گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
(وَ نُمَکِّنَ لَهُم فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا کَانُوا یَحْذَرُونَ )
۶ناصر مکارم شیرازی:
و حکومتشان را در زمین استوار سازیم; و به فرعون و هامان و لشکریانشان، آنچه را از سوى آنها (بنى اسرائیل) بیم داشتند نشان دهیم.
حسین انصاریان:
و برای آنان در آن سرزمین، زمینه قدرت و حکومت آماده کنیم، و به فرعون و هامان و سپاهشان که از ایشان اند چیزی را که از آن هراسناک و در حذر بودند (و آن پیروزی بنی اسرائیل بر آنان بود) نشان دهیم.
محمدمهدی فولادوند:
و در زمين قدرتشان دهيم و (از طرفى) به فرعون و هامان و لشكريانشان آنچه را كه از جانب آنان بيمناک بودند بنمايانيم.
(وَ أَوْحَیْنَا إِلَیٰ أُمِّ مُوسَیٰ أَنْ أَرْضِعِیهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَ لَا تَخَافِی وَ لَا تَحْزَنِی ۖ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ )
۷ناصر مکارم شیرازی:
ما به مادر موسى الهام کردیم که «او را شیر ده; و هنگامى که بر (جان) او ترسیدى، وى را در دریا (ى نیل) بیفکن; و نترس و غمگین مباش، که ما او را به تو باز مى گردانیم، و او را از پیامبران قرار مى دهیم.»
حسین انصاریان:
و به مادر موسی الهام کردیم که او را شیر بده، پس هنگامی که (از سوی فرعونیان) بر او بترسی به دریایش انداز، و مترس و غمگین مباش که ما حتماً او را به تو باز می گردانیم، و او را از پیامبران قرار می دهیم.
محمدمهدی فولادوند:
و به مادر موسى وحى كرديم كه او را شير ده و چون بر او بيمناک شدى او را در نيل بينداز و مترس و اندوه مدار كه ما او را به تو بازمى گردانيم و از (زمره) پيمبرانش قرار مى دهيم.
(فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُم عَدُوًّا وَ حَزَنًا ۗ إِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ جُنُودَهُمَا کَانُوا خَاطِئِینَ )
۸ناصر مکارم شیرازی:
(هنگامى که مادرش به فرمان خدا او را به دریا افکند) خاندان فرعون او را (از آب) گرفتند، تا سرانجام دشمن آنان و مایه اندوهشان گردد! (مسلّماً) فرعون و هامان و لشکریانشان خطاکار بودند.
حسین انصاریان:
(مادرش به الهام خدا او را به دریا انداخت) پس خاندان فرعون او را (از آب) گرفتند تا سرانجام، دشمنشان و مایه اندوهشان شود. مسلماً فرعون و هامان و سپاهیان آن دو خطاکار بودند؛
محمدمهدی فولادوند:
پس خاندان فرعون او را (از آب) برگرفتند تا سرانجام دشمن (جان) آنان و مايه اندوهشان باشد آرى فرعون و هامان و لشكريان آنها خطاكار بودند.
(وَ قَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ لِّی وَ لَکَ ۖ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَیٰ أَن یَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَ هُمْ لَا یَشْعُرُونَ )
۹ناصر مکارم شیرازی:
همسر فرعون (چون دید آنها قصد کشتن کودک را دارند) گفت «او مایه روشنایى چشم من و توست! او را نکشید شاید براى ما مفید باشد، یا او را به فرزندى برگزینیم.» و آنها نمى فهمیدند (که دشمن اصلى خود را در آغوش مى پرورانند)!
حسین انصاریان:
و همسر فرعون گفت (این نوزاد) برای من و تو مایه شادمانی و خوشحالی است، او را نکشید، امید است ما را سود دهد، یا وی را به فرزندی خود بگیریم. ولی آنان آگاه نبودند (که دشمنشان را به دست خود می پرورند.)
محمدمهدی فولادوند:
و همسر فرعون گفت (اين كودک) نور چشم من و تو خواهد بود او را مكشيد شايد براى ما سودمند باشد يا او را به فرزندى بگيريم ولى آنها خبر نداشتند.
(وَ أَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَیٰ فَارِغًا ۖ إِن کَادَتْ لَتُبْدِی بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَیٰ قَلْبِهَا لِتَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ)
۱۰ناصر مکارم شیرازی:
(سرانجام) قلب مادر موسى (از همه چیز جز یاد فرزندش) تهى گشت; و اگر دل او را بوسیله ایمان (و امید) محکم نکرده بودیم، نزدیک بود مطلب را فاش کند.
حسین انصاریان:
و قلب مادر موسی (از هر چیز جز یاد فرزندش) تهی شد (و در اضطراب و نگرانی فرو رفت). اگر قلبش را (با لطف خود) محکم و استوار نکرده بودیم تا از باورکنندگان وعده ما باشد، به درستی که نزدیک بود آن (حادثه پنهانی) را فاش کند،
محمدمهدی فولادوند:
و دل مادر موسى (از هر چيز جز از فكر فرزند) تهى گشت اگر قلبش را استوار نساخته بوديم تا از ايمان آورندگان باشد چيزى نمانده بود كه آن
[۱] را افشا كند.
(وَ قَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّیهِ ۖ فَبَصُرَتْ بِهِ عَن جُنُبٍ وَ هُمْ لَا یَشْعُرُونَ )
۱۱ناصر مکارم شیرازی:
و (مادر موسى) به خواهر او گفت «در جستجو (حال) او باش.» او نیز از دور ماجرا را مشاهده کرد در حالى که آنان بى خبر بودند.
حسین انصاریان:
و به خواهر موسی گفت (اوضاع و احوال) او را پی گیری کن. پس او موسی را از دور (در آغوش فرعونیان) دید در حالی که خاندان فرعون (پی گیری او را) درک نمی کردند.
محمدمهدی فولادوند:
و به خواهر (موسى) گفت از پى او برو پس او را از دور ديد در حالى كه آنان متوجه نبودند.
۞ (وَ حَرَّمْنَا عَلَیْهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَیٰ أَهْلِ بَیْتٍ یَکْفُلُونَهُ لَکُمْ وَ هُمْ لَهُ نَاصِحُونَ )
۱۲ناصر مکارم شیرازی:
ما همه زنان شیر ده را از پیش بر او حرام کرده بودیم (تا تنها به آغوش مادر باز گردد); و خواهرش (که بى تابى مأموران فرعون را براى پیدا کردن دایه مشاهده کرد) گفت «آیا شما را به خانواده اى راهنمایى کنم که این نوزاد را براى شما کفالت مى کنند و خیرخواه او مى باشند؟!»
حسین انصاریان:
و ما پیش از آن (خوردن شیر) همه زنان شیردهنده را بر او حرام کردیم (تا پستان هیچ زنی را نگیرد،) پس (خواهرش پیش آمد و) گفت آیا می خواهید شما را به خانواده ای راهنمایی کنم که سرپرستی او را برای شما به عهده گیرند و خیرخواه او باشند؟
محمدمهدی فولادوند:
و از پيش شير دايگان را بر او حرام گردانيده بوديم پس (خواهرش آمد و) گفت آيا شما را بر خانواده اى راهنمايى كنم كه براى شما از وى سرپرستى كنند و خيرخواه او باشند.
(فَرَدَدْنَاهُ إِلَیٰ أُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَ لَا تَحْزَنَ وَ لِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لَٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ )
۱۳ناصر مکارم شیرازی:
سرانجام او را به مادرش باز گرداندیم تا چشمش روشن شود و غمگین نباشد و بداند که وعده الهى حق است; ولى بیشتر آنان نمى دانند.
حسین انصاریان:
پس او را به مادرش برگردانیم تا خوشحال و شادمان شود و اندوه نخورد و بداند که حتماً وعده خدا حق است، ولی بیشتر مردم (که محروم از بصیرت اند این حقایق را) نمی دانند.
محمدمهدی فولادوند:
پس او را به مادرش بازگردانيديم تا چشمش (بدو) روشن شود و غم نخورد و بداند كه وعده خدا درست است ولى بيشترشان نمى دانند.