ثمر (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ثَمَر (به فتح ثاء و میم) از
واژگان قرآن کریم به معنای میوه است.
در اصطلاح قرآن به گُل هم ثمر گویند.
در عرف
عرب ثمره در غیر ثمره درخت نیز به کار میرود، مانند: ثمره
علم و
عمل.
این واژه در
قرآن کریم دارای مشتقاتی است؛ به صورت:
ثَمَرَة (به فتح ثاء و میم و راء) واحد ثَمَر به معنای میوه و جمع آن
ثَمَرات (به فتح ثاء و میم) به معنای میوهها است.
ثَمَر به معنای میوه است.
اکنون به برخی از کاربردهای این واژه در قرآن میپردازیم:
(کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ اِذا اَثْمَرَ..) «بخورید از میوه آن آنگاه که میوه میدهد.»
واحد ثَمَر،
ثَمَرَة است، مثل:
(کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً) (هر زمان كه ميوهاى از آن، روزى آنان شود.)
جمع ثَمَر،
ثَمَرات است، نظیر:
(فَاَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَکُمْ...) (و به وسيله آن، ميوهها و انواع محصولات را براى روزى شما روياند.)
در اصطلاح قرآن به گل هم ثمر گفته شده چنان که درباره
زنبور عسل آمده:
(ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِ الثَّمَراتِ...) (سپس از تمام ثمرات و شيره گلها بخور.)
میدانیم که اکثر استفاده زنبور عسل از گلهاست.
در عرف عرب ثمره در غیر ثمره درخت نیز به کار میرود گویند: ثمره علم،
عمل صالح و ثمره عمل صالح
بهشت است.
در
نهجالبلاغه هست:
«وَ ثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلَامَةُ» (و ثمره دورانديشى سلامت.)
(شرحهای حکمت:
)
ولی تتبّع در قرآن مجید نشان میدهد که در آن فقط در ثمره درخت به کار رفته است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ثمر»، ج۱، ص۳۱۶.