• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صفحه ۳۰۳ قرآن کریم سوره کهف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ترجمه:
گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.




(إِنَّا مَکَّنَّا لَهُ فِی الْأَرْضِ وَ آتَیْنَاهُ مِن کُلِّ شَیْءٍ سَبَبًا)

۸۴
ناصر مکارم شیرازی:
ما به او در روى زمین، قدرت و حکومت دادیم; و اسباب هر چیز را در اختیارش گذاشتیم.
مهدی الهی قمشه‌ای:
ما او را در زمين تمكن و قدرت بخشيديم و از هر چيزى رشته‌اى به دست او داديم.
حسین انصاریان:
ما به او در زمین، قدرت و تمکّن دادیم و از هر چیزی (که برای رسیدن به هدف هایش نیازمند به آن بود) وسیله‌ای به او عطا کردیم.
محمدمهدی فولادوند:
ما در زمين به او امكاناتى داديم و از هر چيزى وسيله‌اى بدو بخشيديم.



(فَأَتْبَعَ سَبَبًا)

۸۵
ناصر مکارم شیرازی:
او از این اسباب، پیروى (و استفاده) کرد،
مهدی الهی قمشه‌ای:
او هم رشته‌اى را پى گرفت.
حسین انصاریان:
پس (با توسل به وسیله،) راهی را (برای سفر به غرب) دنبال کرد.
محمدمهدی فولادوند:
تا راهى را دنبال كرد.



(حَتَّیٰ إِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِی عَیْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِندَهَا قَوْمًا ۗ قُلْنَا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِمَّا أَن تُعَذِّبَوَ إِمَّا أَن تَتَّخِذَ فِیهِمْ حُسْنًا )

۸۶
ناصر مکارم شیرازی:
تا هنگامى که به غروبگاه آفتاب رسید; (در آن جا) چنان به نظرش آمد که خورشید در چشمه تیره و گل آلودى غروب مى‌کند; و در آن جا قومى را یافت; گفتیم «اى ذوالقرنین! یا (آنان را) مجازات مى‌کنى، و یا روش نیکویى در مورد آنها انتخاب مى‌نمایى.»
مهدی الهی قمشه‌ای:
تا هنگامى كه (در سير خود) به مغرب رسيد خورشيد را (كه در درياى محيط غروب مى‌كرد) چنين يافت كه در چشمه آب تيره‌اى رخ نهان مى‌كند و آنجا قومى را يافت كه (چون كافر بودند) به ذو القرنين دستور داديم كه درباره اين قوم يا قهر و عذاب (اگر ايمان نياوردند) يا لطف و رحمت (اگر ايمان آرند) به جاى آور.
حسین انصاریان:
تا زمانی که به محل غروب خورشید رسید (منظره غروب) خورشید را چنین یافت که در چشمه‌ای گرم و لجن آلود غروب می‌کند، و نزد آن قومی را یافت (که فساد و ستم می‌کردند). گفتیم ای ذوالقرنین! یا (این قوم را به کیفر فساد و ستمشان) عذاب می‌کنی و یا در میانشان شیوه‌ای نیک در پیش می‌گیری.
محمدمهدی فولادوند:
تا آنگاه كه به غروبگاه خورشيد رسيد به نظرش آمد كه (خورشيد) در چشمه‌ اى گل‌آلود و سياه غروب مى‌كند و نزديک آن طايفه‌اى را يافت فرموديم اى ذوالقرنين (اختيار با توست) يا عذاب مى‌كنى يا در ميانشان (روش) نيكويى پيش مى‌گيرى.



(قَالَ أَمَّا مَن ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ یُرَدُّ إِلَیٰ رَبِّهِ فَیُعَذِّبُهُ عَذَابًا نُّکْرًا)

۸۷
ناصر مکارم شیرازی:
گفت «امّا کسى را که ستم کرده است، مجازات خواهیم کرد; سپس به سوى پروردگارش باز گردانده مى‌شود، و خدا او را مجازات شدیدى خواهد کرد!
مهدی الهی قمشه‌ای:
ذو القرنين به آن قوم گفت اما هر كس (از شما) ظلم و ستم كرده او را به كيفر خواهيم رسانيد و سپس هم كه (بعد از مرگ) به سوى خدا بازگردد خدا او را به عذابى بسيار سخت كيفر خواهد كرد.
حسین انصاریان:
ذوالقرنین گفت اما هر که (با کفر، فساد و گناه) ستم کرده، عذابش می‌کنیم، آن گاه به سوی پروردگارش بازگردانده می‌شود، پس او را عذابی سخت خواهد کرد.
محمدمهدی فولادوند:
گفت اما هر كه ستم ورزد عذابش خواهيم كرد سپس به سوى پروردگارش بازگردانيده مى‌شود آنگاه او را عذابى سخت‌ خواهد كرد.



(وَ أَمَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزَاءً الْحُسْنَیٰ ۖ وَ سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا یُسْرًا)

۸۸
ناصر مکارم شیرازی:
و امّا کسى که ایمان آورد و عمل صالحى انجام دهد، پاداشى نیکوتر خواهد داشت; و ما دستور آسانى به او خواهیم داد.»
مهدی الهی قمشه‌ای:
و اما هر كس به خدا ايمان آورد و نيكو كردار باشد نيكوترين اجر خواهد يافت و هم ما امر را بر او سهل و آسان گيريم.
حسین انصاریان:
و اما هر که ایمان آورده و کار شایسته انجام داده است، پس بهترین پاداش برای اوست، و ما هم از سوی خود تکلیفی آسان به او خواهیم داد.
محمدمهدی فولادوند:
و اما هر كه ايمان آورد و كار شايسته كند پاداشى (هر چه) نيكوتر خواهد داشت و به فرمان خود او را به كارى آسان واخواهيم داشت.



(ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا )

۸۹
ناصر مکارم شیرازی:
سپس (بار دیگر) از اسبابى (که در اختیار داشت) بهره گرفت،
مهدی الهی قمشه‌ای:
و باز وسيله و رشته‌اى را پى گرفت (و سفر را ادامه داد).
حسین انصاریان:
پس (باز هم با توسل به وسیله) راهی را (برای سفر به شرق) دنبال کرد.
محمدمهدی فولادوند:
سپس راهى (ديگر) را دنبال كرد.



(حَتَّیٰ إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَیٰ قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا)

۹۰
ناصر مکارم شیرازی:
تا زمانى که به خاستگاه خورشید رسید; (در آن جا) دید خورشید بر جمعیّتى طلوع مى‌کند که در برابر (تابش) آفتاب، پوششى براى آنها قرار نداده بودیم. (و سایبانى نداشتند).
مهدی الهی قمشه‌ای:
تا چون به مشرق زمين رسيد آنجا ديد كه خورشيد بر قومى مى‌تابد كه ما ميان آنها و آفتاب ساترى قرار نداده‌ايم (يعنى لباس و خيمه و مسكنى كه از حرارت خورشيد سايبان كنند نداشتند).
حسین انصاریان:
تا زمانی که به محل طلوع خورشید رسید، آن را یافت که بر قومی طلوع می‌کند که در برابر آن پوششی (از مسکن و لباس) برای آنان قرار نداده ایم.
محمدمهدی فولادوند:
تا آنگاه كه به جايگاه برآمدن خورشيد رسيد (خورشيد) را (چنين) يافت كه بر قومى طلوع می‌کرد كه براى ايشان در برابر آن پوششى قرار نداده بوديم.



(کَذَٰلِکَ وَ قَدْ أَحَطْنَا بِمَا لَدَیْهِ خُبْرًا)

۹۱
ناصر مکارم شیرازی:
(آرى) اینچنین بود (کار ذوالقرنین)! و ما به خوبى بر آنچه نزد او بود احاطه داشتیم.
مهدی الهی قمشه‌ای:
همچنين بود، و البته ما از احوال او كاملا با خبر بوديم.
حسین انصاریان:
(سرگذشت ذوالقرنین و ملت‌ها) این گونه (بود)، و یقیناً ما به آنچه (از وسایل و امکانات مادی و معنوی) نزد او بود، احاطه (علمی) داشتیم.
محمدمهدی فولادوند:
اين چنين (مى ‌رفت) و قطعا به خبرى كه پيش او بود احاطه داشتيم.



(ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا)

۹۲
ناصر مکارم شیرازی:
(باز) از اسباب مهمّى (که در اختیار داشت) استفاده کرد;
مهدی الهی قمشه‌ای:
باز وسيله و رشته‌اى را پى گرفت (و به سمت شمال سفر را ادامه داد).
حسین انصاریان:
سپس (با توسل به وسیله،) راهی را (برای سفر دیگر) دنبال کرد.
محمدمهدی فولادوند:
باز راهى را دنبال نمود.



(حَتَّیٰ إِذَا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوْمًا لَّا یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلًا)

۹۳
ناصر مکارم شیرازی:
(و همچنان به راه خود ادامه داد) تا هنگامى که به میان دو کوه رسید; و در کنار آن دو (کوه) قومى را یافت که هیچ سخنى را نمى‌فهمیدند (و زبانشان مخصوص خودشان بود).
مهدی الهی قمشه‌ای:
تا چون رسيد ميان دو سد (دو كوه بين دو كشور در شمال يا جنوب خاک تركستان) آنجا قومى را يافت كه سخنى فهم نمى‌كردند (و سخت وحشى و زبان نفهم بودند)
حسین انصاریان:
تا زمانی که میان دو کوه رسید، نزد آن دو کوه، قومی را یافت که هیچ سخنی را به آسانی نمی‌فهمیدند.
محمدمهدی فولادوند:
تا وقتى به ميان دو سد رسيد در برابر آن دو (سد) طايفه‌اى را يافت كه نمى‌توانستند هيچ زبانى را بفهمند.



(قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجًا عَلَیٰ أَن تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُمْ سَدًّا)

۹۴
ناصر مکارم شیرازی:
(آن گروه با اشاره به او) گفتند «اى ذوالقرنین! (قوم) یأجوج و مأجوج در این سرزمین فساد مى‌کنند; آیا ممکن است ما هزینه‌اى براى تو قرار دهیم، که میان ما و آنها سدّى ایجاد کنى؟!»
مهدی الهی قمشه‌ای:
آنان گفتنداى ذو القرنين، قومى به نام يأجوج و مأجوج در اين سرزمين (پشت اين كوه) فساد (و خونريزى و وحشيگرى) بسيار مى‌كنند، آيا چنانچه ما خرج آن را به عهده گيريم سدى ميان ما و آنها مى‌بندى (كه ما از شر آنان آسوده شويم)؟
حسین انصاریان:
(آنان با رمز، اشاره و با هر وسیله‌ای که ممکن بود) گفتند ای ذوالقرنین! یأجوج و مأجوج (با کشتن و غارت و تخریب) در این سرزمین فساد می‌کنند؛ آیا می‌پذیری که ما مزدی برایت قرار دهیم تا میان ما و آنان سدّی بسازی؟
محمدمهدی فولادوند:
گفتند اى ذوالقرنين ياجوج و ماجوج سخت در زمين فساد مى‌كنند آيا (ممكن است) مالى در اختيار تو قرار دهيم تا ميان ما و آنان سدى قرار دهى.



(قَالَ مَا مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعِینُونِی بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْمًا)

۹۵
ناصر مکارم شیرازی:
ذوالقرنین گفت «آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتراست; (از آنچه شما پیشنهاد مى‌کنید; کافى است) مرا با نیرویى یارى دهید، تا میان شما و آنها سدّ محکمى قرار دهم.
مهدی الهی قمشه‌ای:
ذو القرنين گفت تمكن و ثروتى كه خدا به من عطا فرموده (از هزينه شما) بهتر است (نيازى به كمک مادى شما ندارم) اما شما با من به قوت بازو كمک كنيد (مرد و كارگر از شما، وسايل و هزينه آن با من) تا سدى محكم براى شما بسازم (كه به كلى مانع دستبرد آنها شود).
حسین انصاریان:
گفت آنچه پروردگارم مرا در آن تمکّن و قدرت داده (از مزد شما) بهتر است؛ پس شما مرا با نیرویی یاری دهید (تا) میان شما و آنان سدّی سخت و استوار قرار دهم.
محمدمهدی فولادوند:
گفت آنچه پروردگارم به من در آن تمكن داده (از كمک مالى شما) بهتر است مرا با نيرويى (انسانى) يارى كنيد (تا) ميان شما و آنها سدى استوار قرار دهم.



(آتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ ۖ حَتَّیٰ إِذَا سَاوَیٰ بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قَالَ انفُخُوا ۖ حَتَّیٰ إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْرًا )

۹۶
ناصر مکارم شیرازی:
قطعات بزرگ آهن برایم بیاورید (و روى هم بچینید).» تا وقتى که کاملا میان دو کوه را پوشانید، گفت «(در اطراف آن آتش بیفروزید، و در آن) بدمید.» (آنها دمیدند) تا آتش، قطعات آهن را سرخ کرد، گفت (اکنون) «مس مذاب برایم بیاورید تا بر روىِ آن بریزم (و شکاف‌هاى آن را پر کنم).»
مهدی الهی قمشه‌ای:
برايم قطعات آهن بياوريد. (آن گاه دستور داد كه زمين را تا به آب بكنند و از عمق زمين تا مساوى دو كوه از سنگ و آهن ديوارى بسازند) تا چون ميان آن دو كوه را برابر ساخت گفت در آتش بدميد؛ تا چون آهن را بسان آتش بگداخت، گفت برايم مس گداخته آوريد تا بر آن فرو ريزم.
حسین انصاریان:
برای من قطعه های (بزرگ) آهن بیاورید (و در شکاف این دو کوه بریزید، پس آوردند و ریختند) تا زمانی که میان آن دو کوه را هم سطح و برابر کرد، گفت (در کوره‌ها) بدمید تا وقتی که آن (قطعه‌های آهن) را چون آتش سرخ کرد. گفت برایم مس گداخته شده بیاورید تا روی آن بریزم.
محمدمهدی فولادوند:
براى من قطعات آهن بياوريد تا آنگاه كه ميان دو كوه برابر شد گفت بدميد تا وقتى كه آن (قطعات) را آتش گردانيد گفت مس گداخته برايم بياوريد تا روى آن بريزم.



(فَمَا اسْطَاعُوا أَن یَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا)

۹۷
ناصر مکارم شیرازی:
(سرانجام چنان سدّى ساخت) که آنها (طایفه یأجوج و مأجوج) قادر نبودند از آن بالا روند; و نمى‌توانستند سوراخى در آن ایجاد کنند.
مهدی الهی قمشه‌ای:
از آن پس آن قوم نه هرگز بر بالاى آن سد شدن و نه بر شكستن آن سد و رخنه در آن توانايى يافتند.
حسین انصاریان:
(هنگامی که سد ساخته شد) یأجوج و مأجوج نتوانستند بر آن بالا روند، و نتوانستند در آن رخنه‌ای وارد کنند.
محمدمهدی فولادوند:
(در نتيجه اقوام وحشى) نتوانستند از آن (مانع) بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ كنند.





جعبه ابزار