گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
(فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَٰذَا إِلَٰهُکُمْ وَ إِلَٰهُ مُوسَیٰ فَنَسِیَ)
۸۸ناصر مکارم شیرازی:
و براى آنان مجسّمه گوسالهاى که صدایى همچون صداى گوساله داشت پدید آورد; و گفتند «این خداى شما، و خداى موسى است.» و او (حقیقت را) فراموش کرد (پیمانى را که با خدا بسته بود).
مهدی الهی قمشهای:
آن گاه سامرى با آن زر و زيورها مجسّمه گوسالهاى بساخت كه صدايى شگفت داشت و (با اين شعبده سامرى و پيروانش) گفتند خداى شما و خداى موسى همين گوساله است كه موسى فراموش كرده است.
حسین انصاریان:
پس برای آنان مجسمه گوسالهای که صدای گاو داشت بیرون آورد، آن گاه (او و پیروانش) گفتند این معبود شما و معبود موسی است که (موسی آن را) فراموش کرد (به این خاطر برای طلب معبود به طور رفت.)
محمدمهدی فولادوند:
پس براى آنان پيكر گوساله اى كه صدايى داشت بيرون آورد و (او و پيروانش) گفتند اين خداى شما و خداى موسى است و (پيمان خدا را) فراموش كرد.
(أَفَلَا یَرَوْنَ أَلَّا یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلًا وَ لَا یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرًّا وَ لَا نَفْعًا)
۸۹ناصر مکارم شیرازی:
آیا نمىدیدند که (این گوساله) هیچ پاسخى به آنان نمىدهد، و مالک هیچ گونه سود و زیانى براى آنها نیست؟!
مهدی الهی قمشهای:
آيا اين گوسالهپرستان نمىنگرند كه آن گوساله هيچ حرف و اثرى و هيچ خير و شرى به آنها عايد نمىسازد؟
حسین انصاریان:
پس آیا درک نمیکنند (و نمیفهمند) که (گوساله، هنگامی که آن را میخوانند) پاسخی به آنان نمیدهد و مالک و صاحب اختیار هیچ سود و زیانی برای آنان نیست؟!
محمدمهدی فولادوند:
مگر نمىبينند كه (گوساله) پاسخ سخن آنان را نمىدهد و به حالشان سود و زيانى ندارد؟
(وَ لَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ ۖ وَ إِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمَٰنُ فَاتَّبِعُونِی وَ أَطِیعُوا أَمْرِی)
۹۰ناصر مکارم شیرازی:
و پیش از آن، هارون به آنها گفته بود «اى قوم من! شما فقط به وسیله آن مورد آزمایش قرار گرفتهاید; و پروردگار شما خداوند رحمان است; پس، از من پیروى کنید، و فرمانم را اطاعت نمایید;»
مهدی الهی قمشهای:
و هارون هم پيش از آنكه موسى باز آيد به آنان گفت اى قوم، اين گوساله اسباب فتنه و امتحان شما گرديده و محققا آفريننده شما خداى مهربان است (نه اين گوساله سامرى) پس شما پيرو من شويد و امر مرا فرمان بريد.
حسین انصاریان:
و به راستی هارون پیش از این به آنان گفته بود ای قوم من! شما به وسیله این گوساله مورد امتحان قرار گرفتهاید، و بی تردید پروردگارتان (خدای) رحمان است، بنابراین از من (که پیامبر او هستم) پیروی کنید و فرمانم را اطاعت نمایید.
محمدمهدی فولادوند:
و در حقيقت هارون قبلا به آنان گفته بود اى قوم من شما به وسيله اين (گوساله) مورد آزمايش قرار گرفتهايد و پروردگار شما (خداى) رحمان است پس مرا پيروى كنيد و فرمان مرا پذيرا باشيد.
(قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَیْهِ عَاکِفِینَ حَتَّیٰ یَرْجِعَ إِلَیْنَا مُوسَیٰ)
۹۱ناصر مکارم شیرازی:
ولى آنها گفتند «ما همچنان گِردِ آن مىمانیم (و آن را پرستش مىکنیم) تا موسى به سوى ما بازگردد.»
مهدی الهی قمشهای:
قوم گفتند ما بر اين پرستش گوساله ثابت هستيم تا وقتى كه موسى به سوى ما بازگردد.
حسین انصاریان:
گفتند ما همواره بر پرستیدن گوساله باقی میمانیم تا موسی به سوی ما باز گردد.
محمدمهدی فولادوند:
گفتند ما هرگز از پرستش آن دست بر نخواهيم داشت تا موسى به سوى ما بازگردد.
(قَالَ یَا هَارُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا)
۹۲ناصر مکارم شیرازی:
(هنگامى که موسى بازگشت)، گفت «اى هارون! هنگامى که دیدى آنها گمراه شدند، چه چیز مانع بود
مهدی الهی قمشهای:
موسى (چون بازگشت با عتاب به هارون) گفت اى هارون مانع تو چه بود كه چون ديدى كه قوم گمراه شدند،
حسین انصاریان:
(هنگامی که موسی بازگشت، به هارون) گفت ای هارون! وقتی دیدی آنان گمراه شدند چه چیز تو را مانع شد،
محمدمهدی فولادوند:
(موسى) گفت اى هارون وقتى ديدى آنها گمراه شدند چه چيز مانع تو شد.
(أَلَّا تَتَّبِعَنِ ۖ أَفَعَصَیْتَ أَمْرِی )
۹۳ناصر مکارم شیرازی:
که از من پیروى کنى؟! آیا فرمان مرا عصیان نمودى؟!»
مهدی الهی قمشهای:
از پى من نيامدى؟ آيا نافرمانى امر من كردى؟!
حسین انصاریان:
از اینکه مرا (در برخورد شدید با گمراهان) پیروی کنی؟ آیا از فرمان من سرپیچی کردی؟
محمدمهدی فولادوند:
كه از من پيروى كنى آيا از فرمانم سر باز زدى؟
(قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِیوَ لَا بِرَأْسِی ۖ إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی)
۹۴ناصر مکارم شیرازی:
(هارون) گفت «اى فرزند مادرم! (اى برادر!) ریش و سر مرا مگیر! زیرا من ترسیدم بگویى تو میان بنى اسرائیل تفرقه انداختى، و سفارش مرا مراعات نکردى.»
مهدی الهی قمشهای:
هارون گفت اى برادر مهربان (بر من قهر و عتاب مكن و) سر و ريش من مگير، ترسيدم بگويى تو ميان بنى اسرائيل تفرقه انداختى و به سخنم وقعى ننهادى.
حسین انصاریان:
گفت ای پسر مادرم! نه ریش مرا بگیر و نه سرم را، من ترسیدم که بگویی میان بنی اسرائیل تفرقه و جدایی انداختی و سفارش مرا (در حفظ وحدت بنی اسرائیل) رعایت نکردی.
محمدمهدی فولادوند:
گفت اى پسر مادرم نه ريش مرا بگير و نه (موى) سرم را من ترسيدم بگويى ميان بنى اسرائيل تفرقه انداختى و سخنم را مراعات نكردى.
(قَالَ فَمَا خَطْبُکَ یَا سَامِرِیُّ)
۹۵ناصر مکارم شیرازی:
(موسى رو به سامرى کرد و) گفت «تو چرا این کار را کردى اى سامرى؟!»
مهدی الهی قمشهای:
آن گاه موسى گفت اى سامرى اين فتنه چه بود كه تو برپا كردى؟
حسین انصاریان:
(موسی) گفت ای سامری! سبب کار (بسیار خطرناک) تو چه بود؟
محمدمهدی فولادوند:
(موسى) گفت اى سامرى منظور تو چه بود؟
(قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَاوَ کَذَٰلِکَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی)
۹۶ناصر مکارم شیرازی:
گفت «من چیزى دیدم که آنها آن را ندیدند; من قسمتى از آثار (و در پاى) فرستاده (خدا، جبرئیل) را گرفتم، سپس آن را (در درون گوساله) افکندم، و این کارى بود که (هواى) نفس من در نظرم جلوه داد.»
مهدی الهی قمشهای:
سامرى گفت من چيزى را ديدم كه قوم نديدند، من مشتى خاک از اثر قدم رسول (حق، جبرئيل) برگرفته و (در گوساله) ريختم و نفس من چنين (فتنه انگيزى را) به نظرم جلوه داد.
حسین انصاریان:
گفت من به حقایق و اسراری آگاه شدم که آنان آگاه نشدند، پس اندکی از دانش و اسرار رسول را گرفتم و (بر اثر هواپرستی) آن را دور انداختم (و به گوساله سازی پرداختم)؛ و این گونه نفس من (آن کار بسیار خطرناک را برای گمراه کردن بنی اسرائیل) در نظرم آراست.
محمدمهدی فولادوند:
گفت به چيزى كه (ديگران) به آن پى نبردند پى بردم و به قدر مشتى از رد پاى فرستاده (خدا جبرئيل) برداشتم و آن را در پيكر (گوساله) انداختم و نفس من برايم چنين فريبكارى كرد.
(قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَکَ فِی الْحَیَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ ۖ وَ إِنَّ لَکَ مَوْعِدًا لَّن تُخْلَفَهُ ۖ وَ انظُرْ إِلَیٰ إِلَٰهِکَ الَّذِی ظَلْتَ عَلَیْهِ عَاکِفًا ۖ لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِی الْیَمِّ نَسْفًا)
۹۷ناصر مکارم شیرازی:
(موسى) گفت «برو، که مجازات تو در زندگى دنیا این است که (به مردم) بگویى «با من تماس نگیرید!» و تو میعادى (از عذاب خدا) دارى، که هرگز از آن تخلّف نخواهد شد. (اکنون) به این معبودت که پیوسته آن را پرستش مىکردى; بنگر که آن را مىسوزانیم; سپس تمام ذرّات آن را به دریا مىپاشیم.
مهدی الهی قمشهای:
موسى گفت از ميان ما برو كه تو در زندگانى دنيا (به مرضى معذب خواهى شد كه همه از تو متنفر شوند و) دايم گويى كسى مرا نزديک نشود، و (در آخرت) هم وعدهگاهى (در دوزخ) دارى كه با تو تخلف نخواهد شد، و اكنون اين خدايت را كه بر پرستش و خدمتش ايستادى بنگر كه آن را در آتش مىسوزانيم و خاكسترش را به آب دريا مىدهيم.
حسین انصاریان:
(موسی) گفت پس (از میان مردم) برو، یقیناً کیفر تو (به خاطر دور انداختن آثار رسالت و ساختن گوساله) در زندگی این است که (دچار بیماری مُسری ویژهای شوی تا هر کس نزدیکت آید بگویی) به من دست نزنید؛ و تو را وعدهگاهی (از عذاب بسیار سخت قیامت) است که هرگز نسبت به تو از آن تخلف نخواهد شد، و (اکنون) به معبودت که همواره ملازمش بودی نگاه کن که حتماً آن را در آتش بسوزانیم، سپس سوخته اش را در دریا میپاشیم.
محمدمهدی فولادوند:
گفت پس برو كه بهره تو در زندگى اين باشد كه (به هر كه نزديک تو آمد) بگويى (به من) دست مزنيد و تو را موعدى خواهد بود كه هرگز از آن تخلف نخواهى كرد و (اينک) به آن خدايى كه پيوسته ملازمش بودى بنگر آن را قطعا مىسوزانيم و خاكسترش مىكنيم (و) در دريا فرو مىپاشيم.
(إِنَّمَا إِلَٰهُکُمُ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ وَسِعَ کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا)
۹۸ناصر مکارم شیرازی:
معبود شما تنها خداوند یگانه است که جز او هیچ معبودى نیست; و علم او همه چیز را فرا گرفته است.»
مهدی الهی قمشهای:
تنها خداى شما آن يگانه خدايى است كه جز او هيچ خدايى نيست و علمش به همه ذرات عوالم هستى محيط است.
حسین انصاریان:
معبود شما فقط خدای یکتاست که جز او معبودی نیست، دانش او همه چیز را فرا گرفته است.
محمدمهدی فولادوند:
معبود شما تنها آن خدايى است كه جز او معبودى نيست و دانش او همه چيز را در بر گرفته است.