گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
(قَالَتْ یَا وَیْلَتَیٰ أَأَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هَٰذَا بَعْلِی شَیْخًا ۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَیْءٌ عَجِیبٌ)
۷۲ناصر مکارم شیرازی:
گفت «اى واى بر من! آیا من فرزند مىآورم در حالى که پیرزنم، و این شوهرم پیرمردى است؟! این راستى چیز عجیبى است!»
مهدی الهی قمشهای:
زن گفت اى واى! آيا مىشود من بزايم با آنكه پيرى سالخوردهام و شوهرم نيز مردى پير و فرتوت است؟ اين چيزى بسيار شگفتانگيز است.
حسین انصاریان:
(همسر ابراهیم) گفت ای وای بر من! آیا فرزند آورم در حالی که من پیرزنم و این شوهر من است که در سنّ سالخوردگی است؟ یقیناً این چیزی بسیار شگفت است!!
محمدمهدی فولادوند:
(همسر ابراهيم) گفت اى واى بر من آيا فرزند آورم با آنكه من پيرزنم و اين شوهرم پيرمرد است واقعا اين چيز بسيار عجيبى است.
(قَالُوا أَتَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۖ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ ۚ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَّجِیدٌ)
۷۳ناصر مکارم شیرازی:
گفتند «آیا از فرمان خدا تعجب مىکنى؟! این رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است; چرا که او ستوده و داراى مجد و عظمت است.»
مهدی الهی قمشهای:
فرشتگان با او گفتند آيا از كار خدا عجب دارى؟ (عجب مدار) كه رحمت و بركات خدا مخصوص شما اهل بيت است، زيرا خدا بسيار ستوده صفات و بزرگوار است.
حسین انصاریان:
گفتند آیا از کار خدا شگفتی میکنی؟ (در حالی که) رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است. یقیناً او ستوده و بزرگوار است.
محمدمهدی فولادوند:
گفتند آيا از كار خدا تعجب مىكنى رحمت خدا و بركات او بر شما خاندان (رسالت) باد بىگمان او ستودهاى بزرگوار است.
(فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ الرَّوْعُ وَ جَاءَتْهُ الْبُشْرَیٰ یُجَادِلُنَا فِی قَوْمِ لُوطٍ)
۷۴ناصر مکارم شیرازی:
هنگامى که ترس ابراهیم فرو نشست، و بشارت به او رسید، درباره قوم لوط با ما مجادله مىکرد; (و تقاضاى عفو آنان را داشت)
مهدی الهی قمشهای:
چون ابراهيم را وحشت از دل برفت و بشارت (فرزند) بيامد در آن حال براى خلاص قوم لوط با ما به گفتگو و التماس در آمد.
حسین انصاریان:
پس هنگامی که ترس و دلهره از ابراهیم برطرف شد و آن مژده به او رسید، با ما درباره قوم لوط (به قصد دفع عذاب از آنان) به گفتگو پرداخت.
محمدمهدی فولادوند:
پس وقتى ترس ابراهيم زايل شد و مژده (فرزنددار شدن) به او رسيد در باره قوم لوط با ما (به قصد شفاعت) چون و چرا میکرد.
(إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ مُّنِیبٌ)
۷۵ناصر مکارم شیرازی:
چرا که ابراهیم، بردبار و دلسوز و همواره رجوع کننده (به سوى خدا) بود.
مهدی الهی قمشهای:
كه همانا ابراهيم بسيار بردبار بود و بسيار دعا و تضرع داشت و بسيار مغفرت و آمرزش مىطلبيد.
حسین انصاریان:
به راستی که ابراهیم بسیار بردبار و دلسوز و روی آورنده (به سوی خدا) بود.
محمدمهدی فولادوند:
زيرا ابراهيم بردبار و نرم دل و بازگشت كننده (به سوى خدا) بود.
(یَا إِبْرَاهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هَٰذَا ۖ إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ ۖ وَ إِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذَابٌ غَیْرُ مَرْدُودٍ)
۷۶ناصر مکارم شیرازی:
(گفتیم) اى ابراهیم! از این (درخواست) صرف نظر کن، که فرمان پروردگارت فرا رسیده; و به یقین عذاب بدون بازگشت (الهى) به سراغ آنها مى آید.
مهدی الهی قمشهای:
(خطاب شد) اى ابراهيم از اين خواهش درگذر كه هنگام حكم (قهر) الهى بر اين قوم فرا رسيده و بر آنها عذابى كه حتمى است و بازگشت ندارد خواهد رسيد.
حسین انصاریان:
ای ابراهیم! از این (گفتگو) درگذر؛ زیرا فرمان پروردگارت (بر عذاب قوم لوط) فرا رسیده و یقیناً آنان را عذابی بدون بازگشت خواهد آمد.
محمدمهدی فولادوند:
اى ابراهيم از اين (چون و چرا) روى برتاب كه فرمان پروردگارت آمده و براى آنان عذابى كه بى بازگشت است خواهد آمد.
(وَ لَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِیءَ بِهِمْ وَ ضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَ قَالَ هَٰذَا یَوْمٌ عَصِیبٌ)
۷۷ناصر مکارم شیرازی:
و هنگامى که فرستادگان ما (فرشتگان عذاب) به سراغ لوط آمدند، از آمدنشان ناراحت شد; و قلبش پریشان گشت; و گفت «امروز روز سختى است!» (زیرا آنها را نشناخت; و ترسید قوم تبهکار مزاحم آنها شوند.)
مهدی الهی قمشهای:
و چون فرستادگان ما (فرشتگان قهر) به لوط وارد شدند به آمدن آنان پريشان خاطر و دلتنگ شد و گفت اين روز بسيار سختى است.
حسین انصاریان:
و هنگامی که فرستادگان ما نزد لوط آمدند، به سبب آمدنشان تنگدل و اندوهگین شد؛ (زیرا خود را برای دفع خطر از مهمانانش در برابر قوم تبهکارش توانمند نیافت،) و گفت این روز سخت و دشواری است.
محمدمهدی فولادوند:
و چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند به (آمدن) آنان ناراحت و دستش از حمايت ايشان كوتاه شد و گفت امروز روزى سخت است.
(وَ جَاءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ وَ مِن قَبْلُ کَانُوا یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ ۚ قَالَ یَا قَوْمِ هَٰؤُلَاءِ بَنَاتِی هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لَا تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی ۖ أَلَیْسَ مِنکُمْ رَجُلٌ رَّشِیدٌ)
۷۸ناصر مکارم شیرازی:
قوم او (به قصد مزاحمت میهمانان) به سرعت به سراغ او آمدند ـ و قبلاً کارهاى بد و زشتى انجام مىدادند ـ گفت «اى قوم من! اینها دخترانمنند; که براى شما پاکیزهترند; (با آنها ازدواج کنید; و از زشتکارى چشم بپوشید.) از خدا بترسید; و مرا در مورد میهمانانم رسوا نسازید; آیا در میان شما یک مرد فهمیده و آگاه وجود ندارد؟!»
مهدی الهی قمشهای:
و (چون فرشتگان به صورت جوانان زيبا به خانه لوط درآمدند) قوم لوط به قصد عمل زشتى كه در آن سابقه داشتند به سرعت به درگاه او وارد شدند، لوط به آنها گفت اين دختران من (جنس زنان امتم كه به منزله دختران منند) براى شما پاكيزه و نيكوترند، از خدا بترسيد و مرا نزد مهمانانم خوار و سرشكسته مكنيد، آيا در ميان شما يک مرد رشيد نيست؟
حسین انصاریان:
و قومش شتابان به سویش آمدند (تا به خیال خود به مهمانانش دست درازی کنند، آن قومی) که پیش از آن کارهای زشت و ناپسند مرتکب میشدند، گفت ای قوم من! اینان دختران من هستند، اینان (از نظر ازدواج) برای شما پاکیزهترند، از خدا پروا کنید و مرا در میان مهمانانم رسوا نکنید؛ آیا از میان شما مردی راه یافته نیست؟
محمدمهدی فولادوند:
و قوم او شتابان به سويش آمدند و پيش از آن كارهاى زشت میکردند (لوط) گفت اى قوم من اينان دخترانمنند آنان براى شما پاكيزهترند پس از خدا بترسيد و مرا در كار مهمانانم رسوا مكنيد آيا در ميان شما آدمى عقل رس پيدا نمىشود.
(قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِی بَنَاتِکَ مِنْ حَقٍّ وَ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِیدُ)
۷۹ناصر مکارم شیرازی:
گفتند «تو مىدانى ما تمایلى به دختران تو نداریم; و خوب مىدانى ما چه مى خواهیم.»
مهدی الهی قمشهای:
قوم لوط گفتند تو خود مىدانى كه ما را رغبت و ميلى به آن دختران نيست و تو به خوبى مىدانى كه مطلب ما چيست.
حسین انصاریان:
گفتند مسلماً دانستهای که ما را به دخترانت هیچ حاجت و نیازی نیست و خوب میدانی که ما چه میخواهیم!!
محمدمهدی فولادوند:
گفتند تو خوب مىدانى كه ما را به دخترانت حاجتى نيست و تو خوب مىدانى كه ما چه مىخواهيم.
(قَالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلَیٰ رُکْنٍ شَدِیدٍ)
۸۰ناصر مکارم شیرازی:
گفت «(افسوس!) اى کاش در برابر شما قدرتى داشتم; یا پناهگاه نیرومندى در اختیار من بود. (آنگاه مى دانستم با شما زشت سیرتان چه کنم.)»
مهدی الهی قمشهای:
لوط گفت اى كاش مرا بر منع شما اقتدارى بود يا (حالى كه بر منعتان قدرت ندارم از شر شما) به ركن محكمى پناه مىبردم.
حسین انصاریان:
گفت ای کاش برای مبارزه با شما قدرت و نیرویی داشتم یا به پناهگاهی استوار مأوی میگرفتم.
محمدمهدی فولادوند:
(لوط) گفت كاش براى مقابله با شما قدرتى داشتم يا به تكيه گاهى استوار پناه مىجستم.
(قَالُوا یَا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّکَ لَن یَصِلُوا إِلَیْکَ ۖ فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّیْلِ وَ لَا یَلْتَفِتْ مِنکُمْ أَحَدٌ إِلَّا امْرَأَتَکَ ۖ إِنَّهُ مُصِیبُهَا مَا أَصَابَهُمْ ۚ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ ۚ أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ)
۸۱ناصر مکارم شیرازی:
(فرشتگان عذاب) گفتند «اى لوط! ما فرستادگان پروردگار توایم; آنها هرگز دسترسى به تو پیدا نخواهند کرد; در تاریکى شب، خانوادهات را (از این شهر) حرکت ده ـ و هیچ یک از شما پشت سرش را نگاه نکند ـ مگر همسرت، که او هم به همان بلایى که آنها گرفتار مىشوند، گرفتار خواهد شد. موعد آنها صبح است; آیا صبح نزدیک نیست؟!»
مهدی الهی قمشهای:
فرشتگان به لوط گفتند ما رسولان پروردگار توايم و هرگز دست آزار قوم به تو نرسد، تو اهل بيت خود را در پاسى از شب از اين ديار بيرون بر و از شما هيچ كس نبايد وابماند جز آن زن (كافر) تو كه آن هم با قوم تو بايد هلاک شود. همانا وعده عذاب صبحگاه است، آيا صبح نزديک نيست؟!
حسین انصاریان:
(میهمانان) گفتند ای لوط! ما فرستادگان پروردگار توایم، آنان هرگز به تو دسترسی پیدا نمیکنند، پس خانوادهات را در پارهای از (همین) شب حرکت ده و نباید هیچ یک از شما به سوی شهر بازگردد، اما همسرت را با خود مبر زیرا عذابی که به تبهکاران میرسد به او هم خواهد رسید. یقیناً وعدهگاهشان (برای دچار شدن به عذاب) صبح (فردا) است، آیا صبح نزدیک نیست؟
محمدمهدی فولادوند:
گفتند اى لوط ما فرستادگان پروردگار توييم آنان هرگز به تو دست نخواهند يافت پس پاسى از شب گذشته خانوادهات را حركت ده و هيچ كس از شما نبايد واپس بنگرد مگر زنت كه آنچه به ايشان رسد به او (نيز) خواهد رسيد بى گمان وعدهگاه آنان صبح است مگر صبح نزديک نيست.