گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
(أُولَٰئِکَ لَمْ یَکُونُوا مُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَ مَا کَانَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ۘ یُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ ۚ مَا کَانُوا یَسْتَطِیعُونَ السَّمْعَ وَ مَا کَانُوا یُبْصِرُونَ)
۲۰ناصر مکارم شیرازی:
آنها هیچ گاه توانایى فرار از کیفر خدا را در زمین نداشتند; و جز خدا، پشتیبانهایى نمىیافتند. عذاب خدا براى آنها مضاعف خواهد بود; (چرا که هم خودشان گمراه بودند، و هم دیگران را گمراه ساختند;) آنها هرگز توانایى شنیدن (حق را) نداشتند; و (حقیقت را) نمىدیدند.
مهدی الهی قمشهای:
اينها هيچ قدرت و راه مفرّى در زمين (از قهر خدا) ندارند و جز خدا يار و مددكارى نخواهند يافت، عذابشان دو چندان شود، و هرگز گوششان هم در شنوايى (سخن راست) و چشمشان در بينايى (حق و حقيقت) به آنها مدد نتواند كرد.
حسین انصاریان:
اینان در زمین، عاجزکننده (خدا) نیستند تا (بتوانند از دسترس قدرت او بیرون روند)، و برای آنان سرپرستان و یاورانی جز خدا نیست، عذابشان (در روز قیامت) دو چندان خواهد شد؛ آنان (به سبب بسیاریِ گناه) تاب و توانِ شنیدنِ (حق را) نداشتند و (با چشم بصیرت، حقیقت را) نمیدیدند.
محمدمهدی فولادوند:
آنان در زمين درماندهكنندگان (خدا) نيستند و جز خدا دوستانى براى آنان نيست عذاب براى آنان دو چندان مىشود آنان توان شنيدن (حق را) نداشتند و (حق را) نمىديدند.
(أُولَٰئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُوا یَفْتَرُونَ)
۲۱ناصر مکارم شیرازی:
آنان کسانى هستند که سرمایه وجود خود را از دست دادهاند; و آنچه را به دروغ همتاى خدا مىپنداشتند از نظرشان گم شد.
مهدی الهی قمشهای:
همين مردم هستند كه نفوس خود را سخت در زيان افكندند و هر دروغى كه مىبسته همه از دستشان برود و محو و نابود شود.
حسین انصاریان:
اینان کسانی هستند که سرمایه وجودشان را تباه کردند، و آنچه را همواره به دروغ (به عنوان شریکان خدا به خدا) نسبت میدادند (گم شده) از دستشان میرود.
محمدمهدی فولادوند:
اينانند كه به خويشتن زيان زده و آنچه را به دروغ برساخته بودند از دست دادهاند.
(لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ)
۲۲ناصر مکارم شیرازی:
بى تردید آنها در آخرت، از همه زیانکارترند!
مهدی الهی قمشهای:
ناگزير در عالم آخرت زيانكارترين مردم آنها هستند.
حسین انصاریان:
ثابت و یقینی است که اینانند که در آخرت از همه زیانکارترند.
محمدمهدی فولادوند:
شک نيست كه آنان در آخرت زيانكارترند.
(إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ أَخْبَتُوا إِلَیٰ رَبِّهِمْ أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ)
۲۳ناصر مکارم شیرازی:
کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند و در برابر پروردگارشان خاضع و تسلیم بودند، آنها اهل بهشتند; و جاودانه در آن خواهند ماند.
مهدی الهی قمشهای:
اما آنان كه به خدا ايمان آورده و به اعمال صالح پرداختند و به درگاه خداى خود خاضع و خاشع گرديدند آنها البته اهل بهشت جاويدند كه در آن بهشت متنعّم ابدى خواهند بود.
حسین انصاریان:
قطعاً کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و به پروردگارشان آرامش و اطمینان یافتند، اهل بهشت اند و در آن جاودانهاند.
محمدمهدی فولادوند:
بى گمان كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و (با فروتنى) به سوى پروردگارشان آرام يافتند آنان اهل بهشتند و در آن جاودانه خواهند بود.
(مَثَلُ الْفَرِیقَیْنِ کَالْأَعْمَیٰ وَ الْأَصَمِّ وَ الْبَصِیرِ وَ السَّمِیعِ ۚ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلًا ۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ)
۲۴ناصر مکارم شیرازی:
حال این دو گروه (مؤمنان و منکران)، حال «نابینا و ناشنوا» و «بینا و شنوا» است; آیا این دو، همانند یکدیگرند؟! آیا متذکّر نمىشوید؟!
مهدی الهی قمشهای:
حال اين دو گروه (كفر و ايمان) در مثل به شخص كور و كر و شخص شنوا و بينا مانند است، آيا حال اين هر دو شخص يكسان است؟! پس چرا متذكر نمىشويد؟!
حسین انصاریان:
وصف این دو گروه (مشرک و مؤمن) همانند نابینا و کر و بینا و شنواست؛ آیا (این دو گروه) در صفت و حال یکسانند؟ پس آیا متذکّر نمیشوید؟
محمدمهدی فولادوند:
مثل اين دو گروه چون نابينا و كر (در مقايسه) با بينا و شنواست؟ آيا در مثل يكسانند پس آيا پند نمىگيريد؟
(وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَیٰ قَوْمِهِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُّبِینٌ)
۲۵ناصر مکارم شیرازی:
و ما نوح را به سوى قومش فرستادیم (; او به آنها گفت) «من براى شما بیمدهندهاى آشکارم.
مهدی الهی قمشهای:
و به حقيقت ما نوح را به سوى قومش به رسالت فرستاديم (او قومش را گفت) كه من با بيان روشن براى نصيحت و هشدار شما آمدم.
حسین انصاریان:
بی تردید نوح را به سوی قومش فرستادیم (که به آنان بگو) من برای شما بیمدهندهای آشکارم.
محمدمهدی فولادوند:
و به راستى نوح را به سوى قومش فرستاديم (گفت) من براى شما هشداردهندهاى آشكارم.
(أَن لَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۖ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ أَلِیمٍ)
۲۶ناصر مکارم شیرازی:
جز خداى یگانه را نپرستید; زیرا بر شما از عذاب روز دردناکى مىترسم!»
مهدی الهی قمشهای:
كه غير خداى يكتا كسى را نپرستيد، كه من از عذاب روز سخت و دردناک قيامت بر شما مىترسم.
حسین انصاریان:
که جز خدا را نپرستید؛ من بر شما از عذاب روزی دردناک بیمناکم.
محمدمهدی فولادوند:
كه جز خدا را نپرستيد زيرا من از عذاب روزى سهمگين بر شما بيمناكم.
(فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا نَرَاکَ إِلَّا بَشَرًا مِّثْلَنَا وَ مَا نَرَاکَ اتَّبَعَکَ إِلَّا الَّذِینَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِیَ الرَّأْیِ وَ مَا نَرَیٰ لَکُمْ عَلَیْنَا مِن فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّکُمْ کَاذِبِینَ)
۲۷ناصر مکارم شیرازی:
اشراف کافر قومش (در پاسخ او) گفتند «ما تو را جز بشرى همچون خودمان نمىبینیم; و کسانى را که از تو پیروى کرده اند، جز افراد پست ساده لوح، مشاهده نمىکنیم; و براى شما فضیلتى نسبت به خود نمىبینیم; بلکه گمان مىکنیم که شما دروغگو هستید.»
مهدی الهی قمشهای:
سران كافران قومش پاسخ دادند كه ما تو را مانند خود بشرى بيشتر نمىدانيم و در بادى نظر، آنان كه پيرو تواند اشخاصى پست و بىقدر بيش نيستند و ما هيچ گونه مزيتى براى شما نسبت به خود نمىبينيم، بلكه شما را دروغگو مىپنداريم.
حسین انصاریان:
اشراف و سران کافر قومش گفتند ما تو را جز بشری مانند خود نمیبینیم، و کسی را جز فرومایگان که نسنجیده و بدون اندیشه از تو پیروی کرده باشند مشاهده نمیکنیم، و برای شما هیچ برتری و فضیلتی بر خود نمیبینیم، بلکه شما را دروغگو میپنداریم.
محمدمهدی فولادوند:
پس سران قومش كه كافر بودند گفتند ما تو را جز بشرى مثل خود نمىبينيم و جز (جماعتى از) فرومايگان ما آن هم نسنجيده نمىبينيم كسى تو را پيروى كرده باشد و شما را بر ما امتيازى نيست بلكه شما را دروغگو مىدانيم.
(قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِن کُنتُ عَلَیٰ بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّی وَ آتَانِی رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّیَتْ عَلَیْکُمْ أَنُلْزِمُکُمُوهَا وَ أَنتُمْ لَهَا کَارِهُونَ)
۲۸ناصر مکارم شیرازی:
(نوح) گفت «اى قوم من! به من خبر دهید اگر من دلیل روشنى از پروردگارم داشته باشم، و او از سوى خود رحمتى که شما از آن بى خبرید، به من داده باشد (آیا باز هم رسالت مرا انکار مىکنید)؟! آیا ما مىتوانیم شما را به پذیرش این دلیل روشن مجبور سازیم، با این که شما کراهت دارید»؟!
مهدی الهی قمشهای:
نوح قومش را پاسخ داد كه اى قوم، شما چه مىگوييد، اگر مرا دليل روشن و رحمت مخصوص از جانب پروردگار عطا شده باشد ولى حقيقت حال بر شما پوشيده مانده باشد آيا (جهالت نيست كه) ما شما را (به رحمت و سعادت) اجبار كنيم با آنكه شما تنفّر اظهار مىكنيد؟
حسین انصاریان:
نوح گفت ای قوم من! مرا خبر دهید اگر من بر دلیل روشنی از سوی پروردگارم متکی باشم و مرا از نزد خود رحمتی عطا کرده باشد که بر شما مخفی مانده (باز هم نبوّت مرا تکذیب میکنید؟) آیا (در صورتی که اجباری در پذیرش دین نیست) می توان شما را به پذیرش آن دلیل روشن در حالی که آن را خوش ندارید، وادار کنیم؟
محمدمهدی فولادوند:
گفت اى قوم من به من بگوييد اگر از طرف پروردگارم حجتى روشن داشته باشم و مرا از نزد خود رحمتى بخشيده باشد كه بر شما پوشيده است آيا ما (بايد) شما را در حالى كه بدان اكراه داريد به آن وادار كنيم.