آمار سرهای بریده شهدای کربلا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آمار سرهای بریده شهدای کربلا، از مباحث مرتبط با اطلاعات و گزارشهای آماری در مورد واقعه
کربلا است. یکی از زشتترین جنایات بزرگ یزیدیان، بعد از
جنگ، در حق
شهدای کربلا، بریدن سر مبارک
امام حسین (علیهالسلام) و سرهای شهدای دیگر و توزیع آنها بین قبایل و انتقال سرهای مبارک به
کوفه و
شام بوده است. مورخان تعداد سرهای بریده شهدای کربلا را یک گونه گزارش نکردهاند اما به نظر میرسد تعداد ۷۲ سر به لحاظ قدمت قایلان آن، اعتبار بیشتری داشته باشد.
یکی از زشتترین و از جنایات بزرگ یزیدیان، بعد از
جنگ، در حق
شهدای کربلا، بریدن سر مبارک
امام حسین (علیهالسلام) و سرهای شهدای دیگر بود.
عمر سعد در ادامه جنایات خود در حق
شهدای کربلا، دستور داد تا سرهای دیگر شهدا را نیز ببرند (البته بنابر گزارش
طبری، سر
حبیب بن مظاهر در هنگام شهادتش از بدنش جدا شد.
) و سپس بین قبایل توزیع کنند، تا آنان از این راه نزد
ابن زیاد و
یزید تقرب جویند.
به دنبال آن، بقیه سرهای شهدا قطع شد و توسط
شمر بن ذی الجوشن،
قیس بن اشعث،
عمرو بن حجاج و
عزرة بن قیس (به
کوفه) نزد ابن زیاد برده شد.
در این که سرهای مبارک شهدای کربلا چه زمانی از بدنها جدا شدند، اقوال مختلف است:
یک نقل این است که سرهای شهدا در روز
عاشورا از بدنهای مطهر جدا شد و در همان روز توسط سه نفر به سوی
کوفه فرستاده شد. به نقل
سید بن طاووس، به دستور
عمر بن سعد روز عاشورا سرهای شهدا بریده و به دست
شمر و
قیس بن اشعث و
عمرو بن حجاج به کوفه فرستاده شد:
«ثُمَّ اِنَّ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ بَعَثَ بِرَاْسِ الْحُسَیْنِ (علیهالسّلام) فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ وَ هُوَ یَوْمُ عَاشُورَاءَ مَعَ خَوَلِیِّ بْنِ یَزِیدَ الْاَصْبَحِیِّ وَ حُمَیْدِ بْنِ مُسْلِمٍ الْاَزْدِیِّ اِلَی عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ زِیَادٍ وَ اَمَرَ بِرُءُوسِ الْبَاقِینَ مِنْ اَصْحَابِهِ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ فَنُظِّفَتْ وَ سُرِّحَ بِهَا مَعَ شِمْرِ بْنِ ذِی الْجَوْشَنِ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ قَیْسِ بْنِ الْاَشْعَثِ وَ عَمْرِو بْنِ الْحَجَّاجِ فَاَقْبَلُوا حَتتَّی قَدِمُوا بِهَا اِلَی الْکُوفَةِ وَ اَقَامَ بَقِیَّةَ یَوْمِهِ وَ الْیَوْمَ الثَّانِیَ اِلَی زَوَالِ الشَّمْس.»«عمر سعد در روز عاشورا سر بریده
امام حسین (علیهالسّلام) را به
خولی بن یزید اصبحی و
حمید بن مسلم ازدی داد تا آنها آن را نزد
ابن زیاد ببرند، سپس دستور داد سر از بدن سایر شهیدان جدا نمودند و آن سرها را به همراه شمر بن ذی الجوشن، و قیس بن اشعث، و عمرو بن حجّاج به سوی ابن زیاد فرستاد، آنها سرها را به کوفه آوردند. عمر سعد در روز عاشورا و روز بعد تا ظهر، در کربلا ماند.»
علامه مجلسی نیز از
محمد بن ابیطالب، همین قول را نقل کرده است.
ابنکثیر نیز پس از ذکر این مطلب که خولی سر امام حسین (علیهالسّلام) را در خانهاش آورد، و فردای آن روز نزد عبیدالله بن زیاد برد، تصریح میکند که بنا بر قول مشهور، سرهای بقیه شهدا نیز همراه سر امام بوده است:
فلما اصبح غدا به الی ابن زیاد فاحضره بین یدیه ویقال انه کان معه رؤس بقیة اصحابه وهو المشهور ومجموعها اثنان وسبعون راسا وذلک انه ما قتل قتیل الا احتزوا راسه وحملوه الی ابن زیاد ثم بعث بها ابن زیاد الی یزید بن معاویة الی الشام.«صبحگاه، سر مطهر امام (علیهالسّلام) را نزد ابن زیاد برد و در جلوی او گذاشت. گفته میشود که سر مطهر امام، همراه بقیه سرهای اصحاب ایشان، بوده است و این قول مشهور است. تعداد سرهای مطهر شهدا، هفتاد و دو سر بوده است. دلیلش این است که سرهای همه شهدا را بریدند (و کشته دیگری نبود) و نزد ابنزیاد فرستادند. ابنزیاد نیز سرها را به سوی
شام نزد
یزید بن معاویه فرستاد.»
اما
بلاذری تصریح دارد که در روز یازده محرم سرهای شهدا بریده شد و پس از اینکه عمر بن سعد و همراهانش، کاروان اسرا را به سوی کوفه حرکت دادند، سرها را نیز روی نیزهها زدند و با خود بردند:
«و اقام عمر بن سعد یومه و الغد، ثم امر حمید بن بکیر الاحمری، فنادی فی الناس بالرحیل الی الکوفة، ... و احتزت رؤوس القتلی.»«عمر بن سعد روز عاشورا و فردای آن، در
کربلا ماند. پس از آن به
حمید بن بکیر احمری دستور داد که مردم آماده رفتن به کوفه باشند. ... و (در همان روز) سرهای شهدا را بریدند.»
دینوری حرکت کاروان و به نیزه زدن سرهای شهدا را دو روز بعد از
واقعه عاشورا میداند:
«و بعث عمر بن سعد براس الحسین من ساعته الی عبیدالله بن زیاد مع خولی ابن یزید الاصبحی. واقام عمر بن سعد بکربلاء بعد مقتل الحسین یومین، ثم آذن فی الناس بالرحیل، وحملت الرؤوس علی اطراف الرماح، وکانت اثنین وسبعین راسا.»«عمر بن سعد سر مطهر امام حسین (علیهالسّلام) را همان لحظه توسط خولی بن یزید اصبحی برای
عبیدالله بن زیاد فرستاد.
عمر بن سعد دو روز بعد از شهادت امام حسین (علیهالسّلام) در
کربلا ماند و سپس دستور حرکت داد و سرهای شهدا را به نیزه زدند و تعداد آنها هفتاد و دو سر بود.»
چنانکه در بالا گذشت در اینکه چه زمانی سرهای دیگر شهدا به کوفه نزد ابن زیاد فرستاد شد، بین مورخان و مقتلنویسان اختلاف هست.
شیخ مفید، و به پیروی از او،
طبرسی، سید بن طاووس و علامه مجلسی میگویند سرهای دیگر شهدا نیز همان
روز عاشورا به کوفه نزد ابن زیاد فرستاده شد.
اما برخی مورخان بر این باورند که سرهای دیگر شهدا را هنگام بردن اسرا به کوفه، یعنی بعدازظهر روز یازدهم محرم به کوفه بردند.
بنابر گزارش مورخان، سرهای شهدای کربلا، بین قبایل مختلف تقسیم شد تا به
کوفه و
شام برده و جایزه بگیرند. اما در این میان برخی اختلاف اعداد در توزیع سرهای شهدا در میان قبایل ناشی از تشابه نگارشی و رسم الخطی اعداد یاد شده باهم، و درنتیجه اشتباه نساخ در ضبط آن بوده است زیرا نسخهنویسان منابع تاریخی، اعدادی همانند ستة، سبعة و تسعة را بدون نقطه مینوشتند، یا دقت لازم را در ضبط آن نمیکردند.
بر اساس گزارشطبری، سرها به ترتیب زیر در میان قبایلی تقسیم شد:
کنده، به سرپرستی قیس بن اشعث: سیزده سر؛
هوازن، به سرپرستی شمر: بیست سر؛
بنی تمیم: هفده سر؛
بنی اسد: شش سر؛
مذحج: هفت سر؛ و بقیه سپاه هفت سر را حمل کردند که مجموعاً هفتاد سر میشود.
ابن جوزی نیز همان گزارش طبری را آورده است، البته با این تفاوت که آخرین آمار آن (هفت سر توسط بقیه لشکر) را نیاورده است؛ بنابراین تعداد سرهای توزیع شده طبق آمار او، ۶۳ سر است.
ابن شهرآشوب نیز همان نقل ابومخنف (هفتاد سر) را آورده است، اما توزیع آن را به اینگونه نوشته است: کنده: سیزده سر؛ هوازن: بیست سر؛ بنی تمیم: نوزده سر، بنی اسد: نه سر، سایر لشکر نه سر.
ابوحنیفه دینوری، آمار سرها و چگونگی توزیع آنها را به گونهای دیگر نوشته است: هوازن: ۲۲ سر؛ تمیم به رهبری
حصین بن نمیر: هفده سر؛
کنده به سرپرستی قیس بن اشعث: سیزده سر؛ بنی اسد به فرماندهی
هلال اعور: شش سر؛
ازد به رهبری
عیهمة بن زهیر: پنج سر؛
ثقیف توسط
ولید بن عمرو دوازده سر؛ که مجموعاً ۷۵ سر میشود.
((ابوحنیفه دینوری اشتباها مجموع سرها را ۷۲ سر نوشته است).
سید بن طاووس در اینباره نوشته است: کنده به رهبری قیس بن اشعث: سیزده سر؛ هوازن به سرپرستی شمر بن ذیالجوشن، دوازده سر؛ تمیم: هفده سر؛ بنی اسد: شانزده سر؛ مذحج، هفت سر و بقیه سپاهیان: سیزده سر: که مجموعا ۷۸ سر میشود.
درباره تعداد سرهای جداشده به دست سپاهیان
عمر سعد از پیکرهای شهدای کربلا، منابع تاریخی یکسان سخن نگفتهاند:
طبری و
ابن شهر آشوب به نقل از
ابومخنف و
ابن صباغ مالکی، تعداد سرهایی را که نزد عبیدالله برده شد، ۷۰ سر گزارش کردهاند.
بلاذری،
دینوری،
طبری،
شیخ مفید،
خوارزمی،
ابن اعثم،
ابن نما و مورخان دیگر شمار آنها را ۷۲ سر (به جز سر
امام حسین (علیهالسّلام)) نوشتهاند.
سبط ابن جوزی آمار سرهای بریده شهدای کربلا را بیش از ۷۰ نوشته است.
شیخ طبرسی در کتاب
اعلام الوری مینویسد:
«وامر برؤوس الباقین فقطعت وکانت اثنین وسبعین راسا...»«عمر بن سعد دستور داد سرهای بقیه اصحاب را قطع کردند که تعدادشان هفتاد و دو سر بود.»
ابنحاتم عاملی نیز همین سخن را گفته است:
«و امر برؤوس الباقین من اصحابه و اهل بیته فقطعت، فکانت اثنین و سبعین راسا... .» مورخان
اهل سنت نیز همین قول را گزارش کردهاند.
بلاذری مینویسد:
«فحمل الی ابن زیاد اثنان وسبعون راساً مع شمر بن ذی الجوشن، وقیس بن الاشعث وعمرو بن الحجاج الزبیدی، وعزرة بن قیس الاحمسی من بجیلة، فقدموا بالرؤوس علی ابن زیاد.»«هفتاد و دو سر را همراه شمر بن ذی الجوشن، قیس بن اشعث، عمرو بن حجاج زبیدی و
عزرة بن قیس احمسی از
قبیله بجیله، به سوی ابنزیاد بردند.»
بدرالدین عینی در کتاب «
عمدة القاری شرح صحیح البخاری»، نیز مینویسد:
«وکانت الرؤوس اثنین وسبعین راساً.»«سرهای شهدا، هفتاد و دو سر بوده است.»
صاحب
بغیة الطلب نیز مینویسد:
«وحملت الرؤوس علی اطراف الرماح وکانت اثنین وسبعین راسا.»«سرها را بر سر نیزهها زدند و تعداد آن هفتاد و دو سر بود.»
طبق برخی گزارشها، ۷۸ سر از بدنهای مطهر شهدای کربلا و
اصحاب امام حسین (علیهالسّلام) بریده شده است.
سید بن طاووس مینویسد:
«وَ رُوِیَ اَنَّ رُءُوسَ اَصْحَابِ الْحُسَیْنِ (علیهالسّلام) کَانَتْ ثَمَانِیَةً وَ سَبْعِینَ رَاْساً فَاقْتَسَمَتْهَا الْقَبَائِلُ لِتَقْرُبَ بِذَلِکَ اِلَی عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ زِیَادٍ وَ اِلَی یَزِیدَ بْنِ مُعَاوِیَةَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَجَاءَتْ کِنْدَةُ بِثَلَاثَةَ عَشَرَ رَاْساً وَ صَاحِبُهُمْ قَیْسُ بْنُ الْاَشْعَثِ وَ جَاءَتْ هَوَازِنُ بِاثْنَیْ عَشَرَ رَاْساً وَ صَاحِبُهُمْ شِمْرُ بْنُ ذِی الْجَوْشَنِ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ جَاءَتْ تَمِیمٌ بِسَبْعَةَ عَشَرَ رَاْساً وَ جَاءَتْ بَنُو اَسَدٍ بِسِتَّةَ عَشَرَ رَاْساً وَ جَاءَتْ مَذْحِجُ بِسَبْعَةِ رُءُوسٍ وَ جَاءَ بَاقِی النَّاسِ بِثَلَاثَةَ عَشَرَ رَاْساً.»«روایت شده است: که سرهای یاران حسین (علیهالسّلام) هفتاد و هشت سر بود که قبائل عرب به منظور تقرّب به دربار
عبیداللَّه بن زیاد و
یزید بن معاویه (خدا لعنتشان کند) میان خود قسمت کردند:
قبیله کنده با سیزده سر بریده آمد که رئیسشان قیس بن اشعث بود.
هوازن با دوازده سر به ریاست شمر بن ذی الجوشن خدا لعنتشان کند.
قبیله تمیم با هفده سر و
بنیاسد با شانزده سر و
مذحج با هفت سر و بقیّه سپاه هم با سیزده سر.»
علامه مجلسی نیز از قول «محمد بن ابیطالب» این قول را نقل کرده است:
«وقال محمد بن ابی طالب: وروی ان رؤس اصحاب الحسین واهل بیته کانت ثمانیة وسبعین راسا و اقتسمتها القبائل لیتقربوا بذلک الی عبید الله والی یزید.» به نظر میرسد قول نخست، به لحاظ قدمت قایلان آن، اعتبار بیشتری داشته باشد.
• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۴۹۳-۴۹۴.