احمد مزوق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
احمد مزوق، یکی از نوحهسرایان در مصیبت شهادت
امام حسین (علیهالسّلام) و دیگر
شهدای کربلا در قرن چهارم هجری بـوده اسـت.
احمد مزوق، یکی از نوحهسرایان قرن چهارم هجری بـوده اسـت. شواهد تاریخی نشان میدهد که از اواخر قرن سوم تا نیمه اول قرن چهارم هجری، نوحهسرایی و خواندن اشعار رثایی برای
امام حسین (علیهالسّلام) رایج بوده است و عدهای به عنوان «نائح» (نوحهسرا) و «منشد» (خواننده اشعار) شناخته میشدند و به ایـن امـر اشتغال داشتند و در آن مهارت پیدا کرده بودند. اینان در حرم حسینی یا در بعضی از مجالس، نوحهسرایی میکردند و اشعاری در سوگ امام حسین (علیهالسّلام) میخواندند.
بنا بر گزارش
یاقوت حموی، در نیمه اول قرن چهارم هجری شخصی به نام احمد مـزوق در
بغداد نوحـهسـرایی میکرده است. حمـوی از شخصی به نام «خـالع» نقل میکند: در سال ۳۴۶ قمـری کـه مـن هـنـوز کودک بودم با پدرم در مجلس گبـودی در مسجدی که بین بازار وراقـان و زرگران بود، حضور داشـتم. مسجد پر از جمعیـت بـود. درایـن حـال مـردی که جامـهای وصــلهدار بـر تـن، و انبـانی و ظرف آب کوچکی در دست، و عصایی در مشت داشت و هنوز گرد راه بر سروصورتش نمایان بود، وارد شد و با صدای بلند بر مردم
سلام کرد و گفت: مـن پیـک
فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) هستم. مردم به او خوشامد گفتند و او را در بالای مجلس جا دادند. آن مرد سراغ احمد مزوق را گرفت و وقتی او را یافت به او گفت: بانویمان را در
خواب دیدم که به من گفت: به بغداد برو و احمد مزوق را بیاب و به او بگو بر پسرم با شعر «ناشیء» نوحهسرایی کند که در آن میگوید:
بنی أحمدٍ قلبی لکم یتقطّعُ | | بمثل مصابی فیکمُ لیس یُسمعُ |
| | |
«ای فرزندان پیامبر، دلم برایتان پاره پاره است. هرگز مصیبتی هماننـد مـصیبت شـما شنیده نمیشود».
ناشیء که خود در آن مجلس حاضر بود، چون این را شنید سخت به صورت خود زد و به دنبال او مزوق و مردم هم چنین کردند؛ اما بیش از همه ناشیء، و بعد از او مزوق از شنیدن این پیام دگرگون شدند. مـزوق آن روز تا ظهر با همین
قصیده نوحهسرایی کرد تا آنکه مردم
نماز ظهر را خواندند و پراکنده شدند. برخی کوشیدند به آن مرد چیزی بدهند؛ اما او قبول نکرد و گفت: سوگند به خدا اگر همه دنیا را بـه مـن بدهند قبول نمیکنم. من خود را پیک و فرستاده بانویم میدانم. چگونه برای رساندن پیامش چیزی دریافت کنم؟! بدین گونه او چیزی نگرفت و رفت.
• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۳۶۴-۳۷۵.