گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
(إِلَّا رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ ۚ إِنَّ فَضْلَهُ کَانَ عَلَیْکَ کَبِیرًا)
۸۷ناصر مکارم شیرازی:
مگر رحمتى از سوى پروردگارت (شامل حالت گردد)، که فضل پروردگارت بر تو بزرگ بوده است.
مهدی الهی قمشهای:
مگر رحمت و لطف پروردگار (از تو مدد كند) كه فضل (و رحمت) او بر تو بزرگ و بسيار است.
حسین انصاریان:
(ولی محو نشدن قرآن از یادها و نوشتهها، نیست) مگر رحمتی از سوی پروردگارت، به یقین فضل او بر تو همواره بزرگ است.
محمدمهدی فولادوند:
مگر رحمتى از جانب پروردگارت (به تو برسد) زيرا فضل او بر تو همواره بسيار است.
(قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَ الْجِنُّ عَلَیٰ أَن یَأْتُوا بِمِثْلِ هَٰذَا الْقُرْآنِ لَا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا)
۸۸ناصر مکارم شیرازی:
بگو «اگر انس و جن دست به دست هم دهند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد; هر چند (در این کار) پشتیبان یکدیگر باشند.»
مهدی الهی قمشهای:
بگو كه اگر جن و انس متّفق شوند كه مانند اين قرآن كتابى بياورند هرگز نتوانند مثل آن آورند هر چند همه پشتيبان يكديگر باشند.
حسین انصاریان:
بگو قطعاً اگر جنّ و انس گرد آیند که مانند این قرآن را بیاورند، نمیتوانند مانندش را بیاورند، و اگر چه پشتیبان یکدیگر باشند.
محمدمهدی فولادوند:
بگو اگر انس و جن گرد آيند تا نظير اين قرآن را بياورند مانند آن را نخواهند آورد هر چند برخى از آنها پشتيبان برخى (ديگر) باشند.
(وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِی هَٰذَا الْقُرْآنِ مِن کُلِّ مَثَلٍ فَأَبَیٰ أَکْثَرُ النَّاسِ إِلَّا کُفُورًا)
۸۹ناصر مکارم شیرازی:
ما در این قرآن، به صورتهاى گوناگون براى مردم از هر چیز نمونهاى آوردیم (و همه معارف در آن جمع است); امّا بیشتر مردم جز کفر و انکار را، ابا داشتند.
مهدی الهی قمشهای:
و همانا ما در اين قرآن براى مردم هر گونه مثال آورديم (تا مگر هدايت شوند) ليكن اكثر مردم به جز از كفر و عناد از هر چيز امتناع كردند.
حسین انصاریان:
و همانا در این قرآن برای (هدایت) مردم از هر مَثَل و داستانی به صورتهای گوناگون بیان کردیم، ولی بیشتر مردم جز انکار و کفران (آن نعمت عظیم را) نخواستند.
محمدمهدی فولادوند:
و به راستى در اين قرآن از هر گونه مثلى گوناگون آورديم ولى بيشتر مردم جز سر انكار ندارند.
(وَ قَالُوا لَن نُّؤْمِنَ لَکَ حَتَّیٰ تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ یَنبُوعًا)
۹۰ناصر مکارم شیرازی:
و گفتند «ما هرگز به تو ایمان نمىآوریم تا این که چشمه جوشانى از این سرزمین (خشک و سوزان) براى ما خارج سازى،
مهدی الهی قمشهای:
و گفتند ما هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد تا آنكه از زمين براى ما (به اعجاز) چشمه آبى بيرون آرى.
حسین انصاریان:
و گفتند ما به تو ایمان نمیآوریم، مگر آنکه از این سرزمین (خشک و سوزان مکه) چشمهای پر آب و جوشان روان سازی!!
محمدمهدی فولادوند:
و گفتند تا از زمين چشمهاى براى ما نجوشانى هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد.
(أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِّن نَّخِیلٍ وَ عِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِیرًا)
۹۱ناصر مکارم شیرازی:
یا باغى از نخل و انگور از آن تو باشد; و در لابه لاى آن نهرها جارى سازى،
مهدی الهی قمشهای:
يا آنكه تو را باغى از خرما و انگور باشد كه در ميان آن باغ نهرهاى آب جارى گردانى.
حسین انصاریان:
یا برای تو باغی از درختان خرما و انگور باشد که از لابه لای آنها نهرها روان کنی.
محمدمهدی فولادوند:
يا (بايد) براى تو باغى از درختان خرما و انگور باشد و آشكارا از ميان آنها جويبارها روان سازى.
(أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ کَمَا زَعَمْتَ عَلَیْنَا کِسَفًا أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ وَ الْمَلَائِکَةِ قَبِیلًا)
۹۲ناصر مکارم شیرازی:
یا قطعات (سنگهاى) آسمان را آنچنان که مىپندارى، بر سر ما فرود آرى; یا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بیاورى،
مهدی الهی قمشهای:
يا آنكه بنا بر پندار و دعوى خودت پارهاى از آسمان را بر سر ما فرود آورى يا آنكه خدا را با فرشتگانش مقابل ما حاضر آرى.
حسین انصاریان:
یا آسمان را آن گونه که گمان کردهای (قدرت داری) پاره پاره بر سر ما بیفکنی، یا خدا و فرشتگان را رو به روی ما آوری.
محمدمهدی فولادوند:
يا چنانكه ادعا مى كنى آسمان را پاره پاره بر (سر) ما فرو اندازى يا خدا و فرشتگان را در برابر (ما حاضر) آورى.
(أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِّن زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَیٰ فِی السَّمَاءِ وَ لَن نُّؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّیٰ تُنَزِّلَ عَلَیْنَا کِتَابًا نَّقْرَؤُهُ ۗ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ کُنتُ إِلَّا بَشَرًا رَّسُولًا)
۹۳ناصر مکارم شیرازی:
یا براى تو خانه اى (پر نقش و نگار) از طلا باشد; یا به آسمان بالا روى; و حتّى اگر به آسمان روى، ایمان نمىآوریم مگر آن که نامهاى (از سوى خدا) بر ما فرود آورى که آن را بخوانیم.» بگو «منزّه است پروردگارم (از این سخنان بى معنا)! مگر من جز انسانى فرستاده (از سوى خدا) هستم؟!»
مهدی الهی قمشهای:
يا آنكه خانهاى از زر (و كاخى زرنگار) دارا باشى يا آنكه بر آسمان بالا روى و باز هم هرگز ايمان به آسمان رفتنت نياوريم تا آنكه بر ما كتابى نازل كنى كه آن را قرائت كنيم. بگو خداى من منزه است (از آنكه من، او يا فرشتگان او را حاضر سازم) آيا من فرد بشرى بيشترم كه (از جانب خدا) به رسالت آمدهام؟
حسین انصاریان:
یا خانهای از طلا برای تو باشد، یا در آسمان بالا روی، و بالا رفتنت را باور نمیکنیم تا آنکه نوشتهای بر ما نازل کنی که آن را بخوانیم!! بگو پروردگارم منزّه است (از اینکه خواستههای سبک مغزان یاوه گو را پاسخ دهد) آیا من جز بشری فرستاده هستم؟ (که مرا برای هدایت شما فرستادهاند، نه برای اینکه درخواستهای بی مورد شما را پاسخ دهم.)
محمدمهدی فولادوند:
يا براى تو خانه اى از طلا(كارى) باشد يا به آسمان بالا روى و به بالا رفتن تو (هم) اطمينان نخواهيم داشت تا بر ما كتابى نازل كنى كه آن را بخوانيم بگو پاک است پروردگار من آيا (من) جز بشرى فرستاده هستم.
(وَ مَا مَنَعَ النَّاسَ أَن یُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَیٰ إِلَّا أَن قَالُوا أَبَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَّسُولًا)
۹۴ناصر مکارم شیرازی:
تنها چیزى که بعد از آمدن هدایت، مانع شد مردم ایمان بیاورند، این بود که (از روى نادانى و بى خبرى) گفتند «آیا خداوند بشرى را به عنوان رسول فرستاده است؟!»
مهدی الهی قمشهای:
و مردم را چيزى از (هدايت و) ايمان بازنداشت وقتى كه هدايت (قرآن) بر آنان آمد جز اين (خيال باطل) كه گفتند آيا خدا بشرى را به رسالت فرستاده است؟
حسین انصاریان:
و چیزی مردم را زمانی که هدایت به سویشان آمد از ایمان آوردن باز نداشت، جز اینکه گفتند آیا خدا بشری را به پیامبری برانگیخته است؟
محمدمهدی فولادوند:
و (چيزى) مردم را از ايمان آوردن باز نداشت آنگاه كه هدايت برايشان آمد جز اينكه گفتند آيا خدا بشرى را به سمت رسول مبعوث كرده است.
(قُل لَّوْ کَانَ فِی الْأَرْضِ مَلَائِکَةٌ یَمْشُونَ مُطْمَئِنِّینَ لَنَزَّلْنَا عَلَیْهِم مِّنَ السَّمَاءِ مَلَکًا رَّسُولًا)
۹۵ناصر مکارم شیرازی:
بگو «(آرى) اگر در روى زمین فرشتگانى (زندگى مىکردند، و) با آرامش گام بر مىداشتند، ما فرشته اى را از آسمان به عنوان رسول، بر آنها مىفرستادیم;» (چرا که رهنماى هر گروهى باید از جنس خودشان باشد).
مهدی الهی قمشهای:
بگو اگر فرشتگان را در زمين مسكن و قرارگاه بودى ما هم فرشتهاى را از آسمان به رسالت بر آنها مىفرستاديم (كه رسول بايد از جنس امت باشد و گرنه حجت و معجزش پذيرفته نشود).
حسین انصاریان:
بگو اگر در زمین (به جای بشر) فرشتگانی بودند که با آرامی راه میرفتند، یقیناً فرشتهای را از آسمان برای آنان به پیامبری نازل میکردیم (زیرا هدایتگر هر گروهی باید از جنس خودشان باشد.)
محمدمهدی فولادوند:
بگو اگر در روى زمين فرشتگانى بودند كه با اطمينان راه مىرفتند البته بر آنان (نيز) فرشتهاى را به عنوان پيامبر از آسمان نازل میکرديم.
(قُلْ کَفَیٰ بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ ۚ إِنَّهُ کَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیرًا بَصِیرًا)
۹۶ناصر مکارم شیرازی:
بگو «همین بس که خداوند، میان من و شما گواه باشد; چرا که او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست.»
مهدی الهی قمشهای:
(اى پيغمبر، پس از اتمام حجت به امت) بگو خدا شاهد ميان من و شما كافى است كه او به (احوال) بندگانش آگاه و بصير است.
حسین انصاریان:
بگو کافی است که خدا میان من و شما (در صدقِ نبوتم) شاهد باشد؛ چون او به بندگانش آگاه و بیناست.
محمدمهدی فولادوند:
بگو ميان من و شما گواه بودن خدا كافى است چرا كه او همواره به (حال) بندگانش آگاه بينا است.