• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آمار شهدای کربلا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





آمار شهدای کربلا، از مباحث مرتبط با اطلاعات و گزارش‌های آماری در مورد واقعه کربلا است. در بررسی آمار شهدای کربلا از منابع متاخر و معاصر، تعداد کل شهدای کربلا متفاوت گزارش شده است که با توجه به قدمت و شهرت قول ۷۲ نفر و تطابق آن با آمـار یـاران امام حسین (علیه‌السّلام) در روز عاشورا و تعداد سرهای بریده از شهدای کربلا، این قول پذیرفتنی تر از اقوال دیگر می‌نماید.



در بررسی آمار شهدای کربلا، با دو دسته منابع سروکار داریم:
۱. دسته نخست، منابع تاریخی کهن‌اند که گاهی به مناسبت، آمار شهدا و اسامی ایشان و چگونگی مبارزه و شهادتشان را ثبت کرده‌اند؛ اما این گزارش‌ها در برخی موارد، بسیار متفاوت و ناهم‌خوان‌اند.
۲. دسته دوم، آثار معاصران است که کوشیده‌اند با بررسی و تفحص در منابع قدیم و جدید، و حتی گاهی منابع غیر معتبر، اسامی شهدا و سرگذشت هر یک از آنان را
جمع آوری کرده، آماری از شهدای کربلا به دست دهند. هر چند برخی از این نویسندگان تلاش بسیاری برای دستیابی به فهرستی کامل و دقیق از شهدای کربلا کرده‌اند، موفق به ارائه آمار کاملاً دقیق و واقعی نشده‌اند.

۱.۱ - منابع متاخر

گزارش‌های منابع کهن و متاخر درباره تعداد کل شهیدان کربلا متفاوت است:
۱. مشهورترین گزارش در این باره، ۷۲ نفر است.
[۱] ابن سعد، محمد، «ترجمة الحسین و مقتله»، فصلنامه تراثنا، ش ۱۰، ص١٨٤.

۲. فضیل بن زبیر از اصحاب امام باقر (علیه‌السّلام) و امام صادق (علیه‌السّلام)، آمار شهدا را از آغاز تا پایان نهضت (حتی با احتساب مجروحانی که بعداً شهید شدند)، ۱۰۶ نفر (۲۰ نفر از بنی‌هاشم و ۸۶ نفر از اصحاب) نوشته است.
[۷] کوفی، فضیل، «تسمیة من قتل مع الحسین، فصلنامه تراثنا، ش ٢، ١٤٠٦ق، ص١٥٦-١٤٩.

۳. ابومخنف به نقل از زحر بن قیس آمار شهدا را به جز امام حسین (علیه‌السّلام) ۷۸ نفر گفتـه اسـت.
۴. بلخی (۳۲۲ق)، مسعودی و مقدسی (۵۰۷ق)، تعداد شهدا را ۸۷ نفر نگاشته‌اند.
[۱۳] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۷۱.

۵. مستوفی (متوفای پس از ٧٤٤ق) تعداد شهدا را ١٤١ نفر (۱۷ نفر از بنی‌هاشم و ١٢٤ نفر از غیربنی‌هاشم) نگاشته است.
[۱۵] مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، ص٢٦٥.


۱.۲ - مورخان معاصر

محققان معاصر نیز با بررسی و تحلیل منابع کهن، به آمارهای متفاوتی رسیده‌اند:
۱. سیدمحسن امین، اسامی شهدای نهضت عاشورا را (از آغاز تا پایان) تا ۱۳۹ نفر دانسته است.
۲. محمدمهدی شمس الدین پس از بحثی تحلیلی در این باره، تعداد شهدای کربلا را کمی بیش از ۱۰۰ نفر دانسته است.
۳. ذبیح الله محلاتی، این آمار را تا ۲۲۸ نفر (از آغاز تا پایان نهضت، و حتی با احتساب عبدالله بن عفیف ازدی که در زمان حضور اسرا در کوفه شهید شد) رسانده است.
[۱۸] محلاتی، ذبیح الله، فرسان الهیجاء، ج۲، ص١٥٤.

۴. نویسنده دیگری هم گزارش شهادت ۱۸۲ نفر از شهدا را از آغاز تا پایان نهضت عاشورا، به تفصیل نگاشته است.
[۱۹] زرگری نژاد، غلامحسین، نهضت امام حسین (علیه‌السّلام) و قیام کربلا، ص٢٩١-٣٨٦.



در منابع درباره تعداد یاران امام حسین (علیه‌السّلام) در روز عاشورا اختلاف نظر وجود دارد که به نظر می‌رسد آمار تقریبی بین ۶۵ تا ۱۴۵ نفر قابل تخمین بوده و آمار ۷۲ نفر به لحاظ قدمت و اعتبار منابع و کثرت ناقلان آن، قابـل اعتماد و پذیرفتنی می‌نماید.

۲.۱ - شصت و یک نفر

مسعودی، آمار یاران امام حسین (علیه‌السّلام) را در روز عاشورا، ۶۱ نفر گزارش کرده است.

۲.۲ - کمتر از هفتاد نفر

قاضی نعمان مغربی و بلخی، تعداد یاران امام حسین (علیه‌السّلام) را در روز عاشورا کمتر از ۷۰ نفر گفته‌اند.

۲.۳ - هفتاد و دو نفر

مشهورترین قول، که بیشترین قایل را هم دارد، ۷۲ نفر است. ابومخنف به نقل از ضحاک بن عبدالله مشرقی، یاران امام حسین (علیه‌السّلام) را در روز عاشورا ۷۲ نفر (شامل ۳۲ سواره و ۴۰ پیاده) ثبت کرده است.

۲.۴ - هشتاد و چند نفر

ابن حجر هیتمی (٩٧٤ق)، تعداد یاران امام حسین (علیه‌السّلام) را در روز عاشورا هشتاد و چند نفر نوشته است.
[۳۴] هیتمی، ابن حجر، الصواعق المحرقة، ص۱۹۷.


۲.۵ - صد نفر

خصین بن عبدالرحمن در گزارش خود به نقل از سعد بن عبیده، سپاه امام را نزدیک به ۱۰۰ نفر بیان کرده است.

۲.۶ - صد و چهارده نفر

خوارزمی بنا بر روایتی، تعداد یاران امام حسین (علیه‌السّلام) را در روز عاشورا، ١١٤ نفر (۳۲ سواره و ٨٤ پیاده) نقل کرده است. عبارت خوارزمی در این باره چنین است: ... وکان معه اثنان وثلاثون فارساً واربعون راجلاً وفی روایة: اثنان وثمانون راجلاً. البته این در صورتی است که «اثنان و ثمانون راجلاً» عطف به «اثنان و ثلاثون فارساً» باشد که با احتساب سوارگان سپاه امام، در مجموع تعداد آنان ١١٤ نفر (سواره و پیاده) می‌شود.

۲.۷ - صد و چهل و پنج نفر

سبط ابن جوزی، آمار یاران امام حسین (علیه‌السّلام) را در روز عاشورا، ۱۴۵ نفر (۴۵ نفر سواره و ۱۰۰ نفر پیاده) نوشته است. البته وی قول به ۱۷۰ نفر (۷۰ نفر سواره و ۱۰۰ نفر پیاده) و نیز قول به ۳۰ سواره را هم بیان کرده است.

۲.۸ - سیصد نفر

طبری به نقل از ابومخنف از قول زید بن علی بن الحسین، یاران امام را ۳۰۰ نفر نوشته است.
اگر گزارش طبری (۳۰۰ نفر) را به سبب متفرد بـودنش کنار بگذاریم، می‌توانیم تعداد یاران امام را بین ۶۵ تا ١٤٥ نفر تخمین بزنیم. در مجموع با توجه به آمار شهدای کربلا، آمار ۷۲ نفر به لحاظ قدمت و اعتبار منابع و کثرت ناقلان آن، قابـل اعتماد و پذیرفتنی می‌نماید.


یکی از زشت‌ترین جنایات بزرگ یزیدیان، بعد از جنگ، در حق شهدای کربلا، بریدن سر مبارک امام حسین (علیه‌السلام) و سرهای شهدای دیگر و توزیع آنها بین قبایل و انتقال سرهای مبارک به کوفه و شام بوده است. مورخان تعداد سرهای بریده شهدای کربلا را یک گونه گزارش نکرده‌اند اما به نظر می‌رسد تعداد ۷۲ سر به لحاظ قدمت قایلان آن، اعتبار بیشتری داشته باشد.

۳.۱ - ۷۰ سر

طبری و ابن شهر آشوب به نقل از ابومخنف و ابن صباغ مالکی، تعداد سرهایی را که نزد عبیدالله برده شد، ۷۰ سر گزارش کرده‌اند.

۳.۲ - ۷۲ سر

بلاذری، دینوری، طبری، شیخ مفید، خوارزمی، ابن اعثم، ابن نما و مورخان دیگر شمار آنها را ۷۲ سر (به جز سر امام حسین (علیه‌السّلام)) نوشته‌اند.
سبط ابن جوزی آمار سرهای بریده شهدای کربلا را بیش از ۷۰ نوشته است. شیخ طبرسی در کتاب اعلام الوری می‌نویسد: «وامر برؤوس الباقین فقطعت وکانت اثنین وسبعین راسا...»
«عمر بن سعد دستور داد سرهای بقیه اصحاب را قطع کردند که تعدادشان هفتاد و دو سر بود.»
ابن‌حاتم عاملی نیز همین سخن را گفته است: «و امر برؤوس الباقین من اصحابه و اهل بیته فقطعت، فکانت اثنین و سبعین راسا....» مورخان اهل سنت نیز همین قول را گزارش کرده‌اند. بلاذری می‌نویسد: «فحمل الی ابن زیاد اثنان وسبعون راساً مع شمر بن ذی الجوشن، وقیس بن الاشعث وعمرو بن الحجاج الزبیدی، وعزرة بن قیس الاحمسی من بجیلة، فقدموا بالرؤوس علی ابن زیاد.»
«هفتاد و دو سر را همراه شمر بن ذی الجوشن، قیس بن اشعث، عمرو بن حجاج زبیدی و عزرة بن قیس احمسی از قبیله‌ بجیله، به سوی ابن‌زیاد بردند.»
بدرالدین عینی در کتاب « عمدة القاری شرح صحیح البخاری»، نیز می‌نویسد: «وکانت الرؤوس اثنین وسبعین راساً.»
«سرهای شهدا، هفتاد و دو سر بوده است.»
صاحب بغیة الطلب نیز می‌نویسد: «وحملت الرؤوس علی اطراف الرماح وکانت اثنین وسبعین راسا.»
«سرها را بر سر نیزه‌ها زدند و تعداد آن هفتاد و دو سر بود.»

۳.۳ - ۷۸ سر

طبق برخی گزارش‌ها، ۷۸ سر از بدن‌های مطهر شهدای کربلا و اصحاب امام حسین (علیه‌السّلام) بریده شده است. سید بن طاووس می‌نویسد:
«وَ رُوِیَ اَنَّ رُءُوسَ اَصْحَابِ الْحُسَیْنِ (علیه‌السّلام) کَانَتْ ثَمَانِیَةً وَ سَبْعِینَ رَاْساً فَاقْتَسَمَتْهَا الْقَبَائِلُ لِتَقْرُبَ بِذَلِکَ اِلَی عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ زِیَادٍ وَ اِلَی یَزِیدَ بْنِ مُعَاوِیَةَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَجَاءَتْ کِنْدَةُ بِثَلَاثَةَ عَشَرَ رَاْساً وَ صَاحِبُهُمْ قَیْسُ بْنُ الْاَشْعَثِ وَ جَاءَتْ هَوَازِنُ بِاثْنَیْ عَشَرَ رَاْساً وَ صَاحِبُهُمْ شِمْرُ بْنُ ذِی الْجَوْشَنِ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ جَاءَتْ تَمِیمٌ بِسَبْعَةَ عَشَرَ رَاْساً وَ جَاءَتْ بَنُو اَسَدٍ بِسِتَّةَ عَشَرَ رَاْساً وَ جَاءَتْ مَذْحِجُ بِسَبْعَةِ رُءُوسٍ وَ جَاءَ بَاقِی النَّاسِ بِثَلَاثَةَ عَشَرَ رَاْساً.»
«روایت شده است: که سرهای یاران حسین (علیه‌السّلام) هفتاد و هشت سر بود که قبائل عرب به منظور تقرّب به دربار عبیداللَّه بن زیاد و یزید بن معاویه (خدا لعنتشان کند) میان خود قسمت کردند: قبیله‌ کنده با سیزده سر بریده آمد که رئیس‌شان قیس بن اشعث بود. هوازن با دوازده سر به ریاست شمر بن ذی الجوشن خدا لعنتشان کند. قبیله‌ تمیم با هفده سر و بنی‌اسد با شانزده سر و مذحج با هفت سر و بقیّه سپاه هم با سیزده سر.»
علامه مجلسی نیز از قول «محمد بن ابی‌طالب» این قول را نقل کرده است: «وقال محمد بن ابی طالب: وروی ان رؤس اصحاب الحسین واهل بیته کانت ثمانیة وسبعین راسا و اقتسمتها القبائل لیتقربوا بذلک الی عبید الله والی یزید.»
به نظر می‌رسد قول نخست، به لحاظ قدمت قایلان آن، اعتبار بیشتری داشته باشد.


با توجه به قدمت و شهرت قول ۷۲ نفر و تطابق آن با آمـار یـاران امام در روز عاشورا، و تعداد سرهای بریده شهدای کربلا این قول پذیرفتنی‌تر از اقوال دیگر می‌نماید.


۱. ابن سعد، محمد، «ترجمة الحسین و مقتله»، فصلنامه تراثنا، ش ۱۰، ص١٨٤.
۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۵۵.    
۳. رازی، ابن مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۸۱.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، تاج الموالید، ص۳۱.    
۵. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص٤٤.    
۶. ابن کثیر، اسماعیل، البدایة و النهایة، ج٨، ص٢٠٥.    
۷. کوفی، فضیل، «تسمیة من قتل مع الحسین، فصلنامه تراثنا، ش ٢، ١٤٠٦ق، ص١٥٦-١٤٩.
۸. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۵۹.    
۹. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۱۱۸.    
۱۰. ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۵، ص٣٤١.    
۱۱. ابن کثیر، اسماعیل، البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۰۸.    
۱۲. صفدی، الوافی بالوفیات، ج١٤، ص۱۲۷.    
۱۳. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۷۱.
۱۴. مقدسی، مطهر، البدء و التاریخ، ج۶، ص۱۱.    
۱۵. مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، ص٢٦٥.
۱۶. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعة، ج۱، ص۶۰۵.    
۱۷. شمس الدین، محمدمهدی، انصار الحسین، ص۵۴.    
۱۸. محلاتی، ذبیح الله، فرسان الهیجاء، ج۲، ص١٥٤.
۱۹. زرگری نژاد، غلامحسین، نهضت امام حسین (علیه‌السّلام) و قیام کربلا، ص٢٩١-٣٨٦.
۲۰. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة، ص۱۶۶.    
۲۱. تمیمی مغربی، قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۳، ص١٥٤.    
۲۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص٤٢٢.    
۲۳. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۹۵.    
۲۴. ابن اعثم، احمد، کتاب الفتوح، ج۵، ص۱۰۱.    
۲۵. تمیمی مغربی، قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۵۵.    
۲۶. رازی، ابن مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۷۵.    
۲۷. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۱۷۸.    
۲۸. نیشابوری، ابن فتال، روضة الواعظین، ص١٨٤.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۵۷.    
۳۰. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص۶.    
۳۱. ابن جوزی، عبدالرحمن، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۵، ص۳۳۹.    
۳۲. سبط ابن جوزی، یوسف، تذکره الخواص، ج۲، ص۱۶۰.    
۳۳. ابن کثیر، اسماعیل، البدایة و النهایة، ج۸، ص۱۹۲.    
۳۴. هیتمی، ابن حجر، الصواعق المحرقة، ص۱۹۷.
۳۵. شبراوی، جمال الدین، الاتحاف بحب الاشراف، ص١٤٦-١٤٧.    
۳۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۲۶.    
۳۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۳۹۳.    
۳۸. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۳۹. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص۶.    
۴۰. حسینی موسوی، سیدمحمد، تسلیة المجالس و زینة المجالس، ج۲، ص٢٧٥.    
۴۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۴.    
۴۲. سبط ابن جوزی، یوسف، تذکرة الخواص، ج۲، ص۱۶۰.    
۴۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۷، ص۱۶۸.    
۴۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۶۸.    
۴۵. ابن شهر آشوب، ابوجعفر، مناقب آل ابی طالب، ج٤، ص۱۱۲.    
۴۶. ابن صباغ مالکی، علی بن محمد، الفصول المهمة، ج۲، ص٨٤٩.    
۴۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۵۶.    
۴۸. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۶.    
۴۹. دینوری، ابوحنیفه، الاخبار الطوال، ص۲۵۹.    
۵۰. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۱۱۳.    
۵۱. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص٤٥.    
۵۲. حلی، ابن نما، مثیر الاحزان، ص٨٤.    
۵۳. سبط ابن جوزی، یوسف، تذکرة الخواص، ص۲۳۳.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۷۰.    
۵۵. عاملی، یوسف بن حاتم، الدر النظیم، ص۵۵۹.    
۵۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۶.    
۵۷. عینی، محمود بن احمد، عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج۱۶، ص۲۴۱.    
۵۸. ابن ابی‌جراده، کمال‌الدین، بغیه الطلب فی تاریخ حلب، ج۶، ص۲۶۳۰.    
۵۹. سید بن طاووس، علی بن موسی، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص۸۵.    
۶۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۶۲.    



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۴۸۲-۴۸۳.






جعبه ابزار