• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حق تعیین سرنوشت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حق تعیین سرنوشت، (The Right of self-Determination) یک اصطلاح بین‌المللی در زمینه حقوق بین‌الملل است به این معنا که حق تعیین سرنوشت، حقی متعلق به گروه،‌ جماعت یا مردم (ملت‌ها) است که برای خودمختاری (Autonomy) یک اجتماع، به آن‌ها اعطاء‌ شده است. برمبنای چنین حقی هر اجتماعی می‌تواند امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را آن‌گونه که مستقل از مداخله خارجی و مناسب می‌بیند اداره نماید.



در اسناد بین‌المللی به حق تعیین سرنوشت اشاره شده است، از جمله:
ماده ۱ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (۱۹۶۶)
[۱] International Covenant on civil and political Rights (iccpr) Art.۱.
و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی (۱۹۶۶)
[۲] International covenant on Economic,social and cultural Rights (ICESCR) , Art.۱.
به نحو کاملاً یکسان با عبارات زیر از حقی به نام حق تعیین سرنوشت حمایت می‌نمایند:
«۱.تمامی ملت‌ها دارای حق تعیین سرنوشت خود می‌باشند. به‌موجب حق مزبور، ملل وضعیت سیاسی خود را آزادانه تعیین و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را آزادانه تامین می‌کنند؛
۲. همه ملت‌ها می‌توانند برای دستیابی به هدف‌های خود در منابع و ثروت‌های طبیعی خود بدون اخلال به الزامات ناشی از همکاری اقتصادی بین‌المللی مبتنی بر منافع مشترک و حقوق بین‌الملل آزادانه هرگونه تصرفی نمایند، در هیچ‌ موردی نمی‌توان ملتی را از وسایل معاش خود محروم کرد؛
۳. کشورهای طرف این میثاق از جمله دولت‌های مسوول اداره سرزمین‌های غیرخودمختار و تحت قیمومت، مکلف هستند تحقق حق خود مختاری ملت‌ها را تسهیل واحترام این حق را مطابق مقررات منشور ملل متحد رعایت کنند.»

در سطح منطقه‌ای حق تعیین سرنوشت به رسمیت شناخته شده است، از جمله:
در سطح منطقه‌ای نیز ماده ۲۰ و ۲۱ منشور آفریقایی حقوق بشر و ملت‌ها (African charter on Human and peoples Rights (Afchpr)) به‌طور مفصل درباره حمایت از حق تعیین سرنوشت سخن رانده‌اند.
اما پیش‌تر از این اسناد در بند ۲ ماده ۱ و مواد ۵۵، ۷۳ و ۷۶ منشور سازمان ملل متحد،
[۳] The charter of the united nations,Art. ۱ (۲),۵۵.۷۳, ۷۶.
حق تعیین سرنوشت را مورد حمایت قرار گرفته‌اند و پس از آن نیز این حق در بسیاری از قطعنامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل متحد گنجانده شد.
[۴] UNGA Res. ۴۲۱ D (V) OF ۴ Dec: ۱۹۵۰:the Right of peoples and nations to self – Determination , unga Res. ۵۴۵ (vi) of ۵ feb. ۱۹۵۲: Inclusion in the international covemant or covenants on Human Rights of an Article Relationg to the Right of peoples to self Determination. ,ungA Res. ۶۳۷ A (VII) OF ۱۶ Dec:۱۹۵۲: the Right of peoples and nations to self Determination, unga res. ۵۰/۶,۹ Nov. ۱۹۹۵,un Doc A/ ۳۲۲/۱۴۴ Ammex۱, UNGA Res. ۳۲۰۱ (s- vi) of ۱ may ۱۹۷۴, UNGA Res. ۲۷۳۴ (xxv) of ۱۶ Dec. ۱۹۷۰.



حق تعیین سرنوشت گرچه به‌عنوان یک اصل به رسمیت شناخته شده، در حقوق بین‌الملل و حقوق بشر است، اما ذاتاً مبهم است.
درباره جایگاه دقیق حق تعیین سرنوشت و به‌خصوص این که آیا این حق، حقی است یا خیر، مباحث متفاوتی وجود دارد ولی به هرحال تصریح به آن در میثاق مدنی و سیاسی که از حقوق ناشی از کرامت ذاتی انسان سخن می‌گوید و همچنین در میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که از حقوق برابر و سلب ناشدنی همه اعضای بشری به‌عنوان مبنای آزادی، عدالت و صلح در جهان سخن می‌راند حاکی از آن است که چنین حقی در عرصه بین‌المللی به رسمیت شناخته شده است.
بااین فرض، حق تعیین سرنوشت، حقی متعلق به گروه،‌جماعت یامردم (ملت‌ها) است که برای خودمختاری یک اجتماع، به آن‌ها اعطاء‌ شده است.
برمبنای چنین حقی هر اجتماعی می‌تواند امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را آن‌گونه که مستقل از مداخله خارجی و مناسب می‌بیند اداره نماید.
با این حال مساله چگونگی اجرای خودگرانی (Self-Governance) به‌وسیله گروه‌های ذی‌حق در هر دو میثاق تعیین نشده است ولی بر اساس قیودی که در سایر موارد بیان شده و بیشتر مرسوم است تنظیم زندگی عمومی غالباً به شیوه دمکراتیک مدنظر است.
هویت صاحبان حق تعیین سرنوشت در مواد مربوطه با عبارت «تمامی ملت‌ها» (All peoples) مشخص شده اما جای تامل و بحث در آن وجود دارد.
مادامی که توجه را به کشورهای موجود محدود ساخته باشیم، حق مزبور به تعهد دولت‌ها برای احترام به حاکمیت یکدیگر و اجتناب از مداخله در امور یکدیگر تفسیر می‌شود، اما هنگامی‌که اجتماعات غیر خودمختار اعلام نموده‌اند که از حق تبدیل به خودگران برخوردارند بدین ترتیب مساوی انگاشتن «مردم» در مواد مذکور با «دولت موجود» کفایت نمی‌نماید.
[۵] kodojoe w. pfuatey, the principle of self Determination in international law,newyork, nellek.۱۹۷۷,pp۱۵۶-۱۵۹



حق تعیین سرنوشت دارای دو جنبه است. در جنبه داخلی حقی است که تمامی ملت‌ها حق دستیابی به توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی‌شان را بدون مداخله خارجی دارند. دراین ارتباط هر شهروندی حق مشارکت در امور عمومی و در تمامی سطوح را دارا می‌باشد.
در نتیجه دولت باید تمامی مردم را بدون تبعیض بر اساس رنگ، نژاد، اصل و طبقه اجتماعی و...نمایندگی نماید.
از جنبه خارجی (بیرونی) حق تعیین سرنوشت حقی است که به‌موجب آن تمامی ملت‌ها حق دارند به‌طور آزادانه سرنوشت سیاسی و جایگاه خود در جامعه بین‌المللی را برمبنای اصل حقوق برابر و احترام به آزادی ملت‌ها از استعمار و سلطه خارجی تعیین نمایند.
[۶] committee on the Elimination of Racial Discriminatioan,General Recommendation xxI (۱۹۹۶).



در پاسخ به این سوال که آیا حق تعیین سرنوشت یکی از مصادیق حقوق بشر است؟ احتمالاً جواب خیر است، زیرا دارندگان آن انسان‌ها نیستند.
نوعاً چنین تصور می‌شود که حقوق بشر به افراد از آن جهت که انسان هستند تعلق دارد نه به گروه‌ها.
آن‌چنان که اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸) هیچ اشاره‌ای به حقوق گرو‌ه‌ها نمی‌کند و صرفاً سخن از حقوقی به میان می‌آورد که به‌طور برابر به هر شخصی تعلق می‌گیرد.
البته می‌توان استدلال کرد که آزادی‌هایی که اعلامیه مذکور به آن فرا می‌خواند، در واقع حق تعیین سرنوشتی است که هر فردی از آن برخوردار است.
این اندیشه متضمن این معنا است که: نظام حقوق بشر به‌جهت حمایت و حفاظت از افراد ایجاد شده تا حداقل بهره‌مندی آن‌ها از حداقل زندگی شایسته انسانی را تضمین نماید و آن‌چه مربوط به آزادی‌های اساسی است، ایجاد کند تا از حق انتخاب فرد درباره شیوه زندگی خود حفاظت کند.
اما هیچ فردی نه حاکمیت سرزمینی دارد و نه باید داشته باشد و حاکمیت سرزمین همان است که حق تعیین سرنوشت در کامل‌ترین شکل خود، آن را اعطا می‌کند.
اگر حاکمیت مردمی را اصلی‌ترین ارزشی بدانیم که شالوده حق تعیین سرنوشت را شکل می‌دهد در این صورت باید نتیجه گرفت گرچه حق مزبور متعلق به گرو‌ه‌ها است اما به حق اصلی بشر جهت مشارکت در حکومت بر کشور خود متکی است.
[۷] Iccpr,Art. ۲۵, unhr,Art. ۲۱.



۱. International Covenant on civil and political Rights (iccpr) Art.۱.
۲. International covenant on Economic,social and cultural Rights (ICESCR) , Art.۱.
۳. The charter of the united nations,Art. ۱ (۲),۵۵.۷۳, ۷۶.
۴. UNGA Res. ۴۲۱ D (V) OF ۴ Dec: ۱۹۵۰:the Right of peoples and nations to self – Determination , unga Res. ۵۴۵ (vi) of ۵ feb. ۱۹۵۲: Inclusion in the international covemant or covenants on Human Rights of an Article Relationg to the Right of peoples to self Determination. ,ungA Res. ۶۳۷ A (VII) OF ۱۶ Dec:۱۹۵۲: the Right of peoples and nations to self Determination, unga res. ۵۰/۶,۹ Nov. ۱۹۹۵,un Doc A/ ۳۲۲/۱۴۴ Ammex۱, UNGA Res. ۳۲۰۱ (s- vi) of ۱ may ۱۹۷۴, UNGA Res. ۲۷۳۴ (xxv) of ۱۶ Dec. ۱۹۷۰.
۵. kodojoe w. pfuatey, the principle of self Determination in international law,newyork, nellek.۱۹۷۷,pp۱۵۶-۱۵۹
۶. committee on the Elimination of Racial Discriminatioan,General Recommendation xxI (۱۹۹۶).
۷. Iccpr,Art. ۲۵, unhr,Art. ۲۱.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «حق تعیین سرنوشت»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۴/۰۱/۲۲.    






جعبه ابزار