گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
(وَ اضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذ ْ جَاءهَا الْمُرْسَلُونَ)
۱۳ناصر مکارم شیرازی:
و براى آنها، اصحاب شهر انطاكيه را مثال بزن هنگامى كه فرستادگان خدا به سوى آنان آمدند؛
حسین انصاریان:
و برای آنان (که با تو برخورد خصمانه دارند) اهل آن شهر را مثل بزن، هنگامی که پیامبران به آنجا آمدند،
محمدمهدی فولادوند:
(داستان) مردم آن شهرى را كه رسولان بدانجا آمدند براى آنان مثل زن.
(إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ)
۱۴ناصر مکارم شیرازی:
در آن زمان كه دو نفر از رسولان خود را به سوى آنها فرستاديم، امّا آنان فرستادگان ما را تكذيب كردند؛ پس براى تقويت آن دو، شخص سوّمى را فرستاديم؛ و آنها گفتند «ما فرستادگان خدا به سوى شما هستيم.»
حسین انصاریان:
زمانی که دو پیامبر را به سوی آنان فرستادیم، پس آن دو را انکار کردند و با پیامبر سومی آنان را تقویت کردیم، پس (همگی) گفتند ما را به سوی شما فرستاده اند.
محمدمهدی فولادوند:
آنگاه كه دو تن سوى آنان فرستاديم و(لى) آن دو را دروغزن پنداشتند تا با (فرستاده) سومين (آنان را) تاييد كرديم پس (رسولان) گفتند ما به سوى شما به پيامبرى فرستاده شده ايم.
(قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَ مَا أَنزَلَ الرَّحْمن مِن شَیْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ تَکْذِبُونَ)
۱۵ناصر مکارم شیرازی:
امّا آنان در جواب گفتند «شما جز بشرى همانند ما نيستيد، و خداوند رحمان چيزى نازل نكرده، شما فقط دروغ مىگوييد.»
حسین انصاریان:
(اهل شهر) گفتند شما جز بشرهایی مانند ما نیستید و (خدای) رحمان هیچ چیزی نازل نکرده است، شما فقط دروغ می گویید.
محمدمهدی فولادوند:
(ناباوران آن ديار) گفتند شما جز بشرى مانند ما نيستيد و (خداى) رحمان چيزى نفرستاده و شما جز دروغ نمى پردازيد.
(قَالُوا رَبُّنَا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ)
۱۶ناصر مکارم شیرازی:
فرستادگان ما گفتند «پروردگار ما مىداند كه ما قطعاً فرستادگان او به سوى شما هستيم،
حسین انصاریان:
گفتند پروردگارمان می داند که یقیناً ما به سوی شما فرستاده شده ایم،
محمدمهدی فولادوند:
گفتند پروردگار ما مى داند كه ما واقعا به سوى شما به پيامبرى فرستاده شده ايم.
(وَ مَا عَلَیْنَا إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِینُ)
۱۷ناصر مکارم شیرازی:
و بر عهده ما چيزى جز ابلاغ آشكار نيست.»
حسین انصاریان:
و بر عهده ما جز رساندن آشکار (پیام وحی) نیست.
محمدمهدی فولادوند:
و بر ما (وظيفه اى) جز رسانيدن آشكار (پيام) نيست.
(قَالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَ لَیَمَسَّنَّکُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ)
۱۸ناصر مکارم شیرازی:
آنان گفتند «ما شما را به فال بد گرفتهايم (و شما را شوم مىدانيم)، و اگر از اين سخنان دست برنداريد شما را سنگسار خواهيم كرد و عذاب دردناكى از ما به شما خواهد رسيد!
حسین انصاریان:
گفتند همانا ما شما را به شومی و فال بد گرفته ایم، اگر (از دعوت خود) باز نایستید، قطعاً شما را سنگسار می کنیم، و از سوی ما شکنجه دردناکی به شما خواهد رسید.
محمدمهدی فولادوند:
پاسخ دادند ما (حضور) شما را به شگون بد گرفته ايم اگر دست برنداريد سنگسارتان مى كنيم و قطعا عذاب دردناكى از ما به شما خواهد رسيد.
(قَالُوا طَائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَئِن ذُکِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ)
۱۹ناصر مکارم شیرازی:
فرستادگان گفتند «اگر درست بينديشيد فال بد شما با خود شماست، بلكه شما گروهى اسرافكاريد.»
حسین انصاریان:
گفتند شومی شما از خود شماست (و این شومی نتیجه کفر و طغیان و گناه است، شگفتا!) آیا اگر به شما تذکر دهند (آن تذکر سعادت بخش را به شومی و فال بد می گیرید؟ نه، شومی از ما نیست) بلکه شما مردمی تجاوزکارید.
محمدمهدی فولادوند:
(رسولان) گفتند شومى شما با خود شماست آيا اگر شما را پند دهند (باز كفر مى ورزيد) نه بلكه شما قومى اسرافكاريد.
(وَ جَاء مِنْ أَقْصَی الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَی قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ)
۲۰ناصر مکارم شیرازی:
و مردى با ايمان از دورترين نقطه شهر با شتاب آمد، گفت «اى قوم من! از فرستادگان خدا پيروى كنيد.
حسین انصاریان:
و از دورترین نقطه شهر مردی شتابان آمد، گفت ای قوم من! از این فرستادگان (خدا) پیروی کنید،
محمدمهدی فولادوند:
و (در اين ميان) مردى از دورترين جاى شهر دوان دوان آمد (و) گفت اى مردم از اين فرستادگان پيروى كنيد.
(اتَّبِعُوا مَن لاَّ یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَ هُم مُّهْتَدُونَ)
۲۱ناصر مکارم شیرازی:
از كسانى پيروى كنيد كه از شما اجر و پاداشى نمىخواهند و خود هدايت يافتهاند.
حسین انصاریان:
از کسانی پیروی کنید که پاداشی از شما نمی خواهند و آنان راه یافته اند،
محمدمهدی فولادوند:
از كسانى كه پاداشى از شما نمى خواهند و خود (نيز) بر راه راست قرار دارند پيروى كنيد.
(وَ مَا لِی لاَ أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ)
۲۲ناصر مکارم شیرازی:
چرا كسى را پرستش نكنم كه مرا آفريده، و همگى به سوى او بازگشت داده مىشويد؟!
حسین انصاریان:
و مرا چیست که (از روی یقین) کسی را نپرستم که مرا آفریده و به سوی او بازگردانده می شوید؟
محمدمهدی فولادوند:
آخر چرا كسى را نپرستم كه مرا آفريده است و (همه) شما به سوى او بازگشت مى يابيد؟
(أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن یُرِدْنِ الرَّحْمَن بِضُرٍّ لاَّ تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَ لاَ یُنقِذُونِ)
۲۳ناصر مکارم شیرازی:
آيا غير از او معبودانى را انتخاب كنم كه اگر خداوند رحمان بخواهد زيانى به من برساند، شفاعت آنها كمترين فايدهاى براى من ندارد و مرا از مجازات او نجات نخواهند داد؟!
حسین انصاریان:
آیا به جای او معبودانی را برگزینم که اگر (خدای) رحمان برای من آسیب وگزندی بخواهد نه شفاعتشان چیزی را از من دفع می کند و نه می توانند نجاتم دهند؟!
محمدمهدی فولادوند:
آيا به جاى او خدايانى را بپرستم كه اگر (خداى) رحمان بخواهد به من گزندى برساند نه شفاعتشان به حالم سود مى دهد و نه مى توانند مرا برهانند؟
(إِنِّی إِذًا لَّفِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ)
۲۴ناصر مکارم شیرازی:
اگر چنين كنم، در گمراهى آشكارى خواهم بود.
حسین انصاریان:
اگر چنین کنم، بی تردید در گمراهی آشکار خواهم بود.
محمدمهدی فولادوند:
در آن صورت من قطعا در گمراهى آشكارى خواهم بود.
(إِنِّی آمَنتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ)
۲۵ناصر مکارم شیرازی:
به همين دليل من به پروردگارتان ايمان آوردم؛ پس به سخنان من گوش فرا دهيد.»
حسین انصاریان:
(ای رسولان!) بی تردید به پروردگار شما ایمان آورده ام؛ بنابراین از من بشنوید.
محمدمهدی فولادوند:
من به پروردگارتان ايمان آوردم (اقرار) مرا بشنويد.
(قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ)
۲۶ناصر مکارم شیرازی:
سرانجام او را شهيد كردند و به او گفته شد «وارد بهشت شو.» گفت «اى كاش قوم من مىدانستند
حسین انصاریان:
(سرانجام به دست آن مشرکان شهید شد، و به او) گفته شد به بهشت درآی. گفت ای کاش قوم من معرفت و آگاهی داشتند،
محمدمهدی فولادوند:
(سرانجام به جرم ايمان كشته شد و بدو) گفته شد به بهشت درآى گفت اى كاش قوم من مى دانستند.
(بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَ جَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ)
۲۷ناصر مکارم شیرازی:
كه پروردگارم مرا آمرزيده و از گرامىداشتگان قرار داده است!»
حسین انصاریان:
به اینکه پروردگارم مرا آمرزید و از کرامت یافتگان قرارم داد.
محمدمهدی فولادوند:
كه پروردگارم چگونه مرا آمرزيد و در زمره عزيزانم قرار داد.