• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صفحه ۲۴۲ قرآن کریم سوره یوسف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ترجمه:
گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.




۞۞

(وَ مَا أُبَرِّئُ نَفْسِی ۚ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی ۚ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ)

۵۳
ناصر مکارم شیرازی:
من خودم را تبرئه نمى کنم، که نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر مى کند; مگر آنچه را پروردگارم رحم کند. پروردگارم آمرزنده و مهربان است.»
مهدی الهی قمشه‌ای:
و من (خودستايى نكرده و) نفس خويش را از عيب و تقصير مبرّا نمى‌دانم، زيرا نفس امّاره انسان را به كارهاى زشت و ناروا سخت وا مى‌دارد جز آنكه خداى من رحم كند، كه خداى من بسيار آمرزنده و مهربان است.
حسین انصاریان:
من خود را از گناه تبرئه نمی کنم؛ زیرا نفس طغیان گر، بسیار به بدی فرمان می دهد مگر زمانی که پروردگارم رحم کند؛ زیرا پروردگارم بسیار آمرزنده و مهربان است..
محمدمهدی فولادوند:
و من نفس خود را تبرئه نمى ‌كنم چرا كه نفس قطعا به بدى امر مى ‌كند مگر كسى را كه خدا رحم كند زيرا پروردگار من آمرزنده مهربان است.



(وَ قَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی ۖ فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مَکِینٌ أَمِینٌ)

۵۴
ناصر مکارم شیرازی:
پادشاه گفت «او (یوسف) را نزد من آورید، تا وى را از خالصان خود قرار دهم.» هنگامى که با او صحبت کرد، (پادشاه) گفت «تو امروز نزد ما جایگاهى والا دارى، و امین ما هستى.»
مهدی الهی قمشه‌ای:
شاه گفت او را نزد من آريد تا او را از خاصان خود گردانم. چون با او هر گونه سخن به ميان آورد به او گفت تو امروز نزد ما صاحب منزلت و امين هستى.
حسین انصاریان:
و پادشاه گفت یوسف را نزد من آورید تا او را برای کارهای خود برگزینم. پس هنگامی که با یوسف سخن گفت به او اعلام کرد تو امروز نزد ما دارای منزلت ومقامی و (در همه امور) امینی.
محمدمهدی فولادوند:
و پادشاه گفت او را نزد من آوريد تا وى را خاص خود كنم پس چون با او سخن راند گفت تو امروز نزد ما با منزلت و امين هستى.



(قَالَ اجْعَلْنِی عَلَیٰ خَزَائِنِ الْأَرْضِ ۖ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ)

۵۵
ناصر مکارم شیرازی:
(یوسف) گفت «مرا سرپرست خزاین سرزمین (مصر) قرارده، که من نگاهبانى آگاهم.»
مهدی الهی قمشه‌ای:
(يوسف به شاه) گفت در اين صورت مرا به خزانه‌دارى مملكت منصوب دار كه من در حفظ دارايى و مصارف آن دانا و بصيرم.
حسین انصاریان:
یوسف گفت مرا سرپرست خزانه‌های این سرزمین قرار ده؛ زیرا من نگهبان دانایی هستم.
محمدمهدی فولادوند:
(يوسف) گفت مرا بر خزانه‌هاى اين سرزمين بگمار كه من نگهبانى دانا هستم.



(وَ کَذَٰلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْضِ یَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَیْثُ یَشَاءُ ۚ نُصِیبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَاءُ ۖ وَ لَا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ)

۵۶
ناصر مکارم شیرازی:
و این گونه ما به یوسف در سرزمین (مصر) قدرت دادیم، که هر جا مى‌خواست در آن منزل مى‌گزید (و تصرّف مى‌کرد). ما رحمت خود را به هرکس بخواهیم (و شایسته ببینیم) مى‌بخشیم; و پاداش نیکوکاران را (حتى در این دنیا) ضایع نمى‌کنیم.
مهدی الهی قمشه‌ای:
و اين چنين ما يوسف را در زمين (مصر) بدين منزلت رسانيديم كه هر جا خواهد جاى گزيند و فرمان براند، كه هر كس را ما بخواهيم به لطف خاص خود مخصوص مى‌گردانيم و اجر هيچ كس از نيكوكاران را (در دنيا) ضايع نمى‌گذاريم.
حسین انصاریان:
این گونه یوسف را در (آن) سرزمین مکانت و قدرت دادیم که هر جای آن بخواهد اقامت نماید. رحمت خود را به هر کس که بخواهیم می‌رسانیم و پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌کنیم.
محمدمهدی فولادوند:
و بدين گونه يوسف را در سرزمين (مصر) قدرت داديم كه در آن هر جا كه مى‌خواست‌ سكونت می‌کرد هر كه را بخواهيم به رحمت‌ خود مى‌رسانيم و اجر نيكوكاران را تباه نمى‌سازيم.



(وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ آمَنُوا وَ کَانُوا یَتَّقُونَ)

۵۷
ناصر مکارم شیرازی:
(امّا) پاداش آخرت، براى کسانى که ایمان آورده و پرهیزگارى داشتند، بهتر است.
مهدی الهی قمشه‌ای:
و البته اجر عالم آخرت براى اهل ايمان و مردم پرهيزكار بسيار بهتر (از اجر و مقام دنيوى) است.
حسین انصاریان:
و یقیناً پاداش آخرت برای کسانی که ایمان آورده‌اند و همواره پرهیزکاری می‌کردند، بهتر است.
محمدمهدی فولادوند:
و البته اجر آخرت براى كسانى كه ايمان آورده و پرهيزگارى مى‌نمودند بهتر است.



(وَ جَاءَ إِخْوَةُ یُوسُفَ فَدَخَلُوا عَلَیْهِ فَعَرَفَهُمْ وَ هُمْ لَهُ مُنکِرُونَ)

۵۸
ناصر مکارم شیرازی:
(سرزمین کنعان را قحطى فراگرفت;) برادران یوسف (به مصر) آمدند; و بر او وارد شدند. او آنان را شناخت; ولى آنها او را نشناختند.
مهدی الهی قمشه‌ای:
و برادران يوسف (كه در كنعان به قحطى مبتلا شدند چهل سال بعد از فروختن يوسف، به مصر) نزد وى آمدند در حالى كه او برادران را شناخت ولى آنها وى را نشناختند.
حسین انصاریان:
و برادران یوسف (با روی آوردن خشکسالی به کنعان، جهت تهیه آذوقه به مصر) آمدند و بر او وارد شدند. پس او آنان را شناخت و آنان او را نشناختند.
محمدمهدی فولادوند:
و برادران يوسف آمدند و بر او وارد شدند (او) آنان را شناخت ولى آنان او را نشناختند.



(وَ لَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمْ قَالَ ائْتُونِی بِأَخٍ لَّکُم مِّنْ أَبِیکُمْ ۚ أَلَا تَرَوْنَ أَنِّی أُوفِی الْکَیْلَ وَ أَنَا خَیْرُ الْمُنزِلِینَ)

۵۹
ناصر مکارم شیرازی:
و هنگامى که (یوسف) بارهاى آنان را آماده ساخت، گفت «(نوبت آینده) آن برادرى را که از پدر دارید، نزد من آورید. آیا نمى‌بینید من حق پیمانه را ادا مى‌کنم، و من بهترین میزبانان هستم؟!
مهدی الهی قمشه‌ای:
(برادران از يوسف در مقابل متاعى كه آورده بودند طعام خواستند) و يوسف چون بار غلّه آنها را بست گفت مى‌خواهم در سفر ديگر برادر پدرى خود (بنيامين) را نزد من بياوريد، نمى‌بينيد كه من پيمانه را تمام مى‌دهم و بهترين ميزبانم؟
حسین انصاریان:
و هنگامی که زاد و توشه آنان را در اختیارشان قرار داد، گفت برادر پدری خود را نزد من آورید، آیا نمی‌بینید که من پیمانه را کامل و تمام می‌پردازم و بهتر از هر کس مهمانداری می‌کنم؟
محمدمهدی فولادوند:
و چون آنان را به خوار و بارشان مجهز كرد گفت برادر پدرى خود را نزد من آوريد مگر نمى‌بينيد كه من پيمانه را تمام مى‌دهم و من بهترين ميزبانانم.



(فَإِن لَّمْ تَأْتُونِی بِهِ فَلَا کَیْلَ لَکُمْ عِندِی وَ لَا تَقْرَبُونِ)

۶۰
ناصر مکارم شیرازی:
و اگر او را نزد من نیاورید، نه پیمانه‌اى (از غلّه) نزد من خواهید داشت; و نه (هیچ گاه) به من نزدیک شوید.»
مهدی الهی قمشه‌ای:
و اگر آن برادر را همران نياوريد نزد من پيمانه خواربار نخواهيد داشت و نزديک من نشويد.
حسین انصاریان:
پس اگر او را نزد من نیاورید، هیچ پیمانه‌ای پیش من ندارید و نزدیک من نیایید.
محمدمهدی فولادوند:
پس اگر او را نزد من نياورديد براى شما نزد من پيمانه‌ اى نيست و به من نزديک نشويد.



(قَالُوا سَنُرَاوِدُ عَنْهُ أَبَاهُ وَ إِنَّا لَفَاعِلُونَ)

۶۱
ناصر مکارم شیرازی:
گفتند «ما درباره او با پدرش گفتگو خواهیم کرد; و ما (این کار را) انجام خواهیم داد.»
مهدی الهی قمشه‌ای:
برادران گفتند تا بتوانيم مى‌كوشيم كه پدرش را راضى كنيم و حتما چنين خواهيم كرد.
حسین انصاریان:
گفتند می‌کوشیم رضایت پدرش را به آوردن او جلب کنیم، و یقیناً این کار را انجام خواهیم داد.
محمدمهدی فولادوند:
گفتند او را با نيرنگ از پدرش خواهيم خواست و محققا اين كار را خواهيم كرد.



(وَ قَالَ لِفِتْیَانِهِ اجْعَلُوا بِضَاعَتَهُمْ فِی رِحَالِهِمْ لَعَلَّهُمْ یَعْرِفُونَهَا إِذَا انقَلَبُوا إِلَیٰ أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ)

۶۲
ناصر مکارم شیرازی:
(سپس) به کارگزاران خود گفت «بهایى را که پرداخته‌اند، در بارهایشان بگذارید! شاید هنگامى که به سوى خانواده خویش بازگشتند، آن را بشناسند; شاید بازگردند.»
مهدی الهی قمشه‌ای:
آن گاه يوسف به غلامانش گفت متاع اين كنعانيان را در ميان بارهاشان بگذاريد كه چون نزد كسان خود رفته (و متاع خود را ديدند) آن را بازشناسند، شايد كه (اين احسان موجب شود) باز نزد من مراجعه كنند.
حسین انصاریان:
و (یوسف) به کارگزاران و گماشتگانش گفت اموالشان را (که در برابر دریافت آذوقه پرداختند) در بارهایشان بگذارید، امید است وقتی به خاندان خود برگشتند آن را بشناسند، باشد که دوباره برگردند.
محمدمهدی فولادوند:
و (يوسف) به غلامان خود گفت‌ سرمايه‌هاى آنان را در بارهايشان بگذاريد شايد وقتى به سوى خانواده خود برمى‌گردند آن را بازيابند اميد كه آنان بازگردند.



(فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَیٰ أَبِیهِمْ قَالُوا یَا أَبَانَا مُنِعَ مِنَّا الْکَیْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَکْتَلْ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ)

۶۳
ناصر مکارم شیرازی:
هنگامى که به سوى پدرشان بازگشتند، گفتند «اى پدر! دستورداده شده که (بدون حضور برادرمان بنیامین) پیمانه اى (از غلّه) به ما ندهند; پس برادرمان را با ما بفرست، تا پیمانه‌اى (از غلّه) دریافت داریم; و به یقین ما او را محافظت خواهیم کرد.»
مهدی الهی قمشه‌ای:
چون برادران نزد پدر بازگشتند گفتند اى پدر (با همه كرم و سخاى خديو مصر) غلّه (بسيار) به ما عطا نشد (و وعده داد كه اگر برادر خود را همراه آوريد به شما گندم فراوان خواهم داد) پس برادرمان را با ما فرست تا مقدار كافى غله تهيه كنيم و البته ما كاملا نگهبان او خواهيم بود.
حسین انصاریان:
پس هنگامی که به سوی پدرشان بازگشتند، گفتند ای پدر! پیمانه از ما منع شد، پس برادرمان را با ما روانه کن تا پیمانه بگیریم، یقیناً ما او را حفظ خواهیم کرد.
محمدمهدی فولادوند:
پس چون به سوى پدر خود بازگشتند گفتند اى پدر پيمانه از ما منع شد برادرمان را با ما بفرست تا پيمانه بگيريم و ما نگهبان او خواهيم بود.





جعبه ابزار