گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
(وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا فِی هَٰذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِن کُلِّ مَثَلٍ ۚ وَ کَانَ الْإِنسَانُ أَکْثَرَ شَیْءٍ جَدَلًا)
۵۴ناصر مکارم شیرازی:
و به یقین در این قرآن، از هرگونه مَثَلى براى مردم بیان کردهایم; ولى انسان بیش از هر چیز، به مجادله مىپردازد.
مهدی الهی قمشهای:
و ما در اين قرآن هر گونه مثال و بيان براى (هدايت) خلق آورديم و ليكن آدمى بيشتر از هر چيز (با سخن حق) به جدال و خصومت برخيزد.
حسین انصاریان:
بی تردید در این قرآن از هر گونه مثلی برای مردم بیان کردیم (ولی مردم به انکار آنها برخاستند)؛ و انسان از هر چیزی (با اصرار بر یک اعتقاد بی پایه) برخوردش (خصمانه تر و) ستیزهجو تر است.
محمدمهدی فولادوند:
و به راستى در اين قرآن براى مردم از هر گونه مثلى آورديم و(لى) انسان بيش از هر چيز سر جدال دارد.
(وَ مَا مَنَعَ النَّاسَ أَن یُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَیٰ وَ یَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلَّا أَن تَأْتِیَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذَابُ قُبُلًا)
۵۵ناصر مکارم شیرازی:
و چیزى مردم را باز نداشت از این که ـ وقتى هدایت به سراغشان آمد ـ ایمان بیاورند و از پروردگارشان طلب آمرزش کنند، جزاین که (خیره سرى کردند; گویى مىخواستند) به سرنوشت پیشینیان دچار شوند، یا عذاب (الهى) در برابرشان قرار گیرد.
مهدی الهی قمشهای:
و چون هدايت (الهى قرآن) به خلق رسيد چيزى مردم را منع نكرد كه آن هدايت را بپذيرند و به درگاه پروردگار خود توبه و استغفار كنند به جز آنكه (خواستند مستحق شوند تا) سنّت (عقوبت و هلاك) پيشينيان به اينان هم برسد و يا با مجازات و عذاب خدا روبرو شوند.
حسین انصاریان:
و هنگامی که هدایت به سوی مردم آمد، چیزی مانع ایمان آوردن آنان و درخواست آمرزش از پروردگارشان نشد، مگر (کبر و دشمنی آنان با حق که در چنان فضایی آکنده از کبر و دشمنی گویی انتظار میبردند) که روشهای (جاری ما در عذاب) پیشینیان (متکبّر کفر پیشه) به سراغشان آید، یا عذاب رویاروی به آنان رسد (تا آن زمان ایمان بیاورند و درخواست آمرزش کنند.)
محمدمهدی فولادوند:
و چيزى مانع مردم نشد از اينكه وقتى هدايت به سويشان آمد ايمان بياورند و از پروردگارشان آمرزش بخواهند جز اينكه (مستحق شوند) تا سنت (خدا در مورد عذاب) پيشينيان در باره آنان (نيز) به كار رود يا عذاب رويارويشان بيايد.
(وَ مَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَ مُنذِرِینَ ۚ وَ یُجَادِلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ ۖ وَ اتَّخَذُوا آیَاتِی وَ مَا أُنذِرُوا هُزُوًا)
۵۶ناصر مکارم شیرازی:
ماپیامبران را، جز به عنوان بشارتدهنده و انذارکننده، نمیفرستیم؛ اما کافران همواره مجادله به باطل میکنند، تا ( به گمان خود،) حق را به وسیله آن از میان بردارند. و آیات ما، و مجازاتهایی را که به آنان وعده داده شده است، به باد مسخره گرفتند.
مهدی الهی قمشهای:
و ما رسولان را جز براى بشارت (نيكان) و ترسانيدن (بدان) نمىفرستيم و كافران با سخنان بيهوده باطل مىخواهند جدل كرده و حق را پايمال كنند، و آيات مرا و آنچه براى تنبيه و انذارشان آمد به استهزاء گرفتند.
حسین انصاریان:
و ما پیامبران را جز مژدهرسان و بیمدهنده نمیفرستیم، و آنان که کافرند به وسیله سخن باطل، ستیزهجویی و نزاع میکنند تا به وسیله آن حق را تباه کنند! و آیات من و عذابهایی که به آن بیمشان دادهاند، به مسخره گرفتند.
محمدمهدی فولادوند:
و پيامبران (خود) را جز بشارتدهنده و بيمرسان گسيل نمىداريم و كسانى كه كافر شدهاند به باطل مجادله مىكنند تا به وسيله آن حق را پايمال گردانند و نشانههاى من و آنچه را (بدان) بيم داده شدهاند به ريشخند گرفتند.
(وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُکِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَ نَسِیَ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ ۚ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَیٰ قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَ فِی آذَانِهِمْ وَقْرًا ۖ وَ إِن تَدْعُهُمْ إِلَی الْهُدَیٰ فَلَن یَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا)
۵۷ناصر مکارم شیرازی:
چه کسى ستمکارتر است از آن کس که آیات پروردگارش به او تذکر داده شد، و از آن روى گرداند، و آنچه را با دستهاى خود پیش فرستاد فراموش کرد؟! ما بر دلهاى آنها (به سبب اعمالشان) پردههایى افکندهایم تا نفهمند; و در گوشهایشان سنگینى قرار داده ایم; (تا صداى حق را نشنوند)! و از این رو اگر آنها را به سوى هدایت بخوانى، هرگز هدایت نمىشوند.
مهدی الهی قمشهای:
و كيست ستمكارتر از آن كسى كه متذكر آيات خدايش ساختند و بدانها پندش دادند و باز از آنها اعراض كرد و از اعمال زشتى كه كرده بود به كلى فراموش كرد و ما (پس از اتمام حجت) بر دلهايشان پردهها (ى جهل و قساوت) انداختيم تا ديگر آيات ما را فهم نكنند، و گوش آنها را (از شنيدن سخن حق) سنگين ساختيم و اگر به هدايتشان بخوانى ديگر ابدا هدايت نخواهند يافت.
حسین انصاریان:
و کیست ستمکارتر از کسی که به وسیله آیات پروردگارش پند داده شود، ولی از آنها روی برگرداند و دست آورد پیشین خود را (که کفر، جدال و ستیز با حق است) فراموش کند؟ به راستی ما بر دلهای آنان پوشش هایی قرار دادهایم تا قرآن را نفهمند، و در گوشهایشان سنگینی نهادیم (تا آن را نشنوند)؛ و اگر آنان را به راه هدایت فراخوانی، هرگز و هیچ گاه هدایت نیابند.
محمدمهدی فولادوند:
و كيست ستمكارتر از آن كس كه به آيات پروردگارش پند داده شده و از آن روى برتافته و دستاورد پيشينه خود را فراموش كرده است ما بر دلهاى آنان پوششهايى قرار داديم تا آن را درنيابند و در گوشهايشان سنگينى (نهاديم) و اگر آنها را به سوى هدايت فراخوانى باز هرگز به راه نخواهند آمد.
(وَ رَبُّکَ الْغَفُورُ ذُوالرَّحْمَةِ ۖ لَوْ یُؤَاخِذُهُم بِمَا کَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُم الْعَذَابَ ۚ بَل لَهُم مَّوْعِدٌ لَّن یَجِدُوا مِن دُونِهِ مَوْئِلًا)
۵۸ناصر مکارم شیرازی:
و پروردگارت، آمرزنده و داراى رحمت است; اگر مىخواست آنان را به خاطر اعمالشان مجازات کند، عذاب را هرچه زودتر براى آنها مىفرستاد; ولى براى آنان موعدى است که هرگز از آن راه فرارى نخواهند داشت.
مهدی الهی قمشهای:
و خداى تو بسيار آمرزنده و بىنهايت داراى كرم و رحمت است، اگر خواهد تا خلق را به كردارشان مؤاخذه كند همانا در عذابشان تعجيل و تسريع كند و ليكن براى (عذاب) آنان وقت معين (در عالم قيامت) مقرر است كه از آن هرگز پناه و گريزگاهى نخواهند يافت.
حسین انصاریان:
و پروردگارت بسیار آمرزنده (و) صاحب رحمت است. اگر میخواست آنان را به کیفر گناهانی که مرتکب شدهاند، مؤاخذه کند، قطعاً در عذابشان شتاب مینمود (اما چنین نمیکند)، بلکه آنان را وعده گاهی است که هرگز در برابر آن کمترین پناهگاهی نخواهند یافت.
محمدمهدی فولادوند:
و پروردگار تو آمرزنده (و) صاحب رحمت است اگر به (جرم) آنچه مرتكب شدهاند آنها را مؤاخذه میکرد قطعا در عذاب آنان تعجيل مىنمود (ولى چنين نمىكند) بلكه براى آنها سر رسيدى است كه هرگز از برابر آن راه گريزى نمىيابند.
(وَ تِلْکَ الْقُرَیٰ أَهْلَکْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جَعَلْنَا لِمَهْلِکِهِم مَّوْعِدًا)
۵۹ناصر مکارم شیرازی:
این شهرها و آبادیهایى است که ما آنها را هنگامى که ستم کردند هلاک نمودیم; و براى هلاکتشان موعدى قرار دادیم. (آنها را با چشم مى بینند، ولى عبرت نمىگیرند.)
مهدی الهی قمشهای:
و اين است شهر و ديارهايى كه اهل آن را چون ظلم و ستم كردند هلاک ساختيم و بر وقت هلاكشان موعدى معلوم مقرر گردانيديم.
حسین انصاریان:
و آن شهرها(یی که داستانشان را بر تو خواندیم) هنگامی که اهل آنها (با کفر و تکذیب آیات خدا) به خود ستم ورزیدند، هلاکشان کردیم، و برای هلاکتشان وقتی معلوم مقرّر نمودیم.
محمدمهدی فولادوند:
و (مردم) آن شهرها چون بيدادگرى كردند هلاكشان كرديم و براى هلاكتشان موعدى مقرر داشتيم.
(وَ إِذْ قَالَ مُوسَیٰ لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّیٰ أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَیْنِ أَوْ أَمْضِیَ حُقُبًا)
۶۰ناصر مکارم شیرازی:
(به خاطر بیاور) هنگامى را که موسى به یار همسفرش گفت «دست (از جستجو) برنمىدارم تا به محل تلاقى دو دریا برسم; هر چند مدّت طولانى به راه خود ادامه دهم.»
مهدی الهی قمشهای:
و (به ياد آر) وقتى كه موسى به شاگردش (يوشع كه وصى و خليفه او بود) گفت من دست از طلب برندارم تا به مجمع البحرين (به محل برخورد دو دريا) برسم يا سالها عمر در طلب بگذرانم.
حسین انصاریان:
و (یاد کن) هنگامی را که موسی به جوان (خدمتگزار) خود گفت همواره میروم تا به محل برخورد آن دو دریا برسم (چه اینکه زود برسم) یا روزگاری طولانی به سفرم ادامه دهم، (در هر حال میروم تا برای تحصیل دانش بیشتر، عبد صالح حق را بیابم.)
محمدمهدی فولادوند:
و (ياد كن) هنگامى را كه موسى به جوان (همراه) خود گفت دست بردار نيستم تا به محل برخورد دو دريا برسم هر چند سالها(ى سال) سير كنم.
(فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَیْنِهِمَا نَسِیَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ سَرَبًا)
۶۱ناصر مکارم شیرازی:
(ولى) هنگامى که به محل تلاقى دو دریا رسیدند، ماهى خود را (که براى تغذیه همراه داشتند) فراموش کردند; و ماهى راه خود را در دریا پیش گرفت.
مهدی الهی قمشهای:
و چون موسى و شاگردش بدان مجمع البحرين رسيدند ماهى غذاى خود را فراموش كردند و آن ماهى راه به دريا برگرفت و رفت.
حسین انصاریان:
پس هنگامی که به محل برخورد دو دریا رسیدند، ماهی خود را (که برای خوردن فراهم کرده بودند) از یاد بردند، (آن) ماهی راه خود را (به طور سرازیر) در دریا پیش گرفت.
محمدمهدی فولادوند:
پس چون به محل برخورد دو (دريا) رسيدند ماهى خودشان را فراموش كردند و ماهى در دريا راه خود را در پيش گرفت (و رفت).