دولت اسلامی و خشونت فرهنگی (فقه سیاسی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اجرای اصل
امر به معروف و نهی از منکر در برخی تفسیرها بهعنوان شکلی از خشونت فرهنگی و مداخله در آزادیهای فردی تلقی شده است.
منتقدان این اصل آن را زمینهساز بدبینی اجتماعی، سلب اعتماد و گسترش اتهامزنی میدانند.
این رویکرد از نظر آنان موجب رواج فشار، قهر، دخالت در حریم خصوصی و شکلگیری فضای رادیکالی و خشن در جامعه میشود.
گفته میشود تداوم چنین نگرشی میتواند از حوزه
فرهنگ و
اخلاق به عرصه
سیاست و
اقتصاد نیز سرایت کرده و ساختار حکومتی را به نظامی مداخلهگر و اقتدارگرا بدل کند.
رسانههای منتقد دولت اسلامی اغلب از این تصویر برای معرفی کل نظام بهعنوان ساختاری سرکوبگر و ناامن بهره میبرند.
برخى به استناد پارهاى از عملكردهاى تعصبآميز در جريان امر به معروف و نهى از منكر كه از اصول شناخته شده فرهنگى-سياسى اسلام است، اجراى اين اصل را در نظام اسلامى نوعى خشونت فرهنگى تلقى كردهاند و چنين تصور كردهاند كه با اين نوع سياست فرهنگى، اصول قاعده تساهل و تسامح در جامعه از ميان رفته و گروهى به استناد اصل امر به معروف و نهى از منكر در امور ديگران مداخله كرده و افراد را در اعمال آزادىهايى كه دارند تحت فشار قرار مىدهند و چنين عملى از يکسو، بروز يک عامل فشار قهرآميز را نشان مىدهد و از سوى ديگر آزادىها را از اشخاص سلب مىكند.
اصول بدبينى ناشى از اجراى اين اصل، حس اعتماد به ديگران را از ميان برده و افراد با سوء نظر، رفتار ديگران را تحليل و تفسير مىكنند و با استنتاج بدبينانه ديگران را متهم به اعمالى مىكنند كه در حقيقت آنها چنين اعمالى را انجام ندادهاند.
در اين تفسير از اصل فرهنگى-سياسى امر به معروف و نهى از منكر، بدبينى، خشونت، فشار، قهر، مداخله، زورگويى، تجاوز به حريم خصوصى افراد و بالاخره سلب آزادىها، به عنوان آثار مشهور عمل به اين اصل ديده شده است كه طبعا چنين وضعيتى جامعه را به سمت خشونت و نوعى راديكاليزم مىكشاند.
از آنجا كه دامنه اجرايى اين اصل، اختصاص به مسائل فرهنگى و اخلاقى ندارد، در تداوم مىتواند در عرصههاى سياست، اقتصاد و مسائل ديگر اجتماعى نيز تأثير منفى داشته باشد و خشونت و مداخله به حوزههاى سياسى و اقتصادى هم كشيده شود و راديكاليزم فرهنگى و اخلاقى سرانجام به يک نظام سياسى، اجتماعى خشن و متجاور به حريم شهروندان تبديل شود.
اين نوع تصوير از اصل امر به معروف و نهى از منكر به ويژه در آثار قلمى ژورناليستى و رسانههاى خارجى اغلب به منظور زير سؤال بردن نظام اسلامى مورد بهرهبردارى قرار مىگيرد تا از نظام سياسى و دولت اسلامى چهرهاى خشن و قهرآميز ترسيم و كابوسى از وحشت و ناامنى از آن ارائه شود.
انديشه راديكاليزم فرهنگى و خشونت ارزشى، سرانجام با تأثير سياسى گستردهاى كه دارد همه نهادهاى جامعه را تحت نظارت و فشار خود قرار مىدهد و نوعى خفقان و نظام بسته و توأم با
خشونت و
تعصب را به ارمغان مىآورد.
• عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، ج۲، ص۵۵.