصر مکارم شیرازی:
و گروهى از امّتهاى آخرین.
حسین انصاریان:
و گروهی بسیار از پسینیان،
محمدمهدی فولادوند:
و گروهى از متاخران،
(وَ أَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ)
۴۱ناصر مکارم شیرازی:
واصحاب شمال، چه اصحاب شمالى (که نامه اعمالشان به نشانه جرمشان به دست چپ آنها داده شده)
حسین انصاریان:
و شقاوتمندان، چه دون پایه اند شقاوتمندان!
محمدمهدی فولادوند:
و ياران چپ كدامند؟ ياران چپ!
(فِی سَمُومٍ وَ حَمِیمٍ)
۴۲ناصر مکارم شیرازی:
آنها در میان بادهاى کُشنده و آب سوزان قرار دارند،
حسین انصاریان:
در میان بادی سوزان و آبی جوشان (قرار دارند،)
محمدمهدی فولادوند:
در (ميان) باد گرم و آب داغ،
(وَ ظِلٍّ مِّن یَحْمُومٍ)
۴۳ناصر مکارم شیرازی:
و در سایه دودهاى متراکم و آتش زا!
حسین انصاریان:
و سایه ای از دودهای بسیار غلیظ و سیاه،
محمدمهدی فولادوند:
و سايه اى از دود تار،
(لَّا بَارِدٍ وَ لَا کَرِیمٍ)
۴۴ناصر مکارم شیرازی:
سایه اى که نه خنک است و نه آرام بخش.
حسین انصاریان:
نه خنک است و نه آرام بخش،
محمدمهدی فولادوند:
نه خنک و نه خوش،
(إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَٰلِکَ مُتْرَفِینَ)
۴۵ناصر مکارم شیرازی:
آنها پیش از این (در عالَم دنیا) مست و مغرور نعمت بودند،
حسین انصاریان:
اینان پیش از این از نازپروردگان خود کامه و سرکش بودند،
محمدمهدی فولادوند:
اينان بودند كه پيش از اين ناز پروردگان بودند،
(وَ کَانُوا یُصِرُّونَ عَلَی الْحِنثِ الْعَظِیمِ)
۴۶ناصر مکارم شیرازی:
و همواره بر گناهان بزرگ اصرار میورزیدند،
حسین انصاریان:
و همواره بر گناهان بزرگ پافشاری داشتند،
محمدمهدی فولادوند:
و بر گناه بزرگ پافشارى میکردند،
(وَ کَانُوا یَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَ کُنَّا تُرَابًا وَ عِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ)
۴۷ناصر مکارم شیرازی:
و مىگفتند «هنگامى كه ما مُرديم و خاك و استخوان شديم، آيا برانگيخته خواهيم شد؟!
حسین انصاریان:
و پیوسته می گفتند آیا هنگامی که مردیم و خاک و استخوان شدیم، آیا به راستی برانگیخته می شویم؟!
محمدمهدی فولادوند:
و مى گفتند آيا چون مرديم و خاک و استخوان شديم واقعا (باز) زنده مى گرديم؟
(أَ وَ آبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ)
۴۸ناصر مکارم شیرازی:
و آيا پدران نخستين ما (برانگيخته مىشوند)؟!
حسین انصاریان:
و آیا پدران گذشته ما نیز برانگیخته می شوند؟!
محمدمهدی فولادوند:
يا پدران گذشته ما (نيز)؟
(قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ)
۴۹ناصر مکارم شیرازی:
بگو «اوّلين و آخرين،
حسین انصاریان:
بگو بی تردید همه پیشینیان وهمه پسینیان،
محمدمهدی فولادوند:
بگو در حقيقت اولين و آخرين،
(لَمَجْمُوعُونَ إِلَی مِیقَاتِ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ)
۵۰ناصر مکارم شیرازی:
همگى در موعد روزى معين گردآورى مىشوند،
حسین انصاریان:
برای وعده گاه روزی معین گرد آورده خواهند شد.
محمدمهدی فولادوند:
قطعا همه در موعد روزى معلوم گرد آورده شوند.