• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انحلال وکالت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: وکالت (فقه).


انحلال وکالت، از جمله مباحث حقوقی است.
وکالت قرار‌دادی است که به موجب آن یکی از طرف‌ها، طرف دیگر را برای انجام کاری نماینده‌ خود می‌کند.
انحلال وکالت به این معنا است که قرار‌داد وکالت به صورت صحیح بین دو شخص بسته شده است اما به جهتی قرارداد مذکور به هم می‌خورد.

فهرست مندرجات

۱ - مفهوم
۲ - فسخ قرارداد
۳ - انفساخ قرارداد
۴ - عوامل انحلال وکالت
       ۴.۱ - دسته‌ اول
              ۴.۱.۱ - عزل وکیل توسط موکل
                     ۴.۱.۱.۱ - ماده ۶۷۹ قانون مدنی
                     ۴.۱.۱.۲ - تفاوت قرارداد لازم با جایز
                     ۴.۱.۱.۳ - عدم حق عزل وکیل در وکالت حین عقد لازم
                     ۴.۱.۱.۴ - ماده‌ ۶۸۰ قانون مدنی
                     ۴.۱.۱.۵ - توافق ضمن عقد لازم بر عدم عزل وکیل
              ۴.۱.۲ - استعفا دادن وکیل
                     ۴.۱.۲.۱ - استفاده وکیل از حق فسخ قرار‌داد
                     ۴.۱.۲.۲ - ماده‌ ۶۸۱ قانون مدنی
       ۴.۲ - دسته‌ دوم
              ۴.۲.۱ - فوت وکیل یا موکل
              ۴.۲.۲ - جنون وکیل یا موکل
              ۴.۲.۳ - سفاهت وکیل یا موکل
              ۴.۲.۴ - از بین رفتن مورد (موضوع) وکالت
              ۴.۲.۵ - انجام عملی منافی با وکالت، توسط موکل
              ۴.۲.۶ - پایان مدت وکالت
۵ - پانویس
۶ - منبع


انحلال در لغت به معنای حل شدن و باز شدن است.
[۱] عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۱۶۲.

وکالت نیز در لغت به معنای کاری را به کسی واگذار کردن و اعتماد کردن است.
[۲] سیاح، احمد، فرهنگ جامع عربی به فارسی، تهران، فاقد مشخصات ناشر، ۱۳۵۴، چاپ هشتم، ج۴، ص۴۰و۱۰۷۴.

هر دوی این واژه‌ها از نظر حقوقی دارای معنای اصطلاحی ویژه‌ای هستند.
طبق ماده‌ ۶۵۶ قانون مدنی وکالت قرار‌دادی است که به موجب آن یکی از طرف‌ها، طرف دیگر را برای انجام کاری نماینده‌ خود می‌کند.
[۳] عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۳۱.
[۴] بروجردی عبده، محمد، حقوق مدنی، تهران، کتابخانه‌ گنج دانش، ۱۳۸۰، چاپ اول، ص۳۵۵.
[۵] امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۱۳.
[۶] کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۱۰۷.
[۷] طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۳۹۴.
[۸] شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۰، چاپ اول، ج۱، ص۳۲۶.

مفهوم انحلال یک قرار‌داد نیز (برای مثال قرار‌داد وکالت) این است که آن قرار‌داد به صورت صحیح بین دو شخص بسته شده است اما به جهتی قرارداد مذکور به هم می‌خورد.
[۹] امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۳۰.
[۱۰] کاتوزیان، ناصر، قواعد عمومی قرارداد ها، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۰، چاپ سوم، ج۵، ص۲.
[۱۱] طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۰۸.



زمانی‌که یکی از طرف‌های قرار‌داد به‌ صورت یک‌جانبه و بدون آن‌که لازم باشد طرف دیگر را راضی کند، قرارداد را به‌هم بزند، می‌گویند که او قرار‌داد را فسخ کرده است.
[۱۲] کاتوزیان، ناصر، مقدمه‌ علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۴، چاپ چهل و سوم، ص۲۹۰.
[۱۳] صفایی، حسین، قواعد عمومی قرار‌داد‌ها، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۲۷۲.

برای مثال اگر شخصی اتومبیلی را بخرد و بعد معلوم شود که موتور آن عیب و ایراد داشته است، می‌تواند قرار‌داد را به‌ هم بزند.
در اصطلاح حقوقی به اختیار این شخص برای به‌هم زدن قرار‌داد، خیار فسخ یا خیار می‌گویند.
[۱۴] کاتوزیان، ناصر، مقدمه‌ علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۴، چاپ چهل و سوم، ص۵۰.
[۱۵] صفایی، حسین، قواعد عمومی قرار‌داد‌ها، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۱۵۷.



زمانی‌که یک قرار‌داد بدون آن‌که طرف‌های قرارداد خواسته باشند، به‌ صورت خود‌ به‌ خود از بین برود، می‌گویند که آن قرار‌داد، منفسخ شده است.
پس روشن است که در انفساخ، نظر طرف‌های قرارداد، نقشی ندارد و به تعبیر دیگر، چه آن‌ها راضی باشند و چه راضی نباشند، قرار‌داد به‌ هم می‌خورد.
[۱۶] عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۴۰.
[۱۷] کاتوزیان، ناصر، قواعد عمومی قرارداد ها، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۰، چاپ سوم، ج۵، ص۳۹۹.
[۱۸] طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۰۹.
[۱۹] صفایی، حسین، قواعد عمومی قرار‌داد‌ها، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۱۵۸.

برای مثال اگر شخصی اتومبیل دوستش را برای مسافرت، از او عاریه (ماده‌ ۶۳۵ قانون مدنی) بگیرد و بعد آن دوست بمیرد، قرارداد میان این دو نفر منفسخ شده و او دیگر حق مسافرت کردن با آن اتومبیل را ندارد.
[۲۰] کاتوزیان، ناصر، قواعد عمومی قرارداد ها، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۰، چاپ سوم، ج۵، ص۴۰۰.
[۲۱] صفایی، حسین، قواعد عمومی قرار‌داد‌ها، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۲۴.

با روشن شدن معنای دو اصطلاح فسخ قرار‌داد و انفساخ قرار‌داد، می‌توان عوامل انحلال وکالت را مورد بررسی قرار داد.


عواملی که باعث انحلال قرار‌داد وکالت می‌شوند دو دسته‌ هستند که عبارتند از:
[۲۲] عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۲۳۸.
[۲۳] امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۱۳۰.
[۲۴] شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۰، چاپ اول، ج۱، ص۴۳۴.

• دسته‌ اول عواملی هستند که باعث فسخ قرار‌داد وکالت می‌شوند؛
• و دسته‌ دوم عواملی هستند که باعث انفساخ قرار‌داد وکالت می‌شوند.
[۲۵] کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۱۹۷.
[۲۶] طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۰۹.

۴.۱ - دسته‌ اول

عواملی که باعث می‌شوند قرار‌داد وکالت فسخ شود عبارتند از:

۴.۱.۱ - عزل وکیل توسط موکل

عزل
[۲۷] عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۷۲۹.
وکیل توسط موکل به این شرح است:
[۲۸] امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۱۶.


۴.۱.۱.۱ - ماده ۶۷۹ قانون مدنی

طبق ماده ۶۷۹ قانون مدنی، موکل می‌تواند (هر وقت که بخواهد) وکیلش را عزل و برکنار کند.
به این توضیح که بر اساس یک تقسیم‌بندی، قرارداد‌ها دو دسته‌ هستند:

۴.۱.۱.۲ - تفاوت قرارداد لازم با جایز

قرار‌داد‌های لازم قرار‌داد‌هایی هستند که طرف‌های قرار‌داد، به جز در موارد معینی حق ندارند آن قرار‌داد را فسخ کنند.
اما قرار‌داد‌های جایز قرار‌داد‌هایی هستند که طرف‌های آن می‌توانند هر وقت که خواستند، آن قرار‌داد را فسخ کنند.
[۲۹] صفایی، حسین، قواعد عمومی قرار‌داد‌ها، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۲۳.
[۳۰] کاتوزیان، ناصر، مقدمه‌ علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۴، چاپ چهل و سوم، ص۲۸۸.

قرار‌داد وکالت، قرار‌دادی است جایز.
پس موکل می‌تواند هر وقت که بخواهد وکیلش را عزل کند و زمانی‌که موکل، وکیل را عزل کرد در واقع قرارداد وکالت را فسخ کرده است.
[۳۱] عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۳۸.
[۳۲] کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۱۹۸.
[۳۳] طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۰.
[۳۴] شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۰، چاپ اول، ج۱، ص۳۳۵.
[۳۵] بروجردی عبده، محمد، حقوق مدنی، تهران، کتابخانه‌ گنج دانش، ۱۳۸۰، چاپ اول، ص۳۶۱.

اما باید توجه کرد که در دو مورد، موکل حق ندارد وکیلش را عزل کندکه عبارتند از:

۴.۱.۱.۳ - عدم حق عزل وکیل در وکالت حین عقد لازم

اگر شخصی در ضمن یک قرار‌داد لازم به‌ عنوان وکیل انتخاب شده باشد، طرف مقابل یعنی موکل، حق ندارد او را عزل کند.
برای مثال اگر در ضمن فروش یک خانه، خریدار به فروشنده وکالت بدهد که به بانک برود و پول آن خانه را از حساب خریدار دریافت کند، فروشنده وکیل خریدار محسوب می‌شود و خریدار حق ندارد او را عزل کند.
[۳۶] عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۳۸.
[۳۷] کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۳۳۹.
[۳۸] طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۰.
[۳۹] شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۰، چاپ اول، ج۱، ص۳۳۵.
[۴۰] صفایی، حسین، قواعد عمومی قرار‌داد‌ها، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۲۵.

مثال دیگری که می‌توان در این مورد بیان کرد وکالت زنان در طلاق است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در قباله‌های ازدواج
[۴۱] عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۷۸۷.
شرطی درج
[۴۲] عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۴۸۸.
شده است که اگر طرف‌های ازدواج، آن را امضا کنند، زن در برخی موارد وکیل شوهرش محسوب می‌شود و می‌تواند از طرف او، خودش را طلاق بدهد.
چون زن این وکالت را در ضمن یک قرار‌داد لازم یعنی ازدواج به دست آورده است، شوهرش نمی‌تواند او را عزل کند.
اصطلاحا به این نوع از وکالت، وکالت بلا‌عزل گفته می‌شود.
[۴۳] عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۳۹.
[۴۴] صفایی، حسین، امامی، اسدالله، مختصر حقوق خانواده، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۵، چاپ دهم، ص۶۴.
[۴۵] امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۳۲.


۴.۱.۱.۴ - ماده‌ ۶۸۰ قانون مدنی

باید توجه داشت که طبق ماده‌ ۶۸۰ قانون مدنی اگر موکل وکیلش را عزل کند (البته در مواردی که امکان عزل وکیل وجود دارد) تا زمانی که وکیل از عزل آگاه نشده است، کار‌هایی که وکیل انجام می‌دهد، درباره‌ موکل مؤثر است.
برای مثال یک نفر در روز شنبه به همسایه‌اش وکالت می‌دهد تا خانه‌ او را برایش بفروشد.
فردای آن روز، از فروش خانه‌اش منصرف می‌شود و همسایه‌اش را از وکالت عزل می‌کند اما به او خبر نمی‌دهد که عزل شده است.
روز دوشنبه، همسایه به تصور این‌که وکیل صاحب‌خانه است خانه را می‌فروشد.
در این حالت صاحب‌خانه نمی‌تواند به استناد این‌که روز یک‌شنبه همسایه‌اش را از وکالت عزل کرده است، از تحویل دادن خانه به کسی که آن را خریده است خود‌داری کند.
[۴۶] عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۳۹.
[۴۷] امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۳۷.


۴.۱.۱.۵ - توافق ضمن عقد لازم بر عدم عزل وکیل

اگر عدم عزل وکیل در ضمن یک قرار‌داد لازم مورد توافق قرار بگیرد، حق عزل وجود ندارد.
در این حالت سابقا یک قرار‌داد وکالت بسته شده است و بعد در ضمن یک قرار‌داد لازم جداگانه، موکل می‌پذیرد که وکیل او، غیرقابل عزل باشد.
به‌ این‌ ترتیب موکل دیگر نمی‌تواند وکیل خود را عزل کند.
برای مثال اگر بعد از انعقاد
[۴۸] عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۱۶۲.
وکالت، موکل خانه‌ای بخرد و در ضمن خرید خانه، بپذیرد که وکیلش غیر‌قابل عزل و برکناری باشد، دیگر حق ندارد وکیلش را عزل کند.
[۴۹] امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۳۳.
[۵۰] کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۲۰۶.
[۵۱] طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۰.


۴.۱.۲ - استعفا دادن وکیل

استعفا دادن وکیل به این شرح است:

۴.۱.۲.۱ - استفاده وکیل از حق فسخ قرار‌داد

همان‌طوری که اشاره شد، وکالت یک قرارداد جایز است و طرف‌های آن حق دارند هر وقت که خواستند آن را فسخ کنند و به‌ هم بزنند.
به همین جهت وکیل هم حق دارد که هر زمان‌که خواست از وکالت استعفا بدهد.
[۵۲] عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۱۱۸.

در حقیقت استعفای وکیل همان استفاده از حق فسخ قرار‌داد است.
[۵۳] عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۴۰.
[۵۴] کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۲۰۰.
[۵۵] طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۰.
[۵۶] شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۰، چاپ اول، ج۱، ص۳۳۵.
[۵۷] امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۳۸.


۴.۱.۲.۲ - ماده‌ ۶۸۱ قانون مدنی

باید توجه داشت که طبق ماده‌ ۶۸۱ قانون مدنی حتی اگر وکیل استعفا بدهد، تا زمانی‌که موکل قرار‌داد وکالت را به‌هم نزده است، وکیل می‌تواند در کار‌های موکل دخالت کند.
برای مثال شخصی وکیل است که خانه‌ همسایه‌اش را بفروشد.
چند روز بعد پشیمان می‌شود و از وکالت استعفا می‌دهد اما به موکلش خبر نمی‌دهد.
مدتی بعد یک مشتری خوب برای خانه پیدا می‌شود.
همسایه برای این‌که صاحب‌خانه این فرصت را از دست ندهد خانه را به آن مشتری می‌فروشد.
در این حالت اگر موکل متوجه شود که وکیل قبلا استعفا داده بوده است نمی‌تواند به این بهانه، از تحویل دادن خانه به مشتری خود‌داری کند.
[۵۸] کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۲۰۰.


۴.۲ - دسته‌ دوم

عواملی که باعث انفساخ قرار‌داد وکالت می‌شوند عبارتند از:

۴.۲.۱ - فوت وکیل یا موکل

یکی از ویژگی‌های قرار‌داد‌های جایز آن است که برعکس قرار‌داد‌های لازم، در صورتی‌که یکی از طرف‌های قرار‌داد فوت کند آن قرار‌داد، منفسخ می‌شود.
در قرار‌داد وکالت هم که یکی از قرار‌داد‌های جایز است، فوت وکیل یا موکل باعث انفساخ قرار‌داد می‌شود.
[۵۹] عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۴۱.
[۶۰] کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۲۰۹.
[۶۱] طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۰.
[۶۲] امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۳۹.
[۶۳] صفایی، حسین، قواعد عمومی قرار‌داد‌ها، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۲۴.

برای مثال یک نفر به شخص دیگری وکالت می‌دهد که خانه‌اش را بفروشد اما پیش از آن‌که وکیل موفق به فروش خانه بشود، موکل می‌میرد.
در این حالت قرار‌داد وکالت میان این دو نفر منفسخ و منحل می‌شود.
در نتیجه طرف دیگر حق ندارد که خانه را بفروشد.
بند سوم ماده‌ ۶۷۸ قانون مدنی به انحلال قرار‌داد وکالت در صورت فوت هر یک از طرف‌ها تصریح کرده است. (ماده‌ ۶۷۸ قانون مدنی)

۴.۲.۲ - جنون وکیل یا موکل

از ویژگی‌های دیگر قرار‌داد‌های جایز مثل قرار‌داد وکالت این است که اگر یکی از طرف‌های قرار‌داد، مجنون شوند، قرار‌داد فسخ می‌شود.
[۶۴] عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۳۸۳.
[۶۵] صفایی، حسین، قاسم‌زاده، مرتضی، حقوق مدنی اشخاص و محجورین، تهران، انتشارات همت، ۱۳۸۲، چاپ نهم، ص۲۵۰.
[۶۶] عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۴۱.
[۶۷] کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۲۰۹.
[۶۸] طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۰.
[۶۹] امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۳۹.

به این مورد نیز در بند سوم ماده‌ ۶۷۸ قانون مدنی تصریح شده است.

۴.۲.۳ - سفاهت وکیل یا موکل

طبق ماده‌ ۶۸۲ قانون مدنی اگر کاری که برای انجام آن قرار‌داد وکالت بسته شده است از کار‌هایی باشد که اشخاص سفیه
[۷۰] عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۶۲۰.
[۷۱] صفایی، حسین، قاسم‌زاده، مرتضی، حقوق مدنی اشخاص و محجورین، تهران، انتشارات همت، ۱۳۸۲، چاپ نهم، ص۲۳۹.
نمی‌توانند در مورد آن تصمیم‌گیری و اقدام کنند، سفیه شدن وکیل یا موکل باعث می‌شود که قرار‌داد وکالت، منفسخ شود اما اگر از کارهایی باشد که شخص سفیه از دخالت در آن‌ها، ممنوع نیست، سفیه شدن وکیل یا موکل بر وکالت میان آن‌ها اثری ندارد.
[۷۲] کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۲۱۳.
[۷۳] طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۰.
[۷۴] امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۴۱.

برای مثال اگر شخصی به شخص دیگری وکالت دهد تا هدایایی را که مردم برایش می‌آورند، قبول کند و بعد وکیل او یا خودش سفیه شوند، این وکالت از بین نمی‌رود و وکیل، هم‌چنان اجازه دارد که هدایای موکلش را قبول کند.
در مقابل اگر شخصی به شخص دیگری وکالت بدهد تا برایش خانه‌ای بخرد و بعد خودش یا وکیلش، سفیه بشوند، قرار‌داد وکالت منفسخ می‌شود و شخصی که وکیل بوده دیگر حق خرید خانه را برای طرف دیگر ندارد.
[۷۵] صفایی، حسین، قاسم‌زاده، مرتضی، حقوق مدنی اشخاص و محجورین، تهران، انتشارات همت، ۱۳۸۲، چاپ نهم، ص۲۴۵.


۴.۲.۴ - از بین رفتن مورد (موضوع) وکالت

برای مثال اگر به شخصی برای فروش خانه‌ای وکالت بدهند و بعد به خاطر زلزله آن خانه خراب شود موضوع وکالت، از بین رفته و قرار‌داد وکالت هم منفسخ می‌شود.
در این حالت دیگر خانه‌ای وجود ندارد تا وکیل بخواهد برای فروش آن اقدام کند.
پس کاملا منطقی است که قرار‌داد وکالت هم منحل شود و به پایان برسد.
[۷۶] کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۲۱۴.
[۷۷] طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۴.
[۷۸] امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۴۲.

باید توجه داشت که اگر انجام دادن کار مورد وکالت به‌صورت موقت غیر‌ممکن شود، قرارداد وکالت منحل و منفسخ نمی‌شود.
برای مثال شخصی وکیل در فروش یک خانه است اما مقامات دولتی بر اساس قانون آن خانه را توقیف می‌کنند.
تا زمانی‌که آن خانه توقیف است وکیل نمی‌تواند آن خانه را بفروشد اما اگر خانه از توقیف آزاد شود، وکیل می‌تواند آن خانه را بفروشد.
[۷۹] امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۴۳.


۴.۲.۵ - انجام عملی منافی با وکالت، توسط موکل

برای مثال، موکل به شخصی برای فروش خانه‌اش وکالت می‌دهد اما پیش از آن‌که وکیلش خانه را بفروشد، خودش خانه را به‌فروش می‌رساند و یا آن‌که خانه را وقف می‌کند یا خانه را به پسرش هدیه می‌دهد.
در این موارد گفته می‌شود که موکل عمل منافی با وکالت
[۸۰] عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۹۹۲.
انجام داده است.
زمانی‌که موکل عملی را که منافی با قرار‌داد وکالت محسوب می‌شود انجام دهد موضوع وکالت منتفی می‌شود و در نتیجه قرار‌داد وکالت، منفسخ می‌شود زیرا موکل، دیگر خانه‌ای ندارد تا وکیلش بخواهد آن را بفروشد.
[۸۱] امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۴۳.
[۸۲] کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۱۹۸.
[۸۳] طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۴.
[۸۴] بروجردی عبده، محمد، حقوق مدنی، تهران، کتابخانه‌ گنج دانش، ۱۳۸۰، چاپ اول، ص۳۶۱.


۴.۲.۶ - پایان مدت وکالت

زمانی‌که دو نفر با یکدیگر قرار‌داد می‌بندند، ممکن است برای این قرار‌داد مدت تعیین کنند مثلا ممکن است موکل به وکیل وکالت دهد که حداکثر در سه ماه آینده، خانه‌اش را بفروشد.
بدیهی است که بعد از گذشتن سه ماه، به صورت خود‌به‌خود وکالت به پایان می‌رسد و یا به تعبیر دقیق‌تر منفسخ می‌شود.
باید توجه داشت که گذاشتن مهلت در قرار‌داد وکالت به این معنی نیست که موکل حق عزل وکیلش را نداشته باشد بلکه او هر وقت که بخواهد می‌تواند وکیلش را عزل کند حتی اگر مهلت وکالت به پایان نرسیده باشد.
وکیل نیز هر وقت که بخواهد می‌تواند از وکالت استعفا بدهد و مهلت‌دار بودن قرار‌داد وکالت به این معنی نیست که او حق استعفا دادن ندارد.
[۸۵] کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۲۱۵.
[۸۶] طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۴.
[۸۷] عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۴۱.



۱. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۱۶۲.
۲. سیاح، احمد، فرهنگ جامع عربی به فارسی، تهران، فاقد مشخصات ناشر، ۱۳۵۴، چاپ هشتم، ج۴، ص۴۰و۱۰۷۴.
۳. عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۳۱.
۴. بروجردی عبده، محمد، حقوق مدنی، تهران، کتابخانه‌ گنج دانش، ۱۳۸۰، چاپ اول، ص۳۵۵.
۵. امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۱۳.
۶. کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۱۰۷.
۷. طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۳۹۴.
۸. شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۰، چاپ اول، ج۱، ص۳۲۶.
۹. امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۳۰.
۱۰. کاتوزیان، ناصر، قواعد عمومی قرارداد ها، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۰، چاپ سوم، ج۵، ص۲.
۱۱. طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۰۸.
۱۲. کاتوزیان، ناصر، مقدمه‌ علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۴، چاپ چهل و سوم، ص۲۹۰.
۱۳. صفایی، حسین، قواعد عمومی قرار‌داد‌ها، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۲۷۲.
۱۴. کاتوزیان، ناصر، مقدمه‌ علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۴، چاپ چهل و سوم، ص۵۰.
۱۵. صفایی، حسین، قواعد عمومی قرار‌داد‌ها، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۱۵۷.
۱۶. عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۴۰.
۱۷. کاتوزیان، ناصر، قواعد عمومی قرارداد ها، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۰، چاپ سوم، ج۵، ص۳۹۹.
۱۸. طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۰۹.
۱۹. صفایی، حسین، قواعد عمومی قرار‌داد‌ها، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۱۵۸.
۲۰. کاتوزیان، ناصر، قواعد عمومی قرارداد ها، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۰، چاپ سوم، ج۵، ص۴۰۰.
۲۱. صفایی، حسین، قواعد عمومی قرار‌داد‌ها، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۲۴.
۲۲. عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۲۳۸.
۲۳. امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۱۳۰.
۲۴. شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۰، چاپ اول، ج۱، ص۴۳۴.
۲۵. کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۱۹۷.
۲۶. طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۰۹.
۲۷. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۷۲۹.
۲۸. امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۱۶.
۲۹. صفایی، حسین، قواعد عمومی قرار‌داد‌ها، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۲۳.
۳۰. کاتوزیان، ناصر، مقدمه‌ علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۴، چاپ چهل و سوم، ص۲۸۸.
۳۱. عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۳۸.
۳۲. کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۱۹۸.
۳۳. طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۰.
۳۴. شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۰، چاپ اول، ج۱، ص۳۳۵.
۳۵. بروجردی عبده، محمد، حقوق مدنی، تهران، کتابخانه‌ گنج دانش، ۱۳۸۰، چاپ اول، ص۳۶۱.
۳۶. عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۳۸.
۳۷. کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۳۳۹.
۳۸. طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۰.
۳۹. شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۰، چاپ اول، ج۱، ص۳۳۵.
۴۰. صفایی، حسین، قواعد عمومی قرار‌داد‌ها، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۲۵.
۴۱. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۷۸۷.
۴۲. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۴۸۸.
۴۳. عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۳۹.
۴۴. صفایی، حسین، امامی، اسدالله، مختصر حقوق خانواده، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۵، چاپ دهم، ص۶۴.
۴۵. امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۳۲.
۴۶. عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۳۹.
۴۷. امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۳۷.
۴۸. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۱۶۲.
۴۹. امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۳۳.
۵۰. کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۲۰۶.
۵۱. طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۰.
۵۲. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۱۱۸.
۵۳. عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۴۰.
۵۴. کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۲۰۰.
۵۵. طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۰.
۵۶. شمس، عبدالله، آیین دادرسی مدنی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۰، چاپ اول، ج۱، ص۳۳۵.
۵۷. امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۳۸.
۵۸. کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۲۰۰.
۵۹. عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۴۱.
۶۰. کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۲۰۹.
۶۱. طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۰.
۶۲. امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۳۹.
۶۳. صفایی، حسین، قواعد عمومی قرار‌داد‌ها، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ص۲۴.
۶۴. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۳۸۳.
۶۵. صفایی، حسین، قاسم‌زاده، مرتضی، حقوق مدنی اشخاص و محجورین، تهران، انتشارات همت، ۱۳۸۲، چاپ نهم، ص۲۵۰.
۶۶. عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۴۱.
۶۷. کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۲۰۹.
۶۸. طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۰.
۶۹. امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۳۹.
۷۰. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۶۲۰.
۷۱. صفایی، حسین، قاسم‌زاده، مرتضی، حقوق مدنی اشخاص و محجورین، تهران، انتشارات همت، ۱۳۸۲، چاپ نهم، ص۲۳۹.
۷۲. کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۲۱۳.
۷۳. طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۰.
۷۴. امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۴۱.
۷۵. صفایی، حسین، قاسم‌زاده، مرتضی، حقوق مدنی اشخاص و محجورین، تهران، انتشارات همت، ۱۳۸۲، چاپ نهم، ص۲۴۵.
۷۶. کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۲۱۴.
۷۷. طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۴.
۷۸. امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۴۲.
۷۹. امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۴۳.
۸۰. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۷، چاپ سیزدهم، ص۹۹۲.
۸۱. امامی، حسن، حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۷۲، چاپ نهم، ج۲، ص۲۴۳.
۸۲. کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۱۹۸.
۸۳. طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۴.
۸۴. بروجردی عبده، محمد، حقوق مدنی، تهران، کتابخانه‌ گنج دانش، ۱۳۸۰، چاپ اول، ص۳۶۱.
۸۵. کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی (عقود معین ۴) تهران، شرکت انتشار با همکاری شرکت بهمن برنا، ۱۳۷۶، چاپ دوم، ص۲۱۵.
۸۶. طاهری، حبیب‌الله، حقوق مدنی، فاقد مشخصات محل نشر، فاقد مشخصات ناشر، فاقد تاریخ نشر، ج۴، ص۴۱۴.
۸۷. عدل، مصطفی، حقوق مدنی، قزوین، انتشارات بحرالعلوم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۴۱.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «انحلال وکالت»، تاریخ بازیابی:۱۴۰۴/۰۸/۱۸.    


رده‌های این صفحه : آیین دادرسی مدنی | حقوق خصوصی




جعبه ابزار