• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صفحه ۲۴۶ قرآن کریم سوره یوسف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ترجمه:
گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.




(یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن یُوسُفَ وَ أَخِیهِ وَ لَا تَیْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ)

۸۷
ناصر مکارم شیرازی:
پسرانم! بروید، و از یوسف و برادرش جستجو کنید; و از رحمت خدا مأیوس نشوید; که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس مى‌شوند!»
مهدی الهی قمشه‌ای:
اى فرزندان من، برويد (به ملك مصر) و از حال يوسف و برادرش تحقيق كرده و جويا شويد و از رحمت خدا نوميد مباشيد كه هرگز جز كافران هيچ كس از رحمت خدا نوميد نيست.
حسین انصاریان:
ای پسرانم! بروید آن گاه از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا مأیوس نباشید؛ زیرا جز مردم کافر از رحمت خدا مأیوس نمی‌شوند.
محمدمهدی فولادوند:
اى پسران من برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت‌ خدا نوميد مباشيد زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت‌ خدا نوميد نمى‌شود.



(فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَیْهِ قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَیْنَا ۖ إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ)

۸۸
ناصر مکارم شیرازی:
هنگامى که آنها بر او (یوسف) وارد شدند، گفتند «اى عزیز (مصر)! ما و خاندان ما را پریشانى (و قحطى) فرا گرفته، و بهاى اندکى (براى تهیه موادّ غذایى) با خود آورده‌ایم; پیمانه را براى ما کامل کن; و بر ما تصدّق و بخشش نما، که خداوند بخشندگان را پاداش مى‌دهد.»
مهدی الهی قمشه‌ای:
برادران (به امر پدر باز به مصر نزد يوسف آمده) چون بر او وارد شدند گفتند اى عزيز مصر، ما با همه اهل بيت خود به فقر و قحطى و بيچارگى گرفتار شديم و با متاعى ناچيز و بى‌قدر (حضور تو) آمديم، پس بر قدر احسانت نسبت به ما بيفزا و از ما به صدقه دستگيرى كن، كه خدا صدقه بخشندگان را نيكو پاداش مى‌دهد.
حسین انصاریان:
پس هنگامی که بر یوسف وارد شدند، گفتند عزیزا! از سختی (قحطی و خشکسالی) به ما و خانواده ما گزند و آسیب رسیده و (برای دریافت آذوقه) مال ناچیزی آورده‌ایم، پس پیمانه ما را کامل بده و بر ما صدقه بخش؛ زیرا خدا صدقه‌دهندگان را پاداش می‌دهد.
محمدمهدی فولادوند:
پس چون (برادران) بر او وارد شدند گفتند اى عزيز به ما و خانواده ما آسيب رسيده است و سرمايه‌اى ناچيز آورده‌ايم بنابراين پيمانه ما را تمام بده و بر ما تصدق كن كه خدا صدقه‌دهندگان را پاداش مى‌دهد.



(قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِیُوسُفَ وَ أَخِیهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ)

۸۹
ناصر مکارم شیرازی:
گفت «آیا دانستید، آنگاه که جاهل بودید، با یوسف و برادرش چه کردید؟!»
مهدی الهی قمشه‌ای:
گفت شما برادران يوسف در دوران جهل و نادانى فهميديد كه با يوسف و برادرش چه كرديد؟
حسین انصاریان:
گفت آیا زمانی که نادان بودید، دانستید با یوسف و برادرش چه کردید؟
محمدمهدی فولادوند:
گفت آيا دانستيد وقتى كه نادان بوديد با يوسف و برادرش چه كرديد؟



(قَالُوا أَ إِنَّکَ لَأَنتَ یُوسُفُ ۖ قَالَ أَنَا یُوسُفُ وَ هَٰذَا أَخِی ۖ قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا ۖ إِنَّهُ مَن یَتَّقِ وَ یَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ)

۹۰
ناصر مکارم شیرازی:
گفتند «آیا تو همان یوسفى؟!» گفت (آرى،) من یوسفم، و این برادر من است; خداوند بر ما منّت گذارد; هر کس تقوا پیشه کند، و شکیبایى و استقامت نماید، (سرانجام پیروز مى شود;) چرا که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمى‌کند.»
مهدی الهی قمشه‌ای:
آنان گفتند آيا تو همان يوسف هستى؟ پاسخ داد كه آرى من همان يوسفم و اين برادر من (بنيامين) است، خدا بر ما منّت نهاد (و ما را به ديدار هم پس از چهل سال رسانيد) كه البته هر كس تقوا و صبر پيشه كند خدا اجر نيكوكاران را ضايع نگذارد.
حسین انصاریان:
گفتند شگفتا! آیا تو خود یوسفی؟! گفت من یوسفم و این برادر من است، همانا خدا بر ما منت نهاده است؛ بی تردید هر کس پرهیزکاری کند و شکیبایی ورزد، (پاداش شایسته می یابد)؛ زیرا خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌کند.
محمدمهدی فولادوند:
گفتند آيا تو خود يوسفى گفت (آرى) من يوسفم و اين برادر من است به راستى خدا بر ما منت نهاده است بى‌ گمان هر كه تقوا و صبر پيشه كند خدا پاداش نيكوكاران را تباه نمى‌كند.



(قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنَا وَ إِن کُنَّا لَخَاطِئِینَ)

۹۱
ناصر مکارم شیرازی:
گفتند «به خدا سوگند، خداوند تو را بر ما برترى بخشید; و ما خطاکار بودیم.»
مهدی الهی قمشه‌ای:
برادران گفتند به خدا كه خدا تو را بر ما (به ملك و عزت و عقل و حسن و كمال) برگزيد و ما (در حق تو) مقصر و خطاكار بوديم.
حسین انصاریان:
گفتند به خدا سوگند یقیناً که خدا تو را بر ما برتری بخشید و به راستی که ما خطاکار بودیم.
محمدمهدی فولادوند:
گفتند به خدا سوگند كه واقعا خدا تو را بر ما برترى داده است و ما خطاكار بوديم.



(قَالَ لَا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ ۖ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ ۖ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ)

۹۲
ناصر مکارم شیرازی:
(یوسف) گفت «امروز ملامت و توبیخى بر شما نیست; خداوند شما را مى‌آمرزد; و او مهربان‌ترین مهربانان است;
مهدی الهی قمشه‌ای:
يوسف گفت امروز هيچ خجل و متأثر نباشيد، كه خدا گناه شما ببخشد و او مهربان‌ترين مهربانان است.
حسین انصاریان:
گفت امروز هیچ ملامت و سرزنشی بر شما نیست، خدا شما را می‌آمرزد و او مهربان‌ترین مهربانان است.
محمدمهدی فولادوند:
(يوسف) گفت امروز بر شما سرزنشى نيست‌ خدا شما را مى‌آمرزد و او مهربان‌ترين مهربانان است.



(اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَٰذَا فَأَلْقُوهُ عَلَیٰ وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیرًا وَ أْتُونِی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ)

۹۳
ناصر مکارم شیرازی:
این پیراهن مرا ببرید، و بر صورت پدرم بیندازید تا بینا شود; و همه خانواده خود را نزد من بیاورید.»
مهدی الهی قمشه‌ای:
اكنون اين پيراهن مرا نزد پدرم (يعقوب) برده و به روى او افكنيد تا ديدگانش باز بينا شود آن گاه (او و) همه اهل بيت و خويشان خود را (از كنعان به مصر) نزد من آريد.
حسین انصاریان:
این پیراهنم را ببرید، و روی صورت پدرم بیندازید، او بینا می‌شود و همه خاندانتان را نزد من آورید.
محمدمهدی فولادوند:
اين پيراهن مرا ببريد و آن را بر چهره پدرم بيفكنيد (تا) بينا شود و همه كسان خود را نزد من آوريد.



(وَ لَمَّا فَصَلَتِ الْعِیرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ ۖ لَوْلَا أَن تُفَنِّدُونِ)

۹۴
ناصر مکارم شیرازی:
هنگامى که کاروان (از سرزمین مصر) جدا شد، پدرشان (یعقوب) گفت «من بوى یوسف را احساس مى‌کنم، اگر مرا به نادانى و کم عقلى نسبت ندهید.»
مهدی الهی قمشه‌ای:
و چون كاروان از مصر بيرون آمد يعقوب گفت اگر مرا تخطئه نكنيد من بوى يوسف را مى‌شنوم.
حسین انصاریان:
و زمانی که کاروان (از مصر) رهسپار (کنعان) شد، پدرشان گفت بی تردید، بوی یوسف را می‌یابم اگر مرا سبک عقل ندانید.
محمدمهدی فولادوند:
و چون كاروان رهسپار شد پدرشان گفت اگر مرا به كم‌خردى نسبت ندهيد بوى يوسف را مى‌شنوم.



(قَالُوا تَاللَّهِ إِنَّکَ لَفِی ضَلَالِکَ الْقَدِیمِ)

۹۵
ناصر مکارم شیرازی:
گفتند «به خدا تو در همان گمراهى سابقت هستى!»
مهدی الهی قمشه‌ای:
شنوندگان گفتند قسم به خدا كه تو از قديم الايام تا كنون (از شوق يوسف) حواست پريشان و عقلت مشوّش است (كه هنوز بوى يوسف مى‌شنوى).
حسین انصاریان:
گفتند به خدا سوگند تو در همان خطا و گمراهی دیرینت هستی.
محمدمهدی فولادوند:
گفتند به خدا سوگند كه تو سخت در گمراهى ديرين خود هستى.





جعبه ابزار