• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حد (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





حَدّ (به فتح حاء و تشدید باء)، یکی از مفردات به کار رفته در قرآن کریم به معنای مرز، منع، دفع و تجاوز نکردن است. مرز را از آن جهت حدّ گویند که میان دو شی‌ء واقع شده و مانع از اختلاط است.



حَدّ به معنی مرز است. راغب گوید: واسطه میان دو چیز که از اختلاط آن دو جلوگیری می‌کند.


(تِلْکَ‌ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها) «آنهاست مرزهای خدا پس به آنها نزدیک نشوید.» مراد از حدود اللّه احکام خداست، اعمّ از محرّمات و واجبات که باید به محرّمات نزدیک نشد و از واجبات تجاوز نکرد. (تِلْکَ‌ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها) (اينها حدود الهى است؛ از آن، تجاوز نكنيد.) اصل حدّ چنانکه طبرسی ذیل آیه ۶۳ توبه تصریح کرده و چنانکه از قاموس و صحاح به دست می‌آید به معنی منع (و دفع) است. علی هذا مرز را از آن جهت حدّ گویند که میان دو شی‌ء واقع شده و مانع از اختلاط است. به تصریح راغب علت تسمیه حدّ زنا و حدّ خمر آن است که مرتکب را از ارتکاب جدید باز می‌دارد و نیز دیگران را از ارتکاب آن منع می‌کند.
(اِنَّ الَّذِینَ‌ یُحَادُّونَ‌ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ کُبِتُوا کَما کُبِتَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ‌) محادّه به معنی دشمنی و مخالفت است زیرا حالتی عارض انسان می‌شود که از اطاعت خدا و رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بازش می‌دارد مثل کبر و غرور. یعنی: «آنانکه با خدا و رسول مخالفت می‌کنند ذلیل می‌شوند چنانکه اسلافشان ذلیل شدند.» (وَ اَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَاْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ‌) آهن را از آن جهت حدید گویند که منع و دفع کننده است و یا آلت منع است یعنی: «آهن را نازل کردیم که در آن صلابت شدید و منفعت‌ها برای مردم هست.»
به چشم تیزبین و دقیق از آن جهت حدید گویند که از مخفی شدن چیزها منع می‌کند: (فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ‌ حَدِیدٌ) «چشم تو امروز تیز است.» ظاهرا به زبان گویا و سخنگو از آن جهت حدید گفته‌اند که از آدمی دفاع می‌کند و از مغلوب شدن در گفتگو مانع می‌شود درباره منافقان آمده‌: (فَاِذا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوکُمْ بِاَلْسِنَةٍ حِدادٍ اَشِحَّةً عَلَی الْخَیْرِ) «چون ترس برود با زبان‌های تیز بر شما تازند به جهت حرص بر مال.»


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۱۱۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۲۱.    
۳. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۱۷۹.    
۴. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۵.    
۵. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۲۱.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۱۸۷.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۲۴.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۲۲۹.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶.    
۱۰. توبه/سوره۹، آیه۶۳.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۷۸.    
۱۲. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۲۸۶.    
۱۳. جوهری، ابونصر، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربیة، ج۲، ص۴۶۲.    
۱۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۲۱.    
۱۵. مجادله/سوره۵۸، آیه۵.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۹، ص۴۰۸.    
۱۷. حدید/سوره۵۷، آیه۲۵.    
۱۸. جوهری، ابونصر، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربیة، ج۲، ص۴۶۳.    
۱۹. ق/سوره۵۰، آیه۲۲.    
۲۰. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۲۲.    
۲۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۱۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حدّ»، ج۲، ص۱۱۲-۱۱۳.    






جعبه ابزار