• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دولت از دیدگاه شیخ طوسی (فقه سیاسی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: دولت (مقالات مرتبط).


فقیهان شیعه در اندیشه شیخ طوسی، مشروعیت سیاسی را منحصر به «سلطان منصوب» یعنی امام معصوم یا نمایندگان فقهی او می‌دانند.
اجرای حدود، امر به معروف و نهی از منکر در صورت نیاز به زور، تنها با اذن حاکم شرعی مجاز است.
در عصر غیبت، شیخ طوسی فقها را نایبان امام دانسته و برگزاری نماز جمعه و عیدین را برای آنان جایز و حتی لازم می‌شمارد.
برخی فقهای پس از او از این نظر، وجوب عینی نماز جمعه در دوران غیبت را استنباط کرده‌اند.



نخستين تعبير سياسى كه در آثار فقهى شيخ طوسى به چشم مى‌خورد، اصطلاحاتى چون «سلطان الوقت و سلطان الزمان» است
[۱] طوسی، محمد بن حسن، النهاية فى مجرد الفقه و الفتاوى، ص۳۰۰.
كه با اضافه شدن كلمه منصوب خواه‌ ناخواه، نشانه به دولت امامت معصوم (علیه‌السلام) مى‌رود.
به اعتقاد شيخ طوسى انجام فريضه امر به معروف و نهى از منكر اگر به تأديب بدنى (زدن) و جرح (زخمى كردن) و قتل بيانجامد نياز به اذن از سلطان وقت (امام (علیه‌السلام)) دارد كه به رياست جامعه اسلامى منصوب شده است و در شرايط عدم احراز اذن بايد به موعظه ربانى و هشدار اكتفا شود. هم‌چنين اقامه حدود تنها از اختيارات دولت حق و امامت است.


دولت حق و سلطان منصوب در انديشه شيخ طوسى شامل دو نوع حكومت و اقتدار شرعى مى‌شود.
الف - امام منصوب از جانب خدا و رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)؛
ب - كسانی كه از جانب امام (علیه‌السلام) منصوب براى اقامه حدود هستند و آنان فقهاى شيعه مى‌باشند كه به هنگام عدم امكان اقدام مستقيم توسط ائمه (علیهم‌السلام) انجام امر به معروف و نهى از منكر و قضاوت به آن‌ها تفويض شده است.
[۲] طوسی، محمد بن حسن، النهاية فى مجرد الفقه و الفتاوى، ص۳۰۰.




از كلام شيخ طوسى در كتاب الخلاف مستفاد است كه شرايط زمان غيبت در «قرا» (روستاها) و «سواد» (شهرها) را به منزله نصب امام (علیه‌السلام) تلقى كرده و نماز جمعه را در چنين شرايطى مأذون و صحيح دانسته است.
وى در كتاب النهایه در باب امر به معروف و نهى از منكر نيز چنين نوشته است:
«براى فقهاى شيعه جايز است نمازهاى جمعه و عيدين را به جماعت برگزار نمايند و خطبه‌هاى جمعه و عيدين را ايراد كنند، مادام كه ضررى متوجه آنان نشود».



برخى از فقها از اين عبارت شيخ طوسى، وجوب عينى نماز جمعه در عصر غيبت را استفاده كرده و ظاهر آن را نشانه اجماعى بودن مسئله در نزد قدما شمرده‌اند.
[۵] عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۸، ص۴۴-۵۵.



۱. طوسی، محمد بن حسن، النهاية فى مجرد الفقه و الفتاوى، ص۳۰۰.
۲. طوسی، محمد بن حسن، النهاية فى مجرد الفقه و الفتاوى، ص۳۰۰.
۳. جواهری نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۵۱.    
۴. جواهری نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۵۲.    
۵. عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۸، ص۴۴-۵۵.



• عمید زنجانی، عباس‌علی، فقه سیاسی، ج۲، ص۵۰.






جعبه ابزار