گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
(فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَ أَمْطَرْنَا عَلَیْهَا حِجَارَةً مِّن سِجِّیلٍ مَّنضُودٍ)
۸۲ناصر مکارم شیرازی:
و هنگامى که فرمان ما فرارسید، آن (شهرها) را زیر و رو کردیم; و بارانى از سنگ به صورت گِلهاى متحجّر متراکم، بر آنها فرو ریختیم.
مهدی الهی قمشهای:
چون فرمان (قهر) ما در رسيد ديار آن قوم نابكار را ويران و زير و زبر ساختيم و بر سر آنها مرتب سنگ گل (هلاكت كننده) فرو ريختيم.
حسین انصاریان:
پس هنگامی که عذاب ما فرا رسید، بالاترین آن (سرزمین آلوده) را فروترینش نمودیم و بر آن سنگ هایی از نوع سنگِ گلِ لایه لایه فرو ریختیم.
محمدمهدی فولادوند:
پس چون فرمان ما آمد آن (شهر) را زير و زبر كرديم و سنگپاره هايى از (نوع) سنگ گلهاى لايه لايه بر آن فرو ريختيم.
(مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّکَ ۖ وَ مَا هِیَ مِنَ الظَّالِمِینَ بِبَعِیدٍ)
۸۳ناصر مکارم شیرازی:
(سنگهایى) که نزد پروردگارت (براى مجازات گناهکاران) نشانهگذارى شده بود; و آن (مجازات)، از (سایر) ستمکاران دور نیست.
مهدی الهی قمشهای:
كه آن سنگها از امر خدا نشاندار و معين بود و البته چنين هلاكتى از ظالمان عالم دور نخواهد بود.
حسین انصاریان:
(سنگهایی) که نزد پروردگارت نشانه دار بود و آن سنگها از ستمکاران دور نیست.
محمدمهدی فولادوند:
(سنگهايى) كه نزد پروردگارت نشان زده بود و (خرابه هاى) آن از ستمگران چندان دور نيست.
۞ (وَ إِلَیٰ مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْبًا ۚ قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَیْرُهُ ۖ وَ لَا تَنقُصُوا الْمِکْیَالَ وَ الْمِیزَانَ ۚ إِنِّی أَرَاکُم بِخَیْرٍ وَ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ مُّحِیطٍ)
۸۴ناصر مکارم شیرازی:
و به سوى «مَدْیَن» برادرشان شعیب را فرستادیم; گفت «اى قوم من! خدا را پرستش کنید، که جز او، معبودى براى شما نیست. پیمانه و وزن را کم نکنید (و دست به کم فروشى نزنید). که من خیرخواه شما هستم و از عذاب روز فراگیر، بر شما بیمناکم.
مهدی الهی قمشهای:
و ما به سوى اهل مدين برادرشان شعيب را (به رسالت فرستاديم)، وى گفت اى قوم، خداى يكتا را كه شما را جز او خدايى نيست پرستش كنيد و در كيل و وزن كمفروشى مكنيد، من خير شما را در آن مىبينم (كه با همه عدل و انصاف كنيد) و (اگر ظلم كنيد) من مىترسم از روزى كه عذابى سخت شما را فراگيرد.
حسین انصاریان:
و به سوی (مردم) مَدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم.) گفت ای قوم من! خدا را بپرستید، شما را جز او هیچ معبودی نیست؛ و از پیمانه و ترازو مکاهید، همانا من شما را در توانگری و نعمت(ی که بی نیاز کننده از کمفروشی است) می بینم و بر شما از عذاب روزی فراگیر بیمناکم.
محمدمهدی فولادوند:
و به سوى (اهل) مدین برادرشان شعيب را (فرستاديم) گفت اى قوم من خدا را بپرستيد براى شما جز او معبودى نيست و پيمانه و ترازو را كم مكنيد به راستى شما را در نعمت مىبينم و(لى) از عذاب روزى فراگير بر شما بيمناكم.
(وَ یَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِکْیَالَ وَ الْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ ۖ وَ لَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَ لَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ)
۸۵ناصر مکارم شیرازی:
و اى قوم من! حق پیمانه و وزن را با عدالت، ادا کنید; و از اموال مردم چیزى کم نگذارید; و در زمین به فساد نکوشید;
مهدی الهی قمشهای:
اى قوم، در سنجش وزن و كيل اجناس عدالت كنيد و آن را تمام دهيد و به مردم كم نفروشيد و در زمين به فساد برنخيزيد.
حسین انصاریان:
و ای قوم من، پیمانه و ترازو را عادلانه (و منصفانه) کامل و تمام بدهید، و اجناس مردم را (هنگام خریدن) کم شمارتر و کم ارزشتر (از آنچه که هست) به حساب نیاورید و در زمین تبهکارانه فتنه و آشوب برپا نکنید.
محمدمهدی فولادوند:
و اى قوم من پيمانه و ترازو را به داد تمام دهيد و حقوق مردم را كم مدهيد و در زمين به فساد سر برمداريد.
(بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ۚ وَ مَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ)
۸۶ناصر مکارم شیرازی:
آنچه (از سرمایههاى حلال،) خداوند براى شما باقى گذارده، برایتان بهتر است اگر ایمان داشته باشید. و من، نگهبان شما (و مأمور بر اجبارتان به ایمان) نیستم.»
مهدی الهی قمشهای:
(و بدانيد كه) آنچه خدا بر شما باقى گذارد براى شما بهتر است (از آن زيادتى كه به خيانت و كم و گرانفروشى به دست مىآوريد) اگر واقعا به خدا ايمان داريد. و من نگهبان شما (از عذاب خدا) نيستم.
حسین انصاریان:
آنچه خدا (در کسب و کارتان از سود و بهره پس از پرداخت حق مردم) باقی میگذارد، برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید، و من بر شما نگهبان نیستم.
محمدمهدی فولادوند:
اگر مؤمن باشيد باقيمانده (حلال) خدا براى شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نيستم.
(قَالُوا یَا شُعَیْبُ أَصَلَاتُکَ تَأْمُرُکَ أَن نَّتْرُکَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِی أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ ۖ إِنَّکَ لَأَنتَ الْحَلِیمُ الرَّشِیدُ)
۸۷ناصر مکارم شیرازی:
گفتند «اى شعیب! آیا نمازت به تو دستور مىدهد که آنچه را پدرانمان مىپرستیدند، ترک کنیم; یا آنچه را مىخواهیم در اموالمان انجام ندهیم؟!تو که مرد بردبار و فهمیدهاى هستى!»
مهدی الهی قمشهای:
قوم گفتند اى شعيب، آيا اين نماز تو، تو را مأمور مىكند كه ما دست از پرستش خدايان پدرانمان و از تصرف در اموال به دلخواه خودمان برداريم؟ (آفرين) تو بسيار مرد بردبار خردمندى هستى!
حسین انصاریان:
گفتند ای شعیب! آیا نمازت به تو فرمان میدهد که آنچه را پدرانمان میپرستیدند رها کنیم؟ یا از اینکه در اموالمان به هر کیفیتی که میخواهیم تصرف کنیم دست برداریم؟ به راستی که تو (انسانی) بردبار و راه یافتهای (پس چرا می خواهی در برابر آزادی ما نسبت به بت پرستی و هزینه کردن اموالمان به هر کیفیتی که بخواهیم بایستی؟!)
محمدمهدی فولادوند:
گفتند اى شعيب آيا نماز تو به تو دستور مىدهد كه آنچه را پدران ما مىپرستيدهاند رها كنيم يا در اموال خود به ميل خود تصرف نكنيم راستى كه تو بردبار فرزانهاى.
(قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِن کُنتُ عَلَیٰ بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّی وَ رَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا ۚ وَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُخَالِفَکُمْ إِلَیٰ مَا أَنْهَاکُمْ عَنْهُ ۚ إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ ۚ وَ مَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ ۚ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنِیبُ)
۸۸ناصر مکارم شیرازی:
گفت «اى قوم من! به من خبر دهید، اگر دلیل آشکارى از پروردگارم داشته باشم، و روزى و موهبت نیکویى به من داده باشد، (آیا مى توانم برخلاف فرمان او رفتار کنم؟!) من هرگز نمىخواهم چیزى که شما را از آن باز مىدارم، خودم مرتکب شوم. من جز اصلاح ـ تا آن جا که توانایى دارم ـ نمىخواهم. و توفیق من (در این کار)، جز به (یارى) خدا نیست. تنها بر او توکّل کردم; و به سوى او باز مىگردم.
مهدی الهی قمشهای:
شعيب گفت اى قوم، رأى و نظريه شما چيست؟ آيا اگر مرا از جانب پروردگارم حجت روشن و دليل قاطع باشد و از خود بر من رزق نيكو رسانده باشد (باز اطاعت او نكنم)؟ و (بدانيد كه) غرض من در آنچه شما را نهى مىكنم ضدّيت و مخالفت با شما نيست بلكه تا بتوانم تنها مقصودم اصلاح امر شماست و از خدا در هر كار توفيق مىطلبم و بر او توكل كرده و به درگاه او انابه و بازگشت دارم.
حسین انصاریان:
گفت ای قوم من! مرا خبر دهید اگر من بر دلیل روشنی از سوی پروردگارم متکی باشم و از جانب او رزق نیکویی به من داده باشد (آیا رواست که خلاف خواسته او عمل کنم؟) و من نمیخواهم آنچه که شما را از آن باز میدارم خود مرتکب شوم؛ تا جایی که قدرت دارم جز اصلاح (شما را) نمیخواهم؛ و توفیقم فقط به (یاری) خداست؛ بر او توکل کردم و به سوی او باز میگردم.
محمدمهدی فولادوند:
گفت اى قوم من بينديشيد اگر از جانب پروردگارم دليل روشنى داشته باشم و او از سوى خود روزى نيكويى به من داده باشد (آيا باز هم از پرستش او دست بردارم) من نمى خواهم در آنچه شما را از آن باز مىدارم با شما مخالفت كنم (و خود مرتكب آن شوم) من قصدى جز اصلاح (جامعه) تا آنجا كه بتوانم ندارم و توفيق من جز به (يارى) خدا نيست بر او توكل كردهام و به سوى او بازمىگردم.