• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رَوْد (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





رَوْد (به فتح راء و سکون واو) از واژگان نهج البلاغه به معنای طلب كردن و خواستن است.
این واژه دارای مشتقاتی است که در نهج البلاغه به‌ کار رفته است، مانند:
اِراده (به کسر الف) به‌ معنى قصد؛
اِرْتياد (به کسر الف و سکون راء) نيز به معنى طلب؛
اَرْواد (به فتح الف و سکون راء) به معناى مدارا در رفتن؛
رُوَیْد (به ضم راء و فتح واو و سکون یاء)به معنای قليل و كم؛
رائِد (به فتح راء و کسر همزه) یعنی كسی كه او را از پيش مى‌فرستند تا مكانى براى نزول قافله معين كند، گویى او آن مكان را طلب مى‌كند.
مَرْوَد (به فتح میم و سکون راء و فتح واو) و مُرْوَد (به ضم میم و سکون راء و فتح واو) مصدر میمی و به معنى مهلت؛
مُرْتاد (به ضم میم و سکون راء) به معنی طلب كننده است.




رَوْد به معنای طلب كردن و خواستن است.
«رَادَهُ‌ رَوْداً و رِيَاداً: طلبهُ‌»
اِراده به‌ معنى قصد است و از همين ماده می‌باشد.
اِرْتياد نيز به معنى طلب است.
«ارْتَادَ الشيءَ ارْتيَاداً: طلبهُ‌»
اَرْواد به معناى مدارا در رفتن است.



برخی از مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:


۲.۱ - فأَرْوِدوا - خطبه ۴۳ (مهیا شدن برای جنگ)

امام علی (علیه‌السلام) جریر بن‌ عبدالله را پيش معاویه فرستاده بود كه از شام بیعت بگيرد، اصحاب عرض كردند يا امیر المومنین آماده جنگ با معاويه شويد فرمود: آماده شدن به جنگ با آنكه «جرير» نزد آن‌ها است راه را براى بيعت آنها مى‌بندد.

«وَ الرّأْیُ مَعَ الاَْناةِ، فأَرْوِدوا، وَ لا أَكْرَهُ لَكُمُ الاْعْدادَ»


يعنى: «نظر من تأخير و تأّنى در مهيا شدن است با مدارا حركت كنيد، آماده شدن شما را مكروه ندارم.»


۲.۲ - رُوَیْد - حکمت ۴۱۱ (انتقام)

رُوَیْد تصغير «رود» می‌باشد و به معنای قليل و كم است و آن سه بار در «نهج البلاغه» آمده است.
در يك جريانى كه در «طمح» خواهد آمد يک نفر از خوارج به امام گفت: خدا او را بكشد چقدر دانا است. اصحاب خواستند او را بكشند، فرمود:

«رُوَيْداً، إِنَّما هُوَ سَبٌّ بِسَبٍّ، أَوْ عَفْوٌ عَنْ ذَنْب!»


يعنى: «كمى مهلت دهيد، انتقام او فحشى است در مقابل فحشى يا عفو از گناه او است نه گشتن او.»


۲.۳ - رائِد - خطبه ۱۰۷ (مربی قافله)

«رائد» كسی كه او را از پيش مى‌فرستند تا مكانى براى نزول قافله معين كند، گوئى او آن مكان را طلب مى‌كند.

«فاسْتَمِعوا مِنْ رَبّانِيّكُمْ، وَ أَحْضِروهُ قُلوبَكُمْ... وَ لْيَصْدُقْ رائِدٌ أَهْلَهُ، وَ لْيَجْمَعْ شَمْلَهُ»


یعنی: «از مربّی خويش بشنويد، حرف او را در قلب گيريد، پيش‌ قراول به اهل خود راست گويد.»


۲.۴ - مِرْوَداً - حکمت ۴۵۴ (بنی‌امیه)

«مَرْوَد» (بر وزن مكتب) مصدر ميمى است به معنى مهلت.
«مَرْوَد» به فتح و ضم اول هر دو آمده است.

«إِنَّ لِبَنی أُمَيَّةَ مِرْوَداً يَجْرونَ فيهِ، وَ لَوْ قَدِ اخْتَلَفوا فيَما بَيْنَهُمْ ثُمَّ كادَتْهُمُ الضِّباعُ لَغَلَبَتْهُمْ»


يعنى: «براى بنی‌امیّه مهلتى هست كه در آن حركت (و حكومت) مى‌كنند و چون در ميان خود اختلاف كردند و بعد كفتارها با آن‌ها جنگيدند بر آن‌ها غلبه خواهند كرد (يعنى نه شيرها بلكه حتى كفتارها)»

سید رضی فرموده: اين سخن فصيح‌ترين و عجيب‌ترين سخن است امام علی (صلوات‌الله‌عليه) مهلت را به ميدانى تشبيه كرده كه بنى‌اميه در آن اسب دوانى مى‌كنند و چون به آخر رسيدند نظامشان شكست مى‌خورد.
ابن ابی الحدید گويد: اين سخن از اخبار صريح غيب است، چون بنى اميّه تااختلاف در بين آن‌ها نبود حكومتشان منظم بود و چون ولید بن‌ یزید به حكومت رسيد، عموزاده‌اش یزید بن ولید بر او شوريد و او را كشت، بنى‌اميه اختلاف كردند وعده صدق امام رسيد، بنی عباس خروج كردند تا ملک بنى‌اميه در دست ابو مسلم خراسانی ساقط شد و او در اول كارش از اضعف خلق الله و فقيرترين آنها بود و اين تصديق سخن آن حضرت است كه فرمود:

«ثمّ كادتم الضباع لغلبتهم»



۲.۵ - مُرْتادین - خطبه ۵۰ (اختلاط حق و باطل)

«مُرْتاد»: طلب كننده از ارتياد است.
درباره آميخته شدن حق و باطل فرموده:

«فَلَوْ أَنَّ الْباطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزاجِ الْحَقِّ لَمْ يَخْفَ عَلى الْمُرْتادينَ»


یعنی: «اگر باطل از اختلاط حق خالص بود حق بر طالبان آن مخفى نمى‌ماند.»



رُوَیْد تصغير «رود» می‌باشد و به معنای قليل و كم است و آن سه بار در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۱، ص۴۷۸-۴۷۹.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۳، ص۵۵.    
۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، ج۲، ص۴۵۵.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، ج۲، ص۴۵۶.    
۵. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۱۰۴، خطبه ۴۳.    
۶. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۱، ص۸۹، خطبه ۴۳.    
۷. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۸۴، خطبه ۴۳.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۰۳، خطبه ۴۳.    
۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۳۵.    
۱۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۴۰.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین، ج۲، ص۴۷۹.    
۱۲. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۲۳۱.    
۱۳. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۳۲۲.    
۱۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۸۸۲، حکمت ۴۱۱.    
۱۵. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۲۵۴، حکمت ۴۲۰.    
۱۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۵۰، حکمت ۴۲۰.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۸۴۳، حکمت ۴۲۰.    
۱۸. ابن میثم بحرانی ت محمدی مقدم و نوایی، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۷۵۴.    
۱۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۷۵۵.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین، ج۱۵، ص۳۹۰.    
۲۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۵۰۰.    
۲۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۶۳.    
۲۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۴۲-۲۴۳، خطبه ۱۰۷.    
۲۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۱، ص۲۰۸، خطبه ۱۰۶.    
۲۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۱۵۷، خطبه ۱۰۷.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۳۱، خطبه ۱۰۷.    
۲۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۷۲.    
۲۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۸۲.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین، ج۴، ص۵۳۹-۵۴۰.    
۳۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۳۰۴.    
۳۱. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۱۸۹-۱۹۰.    
۳۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۸۹۰، حکمت ۴۵۴.    
۳۳. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۲۶۲، حکمت ۴۶۴.    
۳۴. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۵۷، حکمت ۴۶۴.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۸۵۱، حکمت ۴۶۴.    
۳۶. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۷۸۱.    
۳۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۷۸۱-۷۸۲.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین، ج۱۵، ص۶۳۵.    
۳۹. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۵۲۹.    
۴۰. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۲۲۰، ص۱۸۲.    
۴۱. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۸۹۰، حکمت ۴۵۴.    
۴۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۱۸۲-۱۸۳.    
۴۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۱۱۰، خطبه ۵۰.    
۴۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۱، ص۹۵، خطبه ۵۰.    
۴۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۸۸، خطبه ۵۰.    
۴۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۱۱، خطبه ۵۰.    
۴۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۸۵.    
۴۸. ابن میثم بحرانی ت محمدی مقدم و نوایی، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۸۶-۲۸۷.    
۴۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین، ج۲، ص۵۶۴.    
۵۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۰۱.    
۵۱. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۲۴۰.    
۵۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۸۸۲، حکمت ۴۱۱.    
۵۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۴۶، نامه ۳۱.    
۵۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۷۱، نامه ۴۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «رود»، ج۱، ص۴۷۸-۴۷۹.    






جعبه ابزار