وی در روز عاشورا، پس از شهادتجون (غلام ابوذر)، از امام حسین (علیهالسلام) اجازه گرفت و با خواندن رجز زیر عازم میدان شد: انا انیسٌ وَ انا بْنُ مَعْقِلٍ • وَ فی عَینی نَصْلُ سَیْفٍ مُصْقَلِ اضْرِبُ بِهِ فِی الْحَرْبِ حَتَّی یَنْجَلی • اعْلُ بِهَا الْهاماتِ وَسْطَ القَسْطَلی مِنَ الْحُسَیْنِ الْماجِدِ الْمُفَضَّلِ • ابْنِ رَسُولِ اللَّهِ خَیْرِ مُرْسَلِ.
من انیس فرزند معقل هستم و در دستم شمشیری است برّاق در میان گرد و غبار جنگ بر فرق ها می زنم تا آن که تب جنگ فروکش کند به دفاع از حسین، انسان والا و برتر و زاده بهترین پیامبران الهی انیس، پس از جنگی دلیرانه و کشتن بیش از بیست تن از سپاه دشمن