گزارشهای ولادت امام علی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
امام علی (علیهالسلام) (۲۳ قبل از هجرت - ۴۰ق)،
صحابی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) و امام اول
شیعیان است.
ولادت امیرالمومنین (علیه
السلام) در
روز جمعه ۱۳
رجب سال ۳۰
عامالفیل در
مکه درون
کعبه واقع شده است. ولادت درون خانه خدا، یکی از فضیلتهای منحصر به فرد آن حضرت بوده و گزارشهای متعددی در این زمینه از طریق منابع
شیعه و
اهلسنت وارده شده، اما برخی از اهلسنت آن را انکار کردهاند؛ امتناع این دسته، بستر پژوهش پیش روی را فراهم آورده است. آنچه در پی میآید کاوشی از مستندهای روایی این مساله در منابع فریقین (شیعه و اهلتسنن) است.
گزارشهای ولادت امیرالمومنین (علیه
السلام) سطح یکسانی ندارند برخی از اینها به اصل ولادت در
کعبه نظر دارند دستهای هم با وجود اختلاف در شرح تفصیلی ماجرا، به طور مشترک از ورود
فاطمه بنت اسد (
سلاماللهعلیها) در خانه خدا و ولادت امیرمومنان (علیه
السلام) در آن، سخن به میان آوردند. لازم به ذکر است عدهای از عالمان
اسلامی در انعکاس گزارشهای ولادت، ذکری از سلسله راویان آن ننمودند به همین سبب، رویکرد پژوهش حاضر متوجه گزارشهای مُسنَد واقعه گشته و از گزارشهای فاقد سند، صرفاً به ذکر آنها بدون هرگونه توضیح، بسنده میشود.
بر پایه بررسیهای به جای آمده گزارشهای مُسند، دستکم با پنج طریق از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، امیرمؤمنان (علیه
السلام)،
عباس بن عبدالمطلب،
یزید بن قعنب و
امالعاره بنت عباده، در میراث فریقین بازتاب داشته است. این حجم از روایات در اصطلاح
دانش حدیث،
مستفیض بوده که از اعتبار درخور توجهی برخودار میباشد.
از سخن
حاکم نیشابوری، حدیثشناس برجسته اهلسنت به خوبی این نکته برمیآید که گزارشهای ولادت امام علی (علیه
السلام) در کعبه، از کثرت فوقالعادهای برخوردار و برترین اعتبار ممکن یک حدیث یعنی تواتر را داراست. متن کلام او چنین است: «فقد تواترت الاخبار ان فاطمة بنت اسد ولدت امیرالمؤمنین علی
بن ابی طالب کرم الله وجهه فی جوف الکعبة.» روایات متواتری وارد شده که فاطمه بنت اسد امیرمؤمنان علی
بن ابی طالب (کرماللهوجهه) را در داخل کعبه به دنیا آورد.
همین ادعا را برخی دانشمندان متاخر امامی هم مطرح نمودند.
گزارش پیامبر را نخست
سید بن طاووس از کتاب
مولد مولانا علی (علیهالسلام) بالبیت تالیف
شیخ صدوق و صاحب کتاب "
جامع الاخبار" بهطور خلاصه از طریق
جابر بن عبدالله انصاری و او از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهو
سلم) آورد سپس
شاذان بن جبرئیل قمی در "
الفضائل" خود تفصیل آنرا انعکاس داد. در این گزارش از آثار با برکت ولادت امیرمومنان (علیه
السلام) بر زمین و آسمان و نیز شادمانی جناب
ابوطالب (علیه
السّلام) از این واقعه، همچنین اعلام ولادت فرزندش، سخن به میان آمده است.
سید
بن طاووس مینویسد:
«(الباب فیما نذکره من تسمیة مولانا علی ع بامیرالمؤمنین) رایت ذلک و رویته من کتاب مولد مولانا علی (علیه
السلام) بالبیت تالیف ابی جعفر محمد
بن بابویه قد رواه عن رجال الجمهور فلذلک اذکره و اقتصر علی المراد منه. فَقَالَ:...سَاَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صعَنْ مِیلَادِ اَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ آه آه لَقَدْ سَاَلْتَنِی عَنْ خَیْرِ مَوْلُودٍ بَعْدِی عَلَی سُنَّةِ الْمَسِیحِ علیه
السلام.»
این باب درباره نامیدن امام علی (علیه
السلام) به امیرالمومنین است. این روایت را دیده و آن را از کتاب " مولد مولانا علی بالبیت " تالیف شیخ صدوق روایت میکنم. آن را از علماء اهلسنت روایت کرد. پس به همین سبب آن را ذکر میکنم و به مقداری که مقصود ماست، اکتفاء میکنم. او با سلسله سند خودش از جابر نقل میکند او میگوید از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهو
سلم) درباره ولادت امام علی (علیه
السلام) پرسیدم، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهو
سلم) فرمود: آه آه همانا درباره بهترین مولود بعد از من، پرسیدی که بر سنت
حضرت عیسی بن مریم (علیهالسلام) تولد یافت (میلاد ایشان همانند مسیح منحصر به فرد است)
در کتاب "جامع الاخبار" چنین آمده است:
«...سَاَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صعَنْ مِیلَادِ اَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ صلَقَدْ سَاَلْتَنِی عَنْ خَیْرِ مَوْلُودٍ وُلِدَ بَعْدِی عَلَی سُنَّةِ الْمَسِیحِ...»
لازم به ذکر است
علامه مجلسی همین روایت را از کتاب "
غرر الدرر" نیز گزارش میکند:
«کِتَابُ غُرَرِ الدُّرَرِ لِلسَیِّدِ حَیْدَرِ الْحُسَیْنِیِّ عَنِ الشَّیْخِ جَمَالِ الدِّینِ مُحَمَّدِ
بْنِ عَبْدِ الرَّشِیدِ الْاَصْبَهَانِیِّ....»
مشروح روایت به گزارش شاذان
بن جبریل این است:
«...عَنْ جَابِرِ
بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْاَنْصَارِیِّ قَالَ: سَاَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صعَنْ مِیلَادِ عَلِیِّ
بْنِ اَبِی طَالِبٍ ع فَقَالَ آهْ آهْ سَاَلْتَ عَجَباً یَا جَابِرُ عَنْ خَیْرِ مَوْلُودٍ وُلِدَ بَعْدِی عَلَی سُنَّةِ الْمَسِیحِ... کَانَ رَجُلٌ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ وَ کَانَ زَاهِداً عَابِداً یُقَالُ لَهُ الْمُثْرِمُ
بْنُ زَغِیبٍ الشَّیْقُبَانُ وَ کَانَ مِنْ اَحَدِ الْعُبَّادِ...»
جابر میگوید از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) درباره ولادت امام علی (علیه
السلام) پرسیدم، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) فرمود: آه آه همانا درباره بهترین مولود بعد از من پرسیدی که بر سنت عیسی
بن مریم (علیه
السلام) تولد یافت...
در آن زمان مردی عابد و زاهد بود که او را مثرم میگفتند او یکی از عابدان بود. او گفت ای ابوطالب بر تو بشارت باد همانا
خداوند بزرگ مرا الهامی نمود که در آن بشارتی برای توست. ابوطالب گفت: آن چیست؟ مثرم گفت: فرزندی از پشت تو بیرون میآید که ولی خدا، امام متقین و جانشین رسول ربالعالمین است... ابوطالب گفت: من حقیقت آنچه را که میگویی نمیدانم مگر به دلیل روشن. مثرم گفت: چه میخواهی؟ گفت: میخواهم بدانم آنچه میگویی حق است و خداوند به تو
الهام نمود گفت: چه میخواهی تا آنکه از خداوند بخواهم تو را در اینجا از طعام سیر گرداند؟ حضرت ابوطالب فرمود: طعامی بهشتی میخواهم. در این هنگام مثرم خداوند را خواند جابر میگوید: رسول خدا فرمودند: هنوز دعایش تمام نشده بود که طبقی آورده شد و بر آن میوه بهشتی و خوشه خرما و انگور و انار بود. مثرم آن را برای ابوطالب آورد و اناری از آن خورد. سپس برخاست و نزد فاطمه بنت اسد رفت. زمانی که نور (حضرت علی (علیه
السلام) در رحم) فاطمه بنت اسد قرار گرفت، زمین به لرزه درآمد و به مدت هفت روز در حال لرزش بود تا آنکه
قریش از این ماجرا احساس ترس نمودند...
سپس حضرت ابوطالب بر بالای کوه رفت و گفت: ای مردم بدانید خدای تعالی در این شب حادثهای ایجاد کرد و مخلوقی جدید خلق نمود... این هنگام حضرت ابوطالب (علیه
السلام) گریه کرد و دستانش را بالا برد و عرضه داشت: خداوندا، آقای من، از تو درخواست میکنم به حق مقام محمدی که ستایش شده و جایگاه علوی بلند مرتبه به جایگاه و شان فاطمی درخشان، بر سرزمین مکه رافت و رحمت را ارزانی بداری. جابر میگوید: پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: به خدایی قسم که دانه را آفرید و انسان را خلق نمود عرب این جملات جناب ابوطالب (علیه
السلام) را نوشتند و در
زمان جاهلیت در سختیها و مشکلات با این جملات خداوند را میخواندند نمیدانستند ولی معنای اینها چیست و حقیقت آن را درک نمیکردند تا اینکه (حضرت) علی
بن ابی طالب (علیه
السّلام) متولد شد؛ در شبی که ایشان متولد شد، زمین را نور فرا گرفت و (گویا) ستارگان دو برابر شدند. این مایه تعجب همگان گشت برخی از آنان فریاد میزدند و میگفتند در آسمان حادثهای رخ داد آیا روشنی و نور آسمان و دو برابر شدن ستارگان را نمیبینید؟ در این هنگام حضرت ابوطالب (علیه
السلام) خارج شد در حالی که در کوچهها و بازارهای مکه تردد میکرد و میگفت: ای مردم! امشب در کعبه حجت خدا و ولی او متولد شده است...
این گزارش را
طبری امامی و
حسین بن عبدالوهاب با سلسله سند (علم حدیث)|سند، از طریق
میثم تمار نقل کردند. بر پایه این گزارش
سعید بن فضل در میان جمعیتی که امام علی (علیه
السلام) هم در آن حضور داشت در سخنانی که بیانگر فضائل آن حضرت از جمله ولادت ایشان در خانه خدا است، آغاز به سخن میکند در میان آن جمعیت کسی حرف او را رد نکرد. امام علی (علیه
السلام) هم سخن او را تایید نمود و فرمود: ای سعید
بن فضل آنچه گفتی من هستم.
متن روایت به قرار ذیل است:
«...عن ابی جعفر میثم التمار قال: کنت بین یدی مولای امیرالمؤمنین (علیه
السلام) اذ دخل علینا من الباب رجل مشذب علیه قباء ادکن... وقال: ایکم المجتبی فی الشجاعةایکم المولود فی الحرم... فقال امیرالمؤمنین علیه
السلام: انا یا سعد
بن الفضل
بن الربیع
بن مدرکة...»
میثم تمار گوید: روزی در
کوفه در محضر امیرالمؤمنین (علیه
السلام) نشسته بودم که ناگهان مرد بلندقامت با قبای خز تیرهرنگ بر تن وارد شد و گفت: کدام یک از شما در شجاعت برگزیده است. کدام یک از شما در کعبه دیده به جهان گشود؟... علی (علیه
السلام) سرش را بلند کرد و فرمود: ای سعید
بن فضل
بن ربیع
بن مدرکه آنچه گفتی من هستم...
این طریق مربوط به یزید
بن قعنب یکی از شاهدان عینی است. مطابق این گزارش، دیوار کعبه شکافته شد، فاطمه بنت اسد (
سلاماللهعلیها) بدان وارد گشته، مدت چند روز در آن توقف نمود سرانجام آن حضرت تولد یافت. مادر امام علی (علیه
السلام) پس از شادمانی بسیار از این رخداد، نامگذاری فرزندش را دستوری از طرف خداوند میداند که به همراه بیان پارهای از فضائل آن حضرت، توسط پیکی از غیب به وی اعلام گشت. شیخ صدوق در سه کتاب معروف خویش با ذکر سلسله راویان این چنین انعکاس داده است:
«...قَالَ یَزِیدُ
بْنُ قَعْنَبٍ کُنْتُ جَالِساً مَعَ الْعَبَّاسِ
بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ فَرِیقٍ مِنْ عَبْدِ الْعُزَّی بِاِزَاءِ بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ اِذْ اَقْبَلَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ اَسَدٍ اُمُّ اَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه
السلام) وَ کَانَتْ حَامِلَةً بِهِ لِتِسْعَةِ اَشْهُرٍ وَ قَدْ اَخَذَهَا الطَّلْقُ...»
یزید
بن قعنب گوید من با عباس
بن عبدالمطلب و جمعی از عبدالعزی برابر خانه کعبه نشسته بودیم که فاطمه بنت اسد که نه ماه به امام علی (علیه
السلام) آبستن بود آمد و درد زائیدن داشت گفت خدایا من به تو و بدانچه از نزد تو آمده است از رسولان و کتابها،
ایمان دارم و به سخن جدم
ابراهیم خلیل تصدیق دارم و او است که این بیت عتیق را ساخت. به حق آنکه این خانه را ساخته و به حق مولودی که در شکم من است ولادت را بر من آسان کن.
یزید
بن قعنب گوید به چشم خود دیدیم که خانه از پشت شکافت و فاطمه به درون آن رفت و از دیده ما نهان شد و دیوار به هم آمد خواستیم قفل در خانه را بگشائیم، گشوده نشد. در این هنگام دانستیم که این امر از طرف خدای (عزّوجلّ) است. پس از چهار روز بیرون آمد در حالی که علی (علیه
السلام) را در دست داشت. سپس گفت من بر همه زنان گذشته فضیلت دارم زیرا
آسیه بنت مزاحم خدا را پنهانی پرستید در آنجا که خوب نبود پرستش خدا جز از روی ناچاری و
مریم بنت عمران نخل خشک را بدست خود جنبانید تا از آن خرمای تازه چید و خورد و من در خانه محترم خدا وارد شدم و از میوه بهشت و بار و برگش خوردم و چون خواستم بیرون آیم یک هاتفی آواز داد ای فاطمه نامش را علی بگذار که او علی است و خدای اعلی میفرماید من نام او را از نام خود گرفتم و به ادب خود تادیبش نمودم و غامض علم خود را به او آموختم و اوست که بتها را در خانه من میشکند و اوست که در بام خانهام اذان میگوید و مرا تقدیس و تمجید میکند. خوشا بر کسی که او را دوست دارد و فرمان از او بردارد و وای بر کسی که او را دشمن دارد و از او نافرمانی کند.
لازم به ذکر است صاحب کتاب
بشارة المصطفی همین روایت را با اضافه یک نفر در ابتدای سند از شیخ صدوق میآورد:
«اَخْبَرَنَا الرَّئِیسُ الزَّاهِدُ الْعَابِدُ الْعَالِمُ اَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ
بْنُ الْحُسَیْنِ
بْنِ الْحَسَنِ فِی الرَّیِّ سَنَةَ عَشَرَةٍ وَ خَمْسِمِائَةٍ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ
بْنِ الْحَسَنِ...»
این گزارش را
شیخ طوسی با سه سند از طریق از عباس عموی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهو
سلم) که شاهد عینی دیگری است، انعکاس داد. لازم به ذکر است دو سند آن یعنی
عایشه و
انس بن مالک از راویان اهلسنت به شمار میروند. این روایت قرابت معنوی با روایت یزید
بن قعنب دارد. متن گزارش به قرا ذیل است:
«...کَانَ الْعَبَّاسُ
بْنُ عَبْدِالْمُطَّلِبِ وَ یَزِیدُ
بْنُ قَعْنَبٍ جَالِسَیْنِ مَا بَیْنَ فَرِیقِ بَنِی هَاشِمٍ اِلَی فَرِیقِ عَبْدِ الْعُزَّی بِاِزَاءِ بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ، اِذْ اَتَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ اَسَدِ
بْنِ هَاشِمٍ اُمِّ اَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه
السلام) وَ کَانَتْ حَامِلَةً بِاَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه
السلام) لِتِسْعَةِ اَشْهُرٍفَوَقَفَتْ بِاِزَاءِ الْبَیْتِ الْحَرَامِ وَ قَدْ اَخَذَهَا الطَّلْقُ فَرَمَتْ بِطَرْفِهَا نَحْوَ السَّمَاءِ...»
عباس
بن عبدالمطلب و یزید
بن قعنب در میان گروه
بنی هاشم و عبدالعزّی در مقابل
بیتالله الحرام نشسته بودند هنگامی که فاطمه بنت اسد
بن هاشم مادر امیرالمؤمنین (علیه
السلام) آمد و در آن روز نُه ماه تمام به امیرالمؤمنین (علیه
السلام) حامله بود. فاطمه مقابل بیتالله الحرام ایستاد و رویش را به طرف آسمان بلند نمود و گفت: ای پروردگار من، همانا من به تو و به آنچه از نزد تو فرستاده شده ایمان دارم... پس از تو میخواهم به حق این خانه و به حق این مولودی که در شکم من است اینکه این ولادت را بر من آسان کنی.
عباس
بن عبدالمطلب و یزید
بن قعنب گفتند: هنگامی که فاطمه بنت اسد اینگونه سخن گفت و به این حالت دعا کرد، دیدیم خانه کعبه از پشت گشوده شد (دیوار شکافته شد) و فاطمه بنت اسد در آن داخل شد و از چشمها پنهان شد، و دیوار شکافته شده به اذن خداوند به حالت اول برگشت یعنی شکاف بسته شد. بعد از آن هر کاری کردیم که در باز کنیم و بعضی از زنهای ما پیش او بروند در باز نشد. پس دانستیم که همانا آن امر بزرگی از امر خداوند بلند مرتبه است. فاطمه سه روز در خانه کعبه بود. هنگامی که بعد از سه روز از همان جایی که دیوار گشوده شده بود و فاطمه داخل شده بود، دوباره شکافته شد و فاطمه بنت اسد در حالی که علی (علیه
السلام) بر روی دستانش بود از آن خارج شد. و به مردم گفت: ای گروه مردم همانا خداوند (عزّوجلّ) از میان خلقش مرا برگزید و مرا بر زنان اختیار شده از کسانی که قبل از من بودند فضیلت و برتری داد... برای اینکه من فرزندم را در بیت عتیق به دنیا آوردم و هنگامی که اراده نمودم که از خانه کعبه با فرزندم که در آغوشم بود خارج شوم، هاتفی از غیب گفت: ای فاطمه او را علی بنام پس من علی اعلی هستم و اسم او را از اسم خودم مشتق نمودم و به تربیت خودم او را تربیت نموده و در خانه خودم او را به دنیا آوردم. او اول کسی است که بر بالای کعبه اذان میگوید و بتها را میشکند و او امام بعد از حبیب من و نبی من است.
این گزارش را
ابن مغازلی از عالمان سده پنجم اهلسنت توسط
زیده بنت قریبه و او از مادرش اُمعماره که یکی دیگر از شاهدان ماجرا بود، آورد. این گزارش اگرچه در تبیین جزئیات ماجرا با گزارشهای دیگر مقداری متفاوت است اما در رابطه با ورود فاطمه بنت اسد (
سلاماللهعلیها) به خانه خدا و تولد یافتن امام علی (علیه
السلام) در این مکان، با دیگر گزارشها همسو است. بر پایه این روایت،
امام سجاد (علیهالسلام) این گزارش را بهترین گزارشها در این موضوع دانسته است.
اینک متن گزارش در پی میآید:
«...عن محمد
بن علی عن ابیه علی
بن الحسین قال: کنت جالساً مع ابی و نحن زائرون قبر جدنا علیه
السلام، وهناک نسوان کثیرة اذ اقبلت امراة منهن فقلت لها: من انت یرحمک الله؟ قالت: انا زیدة بنت قریبة
بن العجلان من بنی ساعدة. فقلت لها: فهل عندک شیئاً تحدثینا؟...»
امام سجاد (علیه
السلام) فرمود: با پدرم نشسته بودم و به زیارت پیامبر آمده بودیم در آنجا زنان زیادی بودند ناگاه زنی از آنان رو به ما کرد به او گفتم تو کیستی خدا تو را رحمت کند؟ جواب داد من زیده دختر قریبه
بن عجلان از
قبیله بنی ساعده هستم. به او گفتم: آیا چیزی داری به ما روایت کنی؟ گفت: آری به خدا. روایت کرد مرا مادرم امعماره دختر
عباده بن نضله ساعدی که روزی در میان زنان عرب بودم که ابوطالب در حالی که محزون و دل گرفته بود، وارد شد به او گفتم: ای ابوطالب چه میشود تو را؟ گفت: فاطمه بنت اسد در حال زایمان است سپس دستش را روی صورتش گذاشت ما آنجا بودیم که ناگاه
رسول خدا (صلیاللّهعلیهوآلهوسلّم) وارد شد. گفت: ای عمو تو را چه میشود؟ جواب داد: فاطمه بنت اسد از شدت درد زایمان مینالد دست ابوطالب را گرفت و به همراه فاطمه به سوی
کعبه آورد و در کعبه نشاند سپس به فاطمه فرمود: بنشین به نام خدا. فاطمه گفت همان موقع یک درد مرا گرفت سپس پسری پاکیزه زائیدم مثل جمال او را ندیده بودم ابوطالب نام او را «علی» گذاشت پیامبر او را برداشت تا به منزل فاطمه رساند. علی
بن حسین (علیه
السلام) فرمود: به خدا قسم (در خصوص ولادت علی (علیه
السلام)) هیچ چیزی نشنیدم مگر این که این از همه بهتر بود.
ناقلان حدیث در پارهای موارد، بیآنکه سلسله راویان را بیاورند، تنها متن روایت را گزارش کردند. این امر لزوماً به معنای فاقد سند بودن یک روایت نیست بلکه میتواند به لحاظ رعایت اختصار یا اُموری مانند شهرت آن روایت و... باشد. تعدادی از گزارشهای بدون سند، پیرامون ولادت در کعبه به قرار زیر است:
«رُوِیَ اَنَّ مُحَمَّدَ
بْنَ الْفُضَیْلِ الدَّرْوَقِیَّ عَنْ اَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ
بْنَ الْحُسَیْنِ ع یَقُولُاِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ اَسَدٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا ضَرَبَهَا الطَّلْقُ وَ هِیَ فِی الطَّوَافِ فَدَخَلَتِ الْکَعْبَةَ فَوَلَدَتْ اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع فِیهَا.
قال عمر
بن عثمان ذکرت هذا الحدیث
لسلمة بن الفضل فقال حدثنی محمد
بن اسحاق عن عمه و موسی
بن بشار ان علی
بن ابی طالب ع ولد فی الکعبة.»
از
ابوحمزه ثمالی روایت شد که گفت از امام سجاد (علیه
السلام) شنیدم که فرمود: فاطمه بنت اسد را درد زایمان گرفت در حالی که مشغول
طواف بود پس داخل کعبه شد و
علی بن ابی طالب (علیهالسلام) را در آنجا به دنیا آورد.
عمر بن عثمان گفت: این حدیث را برای
سلمة بن فضل گفتم او گفت:
محمد بن اسحاق از عمویش و
موسی بن بشار برایم گفتند که علی
بن ابی طالب (علیه
السلام) در کعبه تولد یافت.
مولف در مقدمه کتاب میگوید: «و انا ان شاء الله افتتح لکل مجلس منها بکلام الله تعالی ثم بآثار النبی و الائمة ع محذوفة الاسانید فان الاسانید لا طائل فیها اذا کان الخبر شائعا ذائعا.»
به خواست خداوند برای هر مجلس، نخست با کلامی از خداوند تعالی سپس آثار رسول خدا و
ائمه (علیهمالسّلام)، با حذف اسانیدشان شروع میکنم. زیرا وقتی که خبر شیوع داشته باشد (آوردن) اسانید، فایدهای ندارد.
از
امام صادق (علیهالسلام) نیز دو گزارش رسیده است که در ادامه میآید:
«(زیارة اخری ل امیرالمؤمنین صلوات الله علیه) زَارَ بِهَا الصَّادِقُ (علیه
السلام) فِی سَابِعَ عَشَرَ رَبِیعٍ الْاَوَّلِ عِنْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ عَلَّمَهَا لِمُحَمَّدِ
بْنِ مُسْلِمٍ الثَّقَفِیِّ قَالَ: اِذَا اَتَیْتَ مَشْهَدَ اَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه
السلام) فَاغْتَسِلْ غُسْلَالزِّیَارَةِ... وَ قُل: ...
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَالِدَ الْاَئِمَّةِ...
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ وُلِدَ فِی الْکَعْبَة.»
(زیارت دیگر برای امیرمؤمنان (علیه
السلام)) که امام صادق (علیه
السلام) در هفده
ربیع الاول در هنگام طلوع خورشید، با آن (عبارات) علی (علیه
السلام) را زیارت نموده و آن را به
محمد بن مسلم تعلیم نمود. فرمود: آنگاه که نزد امام (علیه
السلام) آمدی،
غسل زیارت به جای آور... سپس بگو:
سلام بر توای پدر امامان...
سلام بر تو ای کسی که در خانه خدا تولد یافتی.
«عن الصادق (علیه
السلام) ان فاطمة ابنة اسد قالت لما حملت بعلی رآنی رسول الله (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) بعد اربعة اشهر فقال ان معک حملا یا اماه قلت نعم قال ان ولدتیه ذکرا فهبیه لی اشدد به ازری واشرکه فی امری فسمعه ابو طالب...»
امام صادق (علیه
السلام): فاطمه بنت اسد گفت: آنگاه که به علی (علیه
السلام) حامله شدم، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهو
سلم) بعد از چهار ماه مرا دید و به من فرمود: ای مادر همانا حَملی با توست. گفتم: بله. فرمود: اگر فرزندت پسر بود او را به من ببخش تا بوسیله او پُشتم را محکم کنم و او را شریک در کارم کنم. ابوطالب این سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهو
سلم) را شنید و گفت: ای عزیز من، همانا من غلام تو و فاطمه بنت اسد کنیز توست. اگر فرزند او پسر یا دختر بود برای توست. آنگاه که مدت حمل تمام شد دور کعبه سه بار طواف کردم ناگاه مرا درد زایمان گرفت در این هنگام رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهو
سلم) به سوی من آمد و گفت: چه شد که چهرهات را متغیر میبینم؟ گفتم: درد زایمانم گرفت. فرمود: آیا از طواف فارغ شدی؟ گفتم: نه. فرمود: طواف کن اگر پیشامدی رُخ داد که نمیتوانی تحمل کنی داخل کعبه شو که همانا محل پوشش الهی است آنگاه که در دور هفتم بودم و درد باردارییم بالا گرفت داخل کعبه شدم و زمانی که در مقابل سنگ قرمز (داخل کعبه) قرار گرفتم علی (علیه
السلام) را به دنیا آوردم در حالی که به
سجده افتاد و شنیدم که میگفت: سبحانک سبحانک.
«رُوِیَ عَنْ عَتَّابِ
بْنِ اُسَیْدٍ اَنَّهُ قَالَ: وُلِدَ اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ
بْنُ اَبِی طَالِبٍ (علیه
السلام) بِمَکَّةَ فِی بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ لِثَلَاثَ عَشْرَةَ لَیْلَةً خَلَتْ مِنْ رَجَب.»
از
عتاب بن اسید روایت شد که گفت: علی
بن ابی طالب (علیه
السلام) در مکه، در خانه خدا و در روز جمعه، در سیزدهم
ماه رجب، تولد یافت.
«روی ان فاطمة بنت اسد لما حملت ب امیرالمؤمنین (علیه
السلام) کانت تطوف بالبیت فجاءها المخاض و هی فی الطواف فلما اشتد بها دخلت الکعبة فولدته فی جوف البیت.»
روایت شده که فاطمه بنت اسد در آن موقعی که به امیرالمؤمنین (علیه
السلام) حامله بود، طواف کعبه میکرد که درد زائیدن او را فرا گرفت، همینکه درد زائیدنش شدت یافت داخل خانه کعبه شد و علی
بن ابی طالب (علیه
السلام) را در میان خانه کعبه به دنیا آورد.
در سنجش گزارشهای ارائه شده بر اساس دو دانش راویشناسی و حدیثشناسی با توجه به آن که مجموعاً پنج طریق مجزا را سامان دادند، بررسی جرح و توثیق راویان _ که موضوع دانش نخست بوده_ ضروری نبوده و بر پایه دانش دوم، این گزارشها در اصطلاح، مستفیض میباشند که اعتبار آن در این دانش بر آگاهان بدان امری روشن است.
گزارشهای درخور توجهی پیرامون ولادت امیرمومنان (علیه
السلام) در کعبه، در منابع فریقین گرد آمد. صرف نظر از روایات فاقد سند، مَسانید آن با داشتن دستکم پنج طریق مجزا، در رتبه
استفاضه قرار دارد که اعتبار و ارزشمندی ویژه آن در
دانش حدیث، مورد بررسی قرار گرفت.
•
موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر، برگرفته از مقاله «بررسی گزارشهای ولادت امیرمومنان علیهالسلام».