سُکون (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سُکون (به ضم سین و کاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای آرام گرفتن بعد از حرکت، به معنی آرامش باطن و انس نیز آید.
این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
- سَکَن (بر وزن شرف) به معنای آرامش و محلّ آرامش.
- سَکینة (به فتح سین) به معنای آرامش قلب و اطمینان خاطر. مصدر است به جای اسم آید.
- مَسْكَنَة (به فتح میم و سکون سین) به معنای فقر، ذلت و درماندگی.
- مِسْکین (به کسر میم و سکون سین) به معنای درمانده است.
- اِسْتِکانت (به کسر الف و سکون سین) به معنای خضوع و ذلّت است. موارد زیادی از این واژه در نهج البلاغه آمده است.
سُکون به معنای آرام گرفتن بعد از حرکت، به معنی آرامش باطن و انس نیز آید.
برخی از مواردی که در نهج البلاغه به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام علی (علیهالسلام) به فرمانده خویش
معقل بن قیس ریاحی مینویسد:
«وَ لا تَسِرْ أَوَّلَ اللَّيْلِ، فَإِنَّ اللهَ جَعَلَهُ سَكَناً»
؛
«در اوّل شب حرکت نکن،
خداوند آن را آرامش قرار داده است».
حضرت (علیهالسلام) درباره
فقیر فرموده:
«إِنَّ الْمِسْكينَ رَسُولُ اللهِ، فَمَنْ مَنَعَهُ فَقَدْ مَنَعَ اللهَ، وَ مَنْ أَعْطاهُ فَقَدْ أَعْطى اللهَ»
؛
«فقیر فرستاده خداست هر که به او چیزی بدهد به خدا داده است و هر که او را منع کند، خدا را منع کرده است».
نیز فرموده:
«مِسْكينٌ ابْنُ آدَمَ: مَكْتُومُ الاَْجَلِ، مَكْنُونُ الْعِلَلِ، مَحْفوظُ الْعَمَلِ...»
؛
«ابن آدم موجود بیچارهایست، اجلش پوشیده است نمیداند کی خواهد آمد، علتها در وجودش مکنون است و هرچه میکند، محفوظ است و مسئول آن خواهد بود.»
استکانت به معنای خضوع و ذلّت است. در صفات
مؤمنان فرموده:
«إِنَّ الْمُؤْمِنينَ مُسْتَكينونَ، إِنَّ الْمُؤْمِنينَ مُشْفِقونَ»
؛
«مؤمنان به خدا خاضعاند، مؤمنان از خدا ترسانند».
موارد زیادی از واژه سکن در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «سکن»، ج۱، ص۵۴۳.