گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
عقائدية ، سياسية
وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از خطبه هاى آن حضرت است
فِي فَضْلِ الْإِسْلَامِ، وَ وَصْفِ النَّبِيِّ الْأَكْرَمِ، ثُمَّ تَوْبِيخِ الْأَصْحَابِ
در زمینه برترى اسلام، و توصیف پیامبر اکرم، آن گاه توبیخ اصحاب
۱. تعريف جامع لِلإسلام
«الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى شَرَعَ الْإِسْلامَ»۱خداى را سپاس که اسلام را تشریع
«فَسَهَّلَ شَرائِعَهُ لِمَنْ وَرَدَهُ،»۲و آبشخوارهاى آن را براى آن که بخواهد وارد شود آسان نمود،
«وَ اَعَزَّ أَرْکانَهُ عَلى مَنْ غالَبَهُ،»۳ارکانش را در برابر آن که قصد غلبه برآن را دارد غیرقابل شکست،
«فَجَعَلَهُ اَمْناً لِمَنْ عَلِقَهُ»۴و آن را براى کسى که به آن آویخت پناهگاه امن
«وَ سِلْماً لِمَنْ دَخَلَهُ،»۵و براى وارد بر آن حریم سلامت قرار داد.
«وَ بُرْهاناً لِمَنْ تَکَلَّمَ بِهِ»۶آن را برهان ساخت براى کسى که به وسیله آن سخن گفت
«وَ شاهِداً لِمَنْ خاصَمَ بِهِ ،»۷و شاهد براى کسى که به وسیله آن به دفاع برخاست،
«وَ نُوراً لِمَنِ اسْتَضاءَ بِهِ»۸و نور براى آن که طلب روشنى کرد
«وَ فَهْماً لِمَنْ عَقَلَ،»۹و فهم براىآن که اندیشه نمود،
«وَ لُبّاً لِمَنْ تَدَبَّرَ»۱۰و مغز براى آن که آراسته به تدبیر شد
«وَ آیَةً لِمَنْ تَوَسَّمَ»۱۱و نشانه براى بافراستى که راه حق جست
«وَ تَبْصِرَةً لِمَنْ عَزَمَ،»۱۲و بینایى براى کسى که عزم جزم کرد،
«وَ عِبْرَةً لِمَنِ اتَّعَظَ»۱۳و پند براى کسى که پند آموخت
«وَ نَجاةً لِمَنْ صَدَّقَ»۱۴و نجات براى آن که تصدیق کرد
«وَ ثِقَةً لِمَنْ تَوَکَّلَ»۱۵و تکیه گاه براى کسى که به آن متّکى شد،
«وَ راحَةً لِمَنْ فَوَّضَ»۱۶و آسایش براى آن که خود را به آن واگذاشت
«وَ جُنَّةً لِمَنْ صَبَرَ»۱۷و سپر براى آن که صبر پیشه کرد
«فَهُوَ أَبْلَجُ الْمَناهِجِ،»۱۸اسلام روشن ترین راه
«وَ اَوْضَحَ الْوَلَائِجِ»۱۹و آشکارترین مسلک هاست
«مُشْرِفُ الْمَنارِ»۲۰علائم راهش بلند
«مُشْرِقُ الْجَوادِّ،»۲۱جاده هایش روشن،
«مُضیءُ الْمَصابیحِ»۲۲چراغهایش درخشان
«کَریمُ الْمِضْمارِ»۲۳میدان تمرینش آماده براى مسابقه
«رَفیعُ الْغایَةِ»۲۴هدفش مرتفع
«جامِعُ الْحَلْبَةِ»۲۵و جاى دهنده مسابقه گذاران است
«مُتَنافَسُ السُّبْقَةِ،»۲۶جایزه اش مورد رغبت،
«شَریفُ الْفُرْسانِ»۲۷و سوارانش شریف
«التَّصْدیقُ مِنْهاجُهُ»۲۸راهش تصدیق
«وَ الصّالِحاتُ مَنارُهُ»۲۹نشانه اش اعمال شایسته
«وَ الْمَوْتُ غایَتُهُ،»۳۰پایانش مرگ
«وَ الدُّنْیا مِضْمارُهُ»۳۱میدان تمرینش دنیا
«وَ الْقِیامَةُ حَلْبَتُهُ»۳۲محل گرد آمدن مسابقه گذارانش قیامت
«وَ الْجَنَّةُ سُبْقَتُهُ.»۳۳و جایزه مسابقه اش بهشت است.
۲ . الدّعاء للنّبىّ (صلّىاللّهعلیهوآلهوسلم)
مِنْها فى ذِكْرِ النَّبِىِّ (صَلَّىاللّهُعَلَيْهِوَآلِه)
از این خطبه است در وصف پیامبر (صلّىاللّهعلیهوآله)
«حَتّى اَوْری قَبَساً لِقابِسٍ»۳۴تا آنکه پیامبر شعله اى براى خواستار نور برافروخت
«وَ اَنارَ عَلَماً لِحابِس.»۳۵و نشانه اى براى وامانده در گمراهى روشن ساخت.
«فَهُوَ اَمینُکَ الْمَأْمُونُ»۳۶خداوندا، او امین و مورد اعتماد تو
«وَ شَهیدُکَ یَوْمَ الدِّینِ»۳۷و گواه حضرتت در قیامت،
«وَ بَعیثُکَ نِعْمَةً،»۳۸و نعمتى است که به رسالت فرستادى،
«وَ رَسُولُکَ بِالْحَقِّ رَحْمَةً.»۳۹و رحمتى است که به حق گسیل داشتى.
«اللّهُمَّ،»۴۰الهى،
«اقْسِمْ لَهُ مَقْسَماً مِنْ عَدْلِکَ»۴۱بهره اى وافر از عدالت خود به او عنایت فرما،
«وَ اجْزِهِ مُضَعَّفَاتِ الْخَیْرِ مِنْ فَضْلِکَ.»۴۲و از احسانت پاداشى صد چندان به او کرامت کن.
«اللّهُمَّ،»۴۳خدایا،
«اَعْلِ عَلى بِناءِ الْبانینَ بِناءَهُ»۴۴بنایش را از همه بناها بالاتر قرار ده
«وَ اَکْرِمْ لَدَيْكَ نُزُلَهُ»۴۵و او را بر سفره مهمانیت گرامى دار
«وَ شَرِّفْ عِنْدَکَ مَنْزِلَهُ ،»۴۶و مقامش را نزد خود شریف گردان،
«وَ آتِهِ الْوَسیلَةَ»۴۷و او را از جانب خود بالاترین درجه بهشتى بخش
«وَ اَعْطِهِ السَّناءَ وَ الْفَضیلَةَ»۴۸و از رفعت و فضیلت بهره مندش ساز
«وَ احْشُرْنا فى زُمْرَتِه غَیْرَ خَزایا»۴۹و ما را بدون دچار شدن به رسوایى در زمره او محشور فرما
«وَ لَا نادِمینَ وَ لَا ناکِبینَ وَ لَا ناکِثینَ وَ لَا ضالِّینَ وَ لَا مُضِلِّینَ وَ لَا مَفْتُونینَ.»۵۰و منهاى گرفتار شدن به پشیمانى و آلوده شدن به انحراف و پیمان شکنى و گمراهى و گمراه کردن و فریب خوردگى.
وَ قَدْ مَضى هذَا الْكَلامُ فيما تَقَدَّمَ اِلَّا اَنَّنا كَرَّرْناهُ ههُنا لِما فِى الرِّوايَتَيْنِ مِنَ الْإِخْتِـلافِ.
مؤلف: این خطبه پیش از این ذکر شد و ما به جهت اختلاف در دو روایت، آن را دوباره در این قسمت آوردیم.
۳. ثمرات البعثة المحمدية
وَ مِنْها فى خِطابِ اَصْحابِهِ
و از این خطبه است در خطاب به یارانش
«وَ قَدْ بَلَغْتُمْ مِنْ کَرامَةِ اللّهِ تَعالی لَكُمْ مَنْزِلَةً تُکْرَمُ بِها اِماؤُکُمْ،»۵۱از کرامت خدا به منزلت و مقامى رسیده اید که به خاطر آن کنیزان شما احترام مى شوند،
«وَ تُوصَلُ بِها جیرانُکُمْ»۵۲و همسایگانتان مورد حسن روابط و دوستى قرار مى گیرند
«وَ یُعَظِّمُکُمْ مَنْ لَا فَضْلَ لَكُمْ عَلَيْهِ، وَ لَا یَدَ لَكُمْ عِنْدَهُ»۵۳و آنان که شما برتر از آنها نیستید، و بر آنان حقّى ندارید شما را تعظیم مى کنند،
«وَ یَهابُکُمْ مَنْ لَا یَخافُ لَكُمْ سَطْوَةً»۵۴از شما وحشت دارند کسانى که از غلبه شما نمى ترسند
«وَ لَا لَكُمْ عَلَيْهِ اِمْرَةٌ.»۵۵و حکومت و تسلطى بر آنان ندارید .
۴. أسباب سقوط الأمّة
«وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللّهِ مَنْقُوضَةً فَلَا تَغْضَبُونَ،»۵۶اینک مى بینید عهد خدا شکسته مى شود و غضب نمى کنید،
«وَ اَنْتُمْ لِنَقْضِ ذِمَمِ آبائِکُمْ تَأْنَفُونَ.»۵۷در حالى که از شکستن عهد پدرانتان بر سر غیرت آمده آن را ننگ مى دانید.
«وَ کانَتْ اُمُورُ اللّهِ عَلَيْكُمْ تَرِدُ وَ عَنْكُمْ تَصْدُرُ وَ اِلَيْكُمْ تَرْجِعُ»۵۸فرمانهاى خدا بر شما وارد شده و از سوى شما به مردم مى رسد وبازگشت سودش به شماست
«فَمَکَّنْتُمُ الظَّلَمَةَ مِنْ مَنْزِلَتِکُمْ»۵۹ولى اکنون طاغیان را برمنزلت خود مسلّط کردید
«وَ اَلْقَیْتُمْ اِلَيْهِمْ اَزِمَّتَکُمْ،»۶۰و زمام امور خویش را به آنان سپردید،
«وَ اَسْلَمْتُمْ اُمُورَ اللّهِ فى اَیْدیهِمْ»۶۱و امور الهى را به آنان واگذاشتید
«یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهاتِ»۶۲آنان به شبهه ها عمل مى کنند
«وَ یَسیرُونَ فِى الشَّهَواتِ.»۶۳و در شهوات ره مى سپارند!
«وَ ایْمُ اللّهِ لَوْ فَرَّقُوکُمْ تَحْتَ كُلِّ کَوْکَب»۶۴به خدا سوگند اگر دشمنان جمع شما را زیر هر ستاره اى پراکنده کنند
«لَجَمَعَکُمُ اللّهُ لِشَرِّ یَوْم لَهُمْ.»۶۵خداوند شما را براى بدترین روزى که در پیش دارند جمع خواهد کرد.