• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آمار تازندگان اسب بر بدن امام حسین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





آمار تازندگان اسب بر بدن امام حسین، از مباحث مرتبط با اطلاعات و گزارش‌های آماری در مورد واقعه کربلا است. بر اساس گزارش منابع مختلف تاریخی یکی از شنیع‌ترین کارهای سپاه عمر سعد در کربلا، اسب تازاندن بر بدن مطهر امام حسین (علیه‌السّلام) به دستور عبیدالله بن زیاد بود. در بسیاری از منابع آمـده که ۱۰ نفر مامور این کار بوده‌اند.



یکی از شنیع‌ترین کارهای سپاه یزید در کربلا، که حاکی از عمق کینه‌توزی و دشمنی آنان با امام حسین (علیه‌السّلام) بود، اسب تازاندن بر بدن مطهر امام حسین (علیه‌السّلام) بود.


در بسیاری از منابع آمده است که اسب تاختن بر پیکر امام به دستور عبیدالله بن زیاد بوده است. چنان‌که ابوالفرج اصفهانی نوشته است: عبیدالله بن زیاد فرمان داد که سینه، پشت، پهلو، و صورت حسین را لگدمال کنند. پس اسبان بر این کار واداشته شدند. این فرمان را عبیدالله در نامه‌ای که به عمر سعد درباره به تسلیم وادار کردن امام حسین (علیه‌السّلام) یا کشتن او نوشته بود، داده بود. همچنین بر اساس گزارش خوارزمی چون سبب این کار را عمر سعد پرسیدند، گفت: این کار به امر عبیدالله بود.


منابع تاریخی درباره این جریان چنین نگاشته‌اند. عمر سعد در میان یارانش فریاد زد: چه کسی حاضر است با اسبش حسین را لگدمال کند؟ ده نفر پذیرفتند. آنان رفتند و با اسبانشان حسین را لگدمال کردند، تا آنجا که پشت و سینه‌اش را خرد کردند.
[۱۰] مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۷۲.
اما ابن کثیر دمشقی به سبب تعصبات کوری که دارد، این قضیه را در جایی منکر می‌شود، ولی در صفحه بعدی می‌نویسد «و گفته می‌شود حسین را با سم‌های اسبانشان لگدمال کردند تا آنجا که او را به زمین چسباندند».


در برخی از ماخذ شیعی، قصه افسانه گونه‌ای نقل شده است که حاکی از آمدن شیری به کربلا و جلوگیری از تعرض به بدن حضرت و انصراف عمر سعد از این کار است.
فضه از جمله کسانی است که پس از حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) افتخار خدمتگذاری حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) را داشت و در کنار آن حضرت در کربلا حضور داشته است. بنا به گفته برخی منابع زمانی که دشمنان اهل بیت (علیهم‌السّلام) تصمیم گرفتند با اسب بر بدن امام حسین (علیه‌السلام) و شهیدان بتازند، فضّه خدمت حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) عرض کرد: سفینه غلام آزاد شده پیغمبر هنگامی که در میان دریا کشتی‌اش شکست و به جزیره افتاد، توسط شیری که در همان نزدیکی بود راهنمایی شد و نجات پیدا کرد. اکنون که دشمنان چنین تصمیم شومی دارند اجازه بده بروم سراغ شیری که در این نزدیکی‌ها است؟ بهرحال فضه رفت و آن شیر را از جریان آگاه ساخت، شیر آمد و مانع تاختن اسب بر بدن امام حسین (علیه‌السلام) شد. مجلسی نیز به سبب چنین خبری، جریان اسب تازاندن بر بدن امام (علیه‌السّلام) را غیر ممکن دانسته‌ است. اما این گزارش، با مسلمات تاریخی که در متن آورده شده و گزارش مقاتل، در تضاد است. چنان‌که محشی بحار الانوار نیز آن را ضعیف شمرده و از جهات تاریخی، غیر قابل پذیرش دانسته است.


برخی از منابع، تنها ماجرای اسب تازاندن دشمنان بر بدن مطهر امام را نقـل کـرده انـد؛ بدون آنکه به تعداد آن افراد اشاره‌ای بکنند؛
[۲۱] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۷۲.
اما در بسیاری از منابع آمـده که ۱۰ نفر مامور این کار بوده‌اند. البته ابوعلی بلعمی از مورخان قرن چهارم، این آمار را ۲۰ نفر ثبت کرده است.
[۳۲] بلعمی، ابوعلی، تاریخ نامه طبری، ج۴، ص۷۱۱.



ابن شهرآشوب نام این ده نفر را چنین گزارش کرده است: اسحاق بن یحیی حضرمی، ‌ هانی بن ثبیت حضرمی، ادلم بن ناعم، اسد بن مالک، حکیم بن طفیل طائی، اخنس بن مرثد، عمرو بن صبیح مذحجی، رجاء بن منقذ عبدی، صالح بن وهب یزنی و سالم بن خیثمه جعفی.ابن نما و سید بن طاووس نام این ده نفر را با تفاوت‌هایی در ضبط، آورده‌اند.


ابوعمر زاهد (۳۴۵ قمری) گوید: در احوال این ده نفر، بررسی کردم؛ همه آنان را فرزندان زنا یافتم.


۱. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۱۱۹.    
۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۱۵.    
۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۳.    
۴. ابن اعثم، احمد، الفتوح، ج۵، ص۹۳.    
۵. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص۳۰۵.    
۶. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص۴۴.    
۷. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۴.    
۸. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۵۵.    
۹. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۱۱۳.    
۱۰. مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۷۲.
۱۱. نیشابوری، ابن فتال، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۸۹.    
۱۲. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایه، ج۸، ص۲۰۵.    
۱۳. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایه، ج۸، ص۲۰۶.    
۱۴. فاضل دربندی، آقا بن عابد، اسرار الشهادة، ج۲، ص۶۳۰.    
۱۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، ج۱، ص۴۶۵.    
۱۶. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۶۹.    
۱۷. ابن حمزه طوسی، محمد بن علی، الثاقب فی المناقب، ص۳۳۶.    
۱۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۶۰.    
۱۹. ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۸۲.    
۲۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۷۰، (پاورقی)..    
۲۱. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۷۲.
۲۲. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۴.    
۲۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۵۵.    
۲۴. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۱۱۳.    
۲۵. نیشابوری، ابن فتال، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۸۹.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ص۴۷۱.    
۲۷. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۲، ص٤٤.    
۲۸. ابن شهرآشوب، ابوجعفر، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۵۹.    
۲۹. سید ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۸۲.    
۳۰. حلی، ابن نما، مثیر الاحزان، ص۷۸.    
۳۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۵۹.    
۳۲. بلعمی، ابوعلی، تاریخ نامه طبری، ج۴، ص۷۱۱.
۳۳. ابن شهرآشوب، ابوجعفر، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۵۹.    
۳۴. ابن نما، جعفر بن محمد، مثیرالاحزان، ص۷۸.    
۳۵. سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۸۲.    
۳۶. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۳، ص۱۵۹-۱۶۲.    
۳۷. حلی، ابن نما، مثیرالاحزان، ص۷۹.    
۳۸. سید بن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۸۳.    



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۴۸۹.






جعبه ابزار