گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
(قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِن کُنتُ عَلَیٰ بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّی وَ آتَانِی مِنْهُ رَحْمَةً فَمَن یَنصُرُنِی مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَیْتُهُ ۖ فَمَا تَزِیدُونَنِی غَیْرَ تَخْسِیرٍ)
۶۳ناصر مکارم شیرازی:
گفت «اى قوم من! به من خبر بدهید اگر دلیل آشکارى از پروردگارم داشته باشم، و رحمتى از جانب خود به من داده باشد، پس اگر من نافرمانى او کنم، چه کسى مىتواند مرا در برابر خداوند یارى دهد؟! پس شما، جز زیان، چیزى بر من نخواهید افزود.
مهدی الهی قمشهای:
صالح گفت آيا رأى شما چيست اگر من بر دعوى خود معجز و دليلى از طرف خدا در دست داشته باشم و او مرا از نزد خود رحمتى (مقام نبوت) داده باشد، اگر باز هم فرمان او نبرم در اين صورت مرا در برابر (قهر) خدا كه يارى تواند داد؟ كه شما بر من جز ضرر و زيان چيزى نخواهيد افزود.
حسین انصاریان:
گفت ای قوم من! مرا خبر دهید اگر من بر دلیلی روشن از سوی پروردگارم متکی باشم و از سوی خود رحمتی به من عطا کرده باشد، چنانچه (در ابلاغ پیامش) از او نافرمانی کنم، چه کسی مرا (از عذابش) نجات میدهد؟ پس شما (در صورتی که خواستههای بیجایتان را بپذیرم) چیزی جز خسارت بر من نمیافزایید.
محمدمهدی فولادوند:
گفت اى قوم من چه بينيد اگر (در اين دعوا) بر حجتى روشن از پروردگار خود باشم و از جانب خود رحمتى به من داده باشد پس اگر او را نافرمانى كنم چه كسى در برابر خدا مرا يارى مىكند در نتيجه شما جز بر زيان من نمىافزاييد.
(وَ یَا قَوْمِ هَٰذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَکُمْ آیَةً فَذَرُوهَا تَأْکُلْ فِی أَرْضِ اللَّهِ وَ لَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابٌ قَرِیبٌ)
۶۴ناصر مکارم شیرازی:
اى قوم من! این «ناقه» از سوى خداوند براى شما معجزهاى است; بگذارید در زمین خدا به چرا مشغول شود; و هیچ گونه آزارى به آن نرسانید، که به زودى عذاب (خدا) شما را خواهد گرفت!»
مهدی الهی قمشهای:
و اى قوم، اين ناقه آيت خداست و معجز براى شماست، او را به حال خود آزاد گذاريد تا در زمين خدا چرا كند و قصد آزار او مكنيد و گر نه شما را به زودى عذابى در خواهد گرفت.
حسین انصاریان:
و ای قوم من! این ناقه خداست که برای شما (در اثبات صدق نبوّت من) نشانهای (عظیم) است، پس بگذاریدش در زمین خدا بچرد، و هیچ آسیب و گزندی به او نرسانید که عذابی زود هنگام شما را خواهد گرفت.
محمدمهدی فولادوند:
و اى قوم من اين ماده شتر خداست كه براى شما پديدهاى شگرف است پس بگذاريد او در زمين خدا بخورد و آسيبش مرسانيد كه شما را عذابى زودرس فرو مىگيرد.
(فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُوا فِی دَارِکُمْ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ ۖ ذَٰلِکَ وَعْدٌ غَیْرُ مَکْذُوبٍ)
۶۵ناصر مکارم شیرازی:
سرانجام، ناقه را پى کردند; و (صالح به آنها) گفت «(مهلت شما تمام شد!) سه روز در خانههایتان بهره مند گردید; (و بعد از آن، عذاب الهى فراخواهد رسید;) این وعدهاى است که دروغ نخواهد بود.»
مهدی الهی قمشهای:
قوم ناقه را پى كردند، صالح هم گفت كه تا سه روز ديگر در منازل خود از زندگى تمتّع بريد كه (سپس همه هلاک خواهيد شد و) اين وعده البته دروغ نيست.
حسین انصاریان:
پس آن را (از روی طغیان و سرکشی) پی کردند. پس صالح گفت سه روز (فرصت دارید که) در خانه هایتان از زندگی برخوردار باشید. این وعدهای بی دروغ است.
محمدمهدی فولادوند:
پس آن (ماده شتر) را پى كردند و (صالح) گفت سه روز در خانههايتان برخوردار شويد اين وعدهاى بى دروغ است.
(فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّیْنَا صَالِحًا وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَ مِنْ خِزْیِ یَوْمِئِذٍ ۗ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ)
۶۶ناصر مکارم شیرازی:
و هنگامى که فرمان (مجازات) ما فرا رسید، صالح و کسانى را که با او ایمان آورده بودند، به رحمت خود (از آن عذاب) و از رسوایى آن روز، رهایى بخشیدیم; چرا که پروردگارت توانا و شکستناپذیر است.
مهدی الهی قمشهای:
چون وقت فرمان (قهر) ما فرا رسيد تنها صالح و مؤمنان به او را به رحمت خاص خود از بلا و از خوارى و رسوايى آن روز نجات داديم، كه خداى تو مقتدر و تواناست.
حسین انصاریان:
پس هنگامی که فرمان ما (بر عذاب آنان) فرا رسید، صالح و آنان را که همراه او ایمان آورده بودند با رحمتی از سوی خود نجات دادیم، و از خواری و رسوایی آن روز (رهایی بخشیدیم). مسلماً فقط پروردگارت نیرومند و توانای شکست ناپذیر است.
محمدمهدی فولادوند:
پس چون فرمان ما در رسيد صالح و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند به رحمت خود رهانيديم و از رسوايى آن روز (نجات داديم) به يقين پروردگار تو همان نيرومند شكستناپذير است.
(وَ أَخَذَ الَّذِینَ ظَلَمُوا الصَّیْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دِیَارِهِمْ جَاثِمِینَ)
۶۷ناصر مکارم شیرازی:
و کسانى را که ستم کرده بودند، صیحه (مرگبار آسمانى) فروگرفت; و بامدادان در خانههایشان به روى افتاده و مرده بودند;
مهدی الهی قمشهای:
و آن گاه ستمكاران را (شب) صيحه عذاب آسمانى بگرفت و صبحگاه در ديارشان بىحس و حركت و خاموش ابدى شدند.
حسین انصاریان:
و کسانی را که ستم کردند، فریاد مرگبار فروگرفت، پس در خانههایشان به رو درافتاده، جسمی بیجان شدند.
محمدمهدی فولادوند:
و كسانى را كه ستم ورزيده بودند آن بانگ (مرگبار) فرا گرفت و در خانههايشان از پا درآمدند.
(کَأَن لَّمْ یَغْنَوْا فِیهَا ۗ أَلَا إِنَّ ثَمُودَ کَفَرُوا رَبَّهُمْ ۗ أَلَا بُعْدًا لِّثَمُودَ)
۶۸ناصر مکارم شیرازی:
آنچنان که گویى هرگز ساکن آن دیار نبودند! بدانید قوم ثمود، پروردگارشان را انکار کردند. دور باد قوم ثمود (از رحمت خداوند)!
مهدی الهی قمشهای:
چنان هلاک شدند كه گويى هرگز در آن ديار نبودند. آگاه باشيد كه قوم ثمود، به خداى خود كافر شدند، آگاه باشيد كه قوم ثمود دور از رحمت ابدى خدا گرديدند.
حسین انصاریان:
گویی در آنجا اقامت نداشتند. آگاه باشید! قطعاً قوم ثمود به پروردگارشان کافر شدند. هان! دوری (از رحمت خدا) بر قوم ثمود باد.
محمدمهدی فولادوند:
گويا هرگز در آن (خانهها) نبوده اند آگاه باشيد كه ثموديان به پروردگارشان كفر ورزيدند هان مرگ بر ثمود.
(وَ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَیٰ قَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ ۖ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ)
۶۹ناصر مکارم شیرازی:
فرستادگان ما (فرشتگان) براى ابراهیم بشارت آوردند; گفتند «سلام!» (او نیز) گفت «سلام!» و چندان درنگ نکرد که گوساله بریانى (براى آنها) آورد.
مهدی الهی قمشهای:
و محققا فرستادگان ما (فرشتگان آسمان) بر ابراهيم (خليل) بشارت آورده و او را سلام گفته و او پاسخ سلام بداد، آن گاه ابراهيم بىدرنگ از گوشت گوساله كبابى آورد.
حسین انصاریان:
و به راستی فرستادگان ما ابراهیم را مژده آورده، سلام گفتند، او هم گفت سلام (بر شما). و درنگ نکرد تا گوسالهای بریان (برای آنان) آورد.
محمدمهدی فولادوند:
و به راستى فرستادگان ما براى ابراهيم مژده آوردند سلام گفتند پاسخ داد سلام و ديرى نپاييد كه گوسالهاى بريان آورد.
(فَلَمَّا رَأَیٰ أَیْدِیَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً ۚ قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَیٰ قَوْمِ لُوطٍ)
۷۰ناصر مکارم شیرازی:
(امّا) هنگامى که دید دست آنها به آن نمىرسد (و از آن نمىخورند) آنها را نا آشنا (و دشمن) شمرد; و از آنان احساس ترس نمود. به او گفتند «نترس! ما به سوى قوم لوط فرستاده شدهایم.»
مهدی الهی قمشهای:
و چون ديد كه آنان به طعام دست دراز نمىكنند آنان را بيگانه شمرد و در حال از آنها دلش متوحش و بيمناک گرديد، آنان گفتند مترس كه ما فرستاده خدا به قوم لوط مىباشيم.
حسین انصاریان:
و چون دید دستهایشان به سوی غذا دراز نمیشود، آنان را ناشناس یافت و از آنان احساس ترس و دلهره کرد، گفتند مترس که ما به سوی قوم لوط فرستاده شدهایم.
محمدمهدی فولادوند:
و چون ديد دستهايشان به غذا دراز نمىشود آنان را ناشناس يافت و از ايشان ترسى بر دل گرفت گفتند مترس ما به سوى قوم لوط فرستاده شدهايم.
(وَ امْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَ مِن وَرَاءِ إِسْحَاقَ یَعْقُوبَ)
۷۱ناصر مکارم شیرازی:
و همسرش ایستاده بود، (ازخوشحالى) خندید; پس او را به اسحاق، و بعد از اسحاق به یعقوب بشارت دادیم.
مهدی الهی قمشهای:
و زن ابراهيم ايستاده بود كه (از فرط شوق) متبسّم (يا حائض) گرديد، پس ما آن زن را به فرزندى به نام اسحاق و سپس (فرزندش) يعقوب بشارت داديم.
حسین انصاریان:
پس همسرش در حالی که ایستاده بود (از شنیدن گفتگوی فرشتگان با ابراهیم) خندید. پس او را به اسحاق و پس از اسحاق به یعقوب مژده دادیم.
محمدمهدی فولادوند:
و زن او ايستاده بود خنديد پس وى را به اسحاق و از پى اسحاق به يعقوب مژده داديم.